confirmed، مدیران
۳۷٬۳۵۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
شاید منظور از کسانی که با حضرت علی(ع) بیعت نکردهاند، کسانی باشند که بعدها در جمل، [[صفین]] و [[نهروان]] شرکت نکردهاند، نه آنکه با خلافت علی(ع) مخالف باشند<refدهخدا، علی اکبر؛ پیشین، ج8، ص11520.></ref>. | شاید منظور از کسانی که با حضرت علی(ع) بیعت نکردهاند، کسانی باشند که بعدها در جمل، [[صفین]] و [[نهروان]] شرکت نکردهاند، نه آنکه با خلافت علی(ع) مخالف باشند<refدهخدا، علی اکبر؛ پیشین، ج8، ص11520.></ref>. | ||
=زندگی علمی زید بن ثابت= | |||
زید از بزرگان صحابه و کاتب وحی بود<ref>ابن عساکر، پیشین، ج4، ص324 و جعفریان، رسول؛ تاریخ سیاسی اسلام، پیشین، ص230.</ref> و در امور قضایی و فتوی و قرائت و فرائض سرآمد بود<ref>رامیار، محمود؛ تاریخ قرآن، تهران، امیرکبیر، 1380، ص318 و ذکاوتى قراگزلو، علیرضا؛ نظام ادارى مسلمانان در صدراسلام، قم، سمت، 1384 ش، چاپ اول، ص45.</ref>. تا جایی که وی را یکی از شش نفر اصحاب فتوا<ref> الذهبی، سیر أعلام النبلاء، پیشین، ج2، ص438.</ref> و از داناترین افراد امت به فرائض دینی<ref>همان، ص431 و الزرکلى، خیر الدین؛ الأعلام قاموس تراجم لأشهر الرجال و النساء من العرب و المستعربین و المستشرقین، بیروت، دار العلم للملایین، ط الثامنة، 1989، ج3، ص57.</ref> و همچنین یکی از چهار نفری که قرآن را در زمان رسول خدا جمع کرده است دانستهاند<ref> ابن سعد، پیشین، ج2، ص340.</ref>. وی یکی از شش قاضی زمان پیغمبر است<ref>ذکاوتى قراگزلو، علیرضا؛ پیشین، ص127.</ref> محمد بن عبد اللّه اسدىّ از سفیان، از خالد حذّاء، از ابو قلابة، از انس بن مالک نقل مىکند که مىگفته است پیامبر(ص) فرمود: داناترین امّت من در مسائل میراث زید بن ثابت است<ref>ابن اثیر، أسد الغابة، پیشین، ج2، ص127 و الذهبی، سیر أعلام النبلاء، پیشین، ج2، ص432 و ابن سعد، پیشین، ص343 و أبو عمر یوسف بن عبد الله بن محمد بن عبد البر(م 463)؛ الاستیعاب فى معرفة الأصحاب، مصحح على محمد البجاوى، بیروت، دار الجیل، ط الأولى، 1412/1992، ج2، ص539 و الحاکم النیسابوری، المستدرک، ج4، ص335.</ref>. زید بنا به خواست پیغمبر مأمور یادگیری زبان و خط یهودی(عبرانی و سریانی هم گفتهاند) شد و آن را در مدت نه یا یازده یا پانزده روز فرا گرفت<ref> ابن اثیر، پیشین، ج2، ص127 و الذهبی، سیر أعلام النبلاء، ج2، ص 428 و أبو عمر، یوسف بن عبد الله بن محمد بن عبد البر؛ پیشین، ج2، ص539 و الزرکلى، خیر الدین؛ الأعلام قاموس تراجم لأشهر الرجال و النساء من العرب و المستعربین و المستشرقین، بیروت، دار العلم للملایین، ط الثامنة، 1989، ج3، ص57 و رامیار، پیشین، ص319.</ref> از عمر بن خطاب نقل شده است که: هر کس میخواهد در مسائل میراث سوال کند، باید به نزد زید برود<ref>ابن سعد، پیشین، ج2، ص343.</ref>. همچنین بنا بر نقل منابع ابن عباس با وجود جایگاه بزرگی که در دانش داشت برای کسب علم به خانۀ زید میرفت و میگفت: «به نزد علم باید رفت چه علم به نزد کس نمیآید». یک بار ابن عباس رکاب اسب زید را گرفت تا او سوار شود زید گفت: اى پسر عموى رسول خدا، این کار را نکن و ابن عباس گفت: «این چنین به ما امر شده است که با دانشمندان خود اینگونه رفتار کنیم» و زید دست او را بوسید و گفت: «این چنین به ما امر شده است که با آل بیت پیغمبرمان رفتار کنیم<ref>همان، ج2، ص344 و الزرکلى، خیر الدین؛ الأعلام، ج3، ص57.</ref>.» | |||
=پانویس= | =پانویس= |