۸۶٬۲۵۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'علیه السلام' به 'علیهالسلام') |
||
خط ۱۶۳: | خط ۱۶۳: | ||
فقیهان امت وقتى در معرض اختلاف نظرها قرار گرفتند، آن را نعمتى از خداوند متعال بر بندگانش دانسته و آن را گونهاى از نگرش عقلى و پختگى اندیشه شمردهاند؛ مادامى که بر اساس دلیل استوار و داراى حجت باشد. امام شافعى مىگوید: خداوند والا مرتبه به بندگان خود عقلهایى عطا کرد که فرقها را دریابند و آنها را به راه حق توسط متن و دلالت هدایت کرد. » ابن حزم نیز مىگوید: «چنانچه اختلاف میان صحابه صحیح باشد نمىتوان گفت ابراز نظر بر کسانى که پس از آنها آمدهاند جایز نیست و از اجتهادى که منجر به بروز اختلاف در آن مسئله گردد، منع کرد. چنان چه شخصى پس از آنها دلیلى بیاورد که به نتیجهاى منجر شود که دلیل برخى صحابه به آن منجر شده است، مانعى نخواهد داشت».<ref>ابن حزم، 1405: 21.</ref><br> | فقیهان امت وقتى در معرض اختلاف نظرها قرار گرفتند، آن را نعمتى از خداوند متعال بر بندگانش دانسته و آن را گونهاى از نگرش عقلى و پختگى اندیشه شمردهاند؛ مادامى که بر اساس دلیل استوار و داراى حجت باشد. امام شافعى مىگوید: خداوند والا مرتبه به بندگان خود عقلهایى عطا کرد که فرقها را دریابند و آنها را به راه حق توسط متن و دلالت هدایت کرد. » ابن حزم نیز مىگوید: «چنانچه اختلاف میان صحابه صحیح باشد نمىتوان گفت ابراز نظر بر کسانى که پس از آنها آمدهاند جایز نیست و از اجتهادى که منجر به بروز اختلاف در آن مسئله گردد، منع کرد. چنان چه شخصى پس از آنها دلیلى بیاورد که به نتیجهاى منجر شود که دلیل برخى صحابه به آن منجر شده است، مانعى نخواهد داشت».<ref>ابن حزم، 1405: 21.</ref><br> | ||
اختلاف در فروع دین با حفظ اصول دین، به اختلاف در دلها و چند دستگى در صفها و راهى براى فساد منجر نخواهد شد. همه مجتهدان در پى دسترسى به مقصود قانونگذارند هر چند که روش آنها براى دسترسى به این مقصود گوناگون باشد. از این رو دوستى و مودت در مسائل اجتهادى نمایان است، چون همه مجتهدان جویاى قصد قانونگذارند و اختلاف روش براى رسیدن به هدف، تأثیرى در روابط آنها نداشته است. هر یک از آنها به دیگران احترام قائل بوده و همیشه این عبارت را بر زبان داشتهاند که در برداشتها با هم اختلافنظر داریم ولى میان قلبهاى ما اختلافى نیست. از این رو مجتهدان و فقهاى گذشته امت اسلامى اخلاق نیک و دوستى شایسته با یکدیگر داشتهاند. از حضرت على( | اختلاف در فروع دین با حفظ اصول دین، به اختلاف در دلها و چند دستگى در صفها و راهى براى فساد منجر نخواهد شد. همه مجتهدان در پى دسترسى به مقصود قانونگذارند هر چند که روش آنها براى دسترسى به این مقصود گوناگون باشد. از این رو دوستى و مودت در مسائل اجتهادى نمایان است، چون همه مجتهدان جویاى قصد قانونگذارند و اختلاف روش براى رسیدن به هدف، تأثیرى در روابط آنها نداشته است. هر یک از آنها به دیگران احترام قائل بوده و همیشه این عبارت را بر زبان داشتهاند که در برداشتها با هم اختلافنظر داریم ولى میان قلبهاى ما اختلافى نیست. از این رو مجتهدان و فقهاى گذشته امت اسلامى اخلاق نیک و دوستى شایسته با یکدیگر داشتهاند. از حضرت على(علیهالسلام)در مورد عثمان بن عفان روایت شده است: «اتقوا اللهایها الناس و ایاکم فی الغلو فی عثمان و قولکم حراق المصاحف، فو الله ما حرقها الا على ملأ منا اصحاب محمد صلى الله علیه و سلم» قرطبى، <ref>1372: 1/54</ref>؛ اى مردم تقواى خدا را پیشه کنید و مبادا در عثمان غلو کنید و بگویید او مصحفها را سوزاند. به خدا قسم آن مصحفها را تنها با حضور ما اصحاب محمد(صلى الله علیه وآله) سوزاند» <ref>الخلال، 1410: 2/426.</ref> نیز روایت شده است که على بر کشته شدن طلحه و زبیر غمگین شد و «قاتل فرزند صفیه را به آتش دوزخ بشارت داد و هنگامىکه طلحه را کشته یافت» گفت: «عزیز على یا ابا محمد! إن اراک مجندلاً فی الأودیة وتحت نجوم السماء الى الله اشکو عجرى و بجرى؛ اى ابا محمد! گران است براى من که تو را از پا درآمده در دشتها و زیر ستارههاى آسمان ببینم، غم و اندوه خود را به خدا شکوه مىکنم» <ref>المزى، 1400 / 1980: 13/420.</ref> | ||
ابن عباس در مورد فرایض و در مسائل زیادى در مورد ارث جد با زید اختلافنظر داشت. وى در این باره مىگوید: آیا زید از خدا نمىپرهیزد که نوه را به جاى پسر قرار مىدهد ولى پدر بزرگ را به جاى پدر قرار نمىدهد؟ در مورد عول ابن عباس مىگوید: دوست داشتم من و کسانى که در فریضه با من اختلاف نظر دارند گردهم بیاییم و دستان خود را روى رکن کعبه قرار دهیم پس از آن دعا کنیم که خدا لعنتش را بر دروغگویان قرار دهد. <ref>عبدالرزاق، بىتا: 10/255</ref> با وجود این شعبى مىگوید: زید بن ثابت مىخواست سوار مرکب شود. عبدالله بن عباس به او نزدیک شد و رکاب مرکب را گرفت. زید به او گفت اىپسر عموى رسول الله این کار را نکن! ابن عباس جواب داد به ما دستور داده شده که اینگونه با علماى خود رفتار کنیم. زید به او گفت دستت را به من نشان بده، آن را گرفت و بوسید و گفت پیامبر به ما دستور داده است که اینگونه با اهل بیت پیامبر(صلى الله علیه وآله) رفتار داشته باشیم <ref>المناوى، 1356: 5/382.</ref><br> | ابن عباس در مورد فرایض و در مسائل زیادى در مورد ارث جد با زید اختلافنظر داشت. وى در این باره مىگوید: آیا زید از خدا نمىپرهیزد که نوه را به جاى پسر قرار مىدهد ولى پدر بزرگ را به جاى پدر قرار نمىدهد؟ در مورد عول ابن عباس مىگوید: دوست داشتم من و کسانى که در فریضه با من اختلاف نظر دارند گردهم بیاییم و دستان خود را روى رکن کعبه قرار دهیم پس از آن دعا کنیم که خدا لعنتش را بر دروغگویان قرار دهد. <ref>عبدالرزاق، بىتا: 10/255</ref> با وجود این شعبى مىگوید: زید بن ثابت مىخواست سوار مرکب شود. عبدالله بن عباس به او نزدیک شد و رکاب مرکب را گرفت. زید به او گفت اىپسر عموى رسول الله این کار را نکن! ابن عباس جواب داد به ما دستور داده شده که اینگونه با علماى خود رفتار کنیم. زید به او گفت دستت را به من نشان بده، آن را گرفت و بوسید و گفت پیامبر به ما دستور داده است که اینگونه با اهل بیت پیامبر(صلى الله علیه وآله) رفتار داشته باشیم <ref>المناوى، 1356: 5/382.</ref><br> | ||
احمد بن حنبل براى شافعى و پدر و مادر او دعا مىکرد. عبدالله فرزند او به وى گفت شافعى چگونه مردى بود؟ مىبینم که شما خیلى براى او دعا مىکنید. گفت اى فرزندم شافعى همچون خورشید براى دنیا و عاقبت مردم بود، تو به این دو چیز نگاه کن آیا جانشین و جاىگزین دارند؟ <ref>الذهبى، 1413: 10/45.</ref><br> | احمد بن حنبل براى شافعى و پدر و مادر او دعا مىکرد. عبدالله فرزند او به وى گفت شافعى چگونه مردى بود؟ مىبینم که شما خیلى براى او دعا مىکنید. گفت اى فرزندم شافعى همچون خورشید براى دنیا و عاقبت مردم بود، تو به این دو چیز نگاه کن آیا جانشین و جاىگزین دارند؟ <ref>الذهبى، 1413: 10/45.</ref><br> |