عز بن عبدالسلام: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'می توان' به 'می‌توان'
جز (جایگزینی متن - 'می گویند' به 'می‌گویند')
جز (جایگزینی متن - 'می توان' به 'می‌توان')
خط ۱۶۱: خط ۱۶۱:
زمانی که عز بن عبدالسلام در سال 657 هجری قمری پس از سقوط بغداد در مصر بود، تاتارها به سمت شام پیشروی کردند.
زمانی که عز بن عبدالسلام در سال 657 هجری قمری پس از سقوط بغداد در مصر بود، تاتارها به سمت شام پیشروی کردند.


و به چند شهر آن روی آوردند، تا راه مصر را ادامه دهند، و جوانی بر تخت مصر بود و پادشاه حلب، النصیر یوسف را فرستاد، برای جنگ با تاتارها کمک خواست، مشکل مطرح شد. در تصرف هلاکو بر کشور و اینکه بیت المال بی پول است و سلطان جوان است، ابن تغری بردی گفت: در حدیث تفصیل کردند، پس تکیه بر آنچه ابن عبدالسلام گفته بود بود. شاهزادگان، قضات و علما ساکت ماندند و هیچ کس جرأت اعتراض نکرد. فتوای عزل سلطان جوان و جواز نصب پادشاهی قوی به جای او که قطوز باشد سپس در امر مالیات و دفاع از مردم و روشن ساختن حق به او نصیحت کرد و فرمود: «اگر دشمن. به سرزمین های اسلام هجوم آورد، دنیا باید با آن ها بجنگد و جایز است آنچه را که می توانید در جهاد خود به کار ببرید، از مردم بگیرید، مشروط بر اینکه چیزی در خزانه اسلحه و زین های طلا و نقره و شنل های براق و ریخته شده باقی نماند. شمشیر، نقره و غیره و اینکه پول خود را از پول بفروشید. خصوصیات طلا و ماشین های قیمتی و هر سربازی محدود به سلاح و وسیله نقلیه خود است و آنها و مردم عادی برابرند و در مورد گرفتن پول از مردم عادی با پسماندهای در دست سربازان از پول و ماشین های لوکس.، نه."
و به چند شهر آن روی آوردند، تا راه مصر را ادامه دهند، و جوانی بر تخت مصر بود و پادشاه حلب، النصیر یوسف را فرستاد، برای جنگ با تاتارها کمک خواست، مشکل مطرح شد. در تصرف هلاکو بر کشور و اینکه بیت المال بی پول است و سلطان جوان است، ابن تغری بردی گفت: در حدیث تفصیل کردند، پس تکیه بر آنچه ابن عبدالسلام گفته بود بود. شاهزادگان، قضات و علما ساکت ماندند و هیچ کس جرأت اعتراض نکرد. فتوای عزل سلطان جوان و جواز نصب پادشاهی قوی به جای او که قطوز باشد سپس در امر مالیات و دفاع از مردم و روشن ساختن حق به او نصیحت کرد و فرمود: «اگر دشمن. به سرزمین های اسلام هجوم آورد، دنیا باید با آن ها بجنگد و جایز است آنچه را که می‌توانید در جهاد خود به کار ببرید، از مردم بگیرید، مشروط بر اینکه چیزی در خزانه اسلحه و زین های طلا و نقره و شنل های براق و ریخته شده باقی نماند. شمشیر، نقره و غیره و اینکه پول خود را از پول بفروشید. خصوصیات طلا و ماشین های قیمتی و هر سربازی محدود به سلاح و وسیله نقلیه خود است و آنها و مردم عادی برابرند و در مورد گرفتن پول از مردم عادی با پسماندهای در دست سربازان از پول و ماشین های لوکس.، نه."


=بیعت با الظاهر بایبارس=
=بیعت با الظاهر بایبارس=
خط ۲۳۱: خط ۲۳۱:
سلطان عادل ایوب العز بن عبدالسلام را به نواحی مصر (فسطاط) و مصر علیا منصوب کرد و قاضی سنجری نواحی قاهره و مصر سفلی را حفظ کرد، زیرا اداره قضایی هر یک از این چهار منطقه مستقل است. پس سلطان آن را بین دو تقسیم کرد و عز بن عبدالسلام در کتب تراجم و تاریخ قاضی القضات شناخته شد. عز بن عبدالسلام جسارت داشت و بدون ترس از ظلم و ستم قدرتمند یا مستبد، حکم را حتی اگر بر سلطان و شاهزادگان باشد، اعلام می‌کرد و در مواقع لزوم حکم قانونی را نشان می‌داد. اجرا، پس نویسنده ابوالحسین یحیی بن عبدالعزیز جزر او را خلیفه عمر بن عبدالعزیز توصیف کرده است و در آن می گوید:
سلطان عادل ایوب العز بن عبدالسلام را به نواحی مصر (فسطاط) و مصر علیا منصوب کرد و قاضی سنجری نواحی قاهره و مصر سفلی را حفظ کرد، زیرا اداره قضایی هر یک از این چهار منطقه مستقل است. پس سلطان آن را بین دو تقسیم کرد و عز بن عبدالسلام در کتب تراجم و تاریخ قاضی القضات شناخته شد. عز بن عبدالسلام جسارت داشت و بدون ترس از ظلم و ستم قدرتمند یا مستبد، حکم را حتی اگر بر سلطان و شاهزادگان باشد، اعلام می‌کرد و در مواقع لزوم حکم قانونی را نشان می‌داد. اجرا، پس نویسنده ابوالحسین یحیی بن عبدالعزیز جزر او را خلیفه عمر بن عبدالعزیز توصیف کرده است و در آن می گوید:


عبدالعزیز با قدرت قدم برداشت، راهی که تنها ابن عبدالعزیز می توانست آن را طی کند.
عبدالعزیز با قدرت قدم برداشت، راهی که تنها ابن عبدالعزیز می‌توانست آن را طی کند.
حکم او عادلانه و واسطه و جامع و موجز است
حکم او عادلانه و واسطه و جامع و موجز است
العز در تشریح هدف و هدف از وجود قوه قضائیه و انتصاب قضات گفت:
العز در تشریح هدف و هدف از وجود قوه قضائیه و انتصاب قضات گفت:
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۹۴۴

ویرایش