۸۷٬۸۱۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'اسلام گرا' به 'اسلامگرا') |
جز (جایگزینی متن - 'در باره' به 'درباره') |
||
خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
اصل مهم در اندیشه مودودی،رویکرد جامع در نظام مند به دین بود. او دین را مجموعۀ کامل مربوط به تمامی ابعاد زندگی و تمدن بشر مىدانست که تمامی اجزاءآن در ارتباط نزدیک با یکدیگر قرار دارند. تحقیق واقعی دین تنها در صورتی امکان پذیر است که نظام سیاسی و اقتصادی دین نیز به خوبی پیاده گردد.مودودی در مطلعات تاریخی،کلامی و فقهی اسلام،دید نقادانه داشت.اهمیت دادن او به«اجتهاد»به عنوان عنصری متروک در مکتب اهل سنت و رویکرد به دنیای مدرن و شرایط زمان و مکن،چهره بخصوصی از او ترسیم کرده بود و این امر عامل بروزتنشهای فکری میان او و سنت گرایان دیو بندی و اهل حدیث گردید.اسلام موجود در جهان امروز از نظر او،اسلام تعریف شده،مسخ شده و غیر اصلی جلوه میکرد که نیاز شدید به پالایش داشت. او توانست در پرتو اجتهاد شخصی،تعریف کاملاً تازه ای از نظام سیاسی،اجتماعی و اقتصادی اسلام ارائه دهد و آثار زیادی در این موضوعات از خود به یادگار گذاشت.نظام سیاسی مطلوب مودودی نظامی بود که او آن را «تئوکراسی»یا حکومت الهی نامیده است. او می گوید: | اصل مهم در اندیشه مودودی،رویکرد جامع در نظام مند به دین بود. او دین را مجموعۀ کامل مربوط به تمامی ابعاد زندگی و تمدن بشر مىدانست که تمامی اجزاءآن در ارتباط نزدیک با یکدیگر قرار دارند. تحقیق واقعی دین تنها در صورتی امکان پذیر است که نظام سیاسی و اقتصادی دین نیز به خوبی پیاده گردد.مودودی در مطلعات تاریخی،کلامی و فقهی اسلام،دید نقادانه داشت.اهمیت دادن او به«اجتهاد»به عنوان عنصری متروک در مکتب اهل سنت و رویکرد به دنیای مدرن و شرایط زمان و مکن،چهره بخصوصی از او ترسیم کرده بود و این امر عامل بروزتنشهای فکری میان او و سنت گرایان دیو بندی و اهل حدیث گردید.اسلام موجود در جهان امروز از نظر او،اسلام تعریف شده،مسخ شده و غیر اصلی جلوه میکرد که نیاز شدید به پالایش داشت. او توانست در پرتو اجتهاد شخصی،تعریف کاملاً تازه ای از نظام سیاسی،اجتماعی و اقتصادی اسلام ارائه دهد و آثار زیادی در این موضوعات از خود به یادگار گذاشت.نظام سیاسی مطلوب مودودی نظامی بود که او آن را «تئوکراسی»یا حکومت الهی نامیده است. او می گوید: | ||
...سیستم حکومت اسلامی با دموکراسی عرفی انطباق ندارد...در مکتب [[اسلام]] این جمهوری مقامی ندارد؛لذااطلاق جمهوری(به مفهوم رایج)به رژیم حکومت اسلامی صحیح نیست،بلکه تعبیر درست همانا جملۀ«حکومت الهی»یا تئوکراسی(Theo Cracy )است،اما تئوکراسی اروپایی با تئوکراسی اسلامی فرق زیادی دارد. | ...سیستم حکومت اسلامی با دموکراسی عرفی انطباق ندارد...در مکتب [[اسلام]] این جمهوری مقامی ندارد؛لذااطلاق جمهوری(به مفهوم رایج)به رژیم حکومت اسلامی صحیح نیست،بلکه تعبیر درست همانا جملۀ«حکومت الهی»یا تئوکراسی(Theo Cracy )است،اما تئوکراسی اروپایی با تئوکراسی اسلامی فرق زیادی دارد. | ||
مودودی بر خلاف بسیاری از اسلامگرایان دیگر که شعار ایجاد «خلافت اسلامی» یا حکومتی از نوع«خلافت راشده» را سر میدادند، هرگز از نظام خلافت به مفهوم تاریخی آن دفاع نکرد،زیرا به اعتقاد او نظام خلافت در زمان حاضر کارائی خود را از دست داده است. او از نظامی دفاع میکرد که ماهیت مردمی و جمهوری داشته و دارای قوای سه گانه مجزا از هم بوده باشد؛اما نظام حزبی برای او مطلوب نبود.عقیده او | مودودی بر خلاف بسیاری از اسلامگرایان دیگر که شعار ایجاد «خلافت اسلامی» یا حکومتی از نوع«خلافت راشده» را سر میدادند، هرگز از نظام خلافت به مفهوم تاریخی آن دفاع نکرد،زیرا به اعتقاد او نظام خلافت در زمان حاضر کارائی خود را از دست داده است. او از نظامی دفاع میکرد که ماهیت مردمی و جمهوری داشته و دارای قوای سه گانه مجزا از هم بوده باشد؛اما نظام حزبی برای او مطلوب نبود.عقیده او درباره ساخت دولت اسلامی این بود که«دولت اسلامی ساخت دموکراتیک دارد، اما این [[دموکراسی]] در تشریع و تقنین نیست،بلکه دموکراسی در اجرای قوانین است». | ||
یکی از ویژگیهای مهم تفکر جماعت اسلامی، اجتناب از غلتیدن در چهار چوب های بسته و انعطاف نا پذیر فرقه ای(مذهبی)است.این حزب،احیای اسلام،ایجاد [[حکومت اسلامی]] و بر پایی جامعۀدیی را به طور کل مطمح نظر قرار داد و در تفسیر «سنت»هرگز تحت تأثیر سنت گرایان [[دیوبندی]] و [[اهل حدیث]] قرار نگرفت. | یکی از ویژگیهای مهم تفکر جماعت اسلامی، اجتناب از غلتیدن در چهار چوب های بسته و انعطاف نا پذیر فرقه ای(مذهبی)است.این حزب،احیای اسلام،ایجاد [[حکومت اسلامی]] و بر پایی جامعۀدیی را به طور کل مطمح نظر قرار داد و در تفسیر «سنت»هرگز تحت تأثیر سنت گرایان [[دیوبندی]] و [[اهل حدیث]] قرار نگرفت. | ||