۸۷٬۷۷۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'می فرماید' به 'میفرماید') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
[[شهید مطهری]] معتقدند که از مجموع آیات و روایات و نیز دلائل عقلی و فلسفی استفاده | [[شهید مطهری]] معتقدند که از مجموع آیات و روایات و نیز دلائل عقلی و فلسفی استفاده میشود که منکرین حقایق و ضروریات دین در صورتی که مستضعف و قاصر باشند اهل نجاتند. در این مقاله ابتدا دیدگاه اجمالی و سپس دیدگاه تفصیلی شهید مطهری در این زمینه تبیین شده است. | ||
=معنای قصور و استضعاف فکری= | =معنای قصور و استضعاف فکری= | ||
=استعمالات قصور و استضعاف فکری در منابع دینی= | =استعمالات قصور و استضعاف فکری در منابع دینی= | ||
خط ۹: | خط ۹: | ||
1- اکثریت انسانها در دنیا روح اسلام فطری در آنها وجود دارد. لذا اهل نجات خواهند بود و این همان غلبه خیر بر شر در دنیا خواهد بود. | 1- اکثریت انسانها در دنیا روح اسلام فطری در آنها وجود دارد. لذا اهل نجات خواهند بود و این همان غلبه خیر بر شر در دنیا خواهد بود. | ||
2- بطور کلی کسانی که مستضف فکری هستند و در خود احساس نیاز به تحقیق نداشته اند از باب [[مرجون لامرااالله]] مورد عفو قرار | 2- بطور کلی کسانی که مستضف فکری هستند و در خود احساس نیاز به تحقیق نداشته اند از باب [[مرجون لامرااالله]] مورد عفو قرار میگیرند. | ||
3- بر اساس آیات قرآن ایمان به خداوند و معاد وعمل صالح فرد را اهل نجات | 3- بر اساس آیات قرآن ایمان به خداوند و معاد وعمل صالح فرد را اهل نجات میکند. | ||
4- دو نگاه افراط و تفریطی در مساله اعمال غیر مسلمانان و غیر شیعه وجود دارد که دیدگاه قرآن با هردو انها مخالف است. | 4- دو نگاه افراط و تفریطی در مساله اعمال غیر مسلمانان و غیر شیعه وجود دارد که دیدگاه قرآن با هردو انها مخالف است. | ||
دیدگاه | دیدگاه تفریطیها این است که فقط اعمال شیعه مقبول و اعمال دیگران باطل است چون قرآن و روایات شرط قبولی عمل را نیت و اعتقاد به [[امامت]] میداند. بنابر این منکرین خداوند یا منکرین امامت اعمالشان باطل است. | ||
دیدگاه | دیدگاه افراطیها این است که از آنجا که انسانها و اعمالشان در پیشگاه الهی مساوی بوده اگر عملی خیر و حسن بود ثواب بر او مترتب خواهد شد اعم اینکه فاعلش معتقد باشد یا غیر معتقد سنی باشد یا شیعه معیار حسن و قبح عمل است. | ||
5- اعمال خیر غیر شیعه هر چند به امامت معتقد نباشند در صورتی که عناد و حالت جحود نداشته باشند مورد قبول است | 5- اعمال خیر غیر شیعه هر چند به امامت معتقد نباشند در صورتی که عناد و حالت جحود نداشته باشند مورد قبول است | ||
ایشان در اثبات نکته پنجم به روایاتی استناد | ایشان در اثبات نکته پنجم به روایاتی استناد میکند | ||
==دیدگاه تفصیلی شهید مطهری== | ==دیدگاه تفصیلی شهید مطهری== | ||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
گفتار [[علامه طباطبائی]] ذیل آیات استضعاف | گفتار [[علامه طباطبائی]] ذیل آیات استضعاف | ||
شهید مطهری گفتار علامه طباطبائی را در تبیین آیات فوق اینچنین بیان | شهید مطهری گفتار علامه طباطبائی را در تبیین آیات فوق اینچنین بیان میکند: | ||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
===روایات تفسیری=== | ===روایات تفسیری=== | ||
ایشان در ادامه نسبت به روایات وارده در زمینه شمول و گستره مفهوم مستضعف- نسبت به مورد خاصی که در آیه ذکر شده - | ایشان در ادامه نسبت به روایات وارده در زمینه شمول و گستره مفهوم مستضعف- نسبت به مورد خاصی که در آیه ذکر شده - میگوید: | ||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
کلمه «مُرْجَوْنَ لِأَمْرِ اللَّهِ»- در روایات- از این آیه اقتباس شده است. | کلمه «مُرْجَوْنَ لِأَمْرِ اللَّهِ»- در روایات- از این آیه اقتباس شده است. | ||
در این قسمت شهید مطهری برخی از روایات تفسیری ذیل آیه مذکور را بیان | در این قسمت شهید مطهری برخی از روایات تفسیری ذیل آیه مذکور را بیان میکند: | ||
خط ۱۰۰: | خط ۱۰۰: | ||
«مردم شش دسته اند، و مآلًا سه دسته اند: [[فرقه ایمان]]، [[فرقه کفر]]، [[فرقه گمراهى]]. | «مردم شش دسته اند، و مآلًا سه دسته اند: [[فرقه ایمان]]، [[فرقه کفر]]، [[فرقه گمراهى]]. | ||
این | این فرقهها از وعد و وعید خدا درباره بهشت و جهنم پیدا مىشوند. (یعنى مردم بر حسب وضعشان در برابر این وعد و وعیدها به چند فرقه منقسم مىشوند.) | ||
خط ۱۰۶: | خط ۱۰۶: | ||
ایشان در ادامه روایتی دیگر از زراره را که نسبت به حکم منکرین امامت است اینچنین نقل | ایشان در ادامه روایتی دیگر از زراره را که نسبت به حکم منکرین امامت است اینچنین نقل میکند: «با برادرم حمران- یا برادر دیگرم بکیر- بر امام باقر (ع) وارد شدیم؛ | ||
من به امام گفتم: | من به امام گفتم: | ||
خط ۱۳۹: | خط ۱۳۹: | ||
شهید مطهری در تحلیل این روایات به نکته بسیار | شهید مطهری در تحلیل این روایات به نکته بسیار مهمی تصریح میفرماید: | ||
اگر کسى در روایاتى که از ائمه اطهار (علیهم السلام) رسیده است که بیشترین آنها در «کتاب الحجّة» کافى و «کتاب الایمان و الکفر» کافى گرد آمده است دقت کند مىیابد که ائمه (علیهم السلام) تکیهشان بر این مطلب بوده که هر چه بر سر انسان مىآید از آن است که حق بر او عرضه بشود و او در مقابل حق، تعصّب و عناد بورزد، و یا لااقل در شرایطى باشد که مىبایست تحقیق و جستجو کند و نکند؛ | اگر کسى در روایاتى که از ائمه اطهار (علیهم السلام) رسیده است که بیشترین آنها در «کتاب الحجّة» کافى و «کتاب الایمان و الکفر» کافى گرد آمده است دقت کند مىیابد که ائمه (علیهم السلام) تکیهشان بر این مطلب بوده که هر چه بر سر انسان مىآید از آن است که حق بر او عرضه بشود و او در مقابل حق، تعصّب و عناد بورزد، و یا لااقل در شرایطى باشد که مىبایست تحقیق و جستجو کند و نکند؛ | ||
خط ۱۴۷: | خط ۱۴۷: | ||
-دسته دیگر روایات-: روایاتی که معرفت به امام را شرط قبولی اعمال | -دسته دیگر روایات-: روایاتی که معرفت به امام را شرط قبولی اعمال میداند: | ||
شهید مطهری در این زمینه نخست روایات ذیل را نقل | شهید مطهری در این زمینه نخست روایات ذیل را نقل میکند: | ||
خط ۱۶۴: | خط ۱۶۴: | ||
ایشان بعد از روایات فوق روایات دیگری را که که مفادشان متفاوت با روایات مذکور است بیان | ایشان بعد از روایات فوق روایات دیگری را که که مفادشان متفاوت با روایات مذکور است بیان میکند: | ||
خط ۲۱۶: | خط ۲۱۶: | ||
- پس وضع اینها چیست؟ - به عقیده من هر که امام را نشناسد کافر است. | - پس وضع اینها چیست؟ - به عقیده من هر که امام را نشناسد کافر است. | ||
- سبحان اللّه! آیا وضع کعبه و طواف این مردم را نمىبینى؟ هیچ نمىبینى که اهل یمن چگونه به | - سبحان اللّه! آیا وضع کعبه و طواف این مردم را نمىبینى؟ هیچ نمىبینى که اهل یمن چگونه به پردههاى کعبه مى چسبند؟ | ||
- چرا. - آیا اینها به توحید و نبوّت اقرار و اعتراف ندارند؟ آیا نماز نمىخوانند؟ روزه نمىگیرند؟ حج نمىکنند؟ | - چرا. - آیا اینها به توحید و نبوّت اقرار و اعتراف ندارند؟ آیا نماز نمىخوانند؟ روزه نمىگیرند؟ حج نمىکنند؟ | ||
- چرا. - خوب آیا اینها مانند شما امام را مىشناسند؟ - نه. | - چرا. - خوب آیا اینها مانند شما امام را مىشناسند؟ - نه. | ||
خط ۲۳۲: | خط ۲۳۲: | ||
در روایت مذکور امام علیه السلام اندیشه تکفیر منکرین غیر جاحد و غیر عارف به امامت را اندیشه خوارج | در روایت مذکور امام علیه السلام اندیشه تکفیر منکرین غیر جاحد و غیر عارف به امامت را اندیشه خوارج میداند. | ||
در کافى پس از این حدیث، حدیث معروف مباحثه زرارة با امام باقر (علیه السلام) را در همین زمینه نقل مىکند که مفصّل است. | در کافى پس از این حدیث، حدیث معروف مباحثه زرارة با امام باقر (علیه السلام) را در همین زمینه نقل مىکند که مفصّل است. | ||
شهید مطهری در ادامه به بررسی روایات دیگری در زمینه ایمان و کفر | شهید مطهری در ادامه به بررسی روایات دیگری در زمینه ایمان و کفر میپردازد: | ||
در «کافى» آخر «کتاب الایمان و الکفر» بابى دارد تحت عنوان: «با ایمان، هیچ عملى زیان نمىرساند و با کفر، هیچ عملى سود نمىبخشد.» | در «کافى» آخر «کتاب الایمان و الکفر» بابى دارد تحت عنوان: «با ایمان، هیچ عملى زیان نمىرساند و با کفر، هیچ عملى سود نمىبخشد.» | ||
خط ۲۶۲: | خط ۲۶۲: | ||
===دلیل عقلی و فلسفی بر معذوریت مستضعفین فکری و قاصران=== | ===دلیل عقلی و فلسفی بر معذوریت مستضعفین فکری و قاصران=== | ||
باید گفت:علاوه بر دلائل نقلی – اعم از آیات و روایات –در زمینه عدم کفر و نیز عدم استحقاق مستضعین فکری به دلائل عقلی نیز | باید گفت:علاوه بر دلائل نقلی – اعم از آیات و روایات –در زمینه عدم کفر و نیز عدم استحقاق مستضعین فکری به دلائل عقلی نیز میتوان استناد نمود. | ||
خط ۲۷۰: | خط ۲۷۰: | ||
فلاسفه اسلام، این مسأله را به شکلى دیگر بیان کردهاند اما نتیجه اى که گرفته اند مآلًا با آنچه ما از آیات و روایات استنباط کردیم منطبق است. | فلاسفه اسلام، این مسأله را به شکلى دیگر بیان کردهاند اما نتیجه اى که گرفته اند مآلًا با آنچه ما از آیات و روایات استنباط کردیم منطبق است. | ||
ایشان | ایشان میگوید: | ||
بحث حکما بحث صغروى است نه کبروى. حکما دراین باره بحث نمىکنند که ملاک عمل نیک و ملاک مقبولیّت عمل چیست؛ بحث آنها درباره انسان است، درباره این است که عملا اکثریّت انسانها، به تفاوت و به طور نسبى نیکند، نیک مىمانند و نیک مىمیرند و نیک محشور مىگردند. | بحث حکما بحث صغروى است نه کبروى. حکما دراین باره بحث نمىکنند که ملاک عمل نیک و ملاک مقبولیّت عمل چیست؛ بحث آنها درباره انسان است، درباره این است که عملا اکثریّت انسانها، به تفاوت و به طور نسبى نیکند، نیک مىمانند و نیک مىمیرند و نیک محشور مىگردند. | ||
حکما مى خواهند بگویند هر چند مردمى که توفیق قبول دین اسلام مىیابند در اقلیتند ولى افرادى که داراى اسلام فطرى | حکما مى خواهند بگویند هر چند مردمى که توفیق قبول دین اسلام مىیابند در اقلیتند ولى افرادى که داراى اسلام فطرى مىباشند و با اسلام فطرى محشور مىگردند در اکثریّتند. | ||
خط ۲۷۹: | خط ۲۷۹: | ||
ایشان در این مساله نکات مهمی را از بوعلی سینا و صدرالمتالهین نقل | ایشان در این مساله نکات مهمی را از بوعلی سینا و صدرالمتالهین نقل میکند: | ||
[[بو على سینا]] مىگوید: | [[بو على سینا]] مىگوید: | ||
خط ۳۱۴: | خط ۳۱۴: | ||
=نتیجه= | =نتیجه= | ||
بطور کلی نتیجه ای که از مجموع مباحث مطرح شده در بررسی | بطور کلی نتیجه ای که از مجموع مباحث مطرح شده در بررسی آیات و روایات و دلیل عقلی بدست آمد این است که: | ||
حکم تکفیر منکران امامت تنها در صورتی صحیح است که انکار از روی جحد و عناد باشد و در غیر اینصورت نمیتوان حکم تکفیر را بر آنان مترتب نمود. | حکم تکفیر منکران امامت تنها در صورتی صحیح است که انکار از روی جحد و عناد باشد و در غیر اینصورت نمیتوان حکم تکفیر را بر آنان مترتب نمود. | ||
حتی آنان که انکارشان معلول عدم احساس نیاز به تحقیق در این مسائل باشد در زمره کفار نخواهند بود. | حتی آنان که انکارشان معلول عدم احساس نیاز به تحقیق در این مسائل باشد در زمره کفار نخواهند بود. تمامیاینان در زمره قاصران و مستضعفان قرار خواهند گرفت و مصداق مرجون لامر الله خواهند بود. | ||
=منابع= | =منابع= | ||
خط ۳۲۷: | خط ۳۲۷: | ||
[[رده:اعمال قاصران]] | [[رده:اعمال قاصران]] | ||
<references /> |