پرش به محتوا

حسین نوری: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۷ مهٔ ۲۰۲۲
جز
جایگزینی متن - 'کتاب ها' به 'کتاب‌ها'
جز (جایگزینی متن - 'می رسید' به 'می‌رسید')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'کتاب ها' به 'کتاب‌ها')
خط ۶۱: خط ۶۱:
[[شیخ آقا بزرگ طهرانی (ره)]] در نگارش زندگی نامه استادش محدث نوری در «طبقات» در مورد برنامه ریزی دقیق وی در امور علمی و معنوی چنین نقل می‌کند:
[[شیخ آقا بزرگ طهرانی (ره)]] در نگارش زندگی نامه استادش محدث نوری در «طبقات» در مورد برنامه ریزی دقیق وی در امور علمی و معنوی چنین نقل می‌کند:


«ایشان دائماً ملتزم به وظائف شرعی خود بود و هر ساعتی از روزش را به کار خاصی اختصاص می داد. چنان چه هر روز بعد از [[نماز]] عصر تا نزدیک غروب به کتابت مشغول می شد و پس از نماز عشاء تا وقت خواب را نیز به مطالعه اختصاص می داد. دو ساعت قبل از فجر بر می خاست و یک ساعت قبل از فجر به حرم مطهر مشرف می شد و در زمستان و تابستان پشت «باب القبله» مشغول به خواندن [[نافله شب]] می گشت تا این که درب حرم گشوده می گشت و ایشان همواره نخستین فردی بود که در آن هنگام وارد حرم می شد... کمی قبل از طلوع خورشید به خانه بر می گشت و مستقیم به کتابخانه‌ی بزرگش که شامل هزاران کتاب نفیس و آثار نادر یا منحصر به فرد بود، رفته و .... تا کمی قبل از زوال مشغول به کار کتابت بود... امّا برنامه ریزی روزهای جمعه او متفاوت بود. بدین گونه که بعد از بازگشت از حرم شریف به مطالعه کتاب های مقتل پرداخته، سپس به مجلس عمومی ای که برای ذکر [[اهل بیت (ع)]] ترتیب داده بود می‌رفت و به ذکر مصیبت می پرداخت. پس از پایان یافتن مجلس مشغول وظایف خاص روز جمعه و نوافل می گشت و بعد از نماز عصر هم به حرم مطهر مشرف می شد و مشغول به دعاهای مأثور می گشت تا غروب آفتاب». <ref> طهرانی، شیخ آغا بزرگ، همان، ص 547</ref>
«ایشان دائماً ملتزم به وظائف شرعی خود بود و هر ساعتی از روزش را به کار خاصی اختصاص می داد. چنان چه هر روز بعد از [[نماز]] عصر تا نزدیک غروب به کتابت مشغول می شد و پس از نماز عشاء تا وقت خواب را نیز به مطالعه اختصاص می داد. دو ساعت قبل از فجر بر می خاست و یک ساعت قبل از فجر به حرم مطهر مشرف می شد و در زمستان و تابستان پشت «باب القبله» مشغول به خواندن [[نافله شب]] می گشت تا این که درب حرم گشوده می گشت و ایشان همواره نخستین فردی بود که در آن هنگام وارد حرم می شد... کمی قبل از طلوع خورشید به خانه بر می گشت و مستقیم به کتابخانه‌ی بزرگش که شامل هزاران کتاب نفیس و آثار نادر یا منحصر به فرد بود، رفته و .... تا کمی قبل از زوال مشغول به کار کتابت بود... امّا برنامه ریزی روزهای جمعه او متفاوت بود. بدین گونه که بعد از بازگشت از حرم شریف به مطالعه کتاب‌های مقتل پرداخته، سپس به مجلس عمومی ای که برای ذکر [[اهل بیت (ع)]] ترتیب داده بود می‌رفت و به ذکر مصیبت می پرداخت. پس از پایان یافتن مجلس مشغول وظایف خاص روز جمعه و نوافل می گشت و بعد از نماز عصر هم به حرم مطهر مشرف می شد و مشغول به دعاهای مأثور می گشت تا غروب آفتاب». <ref> طهرانی، شیخ آغا بزرگ، همان، ص 547</ref>


از این عبارات نظم و ثبات مرحوم محدث نوری در امر علم و دین اثبات می‌شود.
از این عبارات نظم و ثبات مرحوم محدث نوری در امر علم و دین اثبات می‌شود.
خط ۱۰۳: خط ۱۰۳:
مهم‌ترین و با ارزش ترین اثر محدث نوری «مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل» است. که در استدراک «وسائل الشیعة» شیخ حرّ عاملی (1104ق) به رشته‌ی تحریر در آوده است. <ref>طهرانی، شیخ آغا بزرگ، طبقات، همان، ص 552</ref> «مستدرک» به طور کلی به کتابی گفته می‌شود که به عنوان متمم کتابی دیگر و با همان شروط احادیثی را که درکتاب سلف فوت شده، گردآوری نماید. محدث نوری در «مستدرک الوسائل» تلاش کرده تا احادیثی را که شیخ حرّ عاملی در «وسائل» نیاورده امّا با مبنای حدیثی وی موافق بوده است، جمع آوری نماید. <ref> فلاح زاده، سیدحسین، «روش حدیثی محدث نوری»، حدیث اندیشه، ش 5، ص 79</ref> وی در مقدمه‌ی این کتاب می‌نویسد:
مهم‌ترین و با ارزش ترین اثر محدث نوری «مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل» است. که در استدراک «وسائل الشیعة» شیخ حرّ عاملی (1104ق) به رشته‌ی تحریر در آوده است. <ref>طهرانی، شیخ آغا بزرگ، طبقات، همان، ص 552</ref> «مستدرک» به طور کلی به کتابی گفته می‌شود که به عنوان متمم کتابی دیگر و با همان شروط احادیثی را که درکتاب سلف فوت شده، گردآوری نماید. محدث نوری در «مستدرک الوسائل» تلاش کرده تا احادیثی را که شیخ حرّ عاملی در «وسائل» نیاورده امّا با مبنای حدیثی وی موافق بوده است، جمع آوری نماید. <ref> فلاح زاده، سیدحسین، «روش حدیثی محدث نوری»، حدیث اندیشه، ش 5، ص 79</ref> وی در مقدمه‌ی این کتاب می‌نویسد:


«ما به تعداد زیادی از اخبار دست یافتیم که در کتاب «وسائل» نیست آنها چند نوع هستند: 1ـ آنچه در کتب قدیمی یافتیم که به دست او (شیخ حرّ عاملی) نرسیده است. 2ـ در کتاب هایی هستند که شیخ حرّ عاملی مؤلفان آن کتاب ها را نمی‎‌شناخت، پس از آنها اعراض کرد و ما در فوائد خاتمه اسامی این کتب و مؤلفین آنها و هم چنین سبب اعتماد خود به آنها را ذکر خواهیم کرد. 3ـ آنچه که درکتابهای نزد او موجود بوده ولی او آنها را نیاورده و به خاطر غفلت یا عدم اطلاع». <ref> نوری، میرزاحسین، مستدرک الوسائل، مؤسسه آل البیت، بیروت، 1408، ص 60 مقدمه</ref>
«ما به تعداد زیادی از اخبار دست یافتیم که در کتاب «وسائل» نیست آنها چند نوع هستند: 1ـ آنچه در کتب قدیمی یافتیم که به دست او (شیخ حرّ عاملی) نرسیده است. 2ـ در کتاب‌هایی هستند که شیخ حرّ عاملی مؤلفان آن کتاب‌ها را نمی‎‌شناخت، پس از آنها اعراض کرد و ما در فوائد خاتمه اسامی این کتب و مؤلفین آنها و هم چنین سبب اعتماد خود به آنها را ذکر خواهیم کرد. 3ـ آنچه که درکتابهای نزد او موجود بوده ولی او آنها را نیاورده و به خاطر غفلت یا عدم اطلاع». <ref> نوری، میرزاحسین، مستدرک الوسائل، مؤسسه آل البیت، بیروت، 1408، ص 60 مقدمه</ref>
حجم این کتاب تقریباً به اندازه‌ی حجم وسائل الشیعه است که شامل 23 هزار حدیث می باشد و طبق ترتیب کتاب «وسائل» گردآوری شده است. هم چنین دارای خاتمه ای ارزشمند است. شیخ آغا بزرگ طهرانی در مورد ارزش این کتاب نزد علمای بزرگ چنین می‌نویسد:
حجم این کتاب تقریباً به اندازه‌ی حجم وسائل الشیعه است که شامل 23 هزار حدیث می باشد و طبق ترتیب کتاب «وسائل» گردآوری شده است. هم چنین دارای خاتمه ای ارزشمند است. شیخ آغا بزرگ طهرانی در مورد ارزش این کتاب نزد علمای بزرگ چنین می‌نویسد:


خط ۱۴۶: خط ۱۴۶:
6ـ فصل الخطاب فی تحریف الکتاب
6ـ فصل الخطاب فی تحریف الکتاب


محدث نوری در این کتاب عدم تحریف [[قرآن کریم]] به زیاده و نقصان و تغییر و تبدیل ـ آن گونه که در کتاب های آسمانی پیشین رخ داده است ـ را ثابت کرده امّا در عین حال معتقد بوده که گردآورندگان قرآن کریم در زمان [[عثمان]] در غیر از آیات الاحکام دچار تنفیص در برخی آیات شدند که البته ما عین آیات کم شده را نمی دانیم.
محدث نوری در این کتاب عدم تحریف [[قرآن کریم]] به زیاده و نقصان و تغییر و تبدیل ـ آن گونه که در کتاب‌های آسمانی پیشین رخ داده است ـ را ثابت کرده امّا در عین حال معتقد بوده که گردآورندگان قرآن کریم در زمان [[عثمان]] در غیر از آیات الاحکام دچار تنفیص در برخی آیات شدند که البته ما عین آیات کم شده را نمی دانیم.


البته بسیاری از علمای شیعه با این دیدگاه به مخالفت برخاستند و معتقد بودند که هیچ کم و زیادی در جمع آوری قرآن کریم رخ نداده است. نخستین کتابی که در ردّ «فصل الخطاب» تألیف شد، کتاب «کشف الارتیاب عن تحریف الکتاب» بود که توسط شیخ محمود طهرانی (ره) نگاشته شد. زمانی که محدث نوری از محتوای این کتاب آگاه شد، کتابی به زبان فارسی در جواب به شبهات «کشف الإرتیاب» نگاشت و نام آن را «الردّ علی کشف الإرتیاب» نهاد. و او همواره می‌گفت: راضی نیستم از کسی که «فصل الخطاب» را مطالعه کند امّا این رساله را رها نماید. چرا که وی در ابتدای این رساله که در پاسخ بر کشف الإرتیاب تألیف کرده بود، اظهار داشته که در لفظ «تحریف» مغالطه شده است و منظور من از «تحریف» تغییر و تبدیل نبوده بلکه تنها مرادم، انداختن بعضی از آیات در کتاب نازل شده بوده است و گرنه قرآنی که الآن نزد همگان موجود است با قرآنی که در عصر عثمان جمع آوری شد، هیچ زیاده و نقصانی شامل حالش نشده است. وی می‌گفت شایسته بود نام کتابم را «فصل الخطاب فی عدم تحریف الکتاب» می نهادم. و آن چه که مردم از این کتاب برداشت کرده‌اند، هرگز منظور من نبوده است. <ref> طهرانی، شیخ آغا بزرگ، الذریعة، همان، ج 16، صص 231 ـ 232</ref>
البته بسیاری از علمای شیعه با این دیدگاه به مخالفت برخاستند و معتقد بودند که هیچ کم و زیادی در جمع آوری قرآن کریم رخ نداده است. نخستین کتابی که در ردّ «فصل الخطاب» تألیف شد، کتاب «کشف الارتیاب عن تحریف الکتاب» بود که توسط شیخ محمود طهرانی (ره) نگاشته شد. زمانی که محدث نوری از محتوای این کتاب آگاه شد، کتابی به زبان فارسی در جواب به شبهات «کشف الإرتیاب» نگاشت و نام آن را «الردّ علی کشف الإرتیاب» نهاد. و او همواره می‌گفت: راضی نیستم از کسی که «فصل الخطاب» را مطالعه کند امّا این رساله را رها نماید. چرا که وی در ابتدای این رساله که در پاسخ بر کشف الإرتیاب تألیف کرده بود، اظهار داشته که در لفظ «تحریف» مغالطه شده است و منظور من از «تحریف» تغییر و تبدیل نبوده بلکه تنها مرادم، انداختن بعضی از آیات در کتاب نازل شده بوده است و گرنه قرآنی که الآن نزد همگان موجود است با قرآنی که در عصر عثمان جمع آوری شد، هیچ زیاده و نقصانی شامل حالش نشده است. وی می‌گفت شایسته بود نام کتابم را «فصل الخطاب فی عدم تحریف الکتاب» می نهادم. و آن چه که مردم از این کتاب برداشت کرده‌اند، هرگز منظور من نبوده است. <ref> طهرانی، شیخ آغا بزرگ، الذریعة، همان، ج 16، صص 231 ـ 232</ref>


کتاب های زیادی در ردّ کتاب محدث نوری یعنی «فصل الخطاب» نوشته شد و تقریباً تمام عالمان شیعی با این نظریه مخالفت کردند. اما به هر حال شد آن چه نباید می شد،‌ صورت گرفت و مغرضین با استفاده از این کتاب شبهات زیادی را مورد توجه مکتب تشیع نمودند و این امر باعث شد بسیاری از اهل سنت تصور کنند که شیعه قائل به تحریف قرآن است و قرآنی جدا از قرآن آنان دارد.
کتاب‌های زیادی در ردّ کتاب محدث نوری یعنی «فصل الخطاب» نوشته شد و تقریباً تمام عالمان شیعی با این نظریه مخالفت کردند. اما به هر حال شد آن چه نباید می شد،‌ صورت گرفت و مغرضین با استفاده از این کتاب شبهات زیادی را مورد توجه مکتب تشیع نمودند و این امر باعث شد بسیاری از اهل سنت تصور کنند که شیعه قائل به تحریف قرآن است و قرآنی جدا از قرآن آنان دارد.


7ـ سایر تألیفات
7ـ سایر تألیفات
خط ۲۰۴: خط ۲۰۴:
24ـ مستدرک فرار البحار (که البته کامل نشده است).
24ـ مستدرک فرار البحار (که البته کامل نشده است).


25ـ مرسله الدرّ المنظوم و برخی رساله ها و کتاب های دیگر. <ref>قمی، شیخ عباس، همان، ص 262</ref>
25ـ مرسله الدرّ المنظوم و برخی رساله ها و کتاب‌های دیگر. <ref>قمی، شیخ عباس، همان، ص 262</ref>


=پانویس=
=پانویس=
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۷۷۵

ویرایش