confirmed، مدیران
۳۷٬۲۰۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶۶: | خط ۶۶: | ||
با توجه به آنچه در تعریف زهد و درجات آن بیان گردید، معلوم می گردد که مراد از دنیا تنها مال و ثروت، خوراک و پوشاک و مانند اینها نیست؛ زیرا کناره گیری از همه این امور برای کسی که شهره شدن به زهد و ستوده شدن به پارسایی را دوست می دارد، بسیار آسان خواهد بود. بلکه دنیا شامل مقام و ریاست و همه بهره مندی های نفسانی ممکن از دنیا می شود. زهد حقیقی یعنی روی گردانیدن و عدم دلبستگی به مال و مقام. زاهد راستین کسی است که فقر و غنا، مدح و ذّم و عزّت و ذلت در نزد مردم برای او یکسان باشد و جز در جست و جوی محبت و رضایت خداوند نباشد. | با توجه به آنچه در تعریف زهد و درجات آن بیان گردید، معلوم می گردد که مراد از دنیا تنها مال و ثروت، خوراک و پوشاک و مانند اینها نیست؛ زیرا کناره گیری از همه این امور برای کسی که شهره شدن به زهد و ستوده شدن به پارسایی را دوست می دارد، بسیار آسان خواهد بود. بلکه دنیا شامل مقام و ریاست و همه بهره مندی های نفسانی ممکن از دنیا می شود. زهد حقیقی یعنی روی گردانیدن و عدم دلبستگی به مال و مقام. زاهد راستین کسی است که فقر و غنا، مدح و ذّم و عزّت و ذلت در نزد مردم برای او یکسان باشد و جز در جست و جوی محبت و رضایت خداوند نباشد. | ||
=آثار زهد= | |||
بعضی از مهم ترین آثار زهد که به نوبه خود یک مفهوم اخلاقی عام هستند، به شرح زیر است. | |||
==قناعت== | |||
در ادبیات عرب، قناعت به مفهوم راضی شدن به مقدار اندکی از بخشش<ref>ابن اثیر: نهایه، ج 4، ص 114. </ref> و رضایت دادن به سهم خویش، به کار می رود<ref>ابن منظور: لسان العرب، ج 8، ص 298.</ref>. در منابع رایج اخلاق اسلامی «قناعت» در مقابل «حرص» آمده است و آن عبارت است از ملکه ای نفسانی که به موجب آن انسان به نیاز خود از اموال رضایت می دهد و خود را در مشقت و تلاش برای تحصیل مقدار بیشتر از آن نمی اندازد<ref> نراقی، مولی محمد مهدی: جامع السّعادات، ج 2، ص 101. </ref>. | |||
قناعت خود آثار فراوان و سودمندی را به دنبال دارد، و از سوی دیگر موجب پیشگیری از بسیاری رذایل اخلاقی و بلکه جرایم حقوقی می گردد. بر همین اساس در نظام اخلاقی [[اسلام]] به شدت مورد تشویق و ترغیب واقع شده است. در [[قرآن کریم]] آمده است: « زَهْرَهَ الْحَیاهِ الدُّنْیا لِنَفْتِنَهُمْ فِیهِ وَ رِزْقُ رَبِّکَ خَیْرٌ وَ أَبْقی » و زنهار دیدگان خود را مدوز به سوی آنچه اصنافی را از آن برخوردار کردیم (و فقط) زیور زندگی دنیا است تا ایشان را در آن بیازماییم، و (بدان که) روزیِ پروردگار تو بهتر و پایدارتر است<ref>سوره طه، آیه 131. </ref>. | |||
امام علی(ع) درباره ارزش قناعت می فرماید: «توانگری را جستم و آن را جز در قناعت، نیافتم. قانع باشید تا توانگر شوید<ref>علامه مجلسی: بحارالانوار، ج 69، ص 399، ح 91. </ref>.» | |||
قناعت نه تنها خود یک فضیلت اخلاقی است، بلکه ارزش های اخلاقی فراوانی را در پی دارد. [[امام رضا(ع)]] هنگام پاسخ به کسی از حقیقت قناعت از او می پرسد، به این آثار اشاره می فرماید: | |||
قناعت، باعث خویشتنداری و ارجمندی و آسوده شدن از زحمت فزون خواهی و بندگی در برابر دنیاپرستان است. راه قناعت را جز دو کس، نپیماید: یا [[عبادت]] پیشه ای که خواهان مزد [[آخرت]] است، یا بزرگواری که از مردمان فرومایه دوری می کند<ref>همان، ج 78، ص 349، ح 6. </ref>. | |||
در واقع آدمی چاره ای جز قناعت پیشگی در دنیا ندارد، و در غیر این صورت همواره در آتش حرص و حسرت برخورداری بیشتر خواهد سوخت. مردی به امام صادق(ع) شِکوه کرد که طلب روزی می کند و به دست می آورد، اما قانع نمی شود و بیشتر از آن از او می طلبد و عرض کرد: مرا چیزی بیاموزید، که مشکلم را حلّ کند. حضرت فرمود: اگر آن اندازه که کفایتت می کند تو را بی نیاز سازد، کمترین چیز دنیا بی نیازت می سازد و اگر آنچه را بس است، بی نیازت نسازد، همه دنیا هم تو را بی نیاز نمی گرداند<ref> شیخ کلینی: کافی، ج 2، ص 139، ح 10. </ref>. | |||
امّا چگونه می توان به قناعت ورزی دست یافت؟ | |||
علاوه بر راه های عمومی، برخی شیوه های اختصاصی نیز مطرح شده است؛ از جمله امام صادق(ع) در رهنمودی در این باره می فرماید : به ناتوان تر از خودت بنگر و به توانگرتر از خویش منگر؛ زیرا که این کار، تو را به آنچه قسمت تو شده است قانع می سازد<ref> همان، ج 8، ص 244، ح 338. </ref>. | |||
==عفت و بی نیازی از اموال مردم== | |||
در ادبیات عرب «عفت» به مفهوم خویشتن داری در مقابل شهوات و امور ناپسند است<ref> ر.ک: ابن فارس: مقاییس اللغه، ج 4، ص 3. </ref>. علاوه بر عفت جنسی وعفت در کلام، از جمله موارد کاربرد عفت در ادبیات و متون دینی خویشتن داری از اظهار درخواست به دیگران می باشد<ref>ر.ک: ابن منظور: لسان العرب، ج 9، ص 253. اکنون که با مفهوم زهد آشنا شدیم ، تفاسیر دیگر زهد مانند رهبانیت که آن را بدعتی از راهبان شمرده می شود. پیغمبر اکرم صریحاً فرمود: «لارَهْبانیَّهَ فِی الْاِسْلامِ»؛(بحار، 15، ب 14) هنگامی که به آن حضرت اطلاع دادند که گروهی از صحابه پشت به زندگی کرده، از همه چیز اعراض نموده اند و به عزلت و عبادت روی آورده اند، سخت آنها را مورد عتاب قرار داد، فرمود: «من که پیامبر شمایم چنین نیستم.» پیغمبر اکرم به این وسیله فهماند که اسلام دینی جامعه گر او زندگی گراست نه زهد گرا. بعلاوه تعلیمات جامع و همه جانبه اسلامی در مسائل اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و اخلاقی بر اساس محترم شمردن زندگی و روی آوردن به آن است نه پشت کردن به آن. گذشته از همه اینها، رهبانیت و اعراض از زندگی با جهان بینی و فلسفه خوشبینانه اسلام دربارة هستی و خلقت ناسازگار است. اسلام هرگز مانند برخی کیشها و فلسفه ها، با بد بینی به هستی و خلقت نمی نگرد و هم خلقت را به دو بخش. زشت و زیبا، روشنایی و تاریکی، حق و باطل، درست و نادرست، بجاونابجا تقسیم نمی کند.مجموعه آثار شهید مطهری ج14 ـ سیری در نهج البلاغه صفحه515.</ref>. | |||
=منبع= | =منبع= | ||
[https://www.porseman.com/article/%D8%B2%D9%87%D8%AF-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85/176409 زهد در اسلام - پرسمان دانشگاهیانhttps://www.porseman.com] | |||
=پانویس= | =پانویس= | ||
{{پانویس| | {{پانویس|3}} | ||
[[رده:اخلاق اسلامی ]] | [[رده:اخلاق اسلامی ]] |