۸۷٬۹۳۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'می آمد' به 'میآمد') |
جز (جایگزینی متن - 'می کرد' به 'میکرد') |
||
خط ۹۱: | خط ۹۱: | ||
منابع ایرانی جزئیات کمی را به دست میدهند و مطلبی که دال بر اسطوره یا افسانه ای در باره این جزئیات باشد، وجود ندارد. اما نویسندگان [[مسیحی]] گونهای اساطیری از آن اتفاق را آورده اند و آن کوششی عمدی است که زردشت را به بدنامی بکشند و نمونه خوبی به دست میدهد که چگونه اسطوره می تواند برای بدنامی رقیب به کار رود. | منابع ایرانی جزئیات کمی را به دست میدهند و مطلبی که دال بر اسطوره یا افسانه ای در باره این جزئیات باشد، وجود ندارد. اما نویسندگان [[مسیحی]] گونهای اساطیری از آن اتفاق را آورده اند و آن کوششی عمدی است که زردشت را به بدنامی بکشند و نمونه خوبی به دست میدهد که چگونه اسطوره می تواند برای بدنامی رقیب به کار رود. | ||
چنین می نماید که منبعی که در پس تحریرهای گوناگون موجود این روایت قرار دارد، نوشته های معروف به «معارف کلمنسی» باشد. زرتشت با حام پسر [[حضرت نوح]] یکی دانسته شده و گفته شده که وی برای فریفتن مردم ستارگان را با سحر و افسون حاضر | چنین می نماید که منبعی که در پس تحریرهای گوناگون موجود این روایت قرار دارد، نوشته های معروف به «معارف کلمنسی» باشد. زرتشت با حام پسر [[حضرت نوح]] یکی دانسته شده و گفته شده که وی برای فریفتن مردم ستارگان را با سحر و افسون حاضر میکرد، تا سرانجام یکی از رؤسای جنیان که از نظارت زرتشت بر خود خشمگین شد، او را که رئیس جادوگران بود، با آتش آسمانی میان برد. ایرانیان که همیشه در نادانی به سر می برند، خاکستر او را چون خدا پرستیدند و ستاره ای را که مدعی بودند زردشت را به حضور خدا برده بود، ستایش کردند. | ||
این مطلب برای توجیه صورت ظاهری نام اوست. «زرو» جزء اول «زرواستر» (زرتشت) را با کلمه «زرو» یونانی به معنی زندگی یکی گرفتند و «استر» را با کلمه یونانی «استر» به معنی ستاره یکی پنداشتند و از آنجا معنی «ستاره زنده» پیدا شد. [[مسیحیان]] اولیه، همچون بسیاری از پیروان سنتهای دینی دیگر، در به کار بردن ناسزا و طعنه مهارت داشتند. | این مطلب برای توجیه صورت ظاهری نام اوست. «زرو» جزء اول «زرواستر» (زرتشت) را با کلمه «زرو» یونانی به معنی زندگی یکی گرفتند و «استر» را با کلمه یونانی «استر» به معنی ستاره یکی پنداشتند و از آنجا معنی «ستاره زنده» پیدا شد. [[مسیحیان]] اولیه، همچون بسیاری از پیروان سنتهای دینی دیگر، در به کار بردن ناسزا و طعنه مهارت داشتند. |