۸۷٬۷۷۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'فارغ التحصیل' به 'فارغالتحصیل') |
جز (جایگزینی متن - 'اینگونه' به 'اینگونه') |
||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
=افکار و روحیات= | =افکار و روحیات= | ||
دختر شهید در مورد بینش و اندیشه پدر | دختر شهید در مورد بینش و اندیشه پدر اینگونه می گوید:تفکر و منش پدرم این نبود که بگوید "من عراقی هستم" و مثلاً "فلانی ایرانیست" و یا اینکه "من شیعه و فلانی سنی است"، عقیده اصلی ایشان عزت و کرامت انسان بود، عزت و کرامت انسان نیز رمز ایستادگی امام حسین(ع) بود، بهطوری که امام حسین(ع) نیز برای عزت و کرامت انسان ایستاد. | ||
پدرم وقتی به مناطقی میرفت که فرزندان داعشیها بودند، با پیرمردها و بچههایشان صحبت میکرد، اعتقاد داشت که اینها ربطی به جنایات داعش ندارند، | پدرم وقتی به مناطقی میرفت که فرزندان داعشیها بودند، با پیرمردها و بچههایشان صحبت میکرد، اعتقاد داشت که اینها ربطی به جنایات داعش ندارند، | ||
وی درباره حضور و امدادرسانی شهید ابومهدی المهندس در سیل آققلا اظهار داشت:در زمان سیل آققلا پدرم در عراق بودند و در الحشد الشعبی نیز جنگ با داعش تجربههای زیادی بهدست آوردند، یک فرصتی به دست آمد تا خودشان را بهتر بسازند، مهندسی نظامی، بیمارستان صحراییسازی، مراکز درمانی و روانی تأسیس و همه اینها را سازماندهی میکردند؛ ایشان بهکمک ایران توانستند ایده، ساختار و مکانیزم بنا کنند، به همین دلیل در سیل آققلا گفتند شاید برای رساندن امکانات از پایتخت سخت باشد، به همین دلیل گفتند از بصره تا خوزستان فاصلهای نیست، وقتی کنار هم قرار میگرفت میگفتند شاید سخت باشد که از پایتخت ابزارآلات را منتقل کنند، بنابراین سیل آققلا مرکز وحدت بود، پدرم اعتقاد داشتند که در سیل آققلا میخواهند به ایران بگویند که "شما با وجود اینکه سیلزده هستید، اما تنها نیستید." | وی درباره حضور و امدادرسانی شهید ابومهدی المهندس در سیل آققلا اظهار داشت:در زمان سیل آققلا پدرم در عراق بودند و در الحشد الشعبی نیز جنگ با داعش تجربههای زیادی بهدست آوردند، یک فرصتی به دست آمد تا خودشان را بهتر بسازند، مهندسی نظامی، بیمارستان صحراییسازی، مراکز درمانی و روانی تأسیس و همه اینها را سازماندهی میکردند؛ ایشان بهکمک ایران توانستند ایده، ساختار و مکانیزم بنا کنند، به همین دلیل در سیل آققلا گفتند شاید برای رساندن امکانات از پایتخت سخت باشد، به همین دلیل گفتند از بصره تا خوزستان فاصلهای نیست، وقتی کنار هم قرار میگرفت میگفتند شاید سخت باشد که از پایتخت ابزارآلات را منتقل کنند، بنابراین سیل آققلا مرکز وحدت بود، پدرم اعتقاد داشتند که در سیل آققلا میخواهند به ایران بگویند که "شما با وجود اینکه سیلزده هستید، اما تنها نیستید." |