۸۷٬۸۱۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'می شوند' به 'میشوند') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'می دهد' به 'میدهد') |
||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
پدر مأمون نیز خود به برتری وی بر برادرش امین [[شهادت]] داده و گفته بود:« ... تصمیم گرفته ام ولایتعهدی را تصحیح کنم و به دست کسی بسپارم که بیشتر رفتارش را می پسندم و خط مشیش را می ستایم، به حسن سیاستش اطمینان دارم، از ضعف و سستی اش آسوده خاطرم، و اوکسی جز عبدالله نمی باشد. اما بنی عباس به پیروی از هوای نفس خویش، محمد را می طلبند، چه در او یک پارچه متابعت از خواهش های نفسانی است، دستش به اسراف باز است، زنان و کنیزان در رأی او شریک و مؤثّر واقع میشوند. اگر به عبدالله روی برم، [[بنی هاشم]] ( یعنی عباسیان ) را به خشم خواهم آورد؛ و اگر این مقام را تنها به دست محمد بسپارم، از تباهی که بر سر ملّت خواهدآورد، ایمن نیستم ... .» <ref> مروج الذهب (چاپ بیروت)/3/ص 352 و 353</ref> | پدر مأمون نیز خود به برتری وی بر برادرش امین [[شهادت]] داده و گفته بود:« ... تصمیم گرفته ام ولایتعهدی را تصحیح کنم و به دست کسی بسپارم که بیشتر رفتارش را می پسندم و خط مشیش را می ستایم، به حسن سیاستش اطمینان دارم، از ضعف و سستی اش آسوده خاطرم، و اوکسی جز عبدالله نمی باشد. اما بنی عباس به پیروی از هوای نفس خویش، محمد را می طلبند، چه در او یک پارچه متابعت از خواهش های نفسانی است، دستش به اسراف باز است، زنان و کنیزان در رأی او شریک و مؤثّر واقع میشوند. اگر به عبدالله روی برم، [[بنی هاشم]] ( یعنی عباسیان ) را به خشم خواهم آورد؛ و اگر این مقام را تنها به دست محمد بسپارم، از تباهی که بر سر ملّت خواهدآورد، ایمن نیستم ... .» <ref> مروج الذهب (چاپ بیروت)/3/ص 352 و 353</ref> | ||
رشید همچنین میگفت: « در عبدالله دوراندیشی منصور، عبادت مهدی وبزرگی هادی را می بینم، ولی من محمد را بر او پیش انداختم در حالی که مىدانستم محمد تابع هوای نفسش است، هر چه به دست می آورد به اسراف از کف می بازد، زنان و کنیزان را در تصمیم های خویش شرکت | رشید همچنین میگفت: « در عبدالله دوراندیشی منصور، عبادت مهدی وبزرگی هادی را می بینم، ولی من محمد را بر او پیش انداختم در حالی که مىدانستم محمد تابع هوای نفسش است، هر چه به دست می آورد به اسراف از کف می بازد، زنان و کنیزان را در تصمیم های خویش شرکت میدهد. اگر امّ جعفرـیعنی زبیده نبود و [[بنی هاشم]] هم اصرار نمیداشتند، حتمأ عبدالله را بر او مقدّم میداشتم ... .» <ref>قصیده ابن عبدون/ص 245 ـ تاریخ الخلفاء سیوطی/ص 307 ـ شبیه به همین مطلب در کتاب های دیگر هم آمده: الاخبار الطّوال/ص 401 ـ الاتحاف بحت الاشراف/ص 96 ـ تاریخ الخمیس/2/ص 334</ref> | ||
=عقیده مذهبی مامون عباسی= | =عقیده مذهبی مامون عباسی= | ||
خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
3ـ در سال 211 رسماً اعلام کرد که امام علی (ع) برترین [[اصحاب]] [[رسول خدا]] است. | 3ـ در سال 211 رسماً اعلام کرد که امام علی (ع) برترین [[اصحاب]] [[رسول خدا]] است. | ||
4ـ زنی که برای گرفتن حق خود نزد مأمون آمد ضمن شعری به حق [[نبی]]، [[وصی]]، حق [[امام حسن (ع)|حسن]] و [[امام حسین (ع)|حسین]]، و حق کسانی که حقشان غصب شده و حق [[اهل کساء]] قسم داد. این امر تشیع مامون را نشان | 4ـ زنی که برای گرفتن حق خود نزد مأمون آمد ضمن شعری به حق [[نبی]]، [[وصی]]، حق [[امام حسن (ع)|حسن]] و [[امام حسین (ع)|حسین]]، و حق کسانی که حقشان غصب شده و حق [[اهل کساء]] قسم داد. این امر تشیع مامون را نشان میدهد. <ref>تاریخ تشیع در ایران، ص280</ref> | ||
ولی در عین حال همه این تظاهرها و ریاکاری ها برای نگه داشتن پایه های حکومت بود. مأمون وقتی کثرت [[شیعه]] را دید و دانست که [[حضرت رضا (ع)]] مورد توجه و محبوب مردم است و مردم از پدر او (هارون) ناراضی هستند و نسبت به حکومت های قبلی بنی عباس اظهار دشمنی میکنند، روش دوستی با [[علویان]] را برگزید و بدین طریق افکار عمومی را متوجّه خود ساخت، و از دَرِ نفاق و ریا اظهار [[تشیع]] نمود و از خلافت، حقانیت، و برتری علی (ع) بر [[ابوبکر]] و [[عمر]] دفاع می کرد، وقتی مسأله ی واگذاری خلافت و سپس ولایتعهدی را مطرح نمود، در حقیقت او هدفی جز حفظ قدرت و تثبیت موقعیت خود نداشت . <ref>ربانی گلپایگانی، فرق و مذاهب کلامی، مرکز جهانی علوم اسلامی. چ سوّم، 83، ص48.. </ref> | ولی در عین حال همه این تظاهرها و ریاکاری ها برای نگه داشتن پایه های حکومت بود. مأمون وقتی کثرت [[شیعه]] را دید و دانست که [[حضرت رضا (ع)]] مورد توجه و محبوب مردم است و مردم از پدر او (هارون) ناراضی هستند و نسبت به حکومت های قبلی بنی عباس اظهار دشمنی میکنند، روش دوستی با [[علویان]] را برگزید و بدین طریق افکار عمومی را متوجّه خود ساخت، و از دَرِ نفاق و ریا اظهار [[تشیع]] نمود و از خلافت، حقانیت، و برتری علی (ع) بر [[ابوبکر]] و [[عمر]] دفاع می کرد، وقتی مسأله ی واگذاری خلافت و سپس ولایتعهدی را مطرح نمود، در حقیقت او هدفی جز حفظ قدرت و تثبیت موقعیت خود نداشت . <ref>ربانی گلپایگانی، فرق و مذاهب کلامی، مرکز جهانی علوم اسلامی. چ سوّم، 83، ص48.. </ref> |