۸۷٬۵۶۷
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'بخش ها' به 'بخشها') |
جز (جایگزینی متن - 'کتاب ها' به 'کتابها') |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
=اهل کتاب در لغت= | =اهل کتاب در لغت= | ||
اهل به معناى سزاوار و شایسته، خاندان، خانواده، اُنس، اختصاص و تعلق داشتن به چیزى است.<ref>بصائر ذوى التمییز، ج2، ص83ـ85؛ التحقیق، ج1، ص169، «اهل».</ref> از این رو با اضافه شدن به کتاب معناى «وابستگان به کتاب» مىدهد. چون مقصود از کتاب در اینجا کتاب آسمانى است، «اهل کتاب» به معناى صاحبان کتاب آسمانى و پیروان ادیان الهى است. البته این تعبیر در [[قرآن]] و فرهنگ اسلامى براى [[مسلمانان]] بکار نمىرود. گزینش این اصطلاح که گویا نخستین بار در قرآن آمده،<ref> دایرةالمعارف تشیع، ج2، ص616.</ref> بدین جهت است که وجود | اهل به معناى سزاوار و شایسته، خاندان، خانواده، اُنس، اختصاص و تعلق داشتن به چیزى است.<ref>بصائر ذوى التمییز، ج2، ص83ـ85؛ التحقیق، ج1، ص169، «اهل».</ref> از این رو با اضافه شدن به کتاب معناى «وابستگان به کتاب» مىدهد. چون مقصود از کتاب در اینجا کتاب آسمانى است، «اهل کتاب» به معناى صاحبان کتاب آسمانى و پیروان ادیان الهى است. البته این تعبیر در [[قرآن]] و فرهنگ اسلامى براى [[مسلمانان]] بکار نمىرود. گزینش این اصطلاح که گویا نخستین بار در قرآن آمده،<ref> دایرةالمعارف تشیع، ج2، ص616.</ref> بدین جهت است که وجود کتابهاى آسمانى وجه مشترک همه ادیانالهى است و راه را براى مدعیان ادیان بر ساخته مىبندد. | ||
=اهل کتاب در اصطلاح= | =اهل کتاب در اصطلاح= | ||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
در عصر نزول قرآن اهل کتاب در مناطقى از شبه جزیره عرب از جمله در شهر یثرب زندگى مىکردند. آنان ضمن مباهات به داشتن کتاب آسمانى و پیروى از پیامبران بزرگى چون حضرت موسى و حضرت عیسى علیهماالسلام خود را برتر از اعراب بتپرست، مشرک و فاقد کتاب آسمانى مىدانستند، بر همین اساس رعایت نکردن امانت درباره اموال آنان و تصرف در آن را جایز شمرده، آن را به حکم خداوند نسبت مىدادند: «و مِن اَهلِ الکِتبِ... و مِنهُم مَن اِن تَأمَنهُ بِدینار لایُؤَدِّهِ اِلَیکَ اِلاّ مادُمتَ عَلَیهِ قائِمـًا ذلِکَ بِاَنَّهُم قالوا لَیسَ عَلَینا فى الاُمِّیِّینَ سَبیلٌ...»<ref>تفسیر قمى، ج1، ص106؛ التبیان، ج2، ص505؛ مجمعالبیان، ج2، ص36.</ref>. <ref>سوره آل عمران/3،75</ref>. | در عصر نزول قرآن اهل کتاب در مناطقى از شبه جزیره عرب از جمله در شهر یثرب زندگى مىکردند. آنان ضمن مباهات به داشتن کتاب آسمانى و پیروى از پیامبران بزرگى چون حضرت موسى و حضرت عیسى علیهماالسلام خود را برتر از اعراب بتپرست، مشرک و فاقد کتاب آسمانى مىدانستند، بر همین اساس رعایت نکردن امانت درباره اموال آنان و تصرف در آن را جایز شمرده، آن را به حکم خداوند نسبت مىدادند: «و مِن اَهلِ الکِتبِ... و مِنهُم مَن اِن تَأمَنهُ بِدینار لایُؤَدِّهِ اِلَیکَ اِلاّ مادُمتَ عَلَیهِ قائِمـًا ذلِکَ بِاَنَّهُم قالوا لَیسَ عَلَینا فى الاُمِّیِّینَ سَبیلٌ...»<ref>تفسیر قمى، ج1، ص106؛ التبیان، ج2، ص505؛ مجمعالبیان، ج2، ص36.</ref>. <ref>سوره آل عمران/3،75</ref>. | ||
آنان گرچه دچار اختلاف شده (سوره آل عمران/3،19)، گاه دست به تحریف کتاب آسمانى خود مىزدند (سوره بقره/2،79)، با این حال همه با توجه به بشارت هاى ظهور و نیز اوصافى که از پیامبر آخرالزمان در | آنان گرچه دچار اختلاف شده (سوره آل عمران/3،19)، گاه دست به تحریف کتاب آسمانى خود مىزدند (سوره بقره/2،79)، با این حال همه با توجه به بشارت هاى ظهور و نیز اوصافى که از پیامبر آخرالزمان در کتابهاى خود دیده بودند او را بسان فرزندان خود مىشناختند (سوره بقره/2،146) و آمدن چنین پیامبرى را انتظار کشیده، آمدن او را به دیگران بشارت مىدادند با این گمان که از میان آنان برانگیخته خواهد شد؛ اما چون پیامبر موعود از میان اعراب (امى) ظهور کرد، تنها از اینرو که از میان آنها برگزیده نشده، نه تنها رسالت او را انکار کردند (سوره بقره/2،89 ـ 90) بلکه دست به تحریف زدند و همه نشانهها و بشارت هاى او را در کتابهاى آسمانى خود تغییر دادند. (سوره مائده/5،13)<ref>مجمع البیان، ج3، ص267؛ تفسیر قرطبى، ج6 ص77؛ تفسیر جلالین، ص138.</ref> | ||
دستهاى از آنان (یهود) چنان به دشمنى خود ادامه دادند که به سرسختترین دشمنان پیامبر صلى الله علیه و آله و مسلمانان تبدیل شدند. (سوره مائده/5،82) آنان (یهودیان مدینه) براى نابودى اسلام توطئهها چیدند و با منافقان و مشرکان همداستان شده (سوره آل عمران/3،111؛ سوره مائده/5،41)، سرانجام به جنگ تمام عیار با مسلمانان برخاستند که به شکست و کوچاندن آنان از مدینه انجامید.<ref>تفسیر قمى، ج1، ص196ـ197؛ التبیان، ج3، ص523؛ مجمعالبیان، ج3، ص299، 301.</ref> (سوره حشر/59،2) | دستهاى از آنان (یهود) چنان به دشمنى خود ادامه دادند که به سرسختترین دشمنان پیامبر صلى الله علیه و آله و مسلمانان تبدیل شدند. (سوره مائده/5،82) آنان (یهودیان مدینه) براى نابودى اسلام توطئهها چیدند و با منافقان و مشرکان همداستان شده (سوره آل عمران/3،111؛ سوره مائده/5،41)، سرانجام به جنگ تمام عیار با مسلمانان برخاستند که به شکست و کوچاندن آنان از مدینه انجامید.<ref>تفسیر قمى، ج1، ص196ـ197؛ التبیان، ج3، ص523؛ مجمعالبیان، ج3، ص299، 301.</ref> (سوره حشر/59،2) | ||
خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
بر اساس برخى آیات، اهل کتاب بر پایه بشارت هاى آمده در تورات و انجیل، خیلى دقیق و روشن، پیامبر اسلام را مىشناختهاند (سوره بقره/2، 146؛ سوره آل عمران/3، 20)؛ اما به رغم این بشارت ها، دست به تحریف و کتمان آنها زده، از تصدیق حقانیت قرآن و پیامبر اسلام خوددارى مىکردند. | بر اساس برخى آیات، اهل کتاب بر پایه بشارت هاى آمده در تورات و انجیل، خیلى دقیق و روشن، پیامبر اسلام را مىشناختهاند (سوره بقره/2، 146؛ سوره آل عمران/3، 20)؛ اما به رغم این بشارت ها، دست به تحریف و کتمان آنها زده، از تصدیق حقانیت قرآن و پیامبر اسلام خوددارى مىکردند. | ||
تغییر کلماتى همچون «فارقلیطا» که معادل کلمه «احمد» صلى الله علیه و آله است به «پارکلى طوس» نمونهاى از این تحریف ها است،<ref>کنزالدقائق، ج2، ص468؛ صیانة القرآن من التحریف، ص121ـ148؛ نورالبراهین، ج2، ص457ـ458؛ کشفالغطاء، ج2، ص388ـ389.</ref> از این رو، قرآن اهل کتاب را بدان جهت که در | تغییر کلماتى همچون «فارقلیطا» که معادل کلمه «احمد» صلى الله علیه و آله است به «پارکلى طوس» نمونهاى از این تحریف ها است،<ref>کنزالدقائق، ج2، ص468؛ صیانة القرآن من التحریف، ص121ـ148؛ نورالبراهین، ج2، ص457ـ458؛ کشفالغطاء، ج2، ص388ـ389.</ref> از این رو، قرآن اهل کتاب را بدان جهت که در کتابهاى آسمانى دست برده و آن را به صورت ناقص ارائه دادهاند سرزنش مىکند: «تَجعَلونَهُ قَراطیسَ تُبدونَها و تُخفونَ کَثیرًا» (سوره انعام/6،91) و چون تحریف و تصرف آنها در کتاب خدا، موجب شد بخشهاى فراوانى از کتاب الهى از بین برود آنان را از کسانى مىشمارد که تنها از بخشى از کتاب آسمانى بهرهبردهاند: «الَّذینَ اُوتوا نَصیبـًا مِنَ الکِتبِ».<ref> المیزان، ج3، ص124، 308، 330.</ref> (سوره نساء/4، 51) | ||
=برخورد قرآن با اهل کتاب= | =برخورد قرآن با اهل کتاب= | ||
خط ۱۳۵: | خط ۱۳۵: | ||
==فسق== | ==فسق== | ||
قرآن اکثر اهل کتاب را به سبب ایمان نیاوردن به پیامبر اسلام و اقرار نکردن به وجود بشارتِ آمدن وى در | قرآن اکثر اهل کتاب را به سبب ایمان نیاوردن به پیامبر اسلام و اقرار نکردن به وجود بشارتِ آمدن وى در کتابهایشان، فاسق دانسته است:<ref> التبیان، ج2، ص558؛ مجمعالبیان، ج2، ص811؛ تفسیر ابنکثیر، ج1، ص405.</ref> «...مِنهُمُ المُؤمِنونَ واَکثَرُهُمُ الفسِقون». (سوره آل عمران/3،110 و نیز ر.ک: سوره مائده/5، 59) | ||
قرآن همچنین از ارتکاب گناه همانند تمسخر آیات خدا زیر پا گذاشتن حدود الهى، حرامخوارى از جمله رشوه و رباگرفتن به وسیله اکثر یهود از اهل کتاب خبر مىدهد:<ref>مجمع البیان، ج3، ص335؛ المیزان، ج6، ص31.</ref> «و تَرى کَثیرًا مِنهُم یُسرِعونَ فِى الاِثمِ والعُدونِ واَکلِهِمُ السُّحتَ لَبِئسَ ما کانوا یَعمَلون». (سوره مائده/5،62) | قرآن همچنین از ارتکاب گناه همانند تمسخر آیات خدا زیر پا گذاشتن حدود الهى، حرامخوارى از جمله رشوه و رباگرفتن به وسیله اکثر یهود از اهل کتاب خبر مىدهد:<ref>مجمع البیان، ج3، ص335؛ المیزان، ج6، ص31.</ref> «و تَرى کَثیرًا مِنهُم یُسرِعونَ فِى الاِثمِ والعُدونِ واَکلِهِمُ السُّحتَ لَبِئسَ ما کانوا یَعمَلون». (سوره مائده/5،62) |