۸۷٬۹۱۱
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'فارغ التحصیل' به 'فارغالتحصیل') |
جز (جایگزینی متن - 'می شود' به 'میشود') |
||
خط ۱۰۳: | خط ۱۰۳: | ||
او در همین زمینه در یک مصاحبه ضمن انتقاد از سکولاریسم بوقیبه از دیکتاتورهای تونس میگوید: | او در همین زمینه در یک مصاحبه ضمن انتقاد از سکولاریسم بوقیبه از دیکتاتورهای تونس میگوید: | ||
« بورقیبه یک سکولار افراطی بود نه یک سکولار میانه رو. زیرا سکولاریسم الزاما به این معنا نیست که ضد دین باشد، بلکه در بسیاری از مواقع با آن همزیستی دارد. کما اینکه در فرهنگ انگلوساکسونی برای مثال وجود دارد. اما زمینه های فرانسوی سکولاریسم آن را فرهنگی ضد دینی معرفی میکند. یعنی به گونهای که دیگر بی طرف نیست. در این برداشت دولت دیگر در برابر دین بی طرف نیست بلکه با آن جنگ دارد. از این رو برای مثال می بینیم که مشکل حجاب و تحریم آن در سنتهای سکولاریسم غربی به جز فرانسه دیده نمیشود. در انگلستان حتی نحوه پوشش اسلامی پلیس های مسلمان را جدا کردند. به همین دلیل می گویم سکولاریسم بورقیبه افراطی و حتی فاشیستی بود. مکتبی که نه تنها به دموکراسی اعتقادی نداشت بلکه طرفدار تسلط دولت بر کل جامعه بود و قصد داشت بنیان های دینی جامعه را متلاشی کرده و از نو بسازد. به جای اینکه دولت نماینده جامعه باشد اراده خودش را تحمیل میکرد و این کاملا با آن چیزی که گفته | « بورقیبه یک سکولار افراطی بود نه یک سکولار میانه رو. زیرا سکولاریسم الزاما به این معنا نیست که ضد دین باشد، بلکه در بسیاری از مواقع با آن همزیستی دارد. کما اینکه در فرهنگ انگلوساکسونی برای مثال وجود دارد. اما زمینه های فرانسوی سکولاریسم آن را فرهنگی ضد دینی معرفی میکند. یعنی به گونهای که دیگر بی طرف نیست. در این برداشت دولت دیگر در برابر دین بی طرف نیست بلکه با آن جنگ دارد. از این رو برای مثال می بینیم که مشکل حجاب و تحریم آن در سنتهای سکولاریسم غربی به جز فرانسه دیده نمیشود. در انگلستان حتی نحوه پوشش اسلامی پلیس های مسلمان را جدا کردند. به همین دلیل می گویم سکولاریسم بورقیبه افراطی و حتی فاشیستی بود. مکتبی که نه تنها به دموکراسی اعتقادی نداشت بلکه طرفدار تسلط دولت بر کل جامعه بود و قصد داشت بنیان های دینی جامعه را متلاشی کرده و از نو بسازد. به جای اینکه دولت نماینده جامعه باشد اراده خودش را تحمیل میکرد و این کاملا با آن چیزی که گفته میشود دولت باید در قبال دین بی طرف باشد تناقض دارد.» | ||
الغنوشی رویکرد اسلامگرایی خود را با هدف مقابله با دشمنی حکام مستبد تونس با دین تعریف کرد که لزوما معنایش تلاش برای ایجاد دولت دینی نیست. این سیر تغییرات در کنگره دهم به اوج خودش رسید که به صورت علنی النهضه اعلام کرد که از یک حزب تبلیغی به یک حزب سیاسی تبدیل میشود و بعد دینی را از بعد سیاسی جدا میکند. | الغنوشی رویکرد اسلامگرایی خود را با هدف مقابله با دشمنی حکام مستبد تونس با دین تعریف کرد که لزوما معنایش تلاش برای ایجاد دولت دینی نیست. این سیر تغییرات در کنگره دهم به اوج خودش رسید که به صورت علنی النهضه اعلام کرد که از یک حزب تبلیغی به یک حزب سیاسی تبدیل میشود و بعد دینی را از بعد سیاسی جدا میکند. | ||
البته به ادعای غنوشی حزب النهضه هنوز هم از ارزش های اسلامی الهام نمیگیرد و به تعالی احکام الهی نسبت به قوانین بشری اعتقاد داد اما معتقد است که نباید این احکام به مردم تحمیل شوند بلکه باید مانند هر اعتقاد دیگیر در معرض انتخاب مردم قرار بگیرند و اگر مورد پذیرش واقع شدند می توانند تبدیل به قانون شوند از نظر راشد الغنوشی اگر مردم از قوانین شرع خوششان نیاید نباید این احکام را بر آنان جاری کرد به عنوان مثال حجاب یا حدود و مجازاتهای اسلامی زمانی باید تبدیل به قانون کلی جامعه شوند که مورد پذیرش عموم جامعه قرار گیرند و دموکراسی دقیقا در اینجا به معنای اعتلای احکام اسلامی تعبیر | البته به ادعای غنوشی حزب النهضه هنوز هم از ارزش های اسلامی الهام نمیگیرد و به تعالی احکام الهی نسبت به قوانین بشری اعتقاد داد اما معتقد است که نباید این احکام به مردم تحمیل شوند بلکه باید مانند هر اعتقاد دیگیر در معرض انتخاب مردم قرار بگیرند و اگر مورد پذیرش واقع شدند می توانند تبدیل به قانون شوند از نظر راشد الغنوشی اگر مردم از قوانین شرع خوششان نیاید نباید این احکام را بر آنان جاری کرد به عنوان مثال حجاب یا حدود و مجازاتهای اسلامی زمانی باید تبدیل به قانون کلی جامعه شوند که مورد پذیرش عموم جامعه قرار گیرند و دموکراسی دقیقا در اینجا به معنای اعتلای احکام اسلامی تعبیر میشود. | ||
در مجموع می توان گفت که جنبش النهضه و راشد الغنوشی سکولاریسم علمی را هرگز نپذیرفتند اما به سکولاریسم عینی تن در دادند یعنی در بازنویسی قانون اساسی پذیرفتند که شریعت از منابع قانون گذاری نباشد که ناظر به دلایل این امر در خاتمه مقاله توضیحات لازم ارائه خواهد شد. | در مجموع می توان گفت که جنبش النهضه و راشد الغنوشی سکولاریسم علمی را هرگز نپذیرفتند اما به سکولاریسم عینی تن در دادند یعنی در بازنویسی قانون اساسی پذیرفتند که شریعت از منابع قانون گذاری نباشد که ناظر به دلایل این امر در خاتمه مقاله توضیحات لازم ارائه خواهد شد. |