پرش به محتوا

اسلام در دنیای در حال جهانی شدن (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'اسلام گرا' به 'اسلام‌گرا'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'اسلام گرا' به 'اسلام‌گرا')
خط ۷۹: خط ۷۹:
==3ـ رادیکالیسم تطبیقى از 1870ـ1970م==
==3ـ رادیکالیسم تطبیقى از 1870ـ1970م==
سال‌هاى دهه هفتاد قرن بیستم به عقیده نویسنده، نقطه عطف واقعى فرآیندى است که به واقعه یازدهم سپتامبر در سال 2001م منجر شد. همان گونه که پیش تر نیز گفته شد، این روند از هفتم آغاز شد، اما سیمونز معتقد است منشأ واقعى آن زمان حاضر است. وى ضمن بررسى تغییرها و تحول‌هاى کشورهاى مسلمان در این دهه، به پیشرفت‌هاى صورى این کشورها اشاره می‌کند و افزایش روند مصرف گرایى در میان مردم این کشورها را متذکر می‌شود. او این تغییرات را ناشى از توسعه صنعت نفت در این کشورها می‌داند و اذعان می‌کند پیشرفت و توسعه صنعت نفت و افزایش نیروى کار در برخى از این کشورها به بهاى نابودى بخش کشاورزى تمام شد. میزان رشد جمعیت در کشورهاى مسلمان بسیار بالا بود. بیش از نیمى از این جمعیت در چند شهر بزرگ زندگى می‌کردند و این جمعیت رو به رشد جوان تر نیز شده بود. او مسائل مبتلابه اجتماعى این کشورها را بررسى می‌کند و معتقد است در این کشورها آموزش بسیار پیچیده و سطح بالا بود و تناسبى با بازار کار نداشت. با این حال به طور سنتى آموزش دانشگاهى تضمین کننده کسب مشاغل ادارى و داشتن یک زندگى آبرومند بود.<br>
سال‌هاى دهه هفتاد قرن بیستم به عقیده نویسنده، نقطه عطف واقعى فرآیندى است که به واقعه یازدهم سپتامبر در سال 2001م منجر شد. همان گونه که پیش تر نیز گفته شد، این روند از هفتم آغاز شد، اما سیمونز معتقد است منشأ واقعى آن زمان حاضر است. وى ضمن بررسى تغییرها و تحول‌هاى کشورهاى مسلمان در این دهه، به پیشرفت‌هاى صورى این کشورها اشاره می‌کند و افزایش روند مصرف گرایى در میان مردم این کشورها را متذکر می‌شود. او این تغییرات را ناشى از توسعه صنعت نفت در این کشورها می‌داند و اذعان می‌کند پیشرفت و توسعه صنعت نفت و افزایش نیروى کار در برخى از این کشورها به بهاى نابودى بخش کشاورزى تمام شد. میزان رشد جمعیت در کشورهاى مسلمان بسیار بالا بود. بیش از نیمى از این جمعیت در چند شهر بزرگ زندگى می‌کردند و این جمعیت رو به رشد جوان تر نیز شده بود. او مسائل مبتلابه اجتماعى این کشورها را بررسى می‌کند و معتقد است در این کشورها آموزش بسیار پیچیده و سطح بالا بود و تناسبى با بازار کار نداشت. با این حال به طور سنتى آموزش دانشگاهى تضمین کننده کسب مشاغل ادارى و داشتن یک زندگى آبرومند بود.<br>
سیمونز به بررسى وضعیت اروپاى شرقى بعد از دهه هفتاد قرن نوزدهم می‌پردازد، چگونگى شکل گیرى جریان‌هاى رادیکال را در این کشورها شرح می‌دهد و سپس آنان را با اسلام گرایان رادیکال مقایسه می‌کند.<br>
سیمونز به بررسى وضعیت اروپاى شرقى بعد از دهه هفتاد قرن نوزدهم می‌پردازد، چگونگى شکل گیرى جریان‌هاى رادیکال را در این کشورها شرح می‌دهد و سپس آنان را با اسلام‌گرایان رادیکال مقایسه می‌کند.<br>


نویسنده تحولات دنیاى عرب را با روسیه و اروپاى شرقى مقایسه می‌کند و عقیده دارد مقایسه آنها به این معنا نیست که این تاریخ‌ها و مکان‌ها یکسان اند، اما این مقایسه به ما کمک می‌کند که شرایط و اوضاع خود را به خوبى درک کنیم؛ به ویژه مردان جوانى را درک کنیم که به ناگاه در آغاز هزاره جدید از سایه بیرون خزیدند و مرکز تجارت جهانى را منفجر کردند.<br>
نویسنده تحولات دنیاى عرب را با روسیه و اروپاى شرقى مقایسه می‌کند و عقیده دارد مقایسه آنها به این معنا نیست که این تاریخ‌ها و مکان‌ها یکسان اند، اما این مقایسه به ما کمک می‌کند که شرایط و اوضاع خود را به خوبى درک کنیم؛ به ویژه مردان جوانى را درک کنیم که به ناگاه در آغاز هزاره جدید از سایه بیرون خزیدند و مرکز تجارت جهانى را منفجر کردند.<br>
خط ۸۹: خط ۸۹:
سیمونز تأسیس ]رژیم غاصب[ اسرائیل در سال 1948 را براى کشورهاى عرب یک یادآورى می‌داند مبنى بر این که پایان استعمار به معناى پایان انقیاد و بردگى نیست و شکوفایى اقتصادى ناشى از درآمد نفت و جنگ سرد جنبه‌هاى دیگرى نیز دارد.<br>
سیمونز تأسیس ]رژیم غاصب[ اسرائیل در سال 1948 را براى کشورهاى عرب یک یادآورى می‌داند مبنى بر این که پایان استعمار به معناى پایان انقیاد و بردگى نیست و شکوفایى اقتصادى ناشى از درآمد نفت و جنگ سرد جنبه‌هاى دیگرى نیز دارد.<br>
او تحول‌هاى جهان عرب را، به ویژه در مصر، با جزئیات دقیق بررسى می‌کند و معتقد است تنها دولت‌هاى عربِ فاقد نفت موفق به تشکیل حکومت جمهورى شدند.<br>
او تحول‌هاى جهان عرب را، به ویژه در مصر، با جزئیات دقیق بررسى می‌کند و معتقد است تنها دولت‌هاى عربِ فاقد نفت موفق به تشکیل حکومت جمهورى شدند.<br>
به اعتقاد وى با این که مبارزه داخلى در کشورهاى مسلمان داراى نفت و کشورهاى بدون نفت براى حمایت و قانونى کردن قوانین خود صورت گرفت، همواره به عنوان یک اقدام سیاسى و میدان مبارزه میان جمهورى خواهان اصلاح گرا و نیروهاى پادشاهى و حکومتى تلقى می‌شد. نگارنده در این مقاله بعد از شرح چگونگى شکل گیرى رادیکالیسم در بلوک شرق و جهان اسلام، اهداف مارکسیسم و اسلام گرایان رادیکال را با یک‌دیگر مقایسه می‌کند و ادعا می‌کند که مارکسیست‌ها و اسلام گراها هیچ یک به اهداف خود نرسیدند.<br>
به اعتقاد وى با این که مبارزه داخلى در کشورهاى مسلمان داراى نفت و کشورهاى بدون نفت براى حمایت و قانونى کردن قوانین خود صورت گرفت، همواره به عنوان یک اقدام سیاسى و میدان مبارزه میان جمهورى خواهان اصلاح گرا و نیروهاى پادشاهى و حکومتى تلقى می‌شد. نگارنده در این مقاله بعد از شرح چگونگى شکل گیرى رادیکالیسم در بلوک شرق و جهان اسلام، اهداف مارکسیسم و اسلام‌گرایان رادیکال را با یک‌دیگر مقایسه می‌کند و ادعا می‌کند که مارکسیست‌ها و اسلام‌گراها هیچ یک به اهداف خود نرسیدند.<br>
در این مقاله او تروریست‌هاى دوران امپراتورى روسیه را با ]به اصطلاح[ تروریست‌هاى اسلامى مقایسه کرده، معتقد است برنامه زندگى افرادى که به این نوع فعالیت‌ها تن در می‌دهند یکسان است و اثرات یکسانى هم از آن بروز می‌کند. نگارنده آنها را قاتل می‌نامد و معتقد است آنان افرادى بریده از ریشه‌هاى خودند که به جاى دیگر نیز تعلق ندارند. او معتقد است براى درک بهتر آنها بازخوانى کتاب جنایت و مکافات اثر داستایوفسکى می‌تواند مؤثر باشد.<br>
در این مقاله او تروریست‌هاى دوران امپراتورى روسیه را با ]به اصطلاح[ تروریست‌هاى اسلامى مقایسه کرده، معتقد است برنامه زندگى افرادى که به این نوع فعالیت‌ها تن در می‌دهند یکسان است و اثرات یکسانى هم از آن بروز می‌کند. نگارنده آنها را قاتل می‌نامد و معتقد است آنان افرادى بریده از ریشه‌هاى خودند که به جاى دیگر نیز تعلق ندارند. او معتقد است براى درک بهتر آنها بازخوانى کتاب جنایت و مکافات اثر داستایوفسکى می‌تواند مؤثر باشد.<br>


خط ۹۵: خط ۹۵:
به گفته نویسنده در سال‌هاى دهه هفتاد قرن بیستم، کشورهاى اسلامى و سایر جهانیان در آستانه یک دوره جدید قرار گرفتند. جهانى شدن ناشى از ذغال، فولاد و نفت راه را براى جهانى شدن ناشى از تکنولوژى اطلاعات هموار کرد. سیمونز جهانى شدن ناشى از تکنولوژى اطلاعات را یک پدیده جهانى می‌داند که به طور طبیعى ابتدا در کشورهایى روى داد که اقتصاد پیشرفته اى داشتند. دوران پس از جنگ دوران وفور سرمایه و نیروى کار بود و طبقه متوسط در بیشتر کشورهاى غربى پیشرفت کرد. ساختار جدید پس از جنگ و عواملى که در کنار آن رشد یافته بود در رقابت با نهاد رهبرى سیاسى جامعه بود. براى رقابت با رهبرى سیاسى، این ساختار به طور فزاینده اى نیازمند ائتلاف بود و ائتلاف تنها با تکیه بر ارزش‌ها امکان پذیر است. اتحاد و ائتلاف همه حوزه‌ها را در برگرفت و شامل ورود مجدد مذهب به حوزه سیاسى نیز شد. یهود، اسلام و مسیحیت از زمره ادیانى بودند که درگیر این فرآیند شدند.<br>
به گفته نویسنده در سال‌هاى دهه هفتاد قرن بیستم، کشورهاى اسلامى و سایر جهانیان در آستانه یک دوره جدید قرار گرفتند. جهانى شدن ناشى از ذغال، فولاد و نفت راه را براى جهانى شدن ناشى از تکنولوژى اطلاعات هموار کرد. سیمونز جهانى شدن ناشى از تکنولوژى اطلاعات را یک پدیده جهانى می‌داند که به طور طبیعى ابتدا در کشورهایى روى داد که اقتصاد پیشرفته اى داشتند. دوران پس از جنگ دوران وفور سرمایه و نیروى کار بود و طبقه متوسط در بیشتر کشورهاى غربى پیشرفت کرد. ساختار جدید پس از جنگ و عواملى که در کنار آن رشد یافته بود در رقابت با نهاد رهبرى سیاسى جامعه بود. براى رقابت با رهبرى سیاسى، این ساختار به طور فزاینده اى نیازمند ائتلاف بود و ائتلاف تنها با تکیه بر ارزش‌ها امکان پذیر است. اتحاد و ائتلاف همه حوزه‌ها را در برگرفت و شامل ورود مجدد مذهب به حوزه سیاسى نیز شد. یهود، اسلام و مسیحیت از زمره ادیانى بودند که درگیر این فرآیند شدند.<br>
در کشورهاى اسلامى، هم رژیم‌هاى بعد از استعمار و هم اپوزیسیون در حال ظهور خود را با تجهیزات تکنولوژیک مسلح کردند و حکومت‌ها کنترل خود را بر تلویزیون اعمال کردند.<br>
در کشورهاى اسلامى، هم رژیم‌هاى بعد از استعمار و هم اپوزیسیون در حال ظهور خود را با تجهیزات تکنولوژیک مسلح کردند و حکومت‌ها کنترل خود را بر تلویزیون اعمال کردند.<br>
مؤلف از انقلاب اسلامى ایران به عنوان پدیده اى جدید نام می‌برد و آن را حاصل کشمکش دولت و اسلام گراها می‌داند. آیت‌الله خمینى(رحمه الله) خطابه‌هاى خود و بیانیه‌هایش علیه شاه و رژیم سلطنتى را از تبعیدگاهش در پاریس و به طرق گوناگون به ایران می‌فرستاد.
مؤلف از انقلاب اسلامى ایران به عنوان پدیده اى جدید نام می‌برد و آن را حاصل کشمکش دولت و اسلام‌گراها می‌داند. آیت‌الله خمینى(رحمه الله) خطابه‌هاى خود و بیانیه‌هایش علیه شاه و رژیم سلطنتى را از تبعیدگاهش در پاریس و به طرق گوناگون به ایران می‌فرستاد.
او یادآورى می‌کند جنگ قدرت داخلى میان مسلمانان باعث شد آنان خود را با سلاح‌هاى گوناگون تجهیز کنند و خشونت به خرج دهند. در غرب تصور می‌شد این خشونت فزاینده به طور مستقیم به وسیله اسراییل و آمریکا هدایت می‌شود. او از ترور ورزش کاران اسرائیل در المپیک مونیخ 1972م، گروگان گیرى اعضاى سفارت آمریکا در ایران از 1979ـ1981م و انهدام کشتى A Chille Lauroدر سال 1985م به عنوان اوج این خشونت‌ها نام می‌برد و معتقد است قهرمان اصلى این داستان‌ها مسلمانان بوده‌اند. وى می‌گوید که واقعیت گاهى اوقات بسیار مخدوش شده است، زیرا بسیارى از تروریست‌ها، به ویژه در میان فلسطینى‌ها، سکولار بوده‌اند. او از افرادى چون ابو نضال و کارلوس نام می‌برد و معتقد است آنان مسلمان نبوده‌اند و به وسیله دولت‌هاى مسلمان علیه دول دیگر مورد بهره بردارى قرار گرفته‌اند.<br>
او یادآورى می‌کند جنگ قدرت داخلى میان مسلمانان باعث شد آنان خود را با سلاح‌هاى گوناگون تجهیز کنند و خشونت به خرج دهند. در غرب تصور می‌شد این خشونت فزاینده به طور مستقیم به وسیله اسراییل و آمریکا هدایت می‌شود. او از ترور ورزش کاران اسرائیل در المپیک مونیخ 1972م، گروگان گیرى اعضاى سفارت آمریکا در ایران از 1979ـ1981م و انهدام کشتى A Chille Lauroدر سال 1985م به عنوان اوج این خشونت‌ها نام می‌برد و معتقد است قهرمان اصلى این داستان‌ها مسلمانان بوده‌اند. وى می‌گوید که واقعیت گاهى اوقات بسیار مخدوش شده است، زیرا بسیارى از تروریست‌ها، به ویژه در میان فلسطینى‌ها، سکولار بوده‌اند. او از افرادى چون ابو نضال و کارلوس نام می‌برد و معتقد است آنان مسلمان نبوده‌اند و به وسیله دولت‌هاى مسلمان علیه دول دیگر مورد بهره بردارى قرار گرفته‌اند.<br>
نویسنده روند تحول‌هاى سیاسى در کشورهاى اسلامى را مرور کرده است و معتقد است در این کشورها پس از فرمان بردار کردن جوامع مدنى، دولت‌ها براى حفظ از خود به ارتش و نیروى پلیس وابسته شدند. آنها دولت‌هاى استعمارگر پیشین را دشمن خود تلقى می‌کردند و به همین دلیل در دنیاى اسلام در حاشیه باقى ماندند.<br>
نویسنده روند تحول‌هاى سیاسى در کشورهاى اسلامى را مرور کرده است و معتقد است در این کشورها پس از فرمان بردار کردن جوامع مدنى، دولت‌ها براى حفظ از خود به ارتش و نیروى پلیس وابسته شدند. آنها دولت‌هاى استعمارگر پیشین را دشمن خود تلقى می‌کردند و به همین دلیل در دنیاى اسلام در حاشیه باقى ماندند.<br>
نویسنده جنگ میان دو قطب سیاسى در کشورهاى مسلمان را بسیار وحشیانه توصیف کرده است. او نیروهاى مخفى شاه و خشونت‌ها را نسبت به مخالفان به عنوان نمونه یاد کرده، آن را هم ردیف برخوردهاى آیت‌الله خلخالى قرار می‌دهد. وى سپس به وضعیت جامعه مصر، ترور سادات، حوادث پس از روى کار آمدن حافظ اسد در سوریه، قتل عام اهل تسنن در بازپس گیرى شهر‌هاما و خشونت‌هاى دهه نود قرن بیستم در الجزایر در جریان انتخابات اشاره می‌کند و اذعان می‌کند راه اسلامى کردن قوانین براى منزوى کردن دشمنان اسلام گراى دولت راهى دشوار و پیچیده است. در این زمینه او به تصویرى از انور سادات اشاره می‌کند که وى را در لباس بلند و سفید عربىِ ویژه مسلمانان نشان می‌دهد در حالى که مشغول اداى فرایض اسلامى است. نویسنده می‌گوید: «به هر حال اسلام گراها او را نیز (به عنوان فرعون زمان) کشتند، اما افرادى مانند سادات اسلام را وارد جرگه مباحث سیاسى کردند» (ص 55).<br>
نویسنده جنگ میان دو قطب سیاسى در کشورهاى مسلمان را بسیار وحشیانه توصیف کرده است. او نیروهاى مخفى شاه و خشونت‌ها را نسبت به مخالفان به عنوان نمونه یاد کرده، آن را هم ردیف برخوردهاى آیت‌الله خلخالى قرار می‌دهد. وى سپس به وضعیت جامعه مصر، ترور سادات، حوادث پس از روى کار آمدن حافظ اسد در سوریه، قتل عام اهل تسنن در بازپس گیرى شهر‌هاما و خشونت‌هاى دهه نود قرن بیستم در الجزایر در جریان انتخابات اشاره می‌کند و اذعان می‌کند راه اسلامى کردن قوانین براى منزوى کردن دشمنان اسلام‌گراى دولت راهى دشوار و پیچیده است. در این زمینه او به تصویرى از انور سادات اشاره می‌کند که وى را در لباس بلند و سفید عربىِ ویژه مسلمانان نشان می‌دهد در حالى که مشغول اداى فرایض اسلامى است. نویسنده می‌گوید: «به هر حال اسلام‌گراها او را نیز (به عنوان فرعون زمان) کشتند، اما افرادى مانند سادات اسلام را وارد جرگه مباحث سیاسى کردند» (ص 55).<br>
او سپس از معمر قذافى در لیبى، جعفر نُمیرى در سودان و ضیاءالحق در پاکستان نام می‌برد و معتقد است همه آنان سعى در اسلامى کردن قوانین داشته‌اند، اما برنامه‌هاى آنان موفق نبوده است، زیرا رهبران این کشورها همواره خود را فراتر از شریعتى می‌دانستند که در ظاهر معرفى می‌کردند. او معتقد است این رهبران سیاسى نیز، مانند مأمون خلیفه عباسى، نخواهند توانست قدرتى را به خود اختصاص دهند.<br>
او سپس از معمر قذافى در لیبى، جعفر نُمیرى در سودان و ضیاءالحق در پاکستان نام می‌برد و معتقد است همه آنان سعى در اسلامى کردن قوانین داشته‌اند، اما برنامه‌هاى آنان موفق نبوده است، زیرا رهبران این کشورها همواره خود را فراتر از شریعتى می‌دانستند که در ظاهر معرفى می‌کردند. او معتقد است این رهبران سیاسى نیز، مانند مأمون خلیفه عباسى، نخواهند توانست قدرتى را به خود اختصاص دهند.<br>
در دهه هشتاد قرن بیستم اسلام گراهایى که ضیاءالحق در دولت پاکستان سرکار آورده بود مدعى قوانین مادى غیراسلامى شدند و به جنبشى پیوستند که قصد آن بازگشت به دموکراسى بود. نگارنده عقیده دارد این جنبش‌ها و نیز کوشش اسلام گرایان رادیکال در ایران به ایجاد پدیده اى جدید انجامید. او می‌گوید: «آیت‌الله خمینى به هنگام تبعید در عراق، سنت شیعه را ترویج کرد و مفهوم ولایت فقیه را احیا نمود» (ص 55).<br>
در دهه هشتاد قرن بیستم اسلام‌گراهایى که ضیاءالحق در دولت پاکستان سرکار آورده بود مدعى قوانین مادى غیراسلامى شدند و به جنبشى پیوستند که قصد آن بازگشت به دموکراسى بود. نگارنده عقیده دارد این جنبش‌ها و نیز کوشش اسلام‌گرایان رادیکال در ایران به ایجاد پدیده اى جدید انجامید. او می‌گوید: «آیت‌الله خمینى به هنگام تبعید در عراق، سنت شیعه را ترویج کرد و مفهوم ولایت فقیه را احیا نمود» (ص 55).<br>
در دهه پس از انقلاب این امور ساختار قانون اساسى پیچیده ایران را ایجاد کرد. رهبر ایران کمى پیش از مرگش در سال 1989 م، حتى از این هم فراتر رفت و دستور داد در صورت نیاز و وجود مصلحت ملت و دولت، اولویت به شریعت داده شود.<br>
در دهه پس از انقلاب این امور ساختار قانون اساسى پیچیده ایران را ایجاد کرد. رهبر ایران کمى پیش از مرگش در سال 1989 م، حتى از این هم فراتر رفت و دستور داد در صورت نیاز و وجود مصلحت ملت و دولت، اولویت به شریعت داده شود.<br>
سیمونز از جمهورى اسلامى ایران به عنوان نمونه شفاف و الگوى عملکرد اسلام گرایان در تشکیل دولت ـ شهر اسلامى نام می‌برد و معتقد است جنگ خونین ایران و عراق در دهه هشتاد قرن بیستم به این الگوى سودمند اجازه نداد تا در جاى دیگرى ایجاد شود.<br>
سیمونز از جمهورى اسلامى ایران به عنوان نمونه شفاف و الگوى عملکرد اسلام‌گرایان در تشکیل دولت ـ شهر اسلامى نام می‌برد و معتقد است جنگ خونین ایران و عراق در دهه هشتاد قرن بیستم به این الگوى سودمند اجازه نداد تا در جاى دیگرى ایجاد شود.<br>
به نظر وى حکومت اسلامى دست کم ثابت کرد که قوانین اسلامى را در دنیاى مدرن می‌توان پیاده و اجرا کرد. از طرف دیگر این قوانین به انقلاب ایران اجازه داد که پس از دوران ابهت و جاذبه اولیه اش، همراه با بیشتر عوامل دمکراتیک خود دست نخورده باقى بماند و با عوامل غیردمکراتیک بدون خشونت زیاد برخورد کند.<br>
به نظر وى حکومت اسلامى دست کم ثابت کرد که قوانین اسلامى را در دنیاى مدرن می‌توان پیاده و اجرا کرد. از طرف دیگر این قوانین به انقلاب ایران اجازه داد که پس از دوران ابهت و جاذبه اولیه اش، همراه با بیشتر عوامل دمکراتیک خود دست نخورده باقى بماند و با عوامل غیردمکراتیک بدون خشونت زیاد برخورد کند.<br>
او بر این عقیده است که اسلامى کردن قوانین یک جاده دو طرفه است. با اسلامى شدن حکومت رادیکال‌هاى اسلامى نیز فضایى براى فعالیت پیدا می‌کنند. برخى نیز وارد نظام سیاسى ـ ملى کشور خود می‌شوند. در حال حاضر در بسیارى از کشورهاى اسلامى که رهبران فعال اسلام گرا مناصبى را در اختیار دارند، مانند ایران، سودان، یمن، مالزى، کویت و پاکستان، باز هم گروه‌هاى مخالف عمده را اسلام گراها تشکیل می‌دهند و در انتخابات آرایى را به خود اختصاص می‌دهند. برخى نیز با تکیه بر ایمان خود دست به کار اقدام‌ها و اعمال گروهى می‌شوند. با وجود این، بیشتر آنان به این نتیجه رسیده‌اند که مهم تأیید هویت فرهنگ اسلامى است، نه تخریب قدرت.<br>
او بر این عقیده است که اسلامى کردن قوانین یک جاده دو طرفه است. با اسلامى شدن حکومت رادیکال‌هاى اسلامى نیز فضایى براى فعالیت پیدا می‌کنند. برخى نیز وارد نظام سیاسى ـ ملى کشور خود می‌شوند. در حال حاضر در بسیارى از کشورهاى اسلامى که رهبران فعال اسلام‌گرا مناصبى را در اختیار دارند، مانند ایران، سودان، یمن، مالزى، کویت و پاکستان، باز هم گروه‌هاى مخالف عمده را اسلام‌گراها تشکیل می‌دهند و در انتخابات آرایى را به خود اختصاص می‌دهند. برخى نیز با تکیه بر ایمان خود دست به کار اقدام‌ها و اعمال گروهى می‌شوند. با وجود این، بیشتر آنان به این نتیجه رسیده‌اند که مهم تأیید هویت فرهنگ اسلامى است، نه تخریب قدرت.<br>
به عقیده مؤلف متون اسلامى منابع و ترکیب کافى و کامل براى مواجهه موفق با مدرنیسم به پیروان خود ارایه می‌دهد. به این منابع ایرادهاى اجتناب ناپذیرى وارد نیست. با این حال کوشش براى رسیدن به این منابع مطمئناً با موانعى مواجه خواهد شد. این موانع بدون در نظر گرفتن کابوس اعراب و اسراییل است.<br>
به عقیده مؤلف متون اسلامى منابع و ترکیب کافى و کامل براى مواجهه موفق با مدرنیسم به پیروان خود ارایه می‌دهد. به این منابع ایرادهاى اجتناب ناپذیرى وارد نیست. با این حال کوشش براى رسیدن به این منابع مطمئناً با موانعى مواجه خواهد شد. این موانع بدون در نظر گرفتن کابوس اعراب و اسراییل است.<br>
سیمونز راه حل‌هاى اسلامى را براى مدرنیسم کردن جوامع مسلمان قابل دست یابى و امکان پذیر می‌داند. او در پایان می‌گوید: «مطمئناً آمریکایى‌ها به منظور درک مسلمانان و حمایت از آنان براى دست یابى به یک زندگى مدرن بهترین موقعیت را در اختیار دارند، زیرا آمریکایى‌ها هنوز هم مذهبى ترین مردم مغرب زمین اند و شهروند کشورى شمرده می‌شوند که بر اساس ارزش‌ها بنا شده است و ضرورتاً بر اساس این ارزش‌ها نیز مردم در کنار یک‌دیگر قرار خواهند گرفت» (ص69).<br>
سیمونز راه حل‌هاى اسلامى را براى مدرنیسم کردن جوامع مسلمان قابل دست یابى و امکان پذیر می‌داند. او در پایان می‌گوید: «مطمئناً آمریکایى‌ها به منظور درک مسلمانان و حمایت از آنان براى دست یابى به یک زندگى مدرن بهترین موقعیت را در اختیار دارند، زیرا آمریکایى‌ها هنوز هم مذهبى ترین مردم مغرب زمین اند و شهروند کشورى شمرده می‌شوند که بر اساس ارزش‌ها بنا شده است و ضرورتاً بر اساس این ارزش‌ها نیز مردم در کنار یک‌دیگر قرار خواهند گرفت» (ص69).<br>
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۸۳۹

ویرایش