۸۸٬۰۰۷
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'می توان' به 'میتوان') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'در باره' به 'درباره') |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
بررسیِ مفهومیِ واژههای احیاگری و اصلاحگری اگر چه در نگاه سطحی، کارِ چندان مشکلی به نظر نمیرسد اما در مقطعِ فعلی به دلیل اشتراکات اصلاحگری و احیاگری و عدم مرزبندی دقیق و شفّاف بین تعریفهای این دو مفهوم به علّت عدم سپری شدن تاریخ تکوّن این واژهها سخت است که به صورت قطعی حکم به تمایز این مفاهیم کرد و در باب مؤلّفههای دخیل در هر مفهوم اظهار نظر نمود. <ref>(منصوری، دوگانهی احیا و اصلاح )</ref> | بررسیِ مفهومیِ واژههای احیاگری و اصلاحگری اگر چه در نگاه سطحی، کارِ چندان مشکلی به نظر نمیرسد اما در مقطعِ فعلی به دلیل اشتراکات اصلاحگری و احیاگری و عدم مرزبندی دقیق و شفّاف بین تعریفهای این دو مفهوم به علّت عدم سپری شدن تاریخ تکوّن این واژهها سخت است که به صورت قطعی حکم به تمایز این مفاهیم کرد و در باب مؤلّفههای دخیل در هر مفهوم اظهار نظر نمود. <ref>(منصوری، دوگانهی احیا و اصلاح )</ref> | ||
عبارات ذیل گواه آن است که هنوز بین اهل نظر، اجماعی | عبارات ذیل گواه آن است که هنوز بین اهل نظر، اجماعی درباره معانی واژه های «اصلاحگری» و«احیاگری » صورت نگرفته است. در این راستا برخی از نویسندگان اظهار نظر تأمّل برانگیزی ارایه داده و به کاربردن اصطلاح «احیاگری دینی» برای ادیان موجود را روشی صحیح و همراه بادقّت ندانسته و گفته است: | ||
«به نظر نمیرسد که به کاربردن اصطلاح احیاگری برای ادیان موجود روش صحیحی باشد زیرا احیا به معنای زنده کردن[در مقابل اماته] است و آنچه موجود است[مثل اسلام]، یعنی حیات دارد؛ [نتیجه اینکه احیاگری دراینجا، نوعی تحصیل حاصل است و تحصیل حاصل نیز امری محال است]. | «به نظر نمیرسد که به کاربردن اصطلاح احیاگری برای ادیان موجود روش صحیحی باشد زیرا احیا به معنای زنده کردن[در مقابل اماته] است و آنچه موجود است[مثل اسلام]، یعنی حیات دارد؛ [نتیجه اینکه احیاگری دراینجا، نوعی تحصیل حاصل است و تحصیل حاصل نیز امری محال است]. | ||