۸۷٬۷۷۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
<noinclude> | <noinclude> | ||
<div class="wikiInfo">[[پرونده:عبدالله صولی.jpg|جایگزین=عبدالله صولی|بندانگشتی|عبدالله صولی]] | <div class="wikiInfo">[[پرونده:عبدالله صولی.jpg|جایگزین=عبدالله صولی|بندانگشتی|عبدالله صولی]] | ||
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |نام | {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |نام | ||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
=همکاری خانواده با اخوان= | =همکاری خانواده با اخوان= | ||
پدرش یکی از پنج نفری بود که با [[حسن البنا]] ارتباط نزدیک داشت و به کمک این گروه پنج نفره مخلص و مبارک [[اخوانالمسلمین]] را تأسیس کرد، یعنی خانه هستهای بود که این گروه از آن راه اندازی کردند و بر این اساس کل اعضای خانه، همسر و فرزندان به این گروه پیوستند | پدرش یکی از پنج نفری بود که با [[حسن البنا]] ارتباط نزدیک داشت و به کمک این گروه پنج نفره مخلص و مبارک [[اخوانالمسلمین]] را تأسیس کرد، یعنی خانه هستهای بود که این گروه از آن راه اندازی کردند و بر این اساس کل اعضای خانه، همسر و فرزندان به این گروه پیوستند و آنها همیشه این افتخار را داشتند که تا جایی که میتوانستند رهبری گروه را بر عهده بگیرند، از جمله اینکه پدرش اولین کسی بود که پول خود را برای تأسیس مسجد و خانهای برای [[اخوانالمسلمین]] اهدا کرد. <br> | ||
=برخی از مواضع ایشان با امام البنا= | =برخی از مواضع ایشان با امام البنا= | ||
حاج '''عبدالله صولی''' مانند پدرش بود، [[حسن البنا]] را بسیار دوست میداشت، به او احترام میگذاشت، نصایح او را میپذیرفت و در همه زمانها و بحرانها با او همراهی میکرد. از مواضع ایشان با امام البنا اشاره | حاج '''عبدالله صولی''' مانند پدرش بود، [[حسن البنا]] را بسیار دوست میداشت، به او احترام میگذاشت، نصایح او را میپذیرفت و در همه زمانها و بحرانها با او همراهی میکرد. از مواضع ایشان با امام البنا اشاره میکنیم: | ||
'''عبدالله صولی''' تصمیم به ثبتنام در دانشگاه آمریکایی گرفته بود و برای آن، آزمون زبان انگلیسی داده بود و این امتحان را پشتسر گذاشته بود داده بود و اوراق و کیف خود را برای سفر به [[قاهره]] آماده کرده بود تا حال تحصیل را درآنجا شروع کند. اما پدر به این موضوع اعتراض کرد و به او گفت که شیخ [[حسن البنا]] با پیوستن به دانشگاه آمریکایی موافق نیست. حاج عبدالله در این باره میگوید: «شیخ حسن البنا نزد من آمد و در این مورد با من صحبت کرد و مرا متقاعد کرد که نپیوندم و در واقع با اعتقاد و مهربانی از پیوستن منصرف شدم». | '''عبدالله صولی''' تصمیم به ثبتنام در دانشگاه آمریکایی گرفته بود و برای آن، آزمون زبان انگلیسی داده بود و این امتحان را پشتسر گذاشته بود داده بود و اوراق و کیف خود را برای سفر به [[قاهره]] آماده کرده بود تا حال تحصیل را درآنجا شروع کند. اما پدر به این موضوع اعتراض کرد و به او گفت که شیخ [[حسن البنا]] با پیوستن به دانشگاه آمریکایی موافق نیست. حاج عبدالله در این باره میگوید: «شیخ حسن البنا نزد من آمد و در این مورد با من صحبت کرد و مرا متقاعد کرد که نپیوندم و در واقع با اعتقاد و مهربانی از پیوستن منصرف شدم». | ||
و چون داماد [[حسن البنا]] بود، پس از حضور شیخ در قنا، آوردن پسرانش از قاهره به اسماعیلیه را به عبدالله سپرد. امام البناء در این باره در نامهای به پدرش مینوسید: عبدالله افندی صولی برای بردن بچهها به اسماعیلیه به قاهره آمده بود... . | و چون داماد [[حسن البنا]] بود، پس از حضور شیخ در قنا، آوردن پسرانش از قاهره به اسماعیلیه را به عبدالله سپرد. امام البناء در این باره در نامهای به پدرش مینوسید: عبدالله افندی صولی برای بردن بچهها به اسماعیلیه به قاهره آمده بود... . | ||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
=دستگیری= | =دستگیری= | ||
وی نیز مانند هر کس که راه دعوت بسوی [[خدا]] را میپیماید، به دست ظالمان و سربازانشان بسیار مورد دستگیری و تبعید و شکنجه قرار گرفت، اما به فضل [[خداوند]] متعال. بر عهد خود ثابت قدم بود و صبور بود وهمیشه در زندان و دستگیری اجر خود را نزد پروردگارش طلب میکرد. او ابتدا به همراه برادرانش در اردوگاه جبل التور در [[صحرای سینا]] در شرق [[کانال سوئز]] دستگیر شد. اردوگاه التور مکانی بود که زائران پس از بازگشت از حج با کشتی برای بازرسی آنجا توقف | وی نیز مانند هر کس که راه دعوت بسوی [[خدا]] را میپیماید، به دست ظالمان و سربازانشان بسیار مورد دستگیری و تبعید و شکنجه قرار گرفت، اما به فضل [[خداوند]] متعال. بر عهد خود ثابت قدم بود و صبور بود وهمیشه در زندان و دستگیری اجر خود را نزد پروردگارش طلب میکرد. او ابتدا به همراه برادرانش در اردوگاه جبل التور در [[صحرای سینا]] در شرق [[کانال سوئز]] دستگیر شد. اردوگاه التور مکانی بود که زائران پس از بازگشت از حج با کشتی برای بازرسی آنجا توقف میکردند. به این ترتیب این مکان به بازداشتگاه اخوان تبدیل شد و 9 ماه در آنجا ماند و در آنجا مسئولیت خزانه [[اخوان المسلمین|اخوان]] را بر عهده داشت. ایشان چند بار دستگیر و زندانی شد.<br> | ||
=مناظره بین ایشان و کمونیستها= | =مناظره بین ایشان و کمونیستها= | ||
شیخ ''عبداللطیف شعشعی'' خطبه [[نماز جمعه|نمازجمعه]] را ایراد کرد و در مورد [[کمونیسم]] و بدخواهی و فساد در زمین، صحبت کرد و بعد از نماز، هیئتی از کمونیستها آمدند و خواستار [[مناظره]] با [[اخوان المسلمین|اخوان]] شدند و پرسیدند که چه کسی | شیخ ''عبداللطیف شعشعی'' خطبه [[نماز جمعه|نمازجمعه]] را ایراد کرد و در مورد [[کمونیسم]] و بدخواهی و فساد در زمین، صحبت کرد و بعد از نماز، هیئتی از کمونیستها آمدند و خواستار [[مناظره]] با [[اخوان المسلمین|اخوان]] شدند و پرسیدند که چه کسی میتواند بر آنها تأثیر بگذارد، تا اینکه اخوان حاج '''عبدالله صولی''' را انتخاب کرد. [[مناظره]] بین اخوان و کمونیستها صورت گرفت و تقریباً به جنگ ختم شد، در این هنگام ایشان از جای برخاست و گفت: ما برای جنگ نیامده بودیم و کلام را تمام کرد و این دلیل بر درایت و دغدغه ایشان است. | ||
زمانی که در مورد موضع این گروه در مورد ظهور [[حکومت اسلامی]] که بر اساس قانون [[خدا]] و بدون دخالت [[اخوانالمسلمین]] بر [[مصر]] حکومت میکرد، سوال شد؛ ایشان در پاسخ گفت: این گروه قطعاً از هر [[حکومت اسلامی]] که بر [[مصر]] حکومت میکند تا زمانی که بر اساس [[قرآن]] و [[سنت]] باشد، حتی اگر [[اخوانالمسلمین]] در آن نباشد، حمایت خواهد کرد، اطاعت تا زمانی که قانونش در قرآن و سنت آمده است پا برجاست | زمانی که در مورد موضع این گروه در مورد ظهور [[حکومت اسلامی]] که بر اساس قانون [[خدا]] و بدون دخالت [[اخوانالمسلمین]] بر [[مصر]] حکومت میکرد، سوال شد؛ ایشان در پاسخ گفت: این گروه قطعاً از هر [[حکومت اسلامی]] که بر [[مصر]] حکومت میکند تا زمانی که بر اساس [[قرآن]] و [[سنت]] باشد، حتی اگر [[اخوانالمسلمین]] در آن نباشد، حمایت خواهد کرد، اطاعت تا زمانی که قانونش در قرآن و سنت آمده است پا برجاست و وقتی از او در مورد احتمال نزدیک شدن این گروه به عنوان یک حزب مذهبی - سیاسی با سایر احزاب حاضر در صحنه از جمله حزب کمونیست سوال شد؛ اینگونه جواب داد: «اصلاً با احزاب کمونیستی هیچ نزدیکی و معاملهای وجود ندارد، اما سایر احزاب اگر صادق باشند و با قانون اساسی این گروه که [[قرآن]] و [[سنت]] است سر و کار داشته باشند. آنها خوش آمدند، در غیر این صورت نه».<br> | ||
و وقتی از او در مورد احتمال نزدیک شدن این گروه به عنوان یک حزب مذهبی - سیاسی با سایر احزاب حاضر در صحنه از جمله حزب کمونیست سوال شد؛ اینگونه جواب داد: «اصلاً با احزاب کمونیستی هیچ نزدیکی و معاملهای وجود ندارد، اما سایر احزاب اگر صادق باشند و با قانون اساسی این گروه که [[قرآن]] و [[سنت]] است سر و کار داشته باشند. آنها خوش آمدند، در غیر این صورت نه».<br> | |||
=منبع= | =منبع= |