پرش به محتوا

عبدالله صولی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۶: خط ۲۶:
|}
|}
</div>
</div>
حاج '''عبدالله حسین حسن الصولی''' از نسل اول [[اخوان‌المسلمین]] و یکی از مهمترین نمادهای [[اخوان المسلمین|اخوان]] اسماعیلیه است. وی در تاریخ 1/4/1911 میلادی در استان اسماعیلیه به دنیا آمد و در خانه‌ای با ایمان و تقوا و پرهیزگاری و درستی پرورش یافت. پدرش از نامداران اسماعیلی و یکی از پنج نفری است که [[اخوان‌المسلمین]] را بنیان نهادند.
حاج '''عبدالله حسین حسن الصولی''' از نسل اول [[اخوان‌المسلمین]] و یکی از مهمترین نمادهای [[اخوان المسلمین|اخوان]] اسماعیلیه است. وی در تاریخ 1/4/1911 میلادی در استان اسماعیلیه به دنیا آمد و در خانه‌ای با ایمان و تقوا و پرهیزگاری و درستی پرورش یافت. پدرش از نامداران اسماعیلی و یکی از پنج نفری است که [[اخوان‌المسلمین]] را بنیان نهادند.[[حسن البناء]] داماد آنها بود که از ابتدای تشکیل اخوان پدر عبدالله با آنان فعالیت داشت.<br>
البنا.پس داماد امام البناء رحمه الله. از ابتدای تشکیل اخوان پدر رحمه الله، آنان را به امام البناء معرفی کرد، زیرا ایشان در تمام حرکات وکالت در مساجد و قهوه خانه ها به امام بسیار محبت و وفادار بودند و آن هم حدود سال 1926 1927م. بلکه پدرش همانطور که در بالا ذکر شد یکی از پنج کارگری بود که با امام این گروه مخلص و مبارک اخوان المسلمین را تأسیس کرد، یعنی خانه هسته ای بود که این گروه از آن راه اندازی شد و بر این اساس کل خانه، همسر و فرزندان به گروه پیوستند. و آنها همیشه این افتخار را داشتند که تا جایی که می توانستند رهبری گروه را بر عهده بگیرند، از جمله اینکه پدرش اولین کسی بود که پول خود را برای تأسیس مسجد و خانه ای برای اخوان المسلمین اهدا کرد. از این رو حاج عبدالله الصولی از زمانی که اندیشه بود زندگی کرد و پس از آن سالیان دراز زندگی با پایداری آن را واقعیتی زیبا دید و وقتی علت تداوم آن را پرسیدند با قاطعیت پاسخ داد که اخلاص است.
 
= همکاری خانواده با اخوان =
پدرش یکی از پنج نفری بود که با [[حسن البناء]] ارتباط نزدیک داشت و به کمک این گروه پنج نفره مخلص و مبارک [[اخوان‌المسلمین]] را تأسیس کرد، یعنی خانه هسته‌ای بود که این گروه از آن راه اندازی کردند و بر این اساس کل اعضای خانه، همسر و فرزندان به این گروه پیوستند. و آنها همیشه این افتخار را داشتند که تا جایی که می‌توانستند رهبری گروه را بر عهده بگیرند، از جمله اینکه پدرش اولین کسی بود که پول خود را برای تأسیس مسجد و خانه‌ای برای [[اخوان‌المسلمین]] اهدا کرد.  


= برخی از مواضع ایشان با امام البناء =  
= برخی از مواضع ایشان با امام البناء =  
حاج عبدالله الصولی مانند پدرش بود، امام البناء را بسیار دوست می داشت، به او احترام می گذاشت، نصایح او را می پذیرفت و در همه زمان ها و بحران ها با او همراهی می کرد. از مواضع ایشان با امام البناء اشاره می کنیم:  
حاج '''عبدالله صولی''' مانند پدرش بود، امام البناء را بسیار دوست می داشت، به او احترام می گذاشت، نصایح او را می پذیرفت و در همه زمان ها و بحران ها با او همراهی می کرد. از مواضع ایشان با امام البناء اشاره می کنیم:  
عبدالله الصولی تصمیم به ثبت نام در دانشگاه آمریکایی گرفته بود و برای آن آزمون زبان انگلیسی داده بود و این امتحان را پس داده بود و اوراق و کیف خود را برای سفر به قاهره آماده کرده بود تا شروع کند. در حال تحصیل، اما پدر به این موضوع اعتراض کرد و به او گفت که شیخ حسن البنا با پیوستن به دانشگاه آمریکایی موافق نیست. حاج عبدالله در این باره می فرماید: «شیخ حسن البنا نزد من آمد و در این مورد با من صحبت کرد و مرا متقاعد کرد که نپیوندم و در واقع با اعتقاد و مهربانی از پیوستن منصرف شدم».  
عبدالله الصولی تصمیم به ثبت نام در دانشگاه آمریکایی گرفته بود و برای آن آزمون زبان انگلیسی داده بود و این امتحان را پس داده بود و اوراق و کیف خود را برای سفر به قاهره آماده کرده بود تا شروع کند. در حال تحصیل، اما پدر به این موضوع اعتراض کرد و به او گفت که شیخ حسن البنا با پیوستن به دانشگاه آمریکایی موافق نیست. حاج عبدالله در این باره می فرماید: «شیخ حسن البنا نزد من آمد و در این مورد با من صحبت کرد و مرا متقاعد کرد که نپیوندم و در واقع با اعتقاد و مهربانی از پیوستن منصرف شدم».  
و چون داماد امام بود، پس از تصمیم انتقال خودسرانه امام در قنا، آوردن پسرانش از قاهره به اسماعیلیه را به او سپرد. امام البناء در این باره در نامه ای به پدرش می فرماید: عبدالله افندی الصولی برای بردن بچه ها نزد اسماعیلیان به قاهره آمده بود و در این باره از اسماعیلیان برای من نامه نوشت.  
و چون داماد امام بود، پس از تصمیم انتقال خودسرانه امام در قنا، آوردن پسرانش از قاهره به اسماعیلیه را به او سپرد. امام البناء در این باره در نامه ای به پدرش می فرماید: عبدالله افندی الصولی برای بردن بچه ها نزد اسماعیلیان به قاهره آمده بود و در این باره از اسماعیلیان برای من نامه نوشت.