confirmed، مدیران
۳۷٬۳۵۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
و احاديث در اين زمينه بسيار است. | و احاديث در اين زمينه بسيار است. | ||
البته اينهمه آثار عظيم مربوط به خواندن بدون فكر و عمل نيست ، هدف خواندنى است آميخته با الهام گرفتن براى عمل<ref>تفسير نمونه ج : 24ص :314.</ref>. | البته اينهمه آثار عظيم مربوط به خواندن بدون فكر و عمل نيست ، هدف خواندنى است آميخته با الهام گرفتن براى عمل<ref>تفسير نمونه ج : 24ص :314.</ref>. | ||
=داستان سوره ملک= | |||
بحث روایتی (روایاتی در ذیل جمله: (لیبلوکم ایکم احسن عملا) و در ذیل برخی دیگر از آیات گذشته) در [[کافی]] به سند خود از سفیان بن عیینه از [[امام صادق(ع)]] روایت کرده که در ذیل آیه (لیبلوکم ایکم احسن عملا) فرموده منظور این نیست که معلوم کند کدامیک بیشتر عمل می کنید، بلکه منظور این است که معلوم کند عمل شما کدامش صواب تر و درست تر است، و درستی عمل به خشیت از خدا و نیت صادقه است، (خلاصه منظور مقدار نیست بلکه کیفیت است). | |||
آنگاه فرمود: و مهم هم همان کیفیت است، انجام خود عمل خیلی دشوار نیست، این دشوار است که انسان آن را خالص انجام دهد، و همچنان خالص باقیش بدارد، و آگاه باشید که عمل خالص آن عملی است که نخواهی مردم تو را در برابر آن بستایند، و جز خدا کسی را منظور نداشته باشی. آری نیت مهم تر از عمل است، آگاه و هوشیار باشید که ارزش عمل به همان نیت است. و در پایان این آیه را تلاوت کردند: (کل یعمل علی شاکلته) یعنی هر کسی بر نیت خود عمل می کند. | |||
و در [[مجمع البیان]] آمده که ابو قتاده گفت: من از [[رسول خدا(ص)]] از جمله (ایکم احسن عملا) پرسیدم، که منظور از آن چیست؟ فرمود: منظور این که کدام یک از شما عقل بهتری دارید. آنگاه فرمود: عقل آن کس از شما کاملتر است که خوفش از خدا بیشتر باشد، و بهتر در اوامر و نواهی او نظر کند، هر چند که عمل مستحبی او کمتر باشد. | |||
و نیز در همان کتاب از ابن عمر نقل کرده که گفت: رسول خدا(ص) آیه (تبارک الذی بیده الملک... ایکم احسن عملا) را تلاوت کرد، و در معنای جمله آخر فرمود: یعنی کدامتان از حرامهای خدا بیشتر می پرهیزد، و واجبات خدا را سریع تر انجام می دهد. | |||
و در تفسیر قمی در ذیل آیه شریفه (الذی خلق سبع سموات طباقا) آمده که یعنی روی هم قرار گرفته اند. | |||
و در همان کتاب درباره جمله (من تفاوت) فرموده: یعنی از فساد. و نیز در همان کتاب در ذیل جمله (ثم ارجع البصر) آمده که: در ملکوت آسمانها و زمین نظر بیفکن. | |||
و در همان کتاب درباره جمله (بمصابیح) آمده که: یعنی به ستارگان. | |||
و در همان کتاب درباره جمله (سمعوا لها شهیقا) آمده: یعنی صدای افتادن در آتش را می شنوند. | |||
و در همان کتاب در رابطه با جمله (تکاد تمیز من الغیظ) آمده: یعنی غیظ بر دشمنان خدا. | |||
و در همان کتاب درباره جمله (و قالوا لو کنا نسمع او نعقل ما کنا فی اصحاب السعیر) آمده که فرمود: منظور این نیست که گوشها نشنیدند، و فهم ها درک نکردند، نه، هم شنیدند و هم درک کردند، ولی اطاعت نکردند و نپذیرفتند، دلیل بر اینکه هم شنیدند و هم فهمیدند این است که می فرماید: (فاعترفوا بذنبهم فسحقا لاصحاب السعیر). | |||
مولف: معنی این آیه دلالت دارد بر اینکه منظور از نشنیدن و تعقل نکردن همان اطاعت نکردن و نپذیرفتن بعد از شنیدن و فهمیدن است، و خدای تعالی همین جمله (اگر می شنیدیم و می فهمیدیم) را اعتراف به گناه خواند، و معلوم است که وقتی عملی گناه می شود که فاعلش به بدی آن عمل علم داشته باشد، یا علم سمعی یعنی دلیل نقلی، و یا علم عقلی یعنی دلیل عقلی. | |||
بحث روایتی (روایتی دال بر اینکه قلب بر چهار قسم است، درذیل آیه (افمن یمشی مکبا علی وجهه...) | |||
در کافی به سند خود از سعد از [[ابی جعفر(ع)]] روایت کرده که فرمود: قلب چهار قسم است، | |||
قلبی است که در آن هم نفاق است و هم ایمان، و قلبی است به کلی منکوس و زیر و رو شده، و قلبی است مطبوع و مهر شده، و قلبی است از هر، پرسیدم قلب ازهر کدام است؟ فرمود قلبی است که در آن نوری چون چراغ هست. | |||
و اما قلب مطبوع قلب منافق است، و قلب از هر قلب مؤمن است، اگر خدا به او نعمتی دهد شکر می گزارد، و اگر مبتلایش کند صبر می کند. و اما قلب منکوس قلب [[مشرک]] است، آنگاه این آیه را در معنای قلب منکوس تلاوت کرد: (افمن یمشی مکبا علی وجهه اهدی امن یمشی سویا علی صراط مستقیم)، و اما قلبی که هم نفاق در آن هست و هم [[ایمان]] قلب مردمی است که در طایف بودن د، اگر اجل یکی از آنها در حال نفاق می رسید، هلاک شده بود، و اگر در حال ایمان می مرد نجات می یافت. | |||
مؤلف: این روایت را [[تفسیر برهان]] هم از [[ابن بابویه]] و او به سند خود از فضیل از سعد خفاف از ابی جعفر(ع) نقل کرده، در نقل وی آمده: قلب چهار قسم است تا آخر این حدیث نقل کرده و لیکن در (قلب ازهر) کلمه (انور) را زیادی دارد، (قلب ازهر انور). | |||
و اما اینکه امام فرمود: (قلب مردمی که در طائف بودند) منظور از طائف چند فرسنگی مکه معظمه نیست بلکه منظور از طائف شیطانی است که بسیار به سراغ دل آدمی می آید، و پیرامون دل [[طواف]] می کند، همچنان که فرمود: (ان الذین اتقوا اذا مسهم طائف من الشیطان تذکروا فاذا هم مبصرون)، پس معنای روایت چنین است که قومی با طائف شیطانی زندگی می کنند، و شیطان لحظه به لحظه پیرامون دلشان طواف می کند تا بمیرند، اگر در حالی که همان [[شیطان]] طوافگر با ایشان باشد بمیرند، هلاک شده اند، و اگر در حال ایمان بمیرند نجات یافته اند. | |||
=پانویس= | =پانویس= |