۸۷٬۸۰۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'می دهد' به 'میدهد') |
جز (جایگزینی متن - 'می گویند' به 'میگویند') |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
کحلانی از علمای اهل سنت نیز می گوید: «إنَّهُ یَكفِی فِی الایمَانِ الاقرارُ بِالشَّهادَتِینِ وَلا یَلزَمُ التّبرِیُ مِن سَائرِ الأدیانِ». ایمان همان اقرار به شهادتین است، و تبری از سایر ادیان لازم نیست. (سبل السلام: 153). | کحلانی از علمای اهل سنت نیز می گوید: «إنَّهُ یَكفِی فِی الایمَانِ الاقرارُ بِالشَّهادَتِینِ وَلا یَلزَمُ التّبرِیُ مِن سَائرِ الأدیانِ». ایمان همان اقرار به شهادتین است، و تبری از سایر ادیان لازم نیست. (سبل السلام: 153). | ||
چنانکه ابن عابدین و ابن نجیم مصری و حصفکی و بسیاری | چنانکه ابن عابدین و ابن نجیم مصری و حصفکی و بسیاری میگویند: «لایُفتى بِكُفرِ مُسلِمٍ أمكَنَ حَملُ كَلامِهِ عَلى مَحمِلٍ حَسَنٍ»؛ حاشیه رد المحتار: 4/ 414 و البحر الرائق: 5/210 و الدر المختار:4/ 414.حکم به کفر مسلمانی که بتوان کلام او را (که احتمال کفر از آن میرود) بر معنای نیکویی حمل کرد نمیشود.</ref> | ||
==4. اصل اجتهاد== | ==4. اصل اجتهاد== | ||
این دیدگاه تنها راه پیوند مسلمانان با دستورات دینی و احکام شرعی در عصر حاضر را اجتهاد می داند؛ و بر اجتهاد به عنوان اصلی مهم برای فهم دین، پافشاری و تاکید دارد. و از آن بعنوان سرمایه ای بزرگ برای شکوفایی دینی و نشاط اسلامی یاد می کند. و نسبت به اجتهاد دیگر مذاهب نگاهی تسامحی دارد چنانکه رشید رضا در یک کلام طلایی می گوید: (نَتَعاوَنُ فِیمَا اِتَّفَقنَا فِیهِ وَیَعذِرُ بَعضُنا بَعضاً فِیمَا اِختَلَفنَا فِیهِ)؛ در آنچه که اتفاق داریم با هم همکاری می کنیم؛ و در اختلافیات همدیگر را معذور می داریم. | این دیدگاه تنها راه پیوند مسلمانان با دستورات دینی و احکام شرعی در عصر حاضر را اجتهاد می داند؛ و بر اجتهاد به عنوان اصلی مهم برای فهم دین، پافشاری و تاکید دارد. و از آن بعنوان سرمایه ای بزرگ برای شکوفایی دینی و نشاط اسلامی یاد می کند. و نسبت به اجتهاد دیگر مذاهب نگاهی تسامحی دارد چنانکه رشید رضا در یک کلام طلایی می گوید: (نَتَعاوَنُ فِیمَا اِتَّفَقنَا فِیهِ وَیَعذِرُ بَعضُنا بَعضاً فِیمَا اِختَلَفنَا فِیهِ)؛ در آنچه که اتفاق داریم با هم همکاری می کنیم؛ و در اختلافیات همدیگر را معذور می داریم. | ||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
پلورالیسم دینی: و اما پلورالیسم دینی نیز گاهی در بُعد نظری مطرح می شود و گاهی در بُعد عملی. منظور از پلورالیسم دینی در بُعد عملی یعنی احترام به عقیده طرف مقابل و هر مذهب و دینی كه بدان معتقد است، و زندگی مسالمت آمیز در كنار یكدیگر، بدون ایجاد هرگونه مزاحمت اجتماعی برای دیگری. مثلاً در مورد مذهب كاتولیك یا مذهب پروتستان برخی | پلورالیسم دینی: و اما پلورالیسم دینی نیز گاهی در بُعد نظری مطرح می شود و گاهی در بُعد عملی. منظور از پلورالیسم دینی در بُعد عملی یعنی احترام به عقیده طرف مقابل و هر مذهب و دینی كه بدان معتقد است، و زندگی مسالمت آمیز در كنار یكدیگر، بدون ایجاد هرگونه مزاحمت اجتماعی برای دیگری. مثلاً در مورد مذهب كاتولیك یا مذهب پروتستان برخی میگویند یكی از دو مذهب باید حاكم باشد و لذا باید با دیگری مبارزه كرد تا از بین برود. | ||
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
امروزه از پلورالیسم دینی معنای دیگری منظور میشود که با معنای اصلی متفاوت است و آن اینکه حقیقت مطلق و رستگاری را منحصر در یک دین و مذهب و پیروی از یک شریعت و آئین ندانیم، بلکه معتقد شویم که حقیقت مطلق مشترک میان همه ادیان است؛ و شرایع و مذاهب مختلف، جلوههای گوناگون حق مطلقاند و در نتیجه همه پیروان ادیان و مذاهب به نجات دست مییابند. | امروزه از پلورالیسم دینی معنای دیگری منظور میشود که با معنای اصلی متفاوت است و آن اینکه حقیقت مطلق و رستگاری را منحصر در یک دین و مذهب و پیروی از یک شریعت و آئین ندانیم، بلکه معتقد شویم که حقیقت مطلق مشترک میان همه ادیان است؛ و شرایع و مذاهب مختلف، جلوههای گوناگون حق مطلقاند و در نتیجه همه پیروان ادیان و مذاهب به نجات دست مییابند. | ||
البته اینکه هر یک از ادیان از چه مقداری از حقانیت برخوردارند یک دیدگاه وجود ندارد؛ عده ای | البته اینکه هر یک از ادیان از چه مقداری از حقانیت برخوردارند یک دیدگاه وجود ندارد؛ عده ای میگویند: دین واحدی از طرف خداوند آمده که چهرههایی مختلف دارد. و اعتقاد به همه ی ادیان چهرههای یک حقیقتند. پس اختلاف در جوهر ادیان نیست بلکه در فهم دین است؛ کسانی به گونهای آن امر الهی را فهمیدند و یهودی شدند، عدهای دیگر، به شکل دیگری فهمیدند و مسیحی شدند، و کسانی به شکل دیگری فهمیدند و مسلمان شدند. نباید بگوئیم که این دین یا مذهب درست است و آن نادرست؛ برای اینکه هر کس طبق ذهنیت و شرایط خود درکی از این واقعیت دارد. آنچه در اختیار ماست، فهمهای مختلفی است که به صورت قاطع نمیتوان ادعا کرد که کدام بهتر یا درست است. البته با یک قراینی میتوان فهمی را بر فهم دیگر ترجیح داد. | ||