۲۱٬۸۹۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
= زندگینامه = | |||
'''احمد سکری''' یکی از معدود شخصیتهایی است که در درون [[اخوانالمسلمین]] تحول ایجاد کرد چون او در راس این گروه قرار داشت، او سمت کارگزار عمومی اخوان المسلمین را داشت. استاد احمد سکری در محمودیه متولد شد و کمی بزرگتر از امام البنا بود و تحصیلات خود را به پایان نرساند و از دوران کودکی با استاد حسن البنا در انجمن اخوت الحصافیه آشنا شد و با هم تأسیس کردند. انجمن خیریه الحصافیه که حسن البنا رئیس و دبیر آن بود و هدف مبارزه با [[منکرات]] و متصدی بشارت به [[معروف]] بود.<br> | |||
''' | =فعالیت در اخوان المسلمین= | ||
احمد سکری در مقابل '''آقای هیورث دان''' خاورشناس بریتانیایی که از طرف سفارت [[انگلیس]] به مرکز عمومی فرستاده شده بود تا با اخوان المسلمین در این مورد چانه زنی کند، موضع محکمی داشت و پاسخ او این بود که بگوید: او همانطور که در هفتهنامه اخوانالمسلمین، سال اول، شماره 10 مربوط به ذی قعده 22 1373 هجری قمری / 22 ژوئیه 1954 میلادی آمده است: آیا نمیدانید آقای ''دان'' که نمی توانید ما را با پول بخرید، حالا [[انگلیس]] [[پوند]] چاپ میکند و به ما میدهد و فردا [[آلمان]] [[مارک]] را چاپ میکند و به ما میدهد و پس فردا ما نمیدانیم. مردمی که با پول با شما همکاری میکنند، شما را در ازای پول میفروشند. شما باید با ما در مورد تخلیه کامل [[دره نیل]] موافقت کنید.شما باید با [[فرانسه]] برای پاکسازی [[سوریه]] و [[لبنان]] از وجود سربازانشان موافقت کنید. شما باید [[فلسطین]] را به اعراب بدهید. شما باید اسلحه و تجهیزات به ما بدهید و ما آمادهایم ایتالیایی ها و دولت ویشی را از [[شمال آفریقا]] بیرون کنیم و کشورمان را از هرگونه تهاجم خارجی محافظت کنیم.<br> | |||
اینجا ''دان'' ایستاد و گفت: این سیاست عالی است، اما وظیفه من انجام تبلیغات است و به هر حال، بعد از آن آقای [[کلیتون]] را خواهم آورد.» اما انگلیسی ها در را باز گذاشتند. ''دان'' چندین بار به مرکز عمومی و همچنین خانه احمد سکری رفت و آمد کرد. در تلاش برای جلب محبت [[اخوانالمسلمین]] و متوقف کردن برخی از مبارزات آنها. شکی نیست که آنها در گزارشهای خود نوشتهاند که چگونه [[حسن البنا]] آنها را به طور کامل و غیرقابل برگشت از خود برکنار کرد و چگونه استاد احمد سکری سرانجام در 17 نوامبر 1940 میلادی در خانه خود به آنها درسی داد که پس از آن هرگز فراموش نخواهند کرد. آنها تمام تلاش خود را در این ترفند انجام دادند. | |||
=ناسازگاری انگلیسی ها= | =ناسازگاری انگلیسی ها= | ||
در برابر گروه و کسانی که به نخست وزیر '''حسین سری پاشا''' دستور دادند [[حسن البنا]] را تبعید کند، بنابراین درخواست آنها را عملی کرد و او را در ماه می 1941 میلادی به قنا تبعید کرد. احمد السکری به دمیتا تبعید شد و تحت فشار مردم، آن دو. دوباره بازگشتند، اما در اکتبر 1941 میلادی توسط پروفسور عبدالحکیم عبدین دستگیر و همراه آنها شدند و در نوامبر آزاد شدند. احمد السکری یک سخنور صریح بود و بیش از یک بار دستگیر شد. او ریاست اداره سیاسی روزنامه اخوان المسلمین را بر عهده داشت و تا زمانی که در سال 1947 میلادی به دلیل نقض رویکرد اخوان المسلمین از آن برکنار شد، عامل این گروه باقی ماند تا اینکه در سال 1947 میلادی از آن اخراج شد. اندیشه و برای اتخاذ سیاست وفدیه به هزینه اصول و قوانین اخوان. | |||
در برابر گروه و کسانی که به نخست وزیر حسین سری پاشا دستور دادند حسن البنا را تبعید کند، بنابراین درخواست آنها را عملی کرد و او را در ماه | |||
جایی که هیأت مؤسس اخوان المسلمین در 14 محرم 1367 هجری قمری برابر با 27 نوامبر 1947 میلادی تشکیل جلسه داد و تصمیمات زیر را اتخاذ کرد: معافیت پروفسور محمد عبدالسمیع الغنیمی افندی، استاد سالم غیث افندی و استاد احمد السکری افندی از عضویت در این گروه به دلیل اطلاع کمیسیون از رفتار استاد احمد السکری و توجه به آن در نقض عهد پس از خروج پروفسور سوکاری از گروه، او انجمنی به نام انجمن اخوان مجاهدین آزاد تشکیل داد و مقر آن را در میدان خدیو اسماعیل گرفت. با این حال، این انجمن دوام چندانی نداشت، بنابراین سوکاری پس از ناامیدی مثبت از حمایت هیئت مصری از خود به گروه مصر جوان پیوست و پروفسور احمد حسین، رئیس حزب، او را به عنوان عامل به اعضای حزب معرفی کرد، بنابراین سوکاری تلاش کرد تا روابط بین اخوان المسلمین و مصر جوان را متشنج کند.<br> | جایی که هیأت مؤسس اخوان المسلمین در 14 محرم 1367 هجری قمری برابر با 27 نوامبر 1947 میلادی تشکیل جلسه داد و تصمیمات زیر را اتخاذ کرد: معافیت پروفسور محمد عبدالسمیع الغنیمی افندی، استاد سالم غیث افندی و استاد احمد السکری افندی از عضویت در این گروه به دلیل اطلاع کمیسیون از رفتار استاد احمد السکری و توجه به آن در نقض عهد پس از خروج پروفسور سوکاری از گروه، او انجمنی به نام انجمن اخوان مجاهدین آزاد تشکیل داد و مقر آن را در میدان خدیو اسماعیل گرفت. با این حال، این انجمن دوام چندانی نداشت، بنابراین سوکاری پس از ناامیدی مثبت از حمایت هیئت مصری از خود به گروه مصر جوان پیوست و پروفسور احمد حسین، رئیس حزب، او را به عنوان عامل به اعضای حزب معرفی کرد، بنابراین سوکاری تلاش کرد تا روابط بین اخوان المسلمین و مصر جوان را متشنج کند.<br> | ||