۲۱٬۸۹۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
=زندگینامه= | =زندگینامه= | ||
اصل و نسب ایشان به خانواده السنهوری میرسد که اهل [[مصر]] علیا هستند. ایشان از اهل سنهوری که به سناهیر معروف بود. | اصل و نسب ایشان به خانواده السنهوری میرسد که اهل [[مصر]] علیا هستند. ایشان از اهل سنهوری که به سناهیر معروف بود. | ||
'''حلمی عبدالمجید''' میگوید: ''استاد عبدالحکیم عبدین'' به او گفت که برادر جمالالدین سنهوری، تبعه سودانی - که دانشجوی دانشکده حقوق دانشگاه [[قاهره]] بود - و در سفری که به [[سودان]] داشت به [[نماز جمعه]] رفت و در مسجد [[امام مهدی]](عج) حضور یافت، و برای ایراد خطبه [[نماز جمعه]] از [[سعید رمضان]] اذن خواست، او خطبه ایراد کرد و احساسات را متزلزل کرد. پس از نماز یکی از نمازگزاران، ایشان را صدا زد و از كارش پرسيد، پس فرمود: من دانشجوى دانشكده حقوق در [[قاهره]] هستم، به او گفت: بعد از فارغ التحصیلی چقدر به تو حقوق میدهند.؟ گفت: دوازده لیره مصر. به او گفت: پنج تا دیگر به تو میدهم و تا تو پیش ما بیمانی و هر هفته خطبههای نماز جمعه را برای ما بخوانی، ایشان با تأکید بر لزوم تکمیل تحصیلات دانشگاهی، از نمازگزار تشکر کرد و نپذیرفت.<br> | '''حلمی عبدالمجید''' میگوید: ''استاد عبدالحکیم عبدین'' به او گفت که برادر جمالالدین سنهوری، تبعه سودانی - که دانشجوی دانشکده حقوق دانشگاه [[قاهره]] بود - و در سفری که به [[سودان]] داشت به [[نماز جمعه]] رفت و در مسجد [[امام مهدی]](عج) حضور یافت، و برای ایراد خطبه [[نماز جمعه]] از [[سعید رمضان]] اذن خواست، او خطبه ایراد کرد و احساسات مردم را متزلزل کرد. پس از نماز یکی از نمازگزاران، ایشان را صدا زد و از كارش پرسيد، پس فرمود: من دانشجوى دانشكده حقوق در [[قاهره]] هستم، به او گفت: بعد از فارغ التحصیلی چقدر به تو حقوق میدهند.؟ گفت: دوازده لیره مصر. به او گفت: پنج تا دیگر به تو میدهم و تا تو پیش ما بیمانی و هر هفته خطبههای نماز جمعه را برای ما بخوانی، ایشان با تأکید بر لزوم تکمیل تحصیلات دانشگاهی، از نمازگزار تشکر کرد و نپذیرفت.<br> | ||
=نقش او در ایجاد دعوت اخوان= | =نقش او در ایجاد دعوت اخوان= | ||
در اواسط دهه 1940 میلادی [[اخوانالمسلمین]] در [[مصر]] تصمیم گرفت در فضای باز سیاسی در [[سودان]] فعالیت داشته باشد؛ بنابراین هیئتی را به رهبری ''صلاح عبدالحافظ'' وکیل مصری و همراه وی یک شهروند سودانی به نام '''جمالالدین سنهوری''' فرستاد. سنهوری که برای تحصیل علم به آنجا رفت و در آنجا به [[اخوانالمسلمین]] پیوست و اولین سازمان | در اواسط دهه 1940 میلادی [[اخوانالمسلمین]] در [[مصر]] تصمیم گرفت در فضای باز سیاسی در [[سودان]] فعالیت داشته باشد؛ بنابراین هیئتی را به رهبری ''صلاح عبدالحافظ'' وکیل مصری و همراه وی یک شهروند سودانی به نام '''جمالالدین سنهوری''' فرستاد. سنهوری که برای تحصیل علم به آنجا رفت و در آنجا به [[اخوانالمسلمین]] پیوست و اولین سازمان اخوانالمسلمین را تشکیل داد.<br> | ||
''حسن مکی محمد احمد'' میگوید: از نظر تاریخی ثابت شده است که سه جریان اصلی وجود دارد که در شکل گیری نهضت اسلامی و ظهور آن در واقعیت سیاسی و اجتماعی سودان سهیم بوده است که همان جنبش تودهای مصر است که برخی از [[اخوانالمسلمین]] مصر در آن حضور دارند. | ''حسن مکی محمد احمد'' میگوید: از نظر تاریخی ثابت شده است که سه جریان اصلی وجود دارد که در شکل گیری نهضت اسلامی و ظهور آن در واقعیت سیاسی و اجتماعی سودان سهیم بوده است که همان جنبش تودهای مصر است که برخی از [[اخوانالمسلمین]] مصر در آن حضور دارند. | ||
رهبران شروع به | رهبران شروع به تبلیغ در [[سودان]] کردند و ایدههای جنبش اخوانالمسلمین را بیان کردند تا بتوانند شعبههایی را در [[خارطوم]] و بقیه روستاهای سودان تأسیس کنند. از جمله کسانی که تحت تأثیر این جریان قرار گرفتند، ''علی طالب الله'' است که اولین کسی بود که متعهد شد. بیعت با رهبر این گروه در سودان بر اساس بیعتی که با امام حسن البناء داده بود. در مورد جریان دوم، این جنبش دانشجویی از فرستادگان مصر است که نقش مستقیمی در تأسیس اولین هسته جنبش اخوان المسلمین در سودان داشت و در ایام تعطیلات، ندای اخوان المسلمین را در میان مردم پخش و پخش کردند. سودانیها، بهویژه در مجاورت والدین، آشنایان و همسالان جوانان، و در رأس آنها صادق عبدالله عبدالمجید، جمال الدین السنهوری، کمال مدنی و محمد خیر عبدالقادر بودند. | ||
در مورد جریان سوم، جنبش استقلال طلبان یا نهضت آزادی اسلامی است که ایده این جنبش برای دفع جنبش کمونیستی و کنار گذاشتن آن از زندگی دانشجویان و جلوگیری از گسترش افکار آن ایجاد شد. انجمن دانشجویان سودانی در مدرسه برای مقابله با فعالیتهای کمونیستی حضور داشتند، اما این ایده در ابتدای راه از بین رفت، اما بابکر کرار برای احیای آن در کالج دانشگاه در سال 1949، به ویژه در ماه مارس، زمانی که از محمد یوسف محمد خواست تا یادداشتی مقدماتی بنویسد تلاش کرد. به نمایندگی از (جنبش آزادیبخش اسلامی) در مصاحبه با جنبش سودان جنبش آزادیبخش ملی کمونیستی، زیرا این جنبش شامل یوسف حسن سعید، طیب صالح، عماد فضل، محمد احمد محمدعلی، علاوه بر محمد یوسف محمد و بابکر کرار می شد. | در مورد جریان سوم، جنبش استقلال طلبان یا نهضت آزادی اسلامی است که ایده این جنبش برای دفع جنبش کمونیستی و کنار گذاشتن آن از زندگی دانشجویان و جلوگیری از گسترش افکار آن ایجاد شد. انجمن دانشجویان سودانی در مدرسه برای مقابله با فعالیتهای کمونیستی حضور داشتند، اما این ایده در ابتدای راه از بین رفت، اما بابکر کرار برای احیای آن در کالج دانشگاه در سال 1949، به ویژه در ماه مارس، زمانی که از محمد یوسف محمد خواست تا یادداشتی مقدماتی بنویسد تلاش کرد. به نمایندگی از (جنبش آزادیبخش اسلامی) در مصاحبه با جنبش سودان جنبش آزادیبخش ملی کمونیستی، زیرا این جنبش شامل یوسف حسن سعید، طیب صالح، عماد فضل، محمد احمد محمدعلی، علاوه بر محمد یوسف محمد و بابکر کرار می شد. | ||