۸۷٬۷۷۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
اما از نظر فقیهان دار الاسلام به چه منطقهای گفته می شود و معیار صدق این عنوان بر یک منطقه چیست؟ | اما از نظر فقیهان دار الاسلام به چه منطقهای گفته می شود و معیار صدق این عنوان بر یک منطقه چیست؟ | ||
فقیهان د این زمینه دیدگاه واحدی ندارند. برخی از فقیهان هیچگونه تعریفی از دار الاسلام، و یا قاعدهای کلی در مورد آن ارائه نداده و تنها به ذکر مصادیقی برای آن بسنده نمودهاند. اما در کلام برخی دیگر تعریف جهان اسلام آمده است. فقهاء معمولاً در بحث از «بازار مسلمانان»(سوق المسلمین) و بحث از «لقیط دار الاسلام» که در مبحث لقطه مورد بحث قرار میگیرد، دار الاسلام و دار الکفر را تعریف کردهاند. | فقیهان د این زمینه دیدگاه واحدی ندارند. برخی از فقیهان هیچگونه تعریفی از دار الاسلام، و یا قاعدهای کلی در مورد آن ارائه نداده و تنها به ذکر مصادیقی برای آن بسنده نمودهاند. اما در کلام برخی دیگر تعریف جهان اسلام آمده است. فقهاء معمولاً در بحث از «بازار مسلمانان»(سوق المسلمین) و بحث از «لقیط دار الاسلام» که در مبحث لقطه مورد بحث قرار میگیرد، دار الاسلام و دار الکفر را تعریف کردهاند. | ||
در بین فقیهانی که به تعریف دار الاسلام پرداختهاند، نیز در معیار صدق این عنوان بر یک کشور، دیدگاههای متعددی وجود دارد که مهمترین آنها سه دیدگاه است. | در بین فقیهانی که به تعریف دار الاسلام پرداختهاند، نیز در معیار صدق این عنوان بر یک کشور، دیدگاههای متعددی وجود دارد که مهمترین آنها سه دیدگاه است. | ||
==دیدگاه اول- اجرای احکام اسلام== | ==دیدگاه اول- اجرای احکام اسلام== | ||
<br /> | |||
از دیدگاه برخی از اندیشمندان شیعه، دار الاسلام یا جهان اسلام سرزمينى است كه احكام اسلام در آن اجرا شود .<ref>شیخ طوسی، المبسوط فی فقه الامامیة، چ 3، تهران، المکتبة المرتضویة لاحیاء آثار الجعفریة، 1387ق.، ج 2، ص 45، و نیز: شهید اول، الدروس الشرعیة فی فقه الامامیة، ج 3، ص 78، و نیز: النجفى، شيخ محمد حسن، جواهر الكلام، تصحيح و تعليق: محمود قوچانى، چ 7، بيروت، دار الاحياء التراث العربى، ج 38، ص 185، و: محمد بن مرتضی(فیض کاشانی)، مفاتیح الشرایع، چ1، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی، بی تا، ج2، ص 59. و نیز: وهبة الزحیلی، آثار الحرب فی الفقه الاسلامی، چ 2، دمشق، دار الفکر، 1419ق.، ص 169.</ref> | از دیدگاه برخی از اندیشمندان شیعه، دار الاسلام یا جهان اسلام سرزمينى است كه احكام اسلام در آن اجرا شود .<ref>شیخ طوسی، المبسوط فی فقه الامامیة، چ 3، تهران، المکتبة المرتضویة لاحیاء آثار الجعفریة، 1387ق.، ج 2، ص 45، و نیز: شهید اول، الدروس الشرعیة فی فقه الامامیة، ج 3، ص 78، و نیز: النجفى، شيخ محمد حسن، جواهر الكلام، تصحيح و تعليق: محمود قوچانى، چ 7، بيروت، دار الاحياء التراث العربى، ج 38، ص 185، و: محمد بن مرتضی(فیض کاشانی)، مفاتیح الشرایع، چ1، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی، بی تا، ج2، ص 59. و نیز: وهبة الزحیلی، آثار الحرب فی الفقه الاسلامی، چ 2، دمشق، دار الفکر، 1419ق.، ص 169.</ref> | ||
البته برخی علاوه بر اجرای احکام اسلام، شرط دیگری را اضافه نمودهاند که در آن منطقه جز کافر معاهد وجود نداشته باشد. <ref>شمس الدين محمد بن شجاع القطّان الحلی، معالم الدين في فقه آل ياسين، تحقیق و تصحیح: ابراهیم بهادری، چ1، قم، مؤسسه امام صادق عليه السلام، 1424ه.ق، ج2، ص 465، و نیز: فاضل مقداد، التنقیح الرائع لمختصر الشرائع، ج 4، ص 107، و نیز: مفلح بن حسن (حسين) صیمری، غاية المرام في شرح شرائع الإسلام، چ 1، بيروت - دار الهادی، 1420 ه ق، ج 2، ص 99.</ref> | البته برخی علاوه بر اجرای احکام اسلام، شرط دیگری را اضافه نمودهاند که در آن منطقه جز کافر معاهد وجود نداشته باشد. <ref>شمس الدين محمد بن شجاع القطّان الحلی، معالم الدين في فقه آل ياسين، تحقیق و تصحیح: ابراهیم بهادری، چ1، قم، مؤسسه امام صادق عليه السلام، 1424ه.ق، ج2، ص 465، و نیز: فاضل مقداد، التنقیح الرائع لمختصر الشرائع، ج 4، ص 107، و نیز: مفلح بن حسن (حسين) صیمری، غاية المرام في شرح شرائع الإسلام، چ 1، بيروت - دار الهادی، 1420 ه ق، ج 2، ص 99.</ref> | ||
خط ۳۱: | خط ۳۳: | ||
اجرای احکام اسلام که در دیدگاه اول آمده بود، و اقامه شعائر اسلامی که در دیدگاه سوم آمده بود، نیز میتواند ناشی از کثرت مسلمانان آن منطقه باشد، همچنان که میتواند ناشی از حاکمیت مسلمانان بر آن سرزمین باشد. | اجرای احکام اسلام که در دیدگاه اول آمده بود، و اقامه شعائر اسلامی که در دیدگاه سوم آمده بود، نیز میتواند ناشی از کثرت مسلمانان آن منطقه باشد، همچنان که میتواند ناشی از حاکمیت مسلمانان بر آن سرزمین باشد. | ||
بر اين اساس مىتوان گفت: «جهان اسلام، کشورهایی را می گویند که اکثر جمعیت آنها مسلمان باشند.» اما مناطقی که جمعیت مسلمان آنها کمتر از غیر مسلمانان باشد، آنها را نمی توان مصداق عنوان جهان اسلام تلقی نمود. | بر اين اساس مىتوان گفت: «جهان اسلام، کشورهایی را می گویند که اکثر جمعیت آنها مسلمان باشند.» اما مناطقی که جمعیت مسلمان آنها کمتر از غیر مسلمانان باشد، آنها را نمی توان مصداق عنوان جهان اسلام تلقی نمود. | ||
<references /> |