پرش به محتوا

طرح خاورمیانه بزرگ، غرب و کشورهاى مسلمان زمینه‌ها، چیستى و پیامدها (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
<div class="references" style="margin: 0px 0px 10px 0px; max-height: 300px; overflow: auto; padding: 3px; font-size:95%; background: #FFA500; line-height:1.4em; padding-bottom: 7px;"><noinclude>
[[پرونده:Ambox clock.svg|60px|بندانگشتی|راست]]
<br>
'''''نویسنده این صفحه در حال ویرایش عمیق است. '''''<br>
'''یکی از نویسندگان مداخل ویکی وحدت مشغول ویرایش در این صفحه می باشد. این علامت در اینجا درج گردیده تا نمایانگر لزوم باقی گذاشتن صفحه در حال خود است. لطفا تا زمانی که این علامت را نویسنده کنونی بر نداشته است، از ویرایش این صفحه خودداری نمائید. '''
<br>
''آخرین مرتبه این صفحه در تاریخ زیر تغییر یافته است: ''{{#time:H:i، j F Y|{{REVISIONTIMESTAMP}}}}؛</small>
<noinclude>
</div>
</div><div class="wikiInfo">
</div><div class="wikiInfo">
[[پرونده:Jeld3.jpg|بندانگشتی|فصلنامه اندیشه تقریب (شماره سوم)]]
[[پرونده:Jeld3.jpg|بندانگشتی|فصلنامه اندیشه تقریب (شماره سوم)]]
خط ۴۷: خط ۳۵:
=مقدمه=
=مقدمه=
در تلاش براى یافتن پاسخى به سؤال اصلى این مقاله، نخست از تاریخچه واژه و اصطلاح خاورمیانه و از محدوه جغرافیایى و از مفهوم سیاسى گذشته و جدید آن سخن مى‌رود، سپس از بخش‌هاى مهم و اساسى طرح خاورمیانه بزرگ به همان‌گونه که در طرح غربى آن آمده، گفت وگو مى‌شود. آشنایى با مفروضه‌هایى که طرح خاورمیانه بزرگ را بر آن، نهاده‌اند، و نیز، هدف‌هاى غربى اجراى طرح، تصویر روشن‌ترى از ماهیت آن به منظور پاسخ‌یابى به چیستى این پدیده، فراهم مى‌کند. این طرح مى‌تواند موانع و مزایایى هم، براى کشورهاى مسلمان و رژیم صهیونیستى بیافریند که این موانع و مزایا، مواضع کشورهاى بالا را نسبت به آن، رقم مى‌زند، و سرانجام آن‌که، طرح خاورمیانه بزرگ با تناقضات و ابهامات بسیارى مواجه است که اجراى موفقیت‌آمیز آن را با مشکل روبه‌رو ساخته و مى‌سازد. <br>
در تلاش براى یافتن پاسخى به سؤال اصلى این مقاله، نخست از تاریخچه واژه و اصطلاح خاورمیانه و از محدوه جغرافیایى و از مفهوم سیاسى گذشته و جدید آن سخن مى‌رود، سپس از بخش‌هاى مهم و اساسى طرح خاورمیانه بزرگ به همان‌گونه که در طرح غربى آن آمده، گفت وگو مى‌شود. آشنایى با مفروضه‌هایى که طرح خاورمیانه بزرگ را بر آن، نهاده‌اند، و نیز، هدف‌هاى غربى اجراى طرح، تصویر روشن‌ترى از ماهیت آن به منظور پاسخ‌یابى به چیستى این پدیده، فراهم مى‌کند. این طرح مى‌تواند موانع و مزایایى هم، براى کشورهاى مسلمان و رژیم صهیونیستى بیافریند که این موانع و مزایا، مواضع کشورهاى بالا را نسبت به آن، رقم مى‌زند، و سرانجام آن‌که، طرح خاورمیانه بزرگ با تناقضات و ابهامات بسیارى مواجه است که اجراى موفقیت‌آمیز آن را با مشکل روبه‌رو ساخته و مى‌سازد. <br>
=خاورمیانه بزرگ، محدوده جغرافیایى=
=[[خاورمیانه بزرگ]]، محدوده جغرافیایى=
واژه خاورمیانه نخستین بار در 1902 / 1281 توسط یک آمریکایى به نام «آلفردتایرماهان» براى توصیف منطقه بین خاور دور(هندوستان و قلمرو انگلیس و ماوراى آن) و خاور نزدیک (قلمرو امپراتورى عثمانى) به کار رفت. وى این پیشنهاد را طى مقاله‌اى در مورد دشوارى‌هاى خلیج فارس براى انگلیس در نشریه «نشنال ریویو» مطرح کرد.‌اندکى بعد، این واژه از سوى روزنامه تایمز لندن و سپس در مکاتبات رسمى‌دولت انگلیس، و آن گاه توسط دولت‌هاى انگلیس و آمریکا در جنگ جهانى اول و دوم، مورد استفاده قرار گرفت. تأسیس اسرائیل غاصب در خاورمیانه و نیز آغاز و تداوم جنگ‌هاى متعدد اعراب و رژیم صهیونیستى و افزایش اهمیت جهانى نفت منطقه خاورمیانه، باعث کاربرد گسترده‌تر این واژه شد. <ref>شیرودى، 1383: 14.</ref> <br>
واژه خاورمیانه نخستین بار در 1902 / 1281 توسط یک آمریکایى به نام «آلفردتایرماهان» براى توصیف منطقه بین خاور دور(هندوستان و قلمرو انگلیس و ماوراى آن) و خاور نزدیک (قلمرو امپراتورى عثمانى) به کار رفت. وى این پیشنهاد را طى مقاله‌اى در مورد دشوارى‌هاى خلیج فارس براى انگلیس در نشریه «نشنال ریویو» مطرح کرد.‌اندکى بعد، این واژه از سوى روزنامه تایمز لندن و سپس در مکاتبات رسمى‌دولت انگلیس، و آن گاه توسط دولت‌هاى [[انگلیس]] و [[آمریکا]] در جنگ جهانى اول و دوم، مورد استفاده قرار گرفت. تأسیس اسرائیل غاصب در خاورمیانه و نیز آغاز و تداوم جنگ‌هاى متعدد اعراب و رژیم صهیونیستى و افزایش اهمیت جهانى نفت منطقه خاورمیانه، باعث کاربرد گسترده‌تر این واژه شد. <ref>شیرودى، 1383: 14.</ref> <br>
واژه خاورمیانه در یکى از محدودترین تعریف‌ها، به منطقه نفوذ انگلیس در فاصله دو جنگ جهانى اول و دوم، یعنى به فلسطین و ماوراى اردن و عراق اطلاق مى‌شد(خاورمیانه کوچک) اما بعدها، خاورمیانه تعداد بیشترى از کشورها را در برگرفت. این کشورها شامل ایران، ترکیه، اردن، مصر، قبرس، شبه جزیره عربستان، پاکستان، افغانستان، عراق، فلسطین، سوریه، لبنان و سودان است (خاورمیانه میانى)<ref>على بابایى، 1380: 1/12.</ref> در سال‌هاى اخیر، واژه «خاورمیانه بزرگ» به عرصه واژگانى علوم سیاسى وارد شد که زمینه‌هاى آن پس از حادثه 11 سپتامبر 2001 / 20 شهریور 1380 فراهم آمده است. <br>
واژه خاورمیانه در یکى از محدودترین تعریف‌ها، به منطقه نفوذ انگلیس در فاصله دو جنگ جهانى اول و دوم، یعنى به [[فلسطین]] و ماوراى [[اردن]] و [[عراق]] اطلاق مى‌شد(خاورمیانه کوچک) اما بعدها، خاورمیانه تعداد بیشترى از کشورها را در برگرفت. این کشورها شامل ایران، ترکیه، اردن، مصر، قبرس، شبه جزیره [[عربستان]]، [[پاکستان]]، [[افغانستان]]، [[عراق]]، [[فلسطین]]، [[سوریه]]، [[لبنان]] و [[سودان]] است (خاورمیانه میانى)<ref>على بابایى، 1380: 1/12.</ref> در سال‌هاى اخیر، واژه «خاورمیانه بزرگ» به عرصه واژگانى علوم سیاسى وارد شد که زمینه‌هاى آن پس از حادثه 11 سپتامبر 2001 / 20 شهریور 1380 فراهم آمده است. <br>
از جمله: "کالین پاول" وزیر خارجه وقت آمریکا در سال 2002 / 1381 در سخنرانى خود در بنیاد هرتیج، براى نخستین بار و به طور رسمى، طرح این کشور براى خاورمیانه را مبنى بر اصلاحات سیاسى، اقتصادى و آموزشى اعلام کرد. "جرج بوش پسر" در سال 2003 /1382،‌اندکى پیش از تهاجم نظامى‌به عراق، طى سخنانى در انستیتوى آمریکایى اینترپرایز، عزم خود مبنى بر استقرار ارزش‌هاى دموکراتیک در خاورمیانه را ابراز داشت، و‌اندکى بعد، در جهت عملیاتى کردن ارزش‌هاى مورد نظر خود، پیشنهاد ایجاد منطقه مبادله آزاد میان آمریکا و خاورمیانه تا ده سال آینده را ارائه داد. <br>
از جمله: "کالین پاول" وزیر خارجه وقت آمریکا در سال 2002 / 1381 در سخنرانى خود در بنیاد هرتیج، براى نخستین بار و به طور رسمى، طرح این کشور براى خاورمیانه را مبنى بر اصلاحات سیاسى، اقتصادى و آموزشى اعلام کرد. "جرج بوش پسر" در سال 2003 /1382،‌اندکى پیش از تهاجم نظامى‌به عراق، طى سخنانى در انستیتوى آمریکایى اینترپرایز، عزم خود مبنى بر استقرار ارزش‌هاى دموکراتیک در خاورمیانه را ابراز داشت، و‌اندکى بعد، در جهت عملیاتى کردن ارزش‌هاى مورد نظر خود، پیشنهاد ایجاد منطقه مبادله آزاد میان آمریکا و خاورمیانه تا ده سال آینده را ارائه داد. <br>
«دیک چینى» معاون رییس جمهور آمریکا در همین سال و در مجمع جهانى اقتصاد، صراحتاً سیاست رسمى‌دولت آمریکا مبنى بر دموکراتیک ساختن خاورمیانه را بیان داشت. روزنامه عرب زبان «الحیات» در سال 2004 / 1383، مفاد سند اجرایى طرح خاورمیانه بزرگ را که از سوى آمریکا براى طرح در نشست سران گروه هشت  در سى‌آیلند جورجیاى آمریکا ارائه شده بود، منتشر ساخت. این طرح داراى ابعاد جغرافیایى، سیاسى، فرهنگى و... است. در بعد جغرافیایى، خاورمیانه بزرگ علاوه بر کشورهایى که قبل از آن در خاورمیانه (میانى) قرار مى‌گرفتند، شامل کشورهاى آسیاى میانه چون ازبکستان، تاجیکستان، ترکمنستان، قرقیزستان و قزاقستان و کشورهاى حوزه قفقاز و ماوراى آن، یعنى آذربایجان، ارمنستان و گرجستان هم مى‌شود. خاورمیانه بزرگ در ابعاد سیاسى، فرهنگى و... را در مبحث زیرین پى مى‌گیریم: <br>
«دیک چینى» معاون رییس جمهور آمریکا در همین سال و در مجمع جهانى اقتصاد، صراحتاً سیاست رسمى‌دولت آمریکا مبنى بر دموکراتیک ساختن خاورمیانه را بیان داشت. روزنامه عرب زبان «الحیات» در سال 2004 / 1383، مفاد سند اجرایى طرح خاورمیانه بزرگ را که از سوى آمریکا براى طرح در نشست سران گروه هشت  در سى‌آیلند جورجیاى آمریکا ارائه شده بود، منتشر ساخت. این طرح داراى ابعاد جغرافیایى، سیاسى، فرهنگى و... است. در بعد جغرافیایى، خاورمیانه بزرگ علاوه بر کشورهایى که قبل از آن در خاورمیانه (میانى) قرار مى‌گرفتند، شامل کشورهاى آسیاى میانه چون ازبکستان، تاجیکستان، ترکمنستان، قرقیزستان و قزاقستان و کشورهاى حوزه قفقاز و ماوراى آن، یعنى آذربایجان، ارمنستان و گرجستان هم مى‌شود. خاورمیانه بزرگ در ابعاد سیاسى، فرهنگى و... را در مبحث زیرین پى مى‌گیریم: <br>
خط ۱۱۲: خط ۱۰۰:
2 ـ دسترسى آسان به منابع سرشار و بازار منطقه: دسترسى ارزان و آزادانه به منابع، عمدتاً انرژى و بازار پرجمعیت خاورمیانه بزرگ، از اهداف عمده آمریکاست. در این راستا، حذف یا دگرگونى اوپک و... گام بزرگ به سوى رهبرى جهانى است. به علاوه، اسرائیل به عنوان منشأ بحران‌ها و جنگ‌هاى نیم قرن اخیر منطقه، عامل اصلى جلوگیرى و ممانعت از توسعه پایدار کشورهاى مسلمان خاورمیانه بوده است. از دید واشنگتن و تل آویو، به‌هم‌ریزى صحنه فعلى منطقه(تغییر هژمونیک وضع موجود)، مسئله جدیدى را در برابر همه خاورمیانه‌اى‌ها قرار مى‌دهد و هر کس سرنوشت و آینده خود را در رابطه با اسرائیل و چگونگى مناسبات با این رژیم تعریف نموده و رقم مى‌زند، پس، خلع سلاح کشورهاى اسلامى‌، بخشى از رویکرد هژمونیک آمریکا در خاورمیانه بزرگ است. <br>
2 ـ دسترسى آسان به منابع سرشار و بازار منطقه: دسترسى ارزان و آزادانه به منابع، عمدتاً انرژى و بازار پرجمعیت خاورمیانه بزرگ، از اهداف عمده آمریکاست. در این راستا، حذف یا دگرگونى اوپک و... گام بزرگ به سوى رهبرى جهانى است. به علاوه، اسرائیل به عنوان منشأ بحران‌ها و جنگ‌هاى نیم قرن اخیر منطقه، عامل اصلى جلوگیرى و ممانعت از توسعه پایدار کشورهاى مسلمان خاورمیانه بوده است. از دید واشنگتن و تل آویو، به‌هم‌ریزى صحنه فعلى منطقه(تغییر هژمونیک وضع موجود)، مسئله جدیدى را در برابر همه خاورمیانه‌اى‌ها قرار مى‌دهد و هر کس سرنوشت و آینده خود را در رابطه با اسرائیل و چگونگى مناسبات با این رژیم تعریف نموده و رقم مى‌زند، پس، خلع سلاح کشورهاى اسلامى‌، بخشى از رویکرد هژمونیک آمریکا در خاورمیانه بزرگ است. <br>
3 ـ تحول اقتصادى ـ اجتماعى و ادغام در اقتصاد جهانى: از دید آمریکایى‌ها این تحولات مهم‌ترین بخش از تغییرات ساختارى در خاورمیانه بزرگ، جهت امنیت سازى از درون و به موازات آن، تغییرات امنیتى و سیاسى، خواهد بود، و از طریق آن، مردم منطقه، به ویژه جوانان و زنان، طى فرآیند برخوردارى نسبى از مواهب تحول اقتصادى ـ اجتماعى نسبت به اهداف آمریکا، متقاعد خواهند شد.<ref>همشهرى دیپلماتیک، 1383: 9</ref> آنچه در طرح خاورمیانه بزرگ، نزد افکار عمومى‌بزرگ نمایى شد، اغلب با محوریت تحولات اقتصادى اجتماعى بوده است، در حالى که هدف اصلى آمریکایى‌ها، وابسته و مرتبط کردن ارگانیک اقتصاد خاورمیانه بزرگ در کلیه حوزه‌ها به اقتصاد آمریکا و حفظ موجودیت اسرائیل به عنوان سر پل منطقه‌اى سرمایه دارى بزرگ آمریکاست تا تضمینى درازمدت جهت ترتیبات اولویت دار امنیتى و سیاسى به وجود آورد و بازگشت ناپذیرى طرح‌هاى هژمونیک خود را مسجل نماید. بنابراین، مهم‌ترین هدف خاورمیانه‌اى آمریکا، شامل حفظ امنیت و بقاى اسرائیل، انتقال آزادانه انرژى از خاورمیانه به غرب و کنترل منابع انرژى، جلوگیرى ازظهور هژمونى منطقه‌اى چالش گر با آمریکا، مهار جمهورى اسلامى‌ و تثبیت و تحکیم هژمونى آمریکا در نظام بین‌المللى مى‌باشد. <br>
3 ـ تحول اقتصادى ـ اجتماعى و ادغام در اقتصاد جهانى: از دید آمریکایى‌ها این تحولات مهم‌ترین بخش از تغییرات ساختارى در خاورمیانه بزرگ، جهت امنیت سازى از درون و به موازات آن، تغییرات امنیتى و سیاسى، خواهد بود، و از طریق آن، مردم منطقه، به ویژه جوانان و زنان، طى فرآیند برخوردارى نسبى از مواهب تحول اقتصادى ـ اجتماعى نسبت به اهداف آمریکا، متقاعد خواهند شد.<ref>همشهرى دیپلماتیک، 1383: 9</ref> آنچه در طرح خاورمیانه بزرگ، نزد افکار عمومى‌بزرگ نمایى شد، اغلب با محوریت تحولات اقتصادى اجتماعى بوده است، در حالى که هدف اصلى آمریکایى‌ها، وابسته و مرتبط کردن ارگانیک اقتصاد خاورمیانه بزرگ در کلیه حوزه‌ها به اقتصاد آمریکا و حفظ موجودیت اسرائیل به عنوان سر پل منطقه‌اى سرمایه دارى بزرگ آمریکاست تا تضمینى درازمدت جهت ترتیبات اولویت دار امنیتى و سیاسى به وجود آورد و بازگشت ناپذیرى طرح‌هاى هژمونیک خود را مسجل نماید. بنابراین، مهم‌ترین هدف خاورمیانه‌اى آمریکا، شامل حفظ امنیت و بقاى اسرائیل، انتقال آزادانه انرژى از خاورمیانه به غرب و کنترل منابع انرژى، جلوگیرى ازظهور هژمونى منطقه‌اى چالش گر با آمریکا، مهار جمهورى اسلامى‌ و تثبیت و تحکیم هژمونى آمریکا در نظام بین‌المللى مى‌باشد. <br>
البته اگر بخواهیم از هدف‌هاى آمریکا از مطرح کردن خاورمیانه بزرگ به صورت عمیق ترى سخن بگوییم مى‌توانیم از مواردى چون تلاش براى حاکمیت بر ارو ـ آسیا، کنترل اتحادیه اروپا و اقتصاد روسیه با منزوى کردن این کشور به داخل مرزهایش، و تعویق درگیرى اقتصادى و سیاسى با چین نام برد. در ابتداى این اهداف، حاکمیت بر ارو ـ آسیا مطرح است. ارو ـ آسیا در مفهوم اتحاد دو قاره آسیا و اروپا، قدرت‌هایى چون اتحادیه اروپا، چین، روسیه و هندوستان را شامل مى‌شود و با پتانسیل خود قادر است در مقابل حاکمیت جهانى آمریکا بایستد. آمریکا با حمله به افغانستان به مرکز ارو ـ آسیا قدم گذاشته و به توانمندى جدى در تأمین استراتژى خود دست یافته است. سربازان آمریکایى در منطقه‌اى حضور دارند که امروز 3 درصد ذخایر نفت جهان را در اختیار دارد. علاوه بر این، در قرن بیست و یکم، نفت و پس از آن گاز طبیعى، منبع اصلى انرژى جوامع صنعتى و جوامع فراصنعتى را تشکیل مى‌دهد. بدین سبب است که میان حاکمیت بر این منابع و حاکمیت جهانى آمریکا، رابطه مستقیمى‌وجود دارد. کنترل انرژى یکى از مستندات اصلى آمریکا در تداوم سیاست تک قطبى خود در قرن بیست و یکم است. بدین جهت، ایجاد حاکمیت بر خاورمیانه که 65 درصد منابع نفتى جهان را در اختیار دارد، ضرورت حیاتى براى واشنگتن به حساب مى‌آید. پروژه خاورمیانه بزرگ آماده شد تا خاورمیانه که تعریف جدیدى از مرزهایش به عمل آمده، به سیاست‌هاى ضدآمریکایى دست نزدند و 11 سپتامبر زمینه جدیدى به وجود آورد تا خاورمیانه از حالت منطقه‌اى که استقرار جهانى و حاکمیت آمریکا را تهدید مى‌کند، خارج شود و در چارچوب دموکراسى غربى و اقتصاد بازار آزاد، وارد بازار جهانى گردد. <br>
البته اگر بخواهیم از هدف‌هاى آمریکا از مطرح کردن خاورمیانه بزرگ به صورت عمیق ترى سخن بگوییم مى‌توانیم از مواردى چون تلاش براى حاکمیت بر ارو ـ آسیا، کنترل اتحادیه اروپا و اقتصاد روسیه با منزوى کردن این کشور به داخل مرزهایش، و تعویق درگیرى اقتصادى و سیاسى با چین نام برد. در ابتداى این اهداف، حاکمیت بر ارو ـ آسیا مطرح است. ارو ـ آسیا در مفهوم اتحاد دو قاره آسیا و اروپا، قدرت‌هایى چون اتحادیه اروپا، چین، [[روسیه]] و [[هندوستان]] را شامل مى‌شود و با پتانسیل خود قادر است در مقابل حاکمیت جهانى آمریکا بایستد. آمریکا با حمله به افغانستان به مرکز ارو ـ آسیا قدم گذاشته و به توانمندى جدى در تأمین استراتژى خود دست یافته است. سربازان آمریکایى در منطقه‌اى حضور دارند که امروز 3 درصد ذخایر نفت جهان را در اختیار دارد. علاوه بر این، در قرن بیست و یکم، نفت و پس از آن گاز طبیعى، منبع اصلى انرژى جوامع صنعتى و جوامع فراصنعتى را تشکیل مى‌دهد. بدین سبب است که میان حاکمیت بر این منابع و حاکمیت جهانى آمریکا، رابطه مستقیمى‌وجود دارد. کنترل انرژى یکى از مستندات اصلى آمریکا در تداوم سیاست تک قطبى خود در قرن بیست و یکم است. بدین جهت، ایجاد حاکمیت بر خاورمیانه که 65 درصد منابع نفتى جهان را در اختیار دارد، ضرورت حیاتى براى واشنگتن به حساب مى‌آید. پروژه خاورمیانه بزرگ آماده شد تا خاورمیانه که تعریف جدیدى از مرزهایش به عمل آمده، به سیاست‌هاى ضدآمریکایى دست نزدند و 11 سپتامبر زمینه جدیدى به وجود آورد تا خاورمیانه از حالت منطقه‌اى که استقرار جهانى و حاکمیت آمریکا را تهدید مى‌کند، خارج شود و در چارچوب دموکراسى غربى و اقتصاد بازار آزاد، وارد بازار جهانى گردد. <br>
به نکات فوق، مى‌توان کنترل اتحادیه اروپا را نیز افزود. اتحادیه اروپا یکى از موانع احتمالى در برابر تحقق آرزوى آمریکا براى دست‌یابى به تک‌قطبى‌گرایى در قرن بیست و یکم است. سیاست‌هایى که بوش تعقیب مى‌کند، همکارى آمریکا ـ اتحادیه اروپایى را حتى براى آن عده از سیاست‌مداران اروپایى که به دیده مثبت به ناتو مى‌نگرند، مشکل مى‌سازد.<ref>خاورمیانه بزرگ: زمینه‌ها و هدف‌ها، 1383: 42.</ref> <br>
به نکات فوق، مى‌توان کنترل اتحادیه اروپا را نیز افزود. اتحادیه اروپا یکى از موانع احتمالى در برابر تحقق آرزوى آمریکا براى دست‌یابى به تک‌قطبى‌گرایى در قرن بیست و یکم است. سیاست‌هایى که بوش تعقیب مى‌کند، همکارى آمریکا ـ اتحادیه اروپایى را حتى براى آن عده از سیاست‌مداران اروپایى که به دیده مثبت به ناتو مى‌نگرند، مشکل مى‌سازد.<ref>خاورمیانه بزرگ: زمینه‌ها و هدف‌ها، 1383: 42.</ref> <br>


۱٬۷۳۸

ویرایش