۸۷٬۷۷۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'می کند' به 'میکند') |
جز (جایگزینی متن - 'می شود' به 'میشود') |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
مقصود از استراتژی یا راهبرد، سیاست ثابتی است که تابع مصلحت و متغیرها نیست بلکه راهبردی است که ریشه در اصول ثابت دارد و در مقابل مفهوم استراتژی، مفهوم تاکتیک قرار دارد که مقصود از آن، روشهایی برای اجرای این راهبرد است که گاهی بر اساس مصلحت تغییر میکند. | مقصود از استراتژی یا راهبرد، سیاست ثابتی است که تابع مصلحت و متغیرها نیست بلکه راهبردی است که ریشه در اصول ثابت دارد و در مقابل مفهوم استراتژی، مفهوم تاکتیک قرار دارد که مقصود از آن، روشهایی برای اجرای این راهبرد است که گاهی بر اساس مصلحت تغییر میکند. | ||
سوال این است که آیا سیاست [[تقریب|تقریب مذاهب]] یک تاکتیک است به این معنا که برای وحدت امّت اسلامی در شرایطی که خطر دشمنان اسلام، به عنوان تهدیدی برای جامعه اسلامی محسوب | سوال این است که آیا سیاست [[تقریب|تقریب مذاهب]] یک تاکتیک است به این معنا که برای وحدت امّت اسلامی در شرایطی که خطر دشمنان اسلام، به عنوان تهدیدی برای جامعه اسلامی محسوب میشود مصلحت اقتضاء میکند که حتی اگر پیروان برخی مذاهب حکم به کفر یکدیگر میکنند، در این شرایط موقتاً در کنار هم متّحد باشند اگرچه در دل بغض یکدیگر را می پرورانند! یا اینکه تقریب یک راهبرد ثابت است که مطلوبیت ذاتی دارد و مصلحتی و موقتی نیست؟ | ||
توجه به آموزه های دینی نشان میدهد که تقریب بین پیروان مذاهب به عنوان مقدمه ای برای وحدت اسلامی، مطلوبیت ذاتی دارد و تابع مصلحت و شرایط و به قول معروف تاکتیک نیست که اگر این گونه نگریسته شود ای بسا اهدافی که برای تقریب انتظار میرود حاصل نمیگردد. | توجه به آموزه های دینی نشان میدهد که تقریب بین پیروان مذاهب به عنوان مقدمه ای برای وحدت اسلامی، مطلوبیت ذاتی دارد و تابع مصلحت و شرایط و به قول معروف تاکتیک نیست که اگر این گونه نگریسته شود ای بسا اهدافی که برای تقریب انتظار میرود حاصل نمیگردد. |