۸۷٬۸۸۶
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'می گذارد' به 'میگذارد') |
جز (جایگزینی متن - 'دیدگاهها' به 'دیدگاهها') |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
=اختلاف در تفاسیر= | =اختلاف در تفاسیر= | ||
با نگاهی به تفاسیری که درباره قرآن یا حتی برخی از دیوان اشعار شعرای نامدار چون مولوی و حافظ نگاشته شده، این حقیقت را درمی یابیم که تفسیرهایی که از این سخنان شده یکسان نیستند و مفسران این متون برداشتهای مختلفی عرضه کردهاند. ماکه آنها را میخوانیم نیز با برخی از تفسیرها موافق و با برخی از تفسیرها مخالف میشویم. منشا این اختلاف چیست و چه عاملی موجب آن شده که تفسیرهای مختلفی عرضه شود و هر روز که میگذرد بر حجم این تفسیرها افزوده میشود و | با نگاهی به تفاسیری که درباره قرآن یا حتی برخی از دیوان اشعار شعرای نامدار چون مولوی و حافظ نگاشته شده، این حقیقت را درمی یابیم که تفسیرهایی که از این سخنان شده یکسان نیستند و مفسران این متون برداشتهای مختلفی عرضه کردهاند. ماکه آنها را میخوانیم نیز با برخی از تفسیرها موافق و با برخی از تفسیرها مخالف میشویم. منشا این اختلاف چیست و چه عاملی موجب آن شده که تفسیرهای مختلفی عرضه شود و هر روز که میگذرد بر حجم این تفسیرها افزوده میشود و دیدگاههای جدیدتری عرضه میگردد. آیا ریشه اختلافها در متن است یا مفسر متن یا هر دوی آنها؟ در این باره نظریات مختلفی مطرح شده و درباره معناداری متن و نیت مؤلف و زبان گوینده بحثهای فراوانی شده است؛ اما بدون شک اگر متنی برداشتهای گوناگون بپذیرد، مفسر متن در این گوناگونی بی نقش نیست. | ||
==منشأ اختلاف در تفاسیر== | ==منشأ اختلاف در تفاسیر== | ||
برخی خواستهاند، مساله را ساده جلوه دهندو ریشه این اختلاف را مربوط به هواهای نفسانی و علیل بودن ذهن و مریض بودن دل مربوط کنند؛ اما این عامل پیدایش تمام تفسیرهای مختلف نمیتواند باشد؛ زیرا بسیاری از آنها از سر آگاهی و عناد و مرض نیست. به عنوان نمونه اگر مقایسهای میان تفاسیر شیخ طوسی (تبیان)، طبرسی (مجمع البیان)، فیض کاشانی (صافی)، ملا صدرای شیرازی (تفسیر القرآن الکریم)، علامه طباطبایی (المیزان) و سید محمدحسین فضل الله (من وحی القرآن) انجام گیرد، میبینیم | برخی خواستهاند، مساله را ساده جلوه دهندو ریشه این اختلاف را مربوط به هواهای نفسانی و علیل بودن ذهن و مریض بودن دل مربوط کنند؛ اما این عامل پیدایش تمام تفسیرهای مختلف نمیتواند باشد؛ زیرا بسیاری از آنها از سر آگاهی و عناد و مرض نیست. به عنوان نمونه اگر مقایسهای میان تفاسیر شیخ طوسی (تبیان)، طبرسی (مجمع البیان)، فیض کاشانی (صافی)، ملا صدرای شیرازی (تفسیر القرآن الکریم)، علامه طباطبایی (المیزان) و سید محمدحسین فضل الله (من وحی القرآن) انجام گیرد، میبینیم دیدگاههای مختلفی در تفسیر عرضه کردهاند؛ در حالی که همگی شیعه هستند، از منبع حدیث اهل بیت (علیهمالسّلام) استفاده کردهاند، قواعد و اصول را رعایت کردهاند و هوای نفسانی و مرض و غرض نداشتهاند. | ||
بنابراین همه اختلافات تفسیری ناشی از هواهای نفسانی یا اختلافات مذهبی نبوده است و حتی نمیتوان گفت: طبیعت متن چنین بوده که موجب اختلاف و تشتت آرا شده است؛ زیرا اصولا در صورتی میتوانیم این فهمهای متفاوت را در شخصیت مفسردخیل ندانیم که چند مساله در نظر ما حل شده باشد: | بنابراین همه اختلافات تفسیری ناشی از هواهای نفسانی یا اختلافات مذهبی نبوده است و حتی نمیتوان گفت: طبیعت متن چنین بوده که موجب اختلاف و تشتت آرا شده است؛ زیرا اصولا در صورتی میتوانیم این فهمهای متفاوت را در شخصیت مفسردخیل ندانیم که چند مساله در نظر ما حل شده باشد: | ||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
==نظر شهید مطهری== | ==نظر شهید مطهری== | ||
از این صریح تر در تبیین نقش شخصیت مفسر در تفسیر، کلام شهید مطهری در باب فقه است. گرچه کلام ایشان درباره تفسیر نیست، اما به طور غیرمستقیم به آن مرتبط است; چون فقیه با استنباط احکام از متون قرآن و حدیث در حقیقت به نوعی تفسیر دست میزند. ایشان مینویسد: «اگر کسی فتوای فقها را با یکدیگر مقایسه کند و ضمنا به احوال شخصیت و طرز تفکر آنها در مسائل زندگی توجه کند، میبیند که چگونه سوابق ذهنی یک فقیه و اطلاعات او از دنیای خارج در فتواهایش تأثیر داشته؛ به طوری که فتوای عرب بوی عرب میدهد و فتوای عجم بوی عجم. فتوای دهاتی بوی دهاتی وفتوای شهری بوی شهری». <ref>مطهری، مرتضی، مقاله اصل اجتهاد در اسلام، مجله حوزه، سال اول، شماره چهارم، ص۶۱.</ref> | از این صریح تر در تبیین نقش شخصیت مفسر در تفسیر، کلام شهید مطهری در باب فقه است. گرچه کلام ایشان درباره تفسیر نیست، اما به طور غیرمستقیم به آن مرتبط است; چون فقیه با استنباط احکام از متون قرآن و حدیث در حقیقت به نوعی تفسیر دست میزند. ایشان مینویسد: «اگر کسی فتوای فقها را با یکدیگر مقایسه کند و ضمنا به احوال شخصیت و طرز تفکر آنها در مسائل زندگی توجه کند، میبیند که چگونه سوابق ذهنی یک فقیه و اطلاعات او از دنیای خارج در فتواهایش تأثیر داشته؛ به طوری که فتوای عرب بوی عرب میدهد و فتوای عجم بوی عجم. فتوای دهاتی بوی دهاتی وفتوای شهری بوی شهری». <ref>مطهری، مرتضی، مقاله اصل اجتهاد در اسلام، مجله حوزه، سال اول، شماره چهارم، ص۶۱.</ref> | ||
اینها نمونههایی از | اینها نمونههایی از دیدگاههای متفکران مسلمان در زمینه نقش شخصیت مفسر درتفسیر بود و در این باره استقصا نشده است وگرنه شواهد بسیاری را میتوان به دست آورد که علمای اسلامی به اهمیت ذهن و نقش مفسر توجه داشته و معلومات و باورهای او را در برداشتهای تفسیری دخیل میدانستهاند و حتی تأثیر آنها را گریزناپذیر و غیرقابل اجتناب شمردهاند، البته تمام عوامل روان شناختی و تاریخی و جغرافیایی علت تامه برداشتهای تفسیری نیست؛ اما نباید نقش عوامل یاد شده را نادیده گرفت. به دلیل تاثیر این عوامل تفسیرهای متون دینی قابل تحول و تکامل هستند؛ بعلاوه بشری و غیرمقدس به شمار میروند؛ لذا انتساب دادن این تفسیرها به شریعت و دین از سر ناآگاهی از عوامل پدیدآورنده آنهاست. | ||
=عوامل گرایش مفسر به تفسیری خاص= | =عوامل گرایش مفسر به تفسیری خاص= |