confirmed، مدیران
۳۷٬۲۰۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
|- | |- | ||
|جمعیت طرفدار | |جمعیت طرفدار | ||
| | |مردم الجزایر | ||
|- | |- | ||
|رهبران | |رهبران | ||
|امیر عبدالقادر ● محمد احمد بن بلا | |امیر عبدالقادر ● محمد احمد بن بلا ● فرحت عباس | ||
|- | |- | ||
|مبانی و اصول جریان | |مبانی و اصول جریان | ||
|آزادی و رهایی | |آزادی و رهایی کشور | ||
|- | |- | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
خط ۷۲: | خط ۵۷: | ||
در این هنگام به موازات مبارزات مصالی الحاج و عبدالحمیدبن بادیس، فرحت عباس تحصیلكرده فرانسه و عضو حزب «اتحاد مردم الجزایر» كه توانسته بود در ۱۹۴۶ به عضویت مجلس موسسان فرانسه پذیرفته شود، وارد صحنه شد. او ضمن آنكه پایبند افكار اسلامی بود، از افكار مصالی الحاج كه دربردارنده شعار «اسلام دین ما، عربی زبان ما» و «زمین متعلق به زارعان»، پشتیبانی میكرد. | در این هنگام به موازات مبارزات مصالی الحاج و عبدالحمیدبن بادیس، فرحت عباس تحصیلكرده فرانسه و عضو حزب «اتحاد مردم الجزایر» كه توانسته بود در ۱۹۴۶ به عضویت مجلس موسسان فرانسه پذیرفته شود، وارد صحنه شد. او ضمن آنكه پایبند افكار اسلامی بود، از افكار مصالی الحاج كه دربردارنده شعار «اسلام دین ما، عربی زبان ما» و «زمین متعلق به زارعان»، پشتیبانی میكرد. | ||
فرحت عباس جنبش دانشجویان مسلمان را در پاریس تشكیل داده بود. وی برای جلب پشتیبانی سوسیالیستهای فرانسه از جنبش آزادیخواهی مردم الجزایر تمایلات سوسیال دموكراسی پیدا كرد. | فرحت عباس جنبش دانشجویان مسلمان را در پاریس تشكیل داده بود. وی برای جلب پشتیبانی سوسیالیستهای فرانسه از جنبش آزادیخواهی مردم الجزایر تمایلات سوسیال دموكراسی پیدا كرد. | ||
=تلاش برای استقلال= | |||
فرحت عباس در خلال [[جنگ جهانی دوم]] «حزب بیانیه آزادی مردم الجزایر» را بنیاد نهاد و خواهان آزادی الجزایر در قالب یك جمهوری شد. | |||
در همین زمان عدهای از جوانان الجزایری تحصیلكرده فرانسه به توصیه فرحت عباس در ۱۹۵۰ به عضویت یك سازمان سری (مخفی) كه برای آزادی الجزایر فعالیت میكرد، درآمدند. این افراد عبارت بودند از: احمدبن بلا، یوسفبن خده، [[هواری بومدین]]، رابح بیطاط، [[شاذلی بن جدید]]، [[محمد بوضیاف]]، [[عبدالعزیز بوتفلیقه]]، كریم بلقاسم، محمد خیضر، آیت احمد و عدهای دیگر. این سازمان فعالیتهای نظامی و سیاسی را در برنامه خویش جهت رسیدن به آزادی الجزایر گنجانیده بود. | |||
آنها توانستند «جبهه آزادیبخش ملی» (Front de Liveration Nationl)=(FLN) را در ۱۹۵۴ تشكیل دهند، درون این جبهه سیاسی یك جبهه نظامی به نام «[[ارتش آزادیبخش الجزایر]]» تشكیل دادند كه فرماندهی آن با هواری بومدین بود. آنها پایگاههایی در مراكش، [[تونس]] و الجزایر داشتند و زمانی كه [[جمال عبدالناصر]] به ریاستجمهوری [[مصر]] رسید، [[قاهره]] تبدیل به پایتخت حكومت موقت الجزایر به ریاست فرحت عباس درآمد. | |||
تمامی اعلامیههای [[جبهه آزادیبخش ملی]] از طریق رادیو «صوتالعرب» از قاهره پخش میشد. در اول نوامبر ۱۹۵۴ پس از آنكه دومین بیانیه نظامی جبهه آزادیبخش ملی از رادیو قاهره منتشر شد، عملیات چریكی و مسلحانه را از كوههای «كابیلی» در الجزایر آغاز كردند. | |||
این عملیات تا مرز تونس ادامه داشت. گهگاهی «محمد پنجم»، پادشاه مغرب نیز كمكهایی به آنان میكرد. به طوری كه سران جبهه آزادیبخش ملی بین قاهره و تونس و مراكش در رفتوآمد بودند تا عملیات ضدفرانسوی را سامان دهند. در چنین وضعیتی در روستاها و شهرها، عملیات مسلحانه ضدفرانسوی در جریان بود و عده زیادی از طرفین كشته می شدند. | |||
در اوت ۱۹۵۶ در یكی از مناطق «كاپیلی» در الجزایر یك كنفرانس محرمانه با شركت [[احمدبن بلا]]، [[حسن آیتاحمد]]، محمد بوضیاف و [[رابح بیطاط]] تشكیل شد تا در مورد خطمشی سیاسی – نظامی آینده تصمیم گرفته شود. این گروه سپس به مراكش رفتند تا از آنجا با هواپیمایی كه سلطان محمد پنجم در اختیار آنان گذاشته بود به تونس یا به قاهره پرواز كنند. | |||
هویت اصلی آنان بر خلبان پوشیده بود. اما چون یكی از كمكخلبانان بنبلا را شناخت، هواپیما را به فرودگاه الجزیره هدایت كرد و بنبلا و همه دوستانش بهوسیله پلیس فرانسه بازداشت و به زندان فرانسه منتقل شدند. در خلال دورانی كه بنبلا و دوستانش در زندان فرانسه به سر میبردند، ارتش آزادیبخش ملی به رهبری سرهنگ هواری بومدین، ضربات سختی را بر پیكر ارتش فرانسه وارد ساخت به طوری كه فرانسویان مقیم الجزایر، گروهگروه كشور را ترك میكردند. | |||
بنبلا تا زمان گفتوگوهای صلح «اویان» در ۱۹۶۲ در زندان فرانسویها بود. به علت بالا گرفتن جنگ در الجزایر در ژانویه ۱۹۶۰ [[ژنرال دوگل]]، رئیسجمهور فرانسه طی نطقی از مردم الجزایر خواستار برقراری صلحی شجاعانه شد و ضمن سفری كه به الجزایر كرد با اغلب سران قبایل ملاقات و نسبت به اعطای استقلال به الجزایر اظهار تمایل كرد. | |||
ژنرال دوگل اعلام كرد كه به شرط تشكیل یك كنفرانس صلح میان سران جبهه آزادیبخش ملی و دولت فرانسه در شهر «اویان» و انجام یك رفراندوم حاضر به قبول استقلال الجزایر است. | |||
در ۱۸ مارس ۱۹۶۲ پس از آنكه فرحت عباس موافقت خود را در شهر قاهره به اعضای جبهه آزادیبخش ملی در مورد مذاكرات اویان ابلاغ كرد - این كنفرانس به ریاست كریم بلقاسم تشكیل شد- فرانسه قبول كرد كه به الجزایر استقلال دهد و زندانیان الجزایری مانند بنبلا و همراهان او را آزاد كند. | |||
در اول ژوئیه ۱۹۶۲ طی یك رفراندوم، ۹۰ درصد از مردم الجزایر خواهان جدایی از فرانسه و استقلال كشور خویش شدند و مقرر شد كه سوم ژوئیه ۱۹۶۲ رسما به این كشور استقلال داده شود. از زمان نطق ژنرال دوگل درباره اعطای استقلال به مردم الجزایر، ارتش سری فرانسه (Secret Army organization) (OAS) به رهبری ژنرال «سالان» (salan) تشكیل شد كه با خطمشی سیاسی – نظامی ژنرال دوگل مخالف بود. | |||
این ارتش عده زیادی از اعضای ارتش آزادیبخش الجزایر و مردم عادی را میكشت و حتی یكی از اعضای گفتوگوكننده در كنفرانس «اویان» نیز به دست گروه ارتش سری به هلاكت رسید. اما ژنرالهای طرفدار دوگل، سالان را دستگیر و به این نافرمانی پایان دادند. | |||
=منبع= | =منبع= |