۸۷٬۸۱۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'می توان' به 'میتوان') |
جز (جایگزینی متن - 'علیه السلام' به 'علیهالسلام') |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
سیره [[امام علی]] ( | سیره [[امام علی]] (علیهالسلام) در [[وحدت اسلامی]] عنوان مقالهای است که در [[پژوهشگاه مطالعات تقریبی]] در ارتباط با چگونگی سلوک و رفتار وحدت آفرین امام علی (علیهالسلام)نگاشته شده است. <ref>نویسنده: سید مصطفی حسینی رودباری</ref> | ||
==چکیده:== | ==چکیده:== | ||
از فرازهای اساسی حیات سیاسی امام علی | از فرازهای اساسی حیات سیاسی امام علی علیهالسلام سیره رفتاری ان حضرت در حفظ وحدت جامعه اسلامی است . ان حضرت برغم بی مهری های فراوانی که نسبت به او و خاندان مکرمش صورت گرفت تمام سعیش را در وحدت اسلامی بکار گرفت . او در عصر خلفا با همه انان معاشرت داشته و مشاوره های لازم را به انان در مسیر هدایت صحیح جامعه ارائه مینمود. ان حضرت در طول 25سال بعد از رحلت پیامبر ص به دلیل جایگاه عظیم وحدت در اسلام با اتخاذ سیاست صبر و سکوت از حقوق مسلم خویش عدول نمود و تنها زمانی به تبیین دلائل این سکوت طولانی پرداخت که به حاکمیت رسید. این هم بدان جهت بود که جامعه اسلامی را نسبت به انحرافاتی که بعد از رسول اکرم ص واقع گردیده بود اگاهی داده و زمینه را برای اصلاح امور جامعه فراهم نماید . سیاست وحدت بخشی امام حتی در واپسین روزهای قبل از شهادت ان حضرت بخوبی هویدا بود . ان حضرت با توصیه های لازم در این مسیر خط مشی مسلمانان را بعد از مماتش ترسیم نمود و از انان خواست که همچنان در مسیر وحدت گام بردارند . | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
انقلاب تکاملی اسلام با رهبری بی نظیر رسول اکرم تحولات شگرفی را در جزیره العرب سبب گردید . وحدت و یکپارچگی که ببرکت اسلام در جامعه اسلامی ایجاد گردید امید دشمنان را در غلبه بر اسلام به یاس و نومیدی مبدل کرد:" الیوم یئس الذین کفروا من دینکم فلا تخشوهم و اخشونی " | انقلاب تکاملی اسلام با رهبری بی نظیر رسول اکرم تحولات شگرفی را در جزیره العرب سبب گردید . وحدت و یکپارچگی که ببرکت اسلام در جامعه اسلامی ایجاد گردید امید دشمنان را در غلبه بر اسلام به یاس و نومیدی مبدل کرد:" الیوم یئس الذین کفروا من دینکم فلا تخشوهم و اخشونی " | ||
بسیاری از کسانی که قصد نابودی اسلام و حکومت نوپای اسلامی را داشتند مترصد ان بودند که با رحلت ان حضرت نقشه های شومشان را عملی سازند. انان از هر ابزاری در نیل به اهدافشان بهره برداری میکردند که از جمله انها ایجاد تنش و اختلاف در بین مسلمانان بود . اقتدار معنوی و سیاسی و اجتماعی رسول اکرم ص در عصر رسالتش مانع بروز فتنه خناسان و تفرقه افکنان میگردید . امام علی بعنوان برترین رهبر الهی رسالتش را حفظ میراث رسول الله دانسته و تمامی همتش را استمرار حرکت توحیدی ان حضرت مىدانست . | بسیاری از کسانی که قصد نابودی اسلام و حکومت نوپای اسلامی را داشتند مترصد ان بودند که با رحلت ان حضرت نقشه های شومشان را عملی سازند. انان از هر ابزاری در نیل به اهدافشان بهره برداری میکردند که از جمله انها ایجاد تنش و اختلاف در بین مسلمانان بود . اقتدار معنوی و سیاسی و اجتماعی رسول اکرم ص در عصر رسالتش مانع بروز فتنه خناسان و تفرقه افکنان میگردید . امام علی بعنوان برترین رهبر الهی رسالتش را حفظ میراث رسول الله دانسته و تمامی همتش را استمرار حرکت توحیدی ان حضرت مىدانست . | ||
در این قسمت به تبیین سیره وحدت بخش امام علی | در این قسمت به تبیین سیره وحدت بخش امام علی علیهالسلام در سه مرحله بعد از رحلت رسول اکرم ص – دوران خلفا ، دوران حاکمیت و روزهای واپسین شهادت - می پردازیم: | ||
==الف – سیره وحدت بخش امام در دوران خلفا== | ==الف – سیره وحدت بخش امام در دوران خلفا== | ||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
حوادث تلخی که بعد از رحلت پیامبر ص واقع گردید بویژه تصمیم عجولانه اصحاب سقیفه مبنی بر کنار گذاشتن امام علی از خلافت و انتخاب ابیبکر بعنوان خلیفه و نیز حادثه دردناک هجوم به خانه فاطمه سلام الله علیها ، اهل بیت رسول خدا ص و پیروان انان را در موقعیت سختی قرار داد . امام علی برغم انکه خود را شایسته ترین فرد در خلافت مىدانست با تصمیم سقیفه درانتخاب ابیبکر بعنوان خلیفه چندان مخالفتی ننمود و سیاست همکاری و تفاهم با انان را شیوه خویش قرار داد . | حوادث تلخی که بعد از رحلت پیامبر ص واقع گردید بویژه تصمیم عجولانه اصحاب سقیفه مبنی بر کنار گذاشتن امام علی از خلافت و انتخاب ابیبکر بعنوان خلیفه و نیز حادثه دردناک هجوم به خانه فاطمه سلام الله علیها ، اهل بیت رسول خدا ص و پیروان انان را در موقعیت سختی قرار داد . امام علی برغم انکه خود را شایسته ترین فرد در خلافت مىدانست با تصمیم سقیفه درانتخاب ابیبکر بعنوان خلیفه چندان مخالفتی ننمود و سیاست همکاری و تفاهم با انان را شیوه خویش قرار داد . | ||
در خطبه سوم [[نهج البلاغه]] که بعد از بیعت مردم با ان حضرت ایراد شده است امام | در خطبه سوم [[نهج البلاغه]] که بعد از بیعت مردم با ان حضرت ایراد شده است امام علیهالسلام جهت روشنگری جامعه اسلامی به تبیین مواضع خویش در برابر دستگاه خلافت مبنی بر صبر ، سکوت 25ساله و عدم اعتراض به خلفا و نیز سیاست مشارکت و مدارا با انان برغم دشوار بودن ان - اشاره نموده و میفرماید: | ||
هان اى مردم ، سوگند به خدا ، آن شخص جامهء خلافت را به تن کرد و او خود قطعا مىدانست که موقعیت من نسبت به خلافت ، موقعیت مرکز آسیاب به آسیاب است که به دور آن مىگردد . | هان اى مردم ، سوگند به خدا ، آن شخص جامهء خلافت را به تن کرد و او خود قطعا مىدانست که موقعیت من نسبت به خلافت ، موقعیت مرکز آسیاب به آسیاب است که به دور آن مىگردد . | ||
سیل انبوه فضیلتهاى انسانى - الهى از قلههاى روح من به سوى انسانها سرازیر مىشود . ارتفاعات سر به ملکوت کشیدهء امتیازات من بلندتر از آن است که پرندگان دور پرواز بتوانند هواى پریدن روى آن ارتفاعات را در سر بپرورانند . | سیل انبوه فضیلتهاى انسانى - الهى از قلههاى روح من به سوى انسانها سرازیر مىشود . ارتفاعات سر به ملکوت کشیدهء امتیازات من بلندتر از آن است که پرندگان دور پرواز بتوانند هواى پریدن روى آن ارتفاعات را در سر بپرورانند . | ||
[ در آن هنگام که خلافت در مسیر دیگرى افتاد ] ، پرده اى میان خود و زمامدارى آویخته روى از آن گردانیدم ، چون در انتخاب یکى از دو راه اندیشیدم ، یا مىبایست با دستى خالى به مخالفانم حمله کنم و یا شکیبائى در برابر حادثه اى ظلمانى و پر ابهام پیشه گیرم . [ چه حادثه اى ] حادثه اى بس کوبنده که بزرگسال را فرتوت و کم سال را پیر و انسان با ایمان را تا بدیدار پروردگارش در رنج و مشقت فرو مىبرد . | [ در آن هنگام که خلافت در مسیر دیگرى افتاد ] ، پرده اى میان خود و زمامدارى آویخته روى از آن گردانیدم ، چون در انتخاب یکى از دو راه اندیشیدم ، یا مىبایست با دستى خالى به مخالفانم حمله کنم و یا شکیبائى در برابر حادثه اى ظلمانى و پر ابهام پیشه گیرم . [ چه حادثه اى ] حادثه اى بس کوبنده که بزرگسال را فرتوت و کم سال را پیر و انسان با ایمان را تا بدیدار پروردگارش در رنج و مشقت فرو مىبرد . | ||
به حکم عقل سلیم بر آن شدم که صبر و تحمل را بر حمله با دست خالى ترجیح بدهم . من راه بردبارى را پیش گرفتم ، چونان بردبارى چشمى که خس و خاشاک در آن فرو رود و گلویى که استخوانى مجرایش را بگیرد . [ چرا اضطراب سر تا پایم را نگیرد و اقیانوس درونم را نشوراند ] . مىدیدم حقى که به من رسیده و از آن من است به یغما مىرود و از مجراى حقیقىاش منحرف مىگردد | به حکم عقل سلیم بر آن شدم که صبر و تحمل را بر حمله با دست خالى ترجیح بدهم . من راه بردبارى را پیش گرفتم ، چونان بردبارى چشمى که خس و خاشاک در آن فرو رود و گلویى که استخوانى مجرایش را بگیرد . [ چرا اضطراب سر تا پایم را نگیرد و اقیانوس درونم را نشوراند ] . مىدیدم حقى که به من رسیده و از آن من است به یغما مىرود و از مجراى حقیقىاش منحرف مىگردد | ||
امام | امام علیهالسلام در بخشی از نامه شان به اهالی مصر به شرائط سخت دوران بعد از ارتحال پیامیر ص اشاره نموده و ضمن اظهار شگفتی از برخورد نامناسب مسلمانان عرب با اهل بیت پیامبر، در تحلیلی دلیل بیعت خویش با خلیفه وقت و کناره گیری از خلافت را اینچنین بیان می کند : | ||
...من دست خود را از بیعت با ابوبکر نگه داشتم تا اینکه مشاهده کردم مردمی را که از اسلام برگشتند و به نابودی دین محمد دعوت میکنند، پس ترسیدم اگر اسلام و اهلش را یاری نکنم، رخنه و یا خرابی در بنای اسلام ببینم که مصیبت آن برای من عظیمتر است از اینکه حکومت و ولایت شما را از دست بدهم، پس در آن حوادث ناگوار قیام کردم تا اینکه باطل، از میان رفت و دین اسلام ثبات و قوام یافت.. | ...من دست خود را از بیعت با ابوبکر نگه داشتم تا اینکه مشاهده کردم مردمی را که از اسلام برگشتند و به نابودی دین محمد دعوت میکنند، پس ترسیدم اگر اسلام و اهلش را یاری نکنم، رخنه و یا خرابی در بنای اسلام ببینم که مصیبت آن برای من عظیمتر است از اینکه حکومت و ولایت شما را از دست بدهم، پس در آن حوادث ناگوار قیام کردم تا اینکه باطل، از میان رفت و دین اسلام ثبات و قوام یافت.. | ||
امام | امام علیهالسلام در گفتاری دیگر که قبل از واقعه جمل ایراد گردید به حوادث دردناک بعد از رحلت پیامبر اشاره نموده و علت سکوت خویش را در برابر مخالفین ، بیم بروز تفرقه در بین مسلمین و بازگشت مردم به کفر و تباهی می داند: | ||
پس از وفات رسول خدا ما خاندان باور نمىکردیم که امت در حق ما طمع کند، اما آنچه انتظار نمىرفت واقع شد؛ حق ما را غصب کردند و ما در ردیف توده بازارى قرار گرفتیم، چشمهایى از ما گریست و ناراحتیها به وجود آمد . به خدا سوگند اگر بیم وقوع تفرقه میان مسلمین و بازگشت کفر و تباهى دین نبود، رفتار ما با آنانطور دیگر بود. | پس از وفات رسول خدا ما خاندان باور نمىکردیم که امت در حق ما طمع کند، اما آنچه انتظار نمىرفت واقع شد؛ حق ما را غصب کردند و ما در ردیف توده بازارى قرار گرفتیم، چشمهایى از ما گریست و ناراحتیها به وجود آمد . به خدا سوگند اگر بیم وقوع تفرقه میان مسلمین و بازگشت کفر و تباهى دین نبود، رفتار ما با آنانطور دیگر بود. | ||
در کلامی دیگر ان حضرت از قریش و حامیانشان در پیشگاه الهی اظهار تظلم و شکایت نموده و میفرماید: پروردگارا، من از تو برای مقابله با قبیله قریش و از کسانی که مردم قریشی را یاری کردند، یاری می جویم، زیرا آنان پیوند خویشاوندی را با من قطع کردند و درباره نزاع و خصومت برای گرفتن حقی که من بر آن از دیگران شایسته تر بودم اتفاق نمودند. و گفتند: | در کلامی دیگر ان حضرت از قریش و حامیانشان در پیشگاه الهی اظهار تظلم و شکایت نموده و میفرماید: پروردگارا، من از تو برای مقابله با قبیله قریش و از کسانی که مردم قریشی را یاری کردند، یاری می جویم، زیرا آنان پیوند خویشاوندی را با من قطع کردند و درباره نزاع و خصومت برای گرفتن حقی که من بر آن از دیگران شایسته تر بودم اتفاق نمودند. و گفتند: | ||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
على خشمگین از ماجراها از طرف همسرى که بىنهایت او را عزیز مىدارد اینچنین تهییج مىشود. این چه قدرتى است که على را از جا نمیکند؟! پس از استماع سخنان زهرا، با نرمى او را آرام میکند که: نه، من فرقى نکردهام، من همانم که بودم، مصلحت چیز دیگر است. تا آنجا که زهرا را قانع میکند و از زبان زهرا مىشنود: «حَسْبِىَ اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکیل». | على خشمگین از ماجراها از طرف همسرى که بىنهایت او را عزیز مىدارد اینچنین تهییج مىشود. این چه قدرتى است که على را از جا نمیکند؟! پس از استماع سخنان زهرا، با نرمى او را آرام میکند که: نه، من فرقى نکردهام، من همانم که بودم، مصلحت چیز دیگر است. تا آنجا که زهرا را قانع میکند و از زبان زهرا مىشنود: «حَسْبِىَ اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکیل». | ||
ابن ابى الحدید در ذیل کلام 211 امام علی این داستان معروف را نقل میکند: | ابن ابى الحدید در ذیل کلام 211 امام علی این داستان معروف را نقل میکند: | ||
«روزى فاطمه سلام اللَّه علیها على | «روزى فاطمه سلام اللَّه علیها على علیهالسلام را دعوت به قیام مىکرد. در همین حال فریاد مؤذن بلند شد که «اشْهَدُ انَّ مُحَمَّداً رَسولُ اللَّه». على علیهالسلام به زهرا فرمود: آیا دوست دارى این فریاد خاموش شود؟ فرمود: نه. فرمود: | ||
سخن من جز این نیست.». | سخن من جز این نیست.». | ||
===2-موضعگیری امام | ===2-موضعگیری امام علیهالسلام در برابر فتنه گران – ابوسفیان و ... –=== | ||
بعد از رحلت رسول اکرم ص عباس عموی پیامبر و ابوسفیان به نزد حضرت امده و او را در جریان بیعت در سقیفه قرار دادند و از ان حضرت خواستند که نسبت به انتخاب خلیفه وقت اعتراض نماید اما امام | بعد از رحلت رسول اکرم ص عباس عموی پیامبر و ابوسفیان به نزد حضرت امده و او را در جریان بیعت در سقیفه قرار دادند و از ان حضرت خواستند که نسبت به انتخاب خلیفه وقت اعتراض نماید اما امام علیهالسلام در پاسخ انها ضمن هشدار به مردم نسبت به لزوم هشیاری در برابر فتنه گران خطاب به انان فرمود: | ||
اى مردم ، امواج طوفانى فتنهها را که حیات شما دریانوردان اقیانوس هستى را به تلاطم انداخته است ، با کشتىهاى نجات بشکافید و پیش بروید . از راه عداوت و نفرت از یکدیگر برگردیدو طریق مهر و محبت پیش بگیرید . تاجهاى فریباى مباهات و افتخار بیکدیگر را از تارک خود برداشته بر زمین نهید . آن کس به مقصود خویشتن نائل گشت که پر و بالى داشت و بپرواز در آمد ، یا فاقد قدرت بود ، از هجوم به مخاطرات خوددارى کرد و آسوده گشت . | اى مردم ، امواج طوفانى فتنهها را که حیات شما دریانوردان اقیانوس هستى را به تلاطم انداخته است ، با کشتىهاى نجات بشکافید و پیش بروید . از راه عداوت و نفرت از یکدیگر برگردیدو طریق مهر و محبت پیش بگیرید . تاجهاى فریباى مباهات و افتخار بیکدیگر را از تارک خود برداشته بر زمین نهید . آن کس به مقصود خویشتن نائل گشت که پر و بالى داشت و بپرواز در آمد ، یا فاقد قدرت بود ، از هجوم به مخاطرات خوددارى کرد و آسوده گشت . | ||
این گونه زمامدارى مانند آبى کثیف است که با مشقت بیاشامند و چونان لقمهء ناگوار است که با خوردنش به غصّه و اندوه گرفتار آیند . کسى که دست به چیدن میوه نارس ببرد ، چونان کشاورزیست که در غیر زمین خود بکارد . | این گونه زمامدارى مانند آبى کثیف است که با مشقت بیاشامند و چونان لقمهء ناگوار است که با خوردنش به غصّه و اندوه گرفتار آیند . کسى که دست به چیدن میوه نارس ببرد ، چونان کشاورزیست که در غیر زمین خود بکارد . | ||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
«ابوسفیان» عرض کرد: اى «ابوالحسن» از مسأله خلافت غافل مشو. کى ما پیرو قبیله بى سر و پاى «تیم» بودیم! (و مىخواست به این ترتیب امام (ع) را تحریک براى قیام و درگیرى کند) این در حالى بود که حضرت مىدانست او به خاطر دین، این سخنان را نمىگوید بلکه مىخواهد فساد بر پا کند به همین جهت خطبه بالا را ایراد فرمود. | «ابوسفیان» عرض کرد: اى «ابوالحسن» از مسأله خلافت غافل مشو. کى ما پیرو قبیله بى سر و پاى «تیم» بودیم! (و مىخواست به این ترتیب امام (ع) را تحریک براى قیام و درگیرى کند) این در حالى بود که حضرت مىدانست او به خاطر دین، این سخنان را نمىگوید بلکه مىخواهد فساد بر پا کند به همین جهت خطبه بالا را ایراد فرمود. | ||
شهید مطهری در شرح خطبه مذکور- پنجم- می فرماید: | شهید مطهری در شرح خطبه مذکور- پنجم- می فرماید: | ||
-امام | -امام علیهالسلام- خیلى چند جانبه و جامع سخن گفت. فرمود فتنه که پیدا مىشود آدمهاى فتنهجو مىخواهند آتش فتنه را بالا ببرند و بیشتر کنند ولى اشخاص صالح مىخواهند کشتى پیدا کنند که چگونهاین دریاى فتنه را سالم طى کنند. تو – ابوسفیان - از طریق منافره و اختلاف و تنافر و ایجاد نفرت میان مسلمین وارد شدى و از طریق تفاخر که او تیم است و تو هاشم هستى. اسلام این تفاخرات را از بین برده، صحبت افتخار به تیم و هاشم نیست. | ||
ولى بعد براى اینکه اصل حقیقت مطلب را هم گفته باشد فرمود: اما مطلب در جاى خودش درست است، خلافت حق من است ولى نه به دلیل اینکه من از هاشمم و بنىهاشم باید ارث ببرد، او تیم است و تیم حق ندارد؛ حقانیت تابع این نیست. در عین حال من اگر بال و کمک مىداشتم (یعنى تو بال و کمک من نیستى) قیام مىکردم (یعنى تو برو دنبال کارت، من هرگز از تو استمداد نمىکنم). افْلَحَ مَنْ نَهَضَ بِجَناحٍ رستگار شد کسى که بالى دارد و با بال خودش پرواز میکند (یعنى تو که بال من نیستى، تو برو دنبال کارت). | ولى بعد براى اینکه اصل حقیقت مطلب را هم گفته باشد فرمود: اما مطلب در جاى خودش درست است، خلافت حق من است ولى نه به دلیل اینکه من از هاشمم و بنىهاشم باید ارث ببرد، او تیم است و تیم حق ندارد؛ حقانیت تابع این نیست. در عین حال من اگر بال و کمک مىداشتم (یعنى تو بال و کمک من نیستى) قیام مىکردم (یعنى تو برو دنبال کارت، من هرگز از تو استمداد نمىکنم). افْلَحَ مَنْ نَهَضَ بِجَناحٍ رستگار شد کسى که بالى دارد و با بال خودش پرواز میکند (یعنى تو که بال من نیستى، تو برو دنبال کارت). | ||
===3- سیره وحدت بخش امام | ===3- سیره وحدت بخش امام علیهالسلام باحضور در شورای شش نفره جهت انتخاب خلیفه=== | ||
امام | امام علیهالسلام در زمینه برتری خویش بر دیگران در امر خلافت در شورای شش نفره میفرماید: | ||
قطعاً شما خود میدانید که من از دیگران شایستهتر و احق به خلافت هستم، ولی به خدا سوگند من تسلیم هستم و مخالفتی ندارم، مادامی که امور مسلمانان روبراه باشد و تنها به من ستم شود. و در این کار أجر و فضل خدا و هم پرهیز از آنچه از زر و زیور دنیا در آن اختلاف دارید را مسئلت دارم. | قطعاً شما خود میدانید که من از دیگران شایستهتر و احق به خلافت هستم، ولی به خدا سوگند من تسلیم هستم و مخالفتی ندارم، مادامی که امور مسلمانان روبراه باشد و تنها به من ستم شود. و در این کار أجر و فضل خدا و هم پرهیز از آنچه از زر و زیور دنیا در آن اختلاف دارید را مسئلت دارم. | ||
ابن ابى الحدید می گوید: | ابن ابى الحدید می گوید: | ||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
«یکى از فرزندان ابولهب اشعارى مبتنى بر فضیلت و ذى حق بودن على و بر ذمّ مخالفانش سرود. على او را از سرودن این گونه اشعار که در واقع نوعى تحریک و شعار بود نهى کرد و فرمود: «سَلامَةُ الدّینِ احَبُّ الَیْنا مِنْ غَیْرِهِ» براى ما سلامت اسلام و اینکه اساس اسلام باقى بماند از هر چیز دیگر محبوبتر و باارجتر است.» . | «یکى از فرزندان ابولهب اشعارى مبتنى بر فضیلت و ذى حق بودن على و بر ذمّ مخالفانش سرود. على او را از سرودن این گونه اشعار که در واقع نوعى تحریک و شعار بود نهى کرد و فرمود: «سَلامَةُ الدّینِ احَبُّ الَیْنا مِنْ غَیْرِهِ» براى ما سلامت اسلام و اینکه اساس اسلام باقى بماند از هر چیز دیگر محبوبتر و باارجتر است.» . | ||
===4– سیره وحدت بخش امام درمشاوره به ابوبکر جهت نبرد با رومیان:=== | ===4– سیره وحدت بخش امام درمشاوره به ابوبکر جهت نبرد با رومیان:=== | ||
بعد از مشاوره ابوبکر با جمعی از صحابه در زمینه نبرد با رومیان و تردید او در این تصمیم ، از امام یاری خواست . امام | بعد از مشاوره ابوبکر با جمعی از صحابه در زمینه نبرد با رومیان و تردید او در این تصمیم ، از امام یاری خواست . امام علیهالسلام او را تشویق نموده و بدو فرمود : ان فعلت ظفرت: اگر نبرد کنى پیروز خواهى شد. خلیفه از تشویق امام، خوشحال شد و گفت: بشرت بخیر: فال نیکى زدى و به خیر بشارت دادى | ||
===5- سیره وحدت بخش امام در مشاوره نظامی به عمر در حمله به ایران=== | ===5- سیره وحدت بخش امام در مشاوره نظامی به عمر در حمله به ایران=== | ||
انگاه که عمر با جمعی از صحابه در حمله به ایران مشاوره نمود بعد از استماع دیدگاه انان که بیشتر به جنبه های مادی و کثرت سپاه دشمن و کمی سپاه اسلام تکیه داشتنند امام | انگاه که عمر با جمعی از صحابه در حمله به ایران مشاوره نمود بعد از استماع دیدگاه انان که بیشتر به جنبه های مادی و کثرت سپاه دشمن و کمی سپاه اسلام تکیه داشتنند امام علیهالسلام دیدگاهشان را اینچنین بیان فرمودند: | ||
پیروزى و شکست این امر (اسلام) بستگى به فزونى نیرو و کمى جمعیت نداشته است، این دین خدا است که آن را پیروز ساخت و سپاه اوست که خود آن را آماده و یارى کرد تا آنکه به آنجا که باید برسند رسید و به هر جا که باید طلوع بکند طلوع کرد، از ناحیه خداوند به ما وعده پیروزى داده شده است، و مى دانیم که خداوند به وعده خود جامه عمل پوشانیده و سپاه خویش را یارى خواهد کرد. | پیروزى و شکست این امر (اسلام) بستگى به فزونى نیرو و کمى جمعیت نداشته است، این دین خدا است که آن را پیروز ساخت و سپاه اوست که خود آن را آماده و یارى کرد تا آنکه به آنجا که باید برسند رسید و به هر جا که باید طلوع بکند طلوع کرد، از ناحیه خداوند به ما وعده پیروزى داده شده است، و مى دانیم که خداوند به وعده خود جامه عمل پوشانیده و سپاه خویش را یارى خواهد کرد. | ||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
اما اینکه گفتى آنان براى جنگ با مسلمانان آماده مى شوند و از این موضوع نگرانى، بدان که خداوند بیش از تو این کار را ناخوش دارد، و او بر تغییر آنچه نمى پسندد، تواناتر است . واما اینکه به فزونى تعداد سربازان دشمن اشاره کردى، (بدان که) ما، در گذشته، در نبردها، روى تعداد افراد تکیه نمى کردیم، بلکه بر یارى و کمک خداوندى حساب مى کردیم (و پیروز هم مى شدیم). | اما اینکه گفتى آنان براى جنگ با مسلمانان آماده مى شوند و از این موضوع نگرانى، بدان که خداوند بیش از تو این کار را ناخوش دارد، و او بر تغییر آنچه نمى پسندد، تواناتر است . واما اینکه به فزونى تعداد سربازان دشمن اشاره کردى، (بدان که) ما، در گذشته، در نبردها، روى تعداد افراد تکیه نمى کردیم، بلکه بر یارى و کمک خداوندى حساب مى کردیم (و پیروز هم مى شدیم). | ||
===6-سیره وحدت بخش امام در دفاع از عثمان و مانع شدن از بروز فتنه جدید:=== | ===6-سیره وحدت بخش امام در دفاع از عثمان و مانع شدن از بروز فتنه جدید:=== | ||
یکی از مظاهر اساسی و شگفت اور در سیره سیاسی امام | یکی از مظاهر اساسی و شگفت اور در سیره سیاسی امام علیهالسلام تلاش ان حضرت در پیشگیری از فتنه جدیدی بود که بعد از قتل عمر بیم وقوع ان میرفت . اعتراض شدید و عمومی مردم مدینه و شهرهای گوناگون به سیاستهای تبعیض امیز خلیفه عثمان بحدی بود که قدرت مقابله را از دستگاه خلافت سلب کرده بود. امام علی با دعوت معترضین به ارامش و نصایح خیر خواهانه به عثمان در موافقت با خواستههای مشروع مردمی تلاش مینمود تا مشکلات پیش امده بین مردم و حاکمیت بشکل مسالمت امیز پایان یابد . در این راستا امام تمام تلاشش را در دفاع از عثمان بکار گرفت حتی فرزندانش را به دفاع از عثمان فراخواند . | ||
شدت اهتمام ان حضرت در محافظت از عثمان از این سخن حضرت که:" و الله لقد دفعت عنه حتی خشیت أن أکون آثما؛ : بخدا قسم تا آن حد، از عثمان دفاع کردم که خوف آن را دارم که مرتکب گناه شده باشم" بخوبی استفاده می شود . | شدت اهتمام ان حضرت در محافظت از عثمان از این سخن حضرت که:" و الله لقد دفعت عنه حتی خشیت أن أکون آثما؛ : بخدا قسم تا آن حد، از عثمان دفاع کردم که خوف آن را دارم که مرتکب گناه شده باشم" بخوبی استفاده می شود . | ||
شیخ عبدالمتعال الصعیدی از اندیشمندان دانشگاه الازهر اهل سنت در تبیین این فراز از تاریخ اسلام و سیره امام علی | شیخ عبدالمتعال الصعیدی از اندیشمندان دانشگاه الازهر اهل سنت در تبیین این فراز از تاریخ اسلام و سیره امام علی علیهالسلام مینویسد: | ||
هنگامی که در پایان خلافت عثمان، شورشیان و طاغیان، بر او شوریدند، علی(ع) از این فرصت به سود خود استفاده نکرد ، بلکه میخواست آن فتنه را بخواباند. و همین که آشوب به جائی رسید که بر جان عثمان خائف گردید، دو فرزندش حسن و حسین را فرستاد تا از عثمان دفاع کنند، با اینکه خواباندن آشوب، خلاف حق او بود که اقتضا میکرد خلیفه را با آشوبگران رها کند. ولی او تصمیم گرفت تا پایان ، به سنت و روشی که بهعنوان مثل اعلا و کار نمونه در مورد اختلاف رأی، اتخاذ کرده بود ادامه دهد. | هنگامی که در پایان خلافت عثمان، شورشیان و طاغیان، بر او شوریدند، علی(ع) از این فرصت به سود خود استفاده نکرد ، بلکه میخواست آن فتنه را بخواباند. و همین که آشوب به جائی رسید که بر جان عثمان خائف گردید، دو فرزندش حسن و حسین را فرستاد تا از عثمان دفاع کنند، با اینکه خواباندن آشوب، خلاف حق او بود که اقتضا میکرد خلیفه را با آشوبگران رها کند. ولی او تصمیم گرفت تا پایان ، به سنت و روشی که بهعنوان مثل اعلا و کار نمونه در مورد اختلاف رأی، اتخاذ کرده بود ادامه دهد. | ||
خط ۸۸: | خط ۸۸: | ||
==ب- سیره وحدت بخش امام در دوران خلافت== | ==ب- سیره وحدت بخش امام در دوران خلافت== | ||
===1- سیره وحدت بخش امام در برخورد با خوارج و جذب و هدایت انان :=== | ===1- سیره وحدت بخش امام در برخورد با خوارج و جذب و هدایت انان :=== | ||
خوارج برغم مواضع افراطی شان در برابر امام | خوارج برغم مواضع افراطی شان در برابر امام علیهالسلام بخصوص تکفیر ان حضرت همچنان مورد عنایت امام بوده و نهایت تلاش در هدایت و جذب انان توسط امام صورت می گرفت . برخورد قاطع امام با اینان زمانی بود که اقدام به ایجاد ناامنی در جامعه نموده و نبرد مسلحانه علیه نظام اسلامی را اغاز کردند. | ||
شیخ عبدالمتعال الصعیدی از اعلام اهل سنت در این زمینه مینویسد: | شیخ عبدالمتعال الصعیدی از اعلام اهل سنت در این زمینه مینویسد: | ||
خط ۹۶: | خط ۹۶: | ||
===2- سیره امام در برابر قاسطین=== | ===2- سیره امام در برابر قاسطین=== | ||
امام در برابر این جبهه که عنود ترین دشمنانش میباشند ضمن اگاهی بخشیدن به جامعه اسلامی به بیان مشترکات بین جبهه یاران خویش و جبهه شامیان در نبرد صفین می پردازد . | امام در برابر این جبهه که عنود ترین دشمنانش میباشند ضمن اگاهی بخشیدن به جامعه اسلامی به بیان مشترکات بین جبهه یاران خویش و جبهه شامیان در نبرد صفین می پردازد . | ||
در نامه 58 امام | در نامه 58 امام علیهالسلام ضمن تحلیلی جامع از تقابل دو جبهه نبرد صفین تنها نقطه افتراق این دو جبهه را دیدگاه متفاوت هر یک درقتل عثمان دانسته و میفرماید: | ||
در اغاز که با جمعی از شامیان ملاقات کردیم بین ما و انان جز مساله عثمان اختلافی نبود بدیهی است که پروردگار ما یکی است و پیغمبر ما یکی است و دعوت ما در اسلام یکی است.ما چیزی بیش از شامیان دربارة ایمان به خدا و تصدیق رسولش نداریم، آنها نیز در این خصوص فزونی بر ما ندارند. ما و آنها در همة امور شریک و متحد هستیم، مگر در مورد قتل عثمان که ما از آن بری هستیم، و آنان در حمایت از عثمان کوتاهی کردند. | در اغاز که با جمعی از شامیان ملاقات کردیم بین ما و انان جز مساله عثمان اختلافی نبود بدیهی است که پروردگار ما یکی است و پیغمبر ما یکی است و دعوت ما در اسلام یکی است.ما چیزی بیش از شامیان دربارة ایمان به خدا و تصدیق رسولش نداریم، آنها نیز در این خصوص فزونی بر ما ندارند. ما و آنها در همة امور شریک و متحد هستیم، مگر در مورد قتل عثمان که ما از آن بری هستیم، و آنان در حمایت از عثمان کوتاهی کردند. | ||
این سخنان وحدت بخش حضرت نسبت به کسانی است که به رهبری معاویه و باند اموی بیشترین درگیری را با امام داشته و تبلیغات گسترده ای علیه ان حضرت راه انداخته اند اما امام بجهت اهمیت وحدت و یکپارچگی جامعه اسلامی حتی با اینان نیز چنین روشی را اتخاذ نموده و به ذکر مشترکات دو جبهه می پردازد . | این سخنان وحدت بخش حضرت نسبت به کسانی است که به رهبری معاویه و باند اموی بیشترین درگیری را با امام داشته و تبلیغات گسترده ای علیه ان حضرت راه انداخته اند اما امام بجهت اهمیت وحدت و یکپارچگی جامعه اسلامی حتی با اینان نیز چنین روشی را اتخاذ نموده و به ذکر مشترکات دو جبهه می پردازد . | ||
===3- سیره وحدت بخش امام در برابر جبهه ناکثین=== | ===3- سیره وحدت بخش امام در برابر جبهه ناکثین=== | ||
حرکت نفاق افکنانه اصحاب جمل ان هم بعد از بیعتشان با امام علی | حرکت نفاق افکنانه اصحاب جمل ان هم بعد از بیعتشان با امام علی علیهالسلام یکی از فرازهای مهم و عبرت اموز تاریخ اسلام است . | ||
مرحوم علامة شهید مطهری تحت عنوان «اتحاد اسلام» در مقایسه ای بین مواضع وحدت بخش امام علی | مرحوم علامة شهید مطهری تحت عنوان «اتحاد اسلام» در مقایسه ای بین مواضع وحدت بخش امام علی علیهالسلام بعد از رحلت پیامبرص ان هم برغم غصب حق شان و مواضع تفرقه افکنانه طلحه و زبیردر دوران خلافت بحق امام علی میگوید: | ||
... – امام | ... – امام علیهالسلام - مخصوصا در دوران خلافت خودش آنگاه که طلحه و زبیر نقض بیعت کردند و فتنة داخلی ایجاد نمودند، علی(ع) مکرراً وضع خود را بعد از پیغمبر با اینها مقایسه میکند و میگوید: من بهخاطر پرهیز از تفرق کلمة مسلمین، از حق مسلم خودم چشم پوشیدم و اینان با اینکه به طوع و رغبت بیعت کردند، بیعت خویش را نقض کردند. و پروای ایجاد اختلاف در میان مسلمین را نداشتند. | ||
امام در موضع دیگر قبل از حرکت بسوی بصره جهت مقابله با ناکثین میفرماید: ...چه مىشود طلحه و زبیر را؟ خوب بود سالى و لااقل چند ماهى صبر میکردند و حکومت مرا مىدیدند، آنگاه تصمیم مىگرفتند. اما آنان طاقت نیاوردند و علیه من شوریدند و در امرى که خداوند حقى براى آنها قرار نداده با من به کشمکش پرداختند.». | امام در موضع دیگر قبل از حرکت بسوی بصره جهت مقابله با ناکثین میفرماید: ...چه مىشود طلحه و زبیر را؟ خوب بود سالى و لااقل چند ماهى صبر میکردند و حکومت مرا مىدیدند، آنگاه تصمیم مىگرفتند. اما آنان طاقت نیاوردند و علیه من شوریدند و در امرى که خداوند حقى براى آنها قرار نداده با من به کشمکش پرداختند.». | ||
خط ۱۱۱: | خط ۱۱۱: | ||
هنوز پیغمبرتان را به خاک نسپرده بودید (و به اصطلاح هنوز آب غسلش خشک نشده بود) که دربارة او اختلاف کردید!! | هنوز پیغمبرتان را به خاک نسپرده بودید (و به اصطلاح هنوز آب غسلش خشک نشده بود) که دربارة او اختلاف کردید!! | ||
امام | امام علیهالسلام در پاسخ فرمود: | ||
:ما تنها در آنچه از او شنیدهایم اختلاف کردیم، نه دربارة خود او. اما شما هنوز پاهاتان از آب دریا (که از آن عبور کردید) خشک نشده بود که به پیغمبرتان گفتید: خدائی برای ما قرار بده، همانطور این بتپرستان خدایانی دارند. آنگاه فرمود شما مردمی نادان هستید. | :ما تنها در آنچه از او شنیدهایم اختلاف کردیم، نه دربارة خود او. اما شما هنوز پاهاتان از آب دریا (که از آن عبور کردید) خشک نشده بود که به پیغمبرتان گفتید: خدائی برای ما قرار بده، همانطور این بتپرستان خدایانی دارند. آنگاه فرمود شما مردمی نادان هستید. | ||
==د – سیره وحدت بخش امام در فاصله ضربت خوردن تا شهادت== | ==د – سیره وحدت بخش امام در فاصله ضربت خوردن تا شهادت== | ||
یکی از فرازهای برجسته در سیره امام علی | یکی از فرازهای برجسته در سیره امام علی علیهالسلام توصیه به وحدت و اجتناب از تفرق در فاصله ضربت خوردن تا شهادت است . ساعاتی که امام اخرین لحظات عمرشریقش را سپری نموده و طبعا در چنین زمان حساس انسانها مهمترین توصیه ها و دغدغه های خویش را بیان میکنند . دقت در این بخش ا ز سیره نظری و عملی امام بیانگر افق متعالی نگاه ان بزرگوار نسبت به اهمیت وحدت اسلامیخواهد بود . | ||
دراین قسمت بخشی از این توصیه ها را که بهنگام شهادت بیان فرمود ه است را بیان می کنیم: | دراین قسمت بخشی از این توصیه ها را که بهنگام شهادت بیان فرمود ه است را بیان می کنیم: | ||
اما وصیت من به شما ان است که از هر نوع شرک به خدا اجتناب نموده و سنت محمد صلى الله علیه و آله را ضایع نکنید و این دو ستون را همواره برپاى دارید و این دو چراغ را همواره افروخته نگه دارید. بدانید تا زمانى که متحد بوده و پراکنده نشده اید، کسى شما را نکوهش نخواهد کرد. هر کس از شما باید به قدر طاقتش بکوشد و بر نادانان آسان گیردپروردگارى است بخشاینده و دینى است استوار و درست و پیشوایى است دانا | اما وصیت من به شما ان است که از هر نوع شرک به خدا اجتناب نموده و سنت محمد صلى الله علیه و آله را ضایع نکنید و این دو ستون را همواره برپاى دارید و این دو چراغ را همواره افروخته نگه دارید. بدانید تا زمانى که متحد بوده و پراکنده نشده اید، کسى شما را نکوهش نخواهد کرد. هر کس از شما باید به قدر طاقتش بکوشد و بر نادانان آسان گیردپروردگارى است بخشاینده و دینى است استوار و درست و پیشوایى است دانا | ||
خط ۱۲۵: | خط ۱۲۵: | ||
| | ||
==خاتمه: گفتار امام | ==خاتمه: گفتار امام علیهالسلام در زمینه لزوم وحدت در جامعه== | ||
در بخش پایانی مقاله حاضر برخی از گفتار امام | در بخش پایانی مقاله حاضر برخی از گفتار امام علیهالسلام در زمینه لزوم وحدت در جامعه اسلامی و اجتناب از تفرقه مرور می کنیم: | ||
خط ۱۴۴: | خط ۱۴۴: | ||
نتیجه: | نتیجه: | ||
سیره وحدت بخش امام علی | سیره وحدت بخش امام علی علیهالسلام در عصری که امواج فتنه ها کیان جامعه نوپای اسلامی را تهدید مینمود برغم سختی های فراوانی که بر ان حضرت و اهل بیتش هجوم اورد بیانگر جایگاه عظیم این اصل - وحدت و یکپارچگی – در اسلام می باشد . صبر و سکوت 25ساله ان در عصر خلفا و تبیین دلائل ان در عصر خلافت بزرگترین درسی است که امام علیهالسلام با سیره اش به مسلمانان اموخت. او به مسلمانان فهماند که تنها در پرتو وحدت و انسجام اسلامی است که میتوان از شریعت محافظت نموده و زمینه اجرای احکام الهی را فراهم نمود . والسلام | ||
==فهرست منابع:== | ==فهرست منابع:== |