۸۷٬۵۶۷
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'سازمانها' به 'سازمانها') |
جز (جایگزینی متن - 'شاخه ای' به 'شاخهای') |
||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
===حزب التحریر=== | ===حزب التحریر=== | ||
این گروه | این گروه شاخهای از حزبی منطقه ای به همین نام است که در سال ۱۹۵۳ توسط «[[شیخ تقی الدین النبهاتی]]» تأسیس گردید و حضور محدودی در لبنان دارد. این گروه در سال ۲۰۰۶ مجوز فعالیت به عنوان حزب را از دولت سینیوره دریافت کرد. حزب التحریر دومین کنوانسیون خود را در اوت ۲۰۰۷ برگزار نمود و در آن بار دیگر تأسیس حکومت خلیفه ای (دعوت الخلیفه) را خواستار شد. این حزب در اکثر مناطق لبنان حضور دارد و دفتر اصلی آن در تریپولی است. بااین وجود حضور آن بیشتر رسانه ای است و نمیتوان آن را یک جنبش خوب سازمان یافته با طرفداران قابل توجه در لبنان دانست. حزب التحریر اگرچه با تحصن اپوزیسیون، گروه ۸ مارس، در بیروت به مخالفت پرداخت اما در عین حال از اصرار المستقبل برای برپایی یک دادگاه بینالمللی در ارتباط با ترور رفیق حریری حمایت نکرد. به گفته یکی از مقامات حزب مذکور «استراتژی برون رفت لبنان از بحران حاکم تنها ایجاد یک حکومت خلیفه ای و پذیرش اسلام به عنوان یک دیدگاه سیاسی جامع است». حزب التحریر مشارکت در انتخابات را ممنوع اعلام کرده اما سوگند یاد نموده که از خشونت و زور برای رسیدن به اهداف خود استفاده ننماید. | ||
بهطور کلی چهار گروهی که از آنها یاد شد، ویژگیهای مشترکی دارند که آنها را میتوان این گونه برشمرد: | بهطور کلی چهار گروهی که از آنها یاد شد، ویژگیهای مشترکی دارند که آنها را میتوان این گونه برشمرد: | ||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
از زمان تأسیس جریان اصلی سلفیگری توسط شیخ «سالم الشهال» در سال ۱۹۴۶ در طرابلس با تأسیس گروه جوانان محمد، این جنبش معروف به «الحرکه السلفیه» به جنبشی متشکل از پنجاه سازمان تبدیل شده که همگی به عنوان انجمن خیریه یا مدرسه مذهبی فعالیت میکنند و اکثراً در شمال لبنان متمرکز شدهاند که گاه در بیروت و صیدا نیز شعبه دارند. الشهال نماد معنوی جنبش باقیمانده و دو پسر او رهبری «جمعیه الهدایه و الاحسان» را در دست دارند. همانند دیگر انجمنهای سازنده جنبش سلفی، جمعیت مذکور یک جنبش سلفی الهام گرفته از القاعده است که اولویت زیادی برای فعالیتهای مرتبط با مدارس مذهبی قائل است و اعضای جنبش با تأکید بر کار خیریه و اجتماعی به آموزش قرآن و حدیث میپردازند. جمعیت مذکور دیدگاهی متناقض دربارهٔ دولت لبنان و دیدی محافظهکارانه در زمینه سیاست و جامعه دارد. برخی از دیگر گروههای سلفی «جمعیه الهدایه و الاحسان» را غیرقانونی میدانند. به طور کلی سازمانهای اصلی سلفیگری همگی مدعی هستند که بدون استفاده از زور و خشونت خواهان اصلاحات میباشند و با کاربرد خشونت به عنوان ابزار تغییر سیاسی و اجتماعی مخالف هستند. | از زمان تأسیس جریان اصلی سلفیگری توسط شیخ «سالم الشهال» در سال ۱۹۴۶ در طرابلس با تأسیس گروه جوانان محمد، این جنبش معروف به «الحرکه السلفیه» به جنبشی متشکل از پنجاه سازمان تبدیل شده که همگی به عنوان انجمن خیریه یا مدرسه مذهبی فعالیت میکنند و اکثراً در شمال لبنان متمرکز شدهاند که گاه در بیروت و صیدا نیز شعبه دارند. الشهال نماد معنوی جنبش باقیمانده و دو پسر او رهبری «جمعیه الهدایه و الاحسان» را در دست دارند. همانند دیگر انجمنهای سازنده جنبش سلفی، جمعیت مذکور یک جنبش سلفی الهام گرفته از القاعده است که اولویت زیادی برای فعالیتهای مرتبط با مدارس مذهبی قائل است و اعضای جنبش با تأکید بر کار خیریه و اجتماعی به آموزش قرآن و حدیث میپردازند. جمعیت مذکور دیدگاهی متناقض دربارهٔ دولت لبنان و دیدی محافظهکارانه در زمینه سیاست و جامعه دارد. برخی از دیگر گروههای سلفی «جمعیه الهدایه و الاحسان» را غیرقانونی میدانند. به طور کلی سازمانهای اصلی سلفیگری همگی مدعی هستند که بدون استفاده از زور و خشونت خواهان اصلاحات میباشند و با کاربرد خشونت به عنوان ابزار تغییر سیاسی و اجتماعی مخالف هستند. | ||
در ده ه ۱۹۸۰ تریپولی خیزش نفوذ سلفیگری را تجربه کرد. این خیزش با اشغال شهر تریپولی در سال ۱۹۸۴ توسط «حرکت التوحید» و به رهبری «شیخ سعید شعبان» پایان یافت. تلاش آنها برای اسلامیکردن تریپولی بعد از حمله سنگین نیروهای سوری با شکست روبه رو و به سلطه شعبان در سال ۱۹۸۵ پایان داده شد. در این حین دیگر گروههای سلفی توجه خود را به جنگ با اسرائیل معطوف کرده بودند. جنبش الشهال همزمان با جنگ داخلی لبنان | در ده ه ۱۹۸۰ تریپولی خیزش نفوذ سلفیگری را تجربه کرد. این خیزش با اشغال شهر تریپولی در سال ۱۹۸۴ توسط «حرکت التوحید» و به رهبری «شیخ سعید شعبان» پایان یافت. تلاش آنها برای اسلامیکردن تریپولی بعد از حمله سنگین نیروهای سوری با شکست روبه رو و به سلطه شعبان در سال ۱۹۸۵ پایان داده شد. در این حین دیگر گروههای سلفی توجه خود را به جنگ با اسرائیل معطوف کرده بودند. جنبش الشهال همزمان با جنگ داخلی لبنان شاخهای نظامی به نام «هستههای ارتش اسلام» تأسیس کرد که عمر کوتاهی داشت و جنبش از بلندپروازیهای نظامیخود دست کشید. در سال ۱۹۹۰ جنبش به واسطه جمعیه الهدایه و الاحسان به کار خود ادامه داد و اصلاح جامعه، ساخت مساجد و مدرسهها برای آموزش قرآن و کمک به مردم نیازمند و محتاج را اهداف خود اعلام نمود. | ||
در سال ۱۹۹۶ دولت لبنان انجمن مذکور را متهم به ترویج تنفر مذهبی ازطریق مطالب درسی و آموزشی کرد و آن را منحل ساخت. پسر بزرگ الشهال به نام «داعی الاسلام الشهال» که رهبری جنبش را در دست داشت تصمیم گرفت که سازمان خیریه دیگری به نام «موقوفه احیای اسلام» یا «الاحیأ الاسلامی» و با تمرکز بر کار اجتماعی تأسیس نماید. او در سال ۲۰۰۶ انجمن دیگری را به نام «مؤسسه زادالاخره» تأسیس کرد. این سازمانها در کنار دیگر انجمنها و موسسات آموزشی و مذهبی سلفی، بستر اصلی پیشبرد برنامهها، توسعه پایگاه اجتماعی و بسیج سرمایه سیاسی سلفیهای لبنان هستند هرچند که ماهیت و عملکرد سیاسی ندارند. سلفیها همواره از عرصه سیاسی لبنان دور نگه داشته شدهاند. هرچند بعد از ترور حریری تغییری چشمگیر در این زمینه به وجود آمده و سازمانهای سلفیمختلف نیروهای خود را که اکثر آنها ساکن مناطق محروم شمال هستند برای شرکت در انتخابات بسیج نمودهاند. | در سال ۱۹۹۶ دولت لبنان انجمن مذکور را متهم به ترویج تنفر مذهبی ازطریق مطالب درسی و آموزشی کرد و آن را منحل ساخت. پسر بزرگ الشهال به نام «داعی الاسلام الشهال» که رهبری جنبش را در دست داشت تصمیم گرفت که سازمان خیریه دیگری به نام «موقوفه احیای اسلام» یا «الاحیأ الاسلامی» و با تمرکز بر کار اجتماعی تأسیس نماید. او در سال ۲۰۰۶ انجمن دیگری را به نام «مؤسسه زادالاخره» تأسیس کرد. این سازمانها در کنار دیگر انجمنها و موسسات آموزشی و مذهبی سلفی، بستر اصلی پیشبرد برنامهها، توسعه پایگاه اجتماعی و بسیج سرمایه سیاسی سلفیهای لبنان هستند هرچند که ماهیت و عملکرد سیاسی ندارند. سلفیها همواره از عرصه سیاسی لبنان دور نگه داشته شدهاند. هرچند بعد از ترور حریری تغییری چشمگیر در این زمینه به وجود آمده و سازمانهای سلفیمختلف نیروهای خود را که اکثر آنها ساکن مناطق محروم شمال هستند برای شرکت در انتخابات بسیج نمودهاند. |