۸۸٬۱۶۱
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'فارغ التحصیل' به 'فارغالتحصیل') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''محسن بن جعفر ابونُمیّ''' (۱۳۰۶ تا ۱۳۷۹ه.ق)، قاضی و حقوقدان، استاد مرکز علمی بن سلم و مؤسسه دینی غیل باوزیر و صاحب | '''محسن بن جعفر ابونُمیّ''' (۱۳۰۶ تا ۱۳۷۹ه.ق)، قاضی و حقوقدان، استاد مرکز علمی بن سلم و مؤسسه دینی غیل باوزیر و صاحب بزرگترین کتابخانه در حضرموت است. او بیش از ۱۰۰ کتاب در علوم مختلف نوشته است. بسیاری از دانشجویان علوم از قوه قضائیه در حضرموت تحت حکومت القعیطیه در ساحل حضرمی با استفاده از علم و درس او فارغالتحصیل شدند.<ref>العیدروس, زین بن محمد (2016). مجلة الأندلس "فتح المغیث بشرح أنواع الحدیث" (PDF). 15. صنعاء، الیمن: جامعة الأندلس. صفحة 259. مؤرشف من الأصل (PDF) فی 5 فبرایر 2018.</ref> | ||
=آل ابی نُمیّ= | =آل ابی نُمیّ= | ||
(بضم نون وفتح میم وتشدید یاء، تصغیر نامی)، آن ها دودمان ابو نُمیّ بن عبدالله بن شیخ بن علی المندرج بن عبدالله وطب بن محمد المنفر بن عبدالله بن محمد بن عبدالله باعلوی | (بضم نون وفتح میم وتشدید یاء، تصغیر نامی)، آن ها دودمان ابو نُمیّ بن عبدالله بن شیخ بن علی المندرج بن عبدالله وطب بن محمد المنفر بن عبدالله بن محمد بن عبدالله باعلوی هستند و شاخه دیگری از خاندان ابونمی از نسل علی بن عمر فدعق بن عبدالله وطب وجود دارد و به نظر میرسد که بین آنها و شاخه اول ازدواجی وجود داشته است که عنوان خاندان ابونمی با مادرشان است و به «ابو نمی» شناخته میشوند آنها پسرعموهای شاخه اول هستند و هر دو گروه به عبدالله وطب میرسند. در میان اشراف مکه نسل محمد ابو نمی از نوادگان شریف هستند و نیز ممکن است ازدواج و اتصالی بین این قبایل وجود داشته باشد که یکی از دلایلی است که این نام یا کنیه از باب تبرک و یادآوری آن ارتباط میان اشراف حجاز و سادات بنی علوی به این گروه داده شده باشد.<ref>الشاطری, محمد بن أحمد (1406 هـ). المعجم اللطیف. جدة، المملکة العربیة السعودیة: عالم المعرفة. صفحة 181.</ref> | ||
=نسب= | =نسب= | ||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
=تولد و تربیت= | =تولد و تربیت= | ||
او در شهر غیل باوزیر در [[حضرموت]] در شب ۱۲ پنج شنبه زبیع الاول سال ۱۳۰۶ه.ق مطابق با سال 1887 میلادی به دنیا آمد. گفته شده است که با توجه به سن پسر بزرگش به احتمال قبل از سال ۱۳۰۰ه.ق متولد شده باشد. او در همان شهر در حالت عبادت خداوند، ادب و اخلاق بزرگ شد و در تعدادی از | او در شهر غیل باوزیر در [[حضرموت]] در شب ۱۲ پنج شنبه زبیع الاول سال ۱۳۰۶ه.ق مطابق با سال 1887 میلادی به دنیا آمد. گفته شده است که با توجه به سن پسر بزرگش به احتمال قبل از سال ۱۳۰۰ه.ق متولد شده باشد. او در همان شهر در حالت عبادت خداوند، ادب و اخلاق بزرگ شد و در تعدادی از مکتبهای قرآن برای یادگیری خواندن قرآن و یادگیری خوشنویسی آموزش دید. هنگامی که شیخ محمد بن عمر بن سلم العقیلی (از نسل عقیل بن ابیطالب) به غیل باوزیر آمد و مؤسسه خود را در سال ۱۳۲۰ ه.ق تأسیس کرد که یکی از اولینهایی بود که در آن ثبت نام کرد و در آن زمان چهارده ساله بود و با فارغالتحصیلی کاملاً به او وابسته بود و علم زیادی از او آموخت. | ||
ورود شیخ محمد بن عمر بن عوض بن بکران بن سلم (متوفی در سال ۱۳۲۹ه.ق) به شهر غیل اولین نقطه عطف کیفی در زندگی او بود. رابطه علمی بین این جوان و استادش شیخ تباشیر النبوغ المبکر، آنجا بروز کرد که دانش آموز هفده ساله رساله هایی در علوم مختلفی که از استادش | ورود شیخ محمد بن عمر بن عوض بن بکران بن سلم (متوفی در سال ۱۳۲۹ه.ق) به شهر غیل اولین نقطه عطف کیفی در زندگی او بود. رابطه علمی بین این جوان و استادش شیخ تباشیر النبوغ المبکر، آنجا بروز کرد که دانش آموز هفده ساله رساله هایی در علوم مختلفی که از استادش میآموخت مینوشت. اولین آن رسالههای علمی «الغصن المورق فی شرح السلم المتورق فی علم المنطق» بود که در سال ۱۳۲۲ه.ق تکمیل شد. پس از آن در بهار سال ۱۳۲۸ه.ق «مطلع المرید إلى نظم جوهرة التوحید» را نوشت. او در همان سال شروع به نوشتن رساله «الشرق والسیادة فی إعراب کلمة الشهادة» نمود. | ||
=اساتید= | =اساتید= | ||
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
سعید بن علی بامخرمة | سعید بن علی بامخرمة | ||
تعداد بی شماری دیگر از دانشجویان علوم دینی وجود دارند که دانش آموخته مرکز علمی ابن سلم هستند و از محضر و کسب علم | تعداد بی شماری دیگر از دانشجویان علوم دینی وجود دارند که دانش آموخته مرکز علمی ابن سلم هستند و از محضر و کسب علم کردهاند و از شخصیتهای برتر علوم مختلف هستند. | ||
=مسئولیت ها= | =مسئولیت ها= | ||
از شعبان ۱۳۳۴ه.ق تا سال ۱۳۴۴ه.ق ابو نامی به عنوان قاضی شهر غیل باوزیر مشغول بود و سپس به المکلا پایتخت حکومت القعیطیة نقل مکان کرد و تا پایان سال ۱۳۵۰ه.ق به عنوان قاضی در | از شعبان ۱۳۳۴ه.ق تا سال ۱۳۴۴ه.ق ابو نامی به عنوان قاضی شهر غیل باوزیر مشغول بود و سپس به المکلا پایتخت حکومت القعیطیة نقل مکان کرد و تا پایان سال ۱۳۵۰ه.ق به عنوان قاضی در آنجا خدمت کرد و در این سال برای انجام حج به خانه خدا رفت و سپس در اوایل سال ۱۳۵۱ه.ق به مرکز علمی غیل بازگشت تا در آنجا به عنوان استاد مشغول شود. پیشرفت کیفی کارش در سال ۱۳۵۳ه.ق بود که به عنوان عضو شورای سه نفره قضایی شریعت که متشکل از او، شیخ عبدالله بن عوض بکر و شیخ عوض بن سالم بلقدی بود منصوب شد و به موکلا نقل مکان کرد. پس از آن در اوایل سال ۱۳۵۶ه.ق به غیل بازگشت و به عنوان قاضی خدمت کرد و در همان سال برای تدریس عمومی در مسجد سلطان عمر به المکلا نقل مکان کرد. | ||
حدود سال ۱۳۵۷ه.ق به عنوان رئیس آموزش و پرورش در رباط به الغیل بازگشت و پس از افتتاح مؤسسه دینی در غیل به عنوان معلم و مدیر مرکز علمی به | حدود سال ۱۳۵۷ه.ق به عنوان رئیس آموزش و پرورش در رباط به الغیل بازگشت و پس از افتتاح مؤسسه دینی در غیل به عنوان معلم و مدیر مرکز علمی به آنجا رفت و در سال ۱۳۷۴ به عنوان سرپرست یک مؤسسه دینی خدمت کرد تا اینکه در سال آخر عمر به دلیل بیماری زمینگیر شد. او صاحب مدرسهای در شهر المکلا بود که اکنون به بسکة یعقوب معروف است. | ||
=فعالیت ها= | =فعالیت ها= | ||
او روشهای تالیف و تصنیف مختلفی از جمله منظومه نویسی، نثر نگاری، جدول نویسی داشته است. | او روشهای تالیف و تصنیف مختلفی از جمله منظومه نویسی، نثر نگاری، جدول نویسی داشته است. نوشتههای نثر او شامل شرح و حاشیه بر برخی کتب و نیز رسالهای مستقل است. او از روش پرسش و پاسخ برای تسهیل فهم مطالب علمی استفاده می کرد. نمونه ای از این آثار عبارتند از: «الجامع الشریف لغالب قواعد علم التصریف»، و«تسهیل المسیر إلى علم التفسیر»، و«الملح فی علم المصطلح»، و«عجالة الطالب وهدایة الراغب فی علم المنطق». | ||
او همچنین از شعر برای ارائه مطالب علمی، بهره | او همچنین از شعر برای ارائه مطالب علمی، بهره میبرد؛ از جمله ارایه یک منظومه شعری برای احکام نکاح، در 300 بیت به نام «غرة الصباح فی أحکام النکاح»، و سپس آن را به عنوان «نشر الأفراح» و سپس آن را در 100 بیت خلاصه کرد و آن را «زهرة الأقاح فی أحکام النکاح» نامید، و سپس آن خلاصه را شرح داد و آن شرح را «العرف التفاح من ریاض زهرة الأقاح فی النکاح» نامید. از ساختههای او جدولهای درختوارهای است که یک روش نادر طبقه بندی برای مطالب پیچیده است. از جمله میتوان به احکام عبادات در هشت جزوه، احکام معاملات در هشت جزوه و همچنین ۹ جزوه در دستور زبان عربی اشاره کرد. | ||
=تالیفات= | =تالیفات= | ||
او | او کتابخانه بزرگی به جا گذاشت و سخاوتمندانه برای آن هزینه میکرد. به گفته شاگردان و آشنایانش بزرگترین کتابخانه خصوصی در منطقه حضرمی بوده است.<ref>القضمانی, محمد یاسر (2014). السادة آل باعلوی وغیض من فیض أقوالهم الشریفة وأحوالهم المنیفة. دمشق، سوریا: دار نور الصباح. صفحة 73.</ref> نوشتن را از ۱۷ سالگی آغاز کرد و مانند سید ابوبکر بن عبدالرحمن بن شهاب و سید محمد بن احمد الشاطری از نویسندگانی شمرده می شود که زیر 20 سال شروع به تالیف و نگارش کردهاند. آثار او در علوم مختلف حقوقی و زبانی به بیش از ۱۶۰ عنوان رسیده ولی به ندرت چاپ شدهاند عناوین آن ها به شرح زیر است:<ref>"ذکر مؤلفات علَّامة ساحل حضرموت: محسن بن جعفر أبی نمی". ملتقى أهل التفسیر. مؤرشف من الأصل فی 30 دیسمبر 2018.</ref> | ||
«إبانة المعمّى على نظم السجاعی فی أحکام لمّا» | «إبانة المعمّى على نظم السجاعی فی أحکام لمّا» |