confirmed، مدیران
۳۷٬۲۰۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۸۸: | خط ۸۸: | ||
فقهای [[حنبلی]] نسبت به وجوب مهلتِ توبه به مرتد دادن و استحباب آن اختلاف عقیده دارند؛ امّا در هر حال مقدار مهلت را همان سه روز دانستهاند. مرتد ایام مهلت را در زندان سپری میسازد و در خصوص تغذیه در تنگنا قرار میگیرد. حنابله معتقدند که توبه مرتد میبایست از روی میل باطنی صورت پذیرد. امّا اگر وی را با اکراه وادار به قبول اسلام نمایند؛ از او پذیرفته خواهد شد و حقایق امر را میبایست به پروردگار موکول نمود. در هر صورت مرتد با عدم پذیرش توبه کشته خواهد شد. و در این حکم بین زن و مرد تفاوتی نیست. حنبلیان ملک مرتد را زایل نمیدانند. ولی با تحقق ارتداد وی را از تصرف در اموالش ممنوع میسازند، و در صورت کشته شدنش تمامی اموال او را به بیتالمال میسپارند<ref> موسوعة جمال عبدالناصر، پیشین، ص250 ـ 259. و نیز، منصوربنادریس البهوتی، شرح منتهی الارادات (دقائق اولی النهی فی شرح المنتهی)، بیروت، دارالفکر، ج3، ص388 ـ 393. و نیز، ابومحمد عبداللهبن احمدبن قدامة، المغنی، بیروت، دارالفکر، 1404ق، چاپاول، ج10، ص74، 76 و 105. و نیز، ابراهیمبنمحمدبنسالممنویان، پیشین، ج2، ص405 ـ 406.</ref>. | فقهای [[حنبلی]] نسبت به وجوب مهلتِ توبه به مرتد دادن و استحباب آن اختلاف عقیده دارند؛ امّا در هر حال مقدار مهلت را همان سه روز دانستهاند. مرتد ایام مهلت را در زندان سپری میسازد و در خصوص تغذیه در تنگنا قرار میگیرد. حنابله معتقدند که توبه مرتد میبایست از روی میل باطنی صورت پذیرد. امّا اگر وی را با اکراه وادار به قبول اسلام نمایند؛ از او پذیرفته خواهد شد و حقایق امر را میبایست به پروردگار موکول نمود. در هر صورت مرتد با عدم پذیرش توبه کشته خواهد شد. و در این حکم بین زن و مرد تفاوتی نیست. حنبلیان ملک مرتد را زایل نمیدانند. ولی با تحقق ارتداد وی را از تصرف در اموالش ممنوع میسازند، و در صورت کشته شدنش تمامی اموال او را به بیتالمال میسپارند<ref> موسوعة جمال عبدالناصر، پیشین، ص250 ـ 259. و نیز، منصوربنادریس البهوتی، شرح منتهی الارادات (دقائق اولی النهی فی شرح المنتهی)، بیروت، دارالفکر، ج3، ص388 ـ 393. و نیز، ابومحمد عبداللهبن احمدبن قدامة، المغنی، بیروت، دارالفکر، 1404ق، چاپاول، ج10، ص74، 76 و 105. و نیز، ابراهیمبنمحمدبنسالممنویان، پیشین، ج2، ص405 ـ 406.</ref>. | ||
=نتیجه= | |||
به طور کلی از مجموع کلمات فقها چنین استنباط میگردد که رتبه و منزلت مرتد نزد فقیهان (خصوصا امامیه) مقامی است برزخ بین [[مسلمان]] و [[کافر]]. به این معنا که وی را بالاتر از کافر و پستتر از مسلمان میشمارند، لذا از او چنین تعبیر میکنند: «فوق الکافر دون المسلم»<ref> زینالدین عاملی، پیشین، ج9، ص343.</ref> | |||
'''با تعمّق در سیر کلی بحث و تأمل در آرای گوناگون فقهی، چنین استنباط میگردد که:''' | |||
پیش درآمد مکتب غنی اسلام، گرایش توأم با تفکر و پذیرش آمیخته با استدلال است. از اینرو با چنین پیش درآمدی، تزلزل در عقیده و روی گردانی از حقیقت آشکار دین پذیرفتنی نیست؛ بهخصوص که این انکار و ارتداد توأم با اعلام صریح مواضع و تشویش سایر افکار باشد. بنابراین، سنگینی مجازات مرتد را میتوان با چنین نتیجه گیری توجیه نمود. به علاوه همانطوری که در مقدمه بحث اشاره گردید، دستیابی بر مصداق مسلّم مرتد نیز به سهولت انجام نخواهد پذیرفت. نظیر جرمی با عنوان «سرقت» و مجازاتی به صورت «بریدن چهار انگشت دست» که با توجه به شرایط متعدّد و خاص آن، عینیت یافتن در خارج را با مشکل مواجه خواهد کرد. بنابراین، در بحث مرتد نیز یک نگاه گذرا به مکاتب گوناگون فقهی و شرایط مختلفی که برای اثبات جرم ارتداد مطرح گردیده، این نکته را به اثبات میرساند که اثبات جرم اعتقادی به خاطر پیچیدگی مسئله اندیشه و عقیده به سهولت امکان پذیر نیست؛ به خصوص که در عصر حاضر با تشکیل نظام اسلامی و وجود نهادهای رسیدگی به جرم و اجرای مجازاتهای شرعی، میبایست اثبات جرم ارتداد و به ویژه اجرای مجازات آن را به عهده مراکز قانونی گذاشت تا از این رهگذر نسبت به پیگیریهای شخصی و گاهی تسویه حسابهای خصوصی افراد جلوگیری نمود و مآلاً از ایجاد هرج و مرج در اجرای قانون پیشگیری کرد. (همانند سایر جرائمی که در نظام اسلامی بین مردم رخ میدهد و پرواضح است که این امر مانع از انجام وظیفه امر به معروف و نهی از منکر نیز نخواهد شد). شاهد گویای مطلب فوق، کلام فقیه فرهیخته و اصولی دقیق عصر حاضر مرحوم امام خمینی رحمهالله است. این عالم بزرگوار درخصوص بحث ارتداد، علاوه بر ذکر شرایط عمومی تکلیف، قصد مرتد را نیز عنوان ساخته و اظهار میدارند که: «یعتبر فی الحکم بالارتداد البلوغ والعقل والاختیار والقصد فلاعبرة بردّةالصبی و ان کان مراهقا، ولاالمجنون...، ولاالمکره، ولا بما یقع بلاقصد...، ولو صدر منه حال غضب غالب لا یملک معه نفسه لم یحکم بالارتداد<ref>سید روحالله خمینی، پیشین، ص495.</ref>.» | |||
و ناگفته پیدا است که راه یافتن به اعتقادات افراد و به خصوص قصد آنان که به عنوان پشتوانه گفتار و رفتار آنها تلقّی میگردد، امری است که بایستی به اهل فن و متخصّصین آن واگذار نمود. | |||
=منبع= | |||
[http://ensani.ir/fa/article/91737/%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D8%AF%D8%A7%D8%AF-%D8%A7%D8%B2-%D8%AF%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D9%85%DA%A9%D8%A7%D8%AA%D8%A8-%D9%81%D9%82%D9%87%DB%8C برگرفته از سایت ارتداد از دیدگاه مکاتب فقهی - پرتال جامع علوم انسانیhttp://ensani.ir] | |||
=پانویس= | =پانویس= |