پرش به محتوا

لبنان: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۴٬۸۲۵ بایت اضافه‌شده ،  ‏۷ دسامبر ۲۰۲۰
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱٬۸۲۷: خط ۱٬۸۲۷:


3- مسیحیان
3- مسیحیان
=تصوف در لبنان=
فرقه «احباش»
نام گروهی است که به گروه "حبشی" موسوم شده بود. رهبر این گروه یک روحانی از منطقه هرار اتیوپی است که به لبنان مهاجرت کرده و مدت طولانی در این کشور اقامت کرد. این جمعیت از نظر رهبری وایدئولوژی، در طیف گروه‌های احیاء اسلام بعنوان یک پدیده منحصر به فرد به شمار می‌رود. این گروه در سال 1930 توسط شیخ احمد العجوز تأسیس شد و سپس شیخ مصطفی الغلابینی ریاست آن را به عهده گرفت و در سال 1982 شیخ عبدالله محمد الشیبی الابدری، معروف به حبشی (اهل اتیوپی) رهبری آن را به عهده گرفت. در سال 1983 شیخ نزار الحلبی رهبری گروه را به عهده گرفت. شیخ نزار الحلبی بعدها ترور شد و ترور وی به بروز مشکلات در درون سازمان‌های اسلامی اهل سنت انجامید. از 1982، شاگردان حبشی معروف به الحبش (یا حبشیون) سازمان خود را تبدیل به گروهی فراتر از یک انجمن خیریه کرده و در لبنان و خارج از آن به فعالیت دست زده‌اند.
در سال‌های اخیر، الحبش کنترل مساجد برج الحیدر و زقاق البلاط را به دست گرفته و در 1988و1989 باجماعت فتحی یکن در نزدیکی مسجد الزعتری در صیدون به نبرد پرداخته است، که این کشمکش ریشه در مجادلات مربوط به مباحث خداشناسی جنبش معتزله در قرن نهم دارد.
برخلاف گروه‌های اسلامگرا، حبشی‌ها خود را تجدیدطلبان معنوی (صوفی) دانسته و با استقرار یک جامعه اسلامی به دلیل اینکه میان مسلمانان تفرقه می‌افکند، مخالفت می‌کنند. با این وجود، به خاطر رقابت با جماعت اسلامی، حبشی‌ها وارد کارزار سیاست لبنان شدند و در حالی که روابط نزدیک خود را با امل و سوری‌ها حفظ کردند از داوطلبان اوت 1992 حمایت نمودند.
حبشی‌ها با ارائه یک الترناتیو میانه‌رو برای اسلام‌گرایی به یک بازیگر عمده در سیاست‌های لبنان تبدیل شده‌اند. طرفداری آنان از کثرت‌گرایی (پلورالیسم) تحمل مخالفین و صوفی‌گری باعث جذب بخش زیادی از طبقات متوسط شهری سنی به جنبش شده است.
این جمعیت در انتخابات سال 1992 لبنان از حوزه بیروت و طرابلس شرکت کرد و موفق شد نامزد خود را به نام عدنان طرابلسی به پارلمان بفرستد، اما طرابلسی در انتخابات 1996 کرسی خود را از دست داد.
همچنین این جمعیت با مرکز فتوای اسلامی [که به اهل سنت تعلق دارد] به مخالفت برخاست و آشکارا علاقمندی خود را به انتخاب یکی از اعضای خود به عنوان مفتی اعظم اهل سنت لبنان نشان داد، اما انتخاب یک مفتی اصیل (شیخ قبانی) و ترور شیخ نزار الحلبی به این مناقشه پایان داد. جمعیت خیریه طرح‌های اسلامی در خارج از لبنان به ویژه در اروپا فعالیت دارد و شعبه‌هایی در برخی شهرهای اروپایی و امریکایی افتتاح کرده است.
فعالیت خارجی این جمعیت، حول تقویت ایمان و دینداری مهاجران لبنانی از طریق برگزاری مراسم نماز در مساجد متمرکز است. این جمعیت هواداران خود در خارج را تشویق به راه‌اندازی نهادهای تبلیغاتی نظیر ایستگاه‌های رادیویی و… می‌کند. حضور این جمعیت در دانمارک، سوئد و برخی شهرهای کشور آلمان بسیار چشمگیر و برجسته است. این جمعیت موافقت خود را با سند صادره از سوی گردهمایی احزاب سیاسی لبنان در هتل "پریستون" اعلام کرد.
طرح‌های خیریه (جمیعة المشاریع الاسلامیه)
این گروه در 1930 توسط شیخ احمد العجوز تأسیس شد، و در 1982 شیخ عبد‌الله بن‌محمد‌الشیبی‌الابدری، معروف به حبثی (اهل اتیوپی) رهبری آن را به دست گرفت. حبثی در 1950، از اتیوپی تبعید شد و در لبنان پناهندگی گرفت. از 1982، شاگردان حبشی معروف به الحبش یا حبشیون سازمان خود را تبدیل به گروهی فراتر از یک انجمن خیریه کرده و در لبنان و خارج از آن به فعالیت دست زده‌اند.
در سال‌های اخیر الحبش کنترل مساجد برج‌الحیدر و زقاق البلاط را به دست گرفته و در 1988 و 1989 با جماعت فتحی یکن در نزدیکی مسجدالزعتری در صیدون به نبرد پرداخته است.
کشمکش مداوم میان الحبش و جماعت فتحی یکن در مجادلات مربوط به مباحث خداشناسی جنبش معتزله در قرن نهم ریشه دارد. در حالی که شیخ حبشی از سلف و مکتب اشعری پیروی می‌کند، تأکید او بر «علم حدیث» و «علم دین» باعث شد تا دیگران او را همانند معتزله پیرو سنت کلامیه بدانند که بر برتری عقل بروحی «نقل» تأکید داشته‌اند. به رغم انکارها و اعتراضات حبشی، فتحی یکن آنها را به خاطر انحراف از تعالیم کهن و مخالف با علمایی نظیر ابن تیمیه، ابن عبد‌الوهاب وسید قطب مورد انتقاد قرار می‌دهد.
برخلاف جماعت اسلامی و دیگر گروه‌های اسلام‌گرا، حبشی‌ها با استقرار یک جامعه اسلامی به دلیل اینکه میان مسلمانان تفرقه می‌افکند، مخالفت می‌کنند. با این وجود، به خاطر رقابت با جماعت اسلامی، حبشی‌ها وارد کارزار سیاست لبنان شدند و در حالی که روابط نزدیک خود را با امل و سوری‌ها حفظ کردند از داوطلبان انتخابات اوت 1992 حمایت نمودند. این گروه در مجادله خود به تکفیر متوسل شده و مخالفان و رقبای خود را غیرمؤمن خوانده‌اند. همین عمل فتحی یکن را واداشته است تا حبشی‌ها را گروه تکفیرگر (الفرقة‌المکفره) بخواند.
حبشی‌ها با ارائه یک الترناتیو میانه‌رو برای اسلام ‌گرایی به یک بازیگر عمده در سایت‌های لبنان تبدیل شده‌اند. طرفداری آنها از کثرت‌گرایی (پلورالیسم)، تحمل مخالفین و صوفی‌گری باعث جذب بخش زیادی از طبقات متوسط شهری سنی به حبشی شده است.
جمعیت طرح‌های خیریه اسلامی (احباش) جمعیت المشاریع الخیریه الاسلامیه
تاریخچه
جمعیت طرح‌های خیریة اسلامی در بیروت در سال 1930 توسط شیخ احمد العجوز تأسیس شد و هدف اصلی آن مرمت کردن و ساختن مساجد جدید بود. (شیخ احمد دو سال پیش درگذشت).
در سال 1983 شیخ نزار حلبی (متولد 1952) ریاست جمعیت را بر عهده گرفت. وی فارغ‌التحصیل از دانشکدة شریعت دانشگاه الازهر در سال 1975 می‌باشد. و از آن جایی که امام مسجد عبدالغنی پاشا بیضون در منطقة برج ابی حیدر در بیروت بود، تعدادی از جوانان را دور خود جمع نمود. این جوانان امید داشتند پس از ویرانی‌هایی که این کشور در معرض آن قرار گرفت و مردم آن را درگیر بحران‌های پیاپی و چند جانبه نمود، از جامعة مسلمانان حفاظت نمایند. لذا این مسجد نقطه حرکت این جمعیت در بیروت جهت تبلیغ اسلامی بوده است. بدین ترتیب این گروه، اصلاح اجتماعی از طریق «اصلاح دینی» به واسطه نشر علوم شرعی را هدف و مد نظر خود قرار داد.
و طی یک مدت زمان کوتاه، این جمعیت دارای بخش‌های متعددی در مناطق لبنان شد.
افکار و اصول
شیخ محدث (عبدالله الهرری) رهبر دینی احباش در این باره می‌گوید:
ما گروهی از مسلمانان هستیم که از یک خط‌مشی جدید و یا یک ایدة نوین پنجاه ساله و یا تصویر بدعت‌گونة دویست ساله و یا یک عقیدة ابتکاری ششصد ساله پیروی نمی‌کنیم. و این ایده‌ها و عقاید به ترتیب از آن سید قطب و تقی الدین نبهانی، محمد بن عبدالوهاب، ابن تیمیه می‌باشد که عبدالوهاب برخی از عقاید خود را از ابن تیمیه گرفت.
ما پیروخط‌مشی هستیم که صدها میلیون مسلمان از آن پیروی می‌کنند، اشعری و شافعی، ما از لحاظ عقاید اشعری هستیم که صدها میلیون مسلمان دارای این عقیده هستند و از لحاظ احکام عملی شافعی هستیم.
امام اشعری، امام اهل تسنن است که عقاید صحابه و تابعین را خلاصه نمود وی در قرن سوم هجری می‌زیست و در اوایل قرن چهارم درگذشت وی تنها دلایل عقلی و نقلی را ایراد نمود. مذهب شافعی نیز دارای سابقة هزار و دویست ساله می‌باشد.
ما ترور کردن مقامات دولتی را حلال نمی‌دانیم چرا که این مقامات بر اساس قانون حکومت می‌کنند و ما از تروریست‌ها اعلام برائت می‌کنیم. در رابطه با مسئله تکفیر و الفاظ کفرآمیز، ما مذهب جدیدی را ابداع نکردیم بلکه در این امر از امامان مذاهب چهارگانه پیروی می‌کنیم، و حافظ مرتضی زبیدی در شرح (احیاء علوم‌الدین) در این مورد می‌گوید. امامانی از مذاهب چهارگانه در بیان الفاظ کفرآمیز کتاب‌هایی را تألیف کردند.
ما به خاطر کمک‌های مالی، دست نشاندة هیچ یک از کشورها نیستیم و خدا بر این امر گواه است و کسی که غیر از این امر به ما نسبت دهد، خداوند حسیب او باشد.
شیخ الهرری رهبر دینی احباش
شیخ حبشی برای نخستین بار در نیمة دوم دهة شصت به بیروت آمد و در منطقة سنی‌نشین و پرجمعیت و محافظه‌کار (الطریق الجدیده) اقامت کرد و در آنجا افکار خود را تبلیغ نمود و تعدادی از فرزندان این منطقه را به دور خود جمع نمود و درس‌های فقهی را به آنان آموزش داد تا اینکه بعدها موفق شد مریدان و پیروان فراوانی را برای خود دست و پا کند.
در مورد این روحانی با چهرة تیره و گندم‌گون که هشتاد سال از عمر خود را پشت سر گذاشته است، هالة گسترده‌ای از ابهامات وجود دارد.
نزدیکان وی می‌گویند او از شهر هرار اتیوپی آمده و لیکن نسب او به قبیله عربی شیبه که از جزیرة العرب هجرت کرده است باز می‌گردد. وی مفتی و شخصیت برجستة هرار بود ولی پس از جور و ستم رژیم امپراتور هایله سلاسی که به حد بازداشت کردن وی رسید، آن شهر را ترک گفت اما مستقیماً وارد بیروت نشد. وی پیش از رسیدن طی مسافرتی که سال‌ها به طول انجامید ابتدا در عربستان سعودی در کنار اماکن مقدس سکنی گزید سپس به یمن و سوریه رفت. صفاتی که مریدان این شیخ از او نقل می‌کنند او را در مصاف اولیاء قرار می‌دهد. بلکه این صفات گاهی او را در رأس و به عنوان قطب یک مذهب و اشعری مرام (نسبت به ابوا لحسن اشعری) و رفاعی مسلک هستم.
گاهی او را «تجدیدکنندة عصر و نصرت دهندة سنن» می‌نامند و گاهی او را «محدث علامه و عالم بزرگ و فرزانه و الگوی محققان و تیزبینان» خطاب می‌کنند.
شیخ هراری تنها چند بار در برابر مریدانش ظاهر شده است، و تبلیغات جمعیت احباش، در حدود پنج سال پیش، در چارچوب تکذیب شایعة درگذشت وی در خارج از کشور، تنها عکس دیده شده از وی را تجدید چاپ و پخش کرد.
کسانی که او را می‌شناسند می‌گویند وی در لفظ عربی اشکال دارد، به ویژه در تلفظ برخی از حروف. از سوی دیگر شاگردانش که شیفتة وی شدند سخن از تواضع و زهد وی و عشق به مردم و استقبال از آنان در هر زمان و مکان به میان می‌آورند و تأکید می‌کنند که وی اصرار می‌کند تا شخصاً با چایی از میهمانان خود پذیرایی نماید. اما غیر شاگردانش، که فرصت دیدار حضوری با وی را داشتند، دربارة او می‌گویند: او کمتر حرف می‌زند و پاسخ‌هایش همواره مختصر و مفید است. در سال‌های اخیر گفته شده است که سؤالات مریدانش از طریق نامه و دست به دست، به دستش می‌رسد و به همان ترتیب به آنها پاسخ می‌دهد.
و به رغم سن زیاد، وی هم‌چنان از کشوری به کشور دیگر سفر می‌کند و گاهی «صدا و تصویر» وی تا مدتی طولانی قطع می‌شود تا اینکه دوباره به صحنه بیاید و این یکی از گفته‌های وی می‌باشد «جمعیت طرح‌های خیریه، دژی است که مردم از ترس فساد عقیده به آن پناه می‌آورند»
لباس هرری نیز جالب توجه است چرا که وی بر خلاف روحانیون اهل تسنن عمامه بر سر نمی‌گذارد بلکه همواره با یک کلاه پشمی سفید (عرقچین) و با یک ولباس بلند سفید با نقش‌هایی در دو طرف آن ظاهر می‌شود و بیشتر روحانیون جمعیت همانند او لباس می‌پوشند.
مناطق استقرار و نفوذ
تا سال 1990، این گروه به طور گسترده‌ای در بیروت استقرار یافته بود و به وسیله راهپیمایی‌های ده شب آخر ماه رمضان و آغاز سال هجری و سالگرد ولادت حضرت محمد (ص) و دیگر جشن‌ها در داخل مساجدی که در بیروت غربی تحت کنترل آن درآمده، کم‌کم به صحنه آمد و بدین ترتیب مخالفت خود را با مقامات ادارة کل اوقاف اسلامی اعلام کرد.
این جمعیت توانست مناطق (البسطاالفوقا) و (زقاق البلاط) و «رأس النبع) هم‌چنین مسجد (برج ابی حیدر) را تحت کنترل خود درآورد، ضمناً توانست مسجد جدید امام علی در (الطریق الجدیده) را تصرف نماید.
در این رابطه مرحلة تغییر و تحول این مساجد به مراکز تبلیغ برای جمعیت، با به وجود آمدن اختلافات با نمازگزاران و با (دارالفتوی) همراه بوده است، به خصوص اینکه افراد جمعیت و مسئولان آن نظر مثبتی نسبت به روش‌های کلاسیک به جا آوردن نماز و روزه و ازدواج و حج و دیگر مراسم دین نداشتند.
روابط با دیگر نیروها و جمعیت‌ها
افراد جمعیت دقیقاً پس از سال 1987، در حالی که فعالیت‌های خود را به طرابلس منتقل می‌کردند، جبهه‌های بحث و گفت‌وگو را با دارالفتوی و جمعیت مقاصد خیریه اسلامی و جماعت اسلامی و وهابی‌ها و سلفی‌ها باز کردند و طرح آرا و عقاید فقهی و دینی و سیاسی خود را که مخالف نظرات تمام گروه‌های مذکور بود به طور آشکار و علنی آغاز نمودند. به عنوان مثال با دارالفتوی در مورد گرفتن مجوز جهت تدریس در ازهر لبنان درگیری داشتند، کما اینکه در اثر اختلافات ریشه‌ای بر سر کنترل برخی از مساجد خواهان یک «دارالفتوی» قدرتمند و قوی شدند.
اختلاف آنان با جمعیت «مقاصد» بر سر قبرستان «السنطیه» در محله عین‌المریسه بود و آنان جمعیت مذکور را متهم به فروش این قبرستان به شرکت (سولیدیر) کردند تا آن را با خاک یکسان کرده و به صورت یک زمین صاف جهت انجام پروژه‌های عمرانی خود درآورد.
برخورد این افراد با (جماعت اسلامی) بزرگ‌تر و گسترده‌تر بود، زیرا که هم‌زمان با ظهور عقاید این گروه، به عقاید حزب اخوان‌المسلمین هم‌چنین به تئوریسین بزرگ آنان سید قطب حمله نمودند، سید قطب در دو کتاب برجستة خود (در سایه‌های قرآن) و (نماهایی در راه) آورده است که هر جامعة اسلامی که شرع خدا بر آن حکومت نمی‌کند یک جامعة جاهلی است حتی اگر در آن مؤذن بر روی گلدسته اذان بگوید.
از این رو جمعیت احباش این امر را از لحاظ اسلامی افراط‌گری غیر قابل قبول به شمار آورده و آن را در خاتمه منجر به آنچه که در الجزائر و مصر روی داده و می‌دهد، می‌دانند.
این گروه هم‌چنین با وهابی‌ها و سلفی‌ها وارد بحث فکری در مورد عقاید و نظرات آنان شده و این بحث تئوریسین قدیمی آنان «ابن تیمیه الحرانی» و تئوریسین اصلی آنان «محمد بن عبدالوهاب» را نیز که در قرن گذشته در جزیرة العرب ظاهر شد و مذهب آن مذهب رسمی کنونی پادشاهی عربستان سعودی است مورد حمله قرار داد.
بحث و جدل با تعالیم وهابیت و اصول آن نیز یک مادة اساسی در توجهات مقامات مسئول جمعیت از روز تأسیس تا به امروز بوده است. اینان ضمن پاسخ به گفته‌های وهابیت در مورد محدود بودن خداوند در عرش خود، آنها را «مجسمه» (تجسیم‌کننده) می‌نامند و تأکید می‌کنند که «خداوند محدود به مکان و سو و وضع نیست» و در این مورد به گفتة زین‌العابدین (علی فرزند امام حسین(ع) در برجسته‌ترین کتاب خود صحیفة سجادیه باز می‌گردند: (تو خدایی هستی که محدود نمی‌شوی پس از سال 1993 این جمعیت پس از اینکه احساس نمود وهابی‌ها در حال فعالیت در میان مجامع سنی لبنان هستند، «مخالفت خود را علیه وهابیت» افزایش داد. و در این میان نظرات و عقاید متعدد خود را در خارج در مورد مقابله با وهابی‌ها در هر کجا که باشند برملا ساخت.
فعالیت سیاسی
این جمعیت در ازای این توجهات بحث‌انگیز و جدل‌آمیز در برخورد با نظرات اسلامی سنی تاریخی و بدعتی، خود را به عنوان یک حزب یا یک جریان سیاسی جدید و یا یک مذهب فقهی و فکری برجسته مطرح نکرد. و تنها مسئله‌ای که مسئولان جمعیت در گرایشات و سخنان روزانة خود مورد تأکید قرار می‌دادند این است که این جمعیت نمایندة «خط‌میانه‌روی اسلامی» می‌باشد، در مقابل خط افراط‌گری که دشمنان آنان بدان موسوم هستند و در کنار این امر، سخنان آنان شامل بسیاری از عبارت‌هاست که بر پیروی آنان از خط ناسیونالیستی عرب تأکید می‌کند.
از سوی دیگر در توجهات روزانة سیاسی آنان، روابط محکم با سوریه و سازمان‌های رسمی لبنان به طور آشکار نمایان است. روابط جمعیت با نخست‌وزیر (رفیق حریری) در ابتدا مثبت بود اما بعدها متشنج شد، به خصوص پس از اینکه جمعیت اطمینان حاصل کرد که نامزد خود برای مجلس (دکتر عدنان طرابلسی) جزو لیست حریری در بیروت نیست. این جمعیت در انتخابات مجلس در سال 1992 ظهور سیاسی گسترده‌تری داشته و توانست در آن انتخابات، نامزد خود را زا شهر بیروت با حدود یازده هزار رأی راهی مجلس نماید در حالی که نامزد آن در طرابلس (طه ناجی) نتوانست به موفقیت دست یابد.
البته بحث‌های شدید و جدل‌های فراوان احباش با دیگر افکار و نظرات سنی و مقابلة دائم احباش با آنان پیامد نبوده است، چرا که در 31 ماه اوت سال 1995 چند نفر مسلح ناشناس شیخ نزار حلبی رئیس سابق جمعیت و بنیانگذار عملی آن را در نزدیکی منزل خود در (الطریق الجدیده) ترور کردند. و در حدود یک سال بعد قاتلان شناسایی شدند که عضو (دستة انصار) بودند و پس از محاکمة آنان، که در حدود شش ماه به طول انجامید سه نفر از آنان که اتهام قتل در مورد آنان به اثبات رسید اعدام شدند و این امر تشنج نهفته در صحنة نظرات سنی را بار دیگر بر انگیخت.
در هر حال احباش با دو ضربة بزرگ مواجه شدند. نخست‌ترور رئیس آنان و دیگری عدم موفقیت نامزد آنان در بیروت در راه‌یابی به مجلس بود، ولی گویا اینکه آنان توانستند با آن دو ضربه با کمترین تلفات ممکن مقابله کنند. چرا که هم‌چنان حضور خود را در صحنه ادامه دادند و برای اثبات حضور خود در صحنه فعالیت فراوانی از خود نشان می‌دهند ولی ملاحظه می‌شود که از سخنان سیاسی و تهاجمی آنان تا حدود زیادی کاسته شده است.
مسائل سازمانی و ارتباطات و حضور
جمعیت طرح‌ها (مشاریع) نمی‌پذیرد به آن لقب حزب اطلاق شود، چرا که به نظر آن چارچوب حزب برای آن بسیار کوچک است. و در عین حال نمی‌پذیرد به آن به صورت یک مذهب فکری و فقهی جدید نگریسته شود.
این جمعیت دارای یک انجمن اداری است که شامل رؤسای دفاتر تبلیغات و امور تبلیغی و امور اجنماعی و بهداشتی و زنان و امور بخش‌ها و واحدها و امور آموزشی تربیتی و دیگر امور می‌شود.
عضویت در این جمعیت مراحلی دارد که به ترتیب عبارتند از: هواداری، عاشقان (احباب) و اعضا و در این میان رئیس و معاونش از سوی انجمن کل جمعیت انتخاب می‌شوند. این مجمع شامل اعضای عالی رتبه (مقامات) و رؤسای بخش‌ها و رؤسای مؤسسات می‌باشد. اکثریت قریب به اتفاق اعضای جمعیت سنی هستند و بیشتر این اعضا جوانان زیر سی سال می‌باشند. ولی این جمعیت تلاش می‌کند روحانیون مسن خود را به عنوان نماد خود نشان دهد سر سطر این جمعیت در برقراری ارتباط با مردم و گفت‌وگو با آنان و توضیح عقاید خود برای آنان بسیار فعال و پر نشاط هستند، و روحانیون آنانرااز مجالس ختم و مجالس عزا، جهت مطرح کردن افکار و دیدگاه‌های خود استفاده می‌کنند.
این جمعیت دانشجویان زیادی در دانشگاه‌ها ندارد، چرا که این افراد در انتخابات شوراهای دانشکده‌ها خود را نشان ندادند ولی طی شش سال گذشته توانستند چندین مدرسه و دبیرستان را در سطح بیروت و دیگر مناطق احداث نمایند و در این مدارس در حدود 7000 دانش‌آموز پسر و دختر مشغول تحصیل هستند. نام این مجموعه از مدارس «مدارس و دبیرستان‌های فرهنگ اسلامی» است و افراد جمعیت امیدوارند قشر عظیمی که از این مدارس فارغ التحصیل می‌شوند جزو طرفداران آنان باشند.
رئیس این جمعیت در حال حاضر شیخ حسام قراقیره می‌باشد (وی معاون رئیس اسبق بود و فراغ‌التحصیل دانش‌سرای شریعت در سوریه می‌باشد) مسئول جمعیت احباش در بقاع «شیخ اسامه السید» و در جنوب «خالد حنینه» است ضمناً احباش دارای طرفدارانی در اردوگاه عین‌الحلوه می‌باشند ولی استقرار عمده و مرکز ثقل اساسی آنان بیروت است. این جمعیت داراری دفاتری در کشورهای اروپای اعم از دانمارک، سوئد، فرانسه، سوئیس،‌؟‌؟؟؟ است.
هم‌چنین در ایالت متحده و استرالیا و کانادا و اوکراین دارای دفاتر است و در آنها به فعالیت‌های مختلف می‌پردازد ضمناً در این کشور دارای مساجد و مدارس می‌باشد.
ماه‌نامه «منارالهدی» و رادیوی داخلی «رادیو نداء‌الایمان» ارگان‌های رسمی این جمعیت هستند. این جمعیت هم‌چنین دارای باشگاه‌های ورزشی و جمعیت‌های پیش‌آهنگی و یک مرکز انتشاراتی و چندین مرکز بهداشتی و اجتماعی است. ضمناً روحانیون آن «جمعیت اشراق لبنان» و ‌«جمعیت مشایخ صوفی در لبنان» را زیر نظر دارند.
ازهر مصر در ازای مواضع متشنج این جمعیت نسبت به دارالفتوی و تعدادی از سازمان‌های آن، نسبت به این جمعیت یک نوع موضع‌گیری خاص داشته است این امر باعث شد تا جمعیت تعدادی از اعضای خود را جهت دیدار و گفت‌وگو با شیخ راحل ازهر و بیان نقطه نظرات خود روانة آن دیار نماید.
نامهای دیگر:       
- حبشی‌ها با ارائه یک الترناتیو میانه‌رو برای اسلام‌گرایی به یک بازیگر عمده در سیاست‌های لبنان تبدیل شده‌اند. طرفداری آنان از کثرت‌گرایی (پلورالیسم) تحمل مخالفین و صوفی‌گری باعث جذب بخش زیادی از طبقات متوسط شهری سنی به جنبش شده است.
- این جمعیت موافقت خود را با سند صادره از سوی گردهمایی احزاب سیاسی لبنان در هتل "پریستون" اعلام کرد.
- اين جمعيت هواداران خود را در خارج تشويق به راه‌اندازي نهادهاي تبليغاتي نظير ايستگاه‌هاي راديويي و … مي‌كند.
اين جمعيت با مركز فتواي اسلامي [كه به اهل سنت تعلق دارد] به مخالفت برخاست و آشكارا علاقمندي خود را به انتخاب يكي از اعضاي خود به عنوان مفتي اعظم اهل سنت لبنان نشان داد،
- جمعيت خيريه طرح‌هاي اسلامي در خارج از لبنان به ويژه در اروپا فعاليت دارد و شعبه‌هايي در برخي شهرهاي اروپايي و امريكايي افتتاح كرده است. حضور اين جمعيت در دانمارك، سوئد و برخي شهرهاي كشور آلمان بسياری چشمگير و برجسته است.
- اين جمعيت در انتخابات سال 1992 لبنان از حوزه بيروت و طرابلس شركت كرد و موفق شد نامزد خود را به نام عدنان طرابلسي به پارلمان بفرستد، اما طرابلسي در انتخابات 1996 كرسي خود را از دست داد.
- فعاليت خارجي اين جمعيت، حول تقويت ايمان و دينداري مهاجران لبناني از طريق برگزاري مراسم نماز در مساجد متمركز است.
اخیراً در شهر هرار اتیوپی «هرر» دانشگاه Haromay کنفرانسی توسط وزارت امور فدرال و مجلس منعقد گردید.
در این کنفرانس نمایندگان مجالس فدرال قریب 1200 نفر شرکت نمودند برنامه این کنفرانس توسط مربیانی که از لبنان آمده و عضو گروه احباش بودن اجرا می شد.
آموزه های آنها بسیار عجیب و بعید از اسلام به نظر می رسید که جای بسی تامل است. ایشان خود را از پیروان عبدالله هراری که از رهبران احباش است می دانند.
پس از کنفرانس هرار این گروه در تلاش هستند که دوره های آموزشی دیگر در آدیس آبابا و دیگر شهرهای کشور اتیوپی برگزار نمایند. مکانهایی که ایشان برای اجرای برنامه های خود پیش بینی نموده اند عبرت است از:
کمپ آموزشی نظامی Tolay
دانشگاه آداما
مرکز آموزشی آوالیا
کالج پلی تکنیک اتیوپی – چین
وجاهای دیگر
احباش اعلام نمودند کسانی که از ایشان پیروی نکنند در زمره کافران می باشند وزیر امور فدرال گفت از شرکت کنندگان انتظار می رود که از این گروه پیروی و حمایت نمایند.
همچنین فرمانده پلیس آدیس آبابا و بسیاری از مقامات دیگر اظهار داشتند که هر کسی به دنبال تفکرا تی غیر تفکر احباش بروند گروه تروریستی بوده و برخلاف قانون اساسی عمل می نمایند و با آنها برخورد خواهد شد.
برخی از اعتقادات واهی و پوچ احباش عبارتست از :
1. بازی قمار جایز است
2. اخذ ربا از بانکهایی که متعلق به غیر مسلمانان می باشد مجاز است.
3. همه کافرند مگر اینکه نزد رهبر ایشان حضور یافته و به فرقه ی آنها بگروند.
4. یک مرد می تواند با زنی که از اعضاء آنها نیست همبستر شود زیرا او جاریه محسوب می شود همانند جنگی با غیر پیروان خویش است.
5. زنان فقط باید حجاب سر داشته باشند ولی مجاز به حضور نزد دیگران با لباسهای نامناسب ولو لباس شنا و آرایش تند می باشند.
6. قرآن کلام الهی نبوده بلکه کلام جبرائیل (ع) است.
7. و غیره.


=جریان المرده=
=جریان المرده=
confirmed
۳٬۹۰۲

ویرایش