۸۷٬۸۸۶
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'کرده اند' به 'کردهاند') |
جز (جایگزینی متن - 'علیه السلام' به 'علیهالسلام') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
1. حج گزاردن، حق خداوند بر عهده توانمندان: خداوند متعال در قرآن کریم مىفرماید: «وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَیْهِ سَبِیلًا ۚ وَمَنْ کَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ عَنِ الْعَالَمِینَ؛ <ref>سوره آل عمران، آیه 97</ref>.و براى خدا بر مردم است که آهنگ خانه (او) کنند، آنها که توانایى رفتن به سوى آن را دارند. و هر کس کفر ورزد (و حج را ترک کند، به خود زیان رسانده)، خداوند از همه جهانیان، بىنیاز است». | 1. حج گزاردن، حق خداوند بر عهده توانمندان: خداوند متعال در قرآن کریم مىفرماید: «وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَیْهِ سَبِیلًا ۚ وَمَنْ کَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ عَنِ الْعَالَمِینَ؛ <ref>سوره آل عمران، آیه 97</ref>.و براى خدا بر مردم است که آهنگ خانه (او) کنند، آنها که توانایى رفتن به سوى آن را دارند. و هر کس کفر ورزد (و حج را ترک کند، به خود زیان رسانده)، خداوند از همه جهانیان، بىنیاز است». | ||
از این آیه شریفه استفاده مى شود که حق خداوند بر مردم این است: آنان که استطاعت و توان دارند، آهنگ زیارت خانه او نمایند؛ یعنى آنان که توان مالى و فکرى و جسمى دارند و مسافرت لطمه اى به زندگى و امر معاش آنان نمى زند و پس از مراجعت از حج قدرت بر ادامه و اداره زندگى را دارند و در مسیر راه، خطرى آنان را تهدید نمى کند و راه به رویشان باز است (که همه اینها در کلمه استطاعت نهفته است)، حج به صورت یک بدهى الهى شمرده مى شود و هر که این بدهى را نپردازد و از رفتن به حج سرباز زند، کافر محسوب مى شود. <ref>سوره آل عمران، آیه 97.</ref> | از این آیه شریفه استفاده مى شود که حق خداوند بر مردم این است: آنان که استطاعت و توان دارند، آهنگ زیارت خانه او نمایند؛ یعنى آنان که توان مالى و فکرى و جسمى دارند و مسافرت لطمه اى به زندگى و امر معاش آنان نمى زند و پس از مراجعت از حج قدرت بر ادامه و اداره زندگى را دارند و در مسیر راه، خطرى آنان را تهدید نمى کند و راه به رویشان باز است (که همه اینها در کلمه استطاعت نهفته است)، حج به صورت یک بدهى الهى شمرده مى شود و هر که این بدهى را نپردازد و از رفتن به حج سرباز زند، کافر محسوب مى شود. <ref>سوره آل عمران، آیه 97.</ref> | ||
چنان که امام صادق | چنان که امام صادق علیهالسلام در این زمینه مىفرماید: هر کس از دنیا برود و حَجة الاسلام را بجا نیاورد بدون این که او را حاجتى ضرورى باشد یا آن که به جهت بیمار شدن از آن باز ماند یا آن که پادشاهى از رفتن آن جلوگیرى نماید چنین کسى (مسلمان نخواهد مرد بلکه) یهودى یا مسیحى از دنیا خواهد رفت. <ref>ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، شیخ صدوق، ص 282.</ref> | ||
[<ref>احکام بیماران، پزشکان و خانواده ها، ص 44.</ref> | [<ref>احکام بیماران، پزشکان و خانواده ها، ص 44.</ref> | ||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
==حج در روایات== | ==حج در روایات== | ||
1. حج وسیله تقویت دین:قال علی | 1. حج وسیله تقویت دین:قال علی علیهالسلام: «وَالْحَجَّ تَقْوِیَةً لِلدِّینِ؛ خداوند حج را وسیله تقویت دین قرار داد».<ref>[[نهج البلاغه]]: خ 1.</ref> | ||
2. اهمیت حج: قال على | 2. اهمیت حج: قال على علیهالسلام: «الله الله فى بیت ربکم لاتخلوه مابقیتم فانه ان ترک لم تناظروا؛ امام على علیهالسلام فرمود: خدا را! درباره خانه پروردگارتان در نظر داشته باشید تا هستید، آن را خالى نگذارید. زیرا اگر حج متروک شود نظر رحمت خدا از شما قطع خواهد شد». <ref>بحارالانوار، ج 16ص 96.</ref> | ||
3. حج و توجه به سوى خدا: عن ابى جعفر الباقر | 3. حج و توجه به سوى خدا: عن ابى جعفر الباقر علیهالسلام فى قول الله تبارک و تعالى: «ففروا الى الله انى لکم منه نذیر مبین . قال: حجوا الى الله؛ امام باقر علیهالسلام درباره آیه شریفه «ففروا الى الله انى لکم منه نذیر مبین » فرموده است: منظور از فرار به سوى خدا آن است که آهنگ حج کنید». <ref>معانى الاخبار، ص 222.</ref> | ||
4. لبیک و قربانى: عن على | 4. لبیک و قربانى: عن على علیهالسلام قال: «نزل جبرئیل عى النبى صلى الله علیه و آله و سلم فقال: یا محمد مر اصحابک بالحج والثلج، فالحج رفع الاصوات بالتلبیة و الثلج نحر البدن؛ امام على علیهالسلام فرمود: جبرئیل بر پیامبر فرود آمد و گفت: اى محمد یارانت را به عج و ثج فرمان ده. عج یعنى فریاد و لبیک برآوردن و ثج یعنى قربانى کردن شتران». <ref>معانى الاخبار، ص 224.</ref> | ||
5. حج اکبر و اصغر: عن معاویة بن عمار، قال: سئلت ابا عبدالله | 5. حج اکبر و اصغر: عن معاویة بن عمار، قال: سئلت ابا عبدالله علیهالسلام عن یوم الحج الاکبر فقال: هو یوم النحر والاصغر العمرة؛ معاویة بن عمار گوید: از امام صادق علیهالسلام پرسیدم: روز حج اکبر چه روزى است؟ حضرت فرمود: روز حج اکبر روز عید قربان است و حج اصغر عمره است.<ref>معانى الاخبار، ص 295.</ref> | ||
6. آثار حج: «عن الرضا | 6. آثار حج: «عن الرضا علیهالسلام قال: ما رایت شیئا اسرع غنا ولا انفى للفق<ref>ر من ادمان الحج؛ از امام رضا علیهالسلام نقل شده که فرمود: هیچ چیزى را بیشتر از حج مداوم، در بى نیازى و فقرزدائى مؤثر ندیدم».[۱۱] بحارالانوار، ج 74ص 318.</ref> | ||
7. مرگ در راه حج: عن ابى عبدالله | 7. مرگ در راه حج: عن ابى عبدالله علیهالسلام قال: من مات فى طریق مکة ذاهبا اوجائیا امن من الفزغ الاکبر یوم القیامة؛ هر کس در راه رفت و برگشت مکه بمیرد از اندوه بزرگ روز قیامت ایمن خواهد بود». <ref>ملاذ الاخیار، ج 22، 37.</ref> | ||
8. حرمت مهمانان خدا: عن ابى عبدالله | 8. حرمت مهمانان خدا: عن ابى عبدالله علیهالسلام قال: الحاج والمعتمر و فدالله ان سالوه اعطاهم و ان دعؤه اجابهم و ان شفعوا شفعهم و ان سکتوا ابتداهم و یعوضون بالدرهم الف الف درهم؛ حاجى و عمره گزار مهمان خدایند. اگر چیزى بخواهند به ایشان دهد. اگر او را بخوانند، پاسخ مى گوید. اگر شفاعت کنند. شفاعت ایشان را مى پذیرد، اگر سکوت کنند، با آنان آغاز سخن مى کند و در برابر هر درهمى که خرج کردهاند، یک میلیون درهم به آنان مى پردازد. <ref>ملاذ الاخبار، ج 22ص 67.</ref> | ||
9. آمادگى براى احرام: عن حماد بن عیسى قال: سئلت ابا عبدالله | 9. آمادگى براى احرام: عن حماد بن عیسى قال: سئلت ابا عبدالله علیهالسلام عن التهیؤء اللاحرام، فقال تقلیم الاظفار و اخذ الشارب و حلق العانة؛ حماد بن عیسى گوید: از امام صادق علیهالسلام پرسیدم. براى احرام چگونه باید آماده شد؟ فرمود: با گرفتن ناخن ها، کوتاهکردن شارب و تراشیدن موى بالاى شرمگاه. <ref>ملاذ الاخیار، ج 30، 87.</ref> | ||
10. نظر به کعبه: عن الباقر | 10. نظر به کعبه: عن الباقر علیهالسلام من نظر الى الکعبة لم یزل یکتب له حسنة و یمحى عنه سیئة حتى یصرف بصره عنها؛ هر کس به کعبه نگاه کند. تا وقتى به آن مى نگرد مدام کار نیک برایش نوشته مى شود و گناهش پاک مى شود تا وقتى دیده از آن برگرداند.<ref>بحارالانوار، ج 65، 96.</ref> | ||
11. نیت حج: عن ابى عبدالله | 11. نیت حج: عن ابى عبدالله علیهالسلام قال: الحج حجان، حج لله و حج للناس، فمن حج لله کان ثوابه على الله والجنه و من حج للناس کان ثوابه على الناس یوم القیامة؛ حج دو گونه است: حجى براى خدا و حجى براى خلق، هر کس براى خدا حج گزارد، پاداشش آنست که خدا که وى را به بهشت درآورد و هر کس براى مردم حج گزارد، پاداش وى روز قیامت بر عهده مردم خواهد بود. <ref>بحارالانوار، ج 96، 24.</ref> | ||
12. روزه ایام تشریق در منى: سئل الصادق | 12. روزه ایام تشریق در منى: سئل الصادق علیهالسلام لم کره الصیام فى ایام التشریق؟ فقال: لان القوم زوار الله و هم فى ضیافته ولاینبغى للضیف ان یصوم عند من زاره و اضافه؛ از امام صادق علیهالسلام سئوال شد: چرا روزه ایام تشریق «11، 12، 13 ذی الحجه » نامطلوب است. حضرت فرمود: زیرا مردم، زائران خدا و مهمان وى هستند. و شایسته نیست که مهمان در نزد میزبان و کسى که به دیدارش رفته روزه بگیرد. <ref>بحارالانوار، ج 96، 34.</ref> | ||
13. حج یا جهاد: عن الصادق | 13. حج یا جهاد: عن الصادق علیهالسلام انه قال: ما سبیل من سبیل الله افضل من الحج الا رجل یخرج بسیفه فیجاهد فى سبیل الله حتى یستشهد؛ هیچ راهى از راههاى خدا برتر از حج نیست مگر این که مردى شمشیر بردارد و در راه خدا جهاد کند تا شهید گردد. <ref>بحارالانوار، ج 96، 49.</ref> | ||
14. ثواب طواف: عن النبى صلى الله علیه و آله و سلم انه قال: من طاف بهذا البیت اسبوعا و احسن صلاة رکعتیه غفرله؛ هر کس هفت بار به دور این خانه طواف کند و دو رکعت نماز طواف را به خوبى انجام دهد. گناهش آمرزیده شود. <ref>بحارالانوار، ج 96، 49.</ref> | 14. ثواب طواف: عن النبى صلى الله علیه و آله و سلم انه قال: من طاف بهذا البیت اسبوعا و احسن صلاة رکعتیه غفرله؛ هر کس هفت بار به دور این خانه طواف کند و دو رکعت نماز طواف را به خوبى انجام دهد. گناهش آمرزیده شود. <ref>بحارالانوار، ج 96، 49.</ref> | ||
15. حج و تجدید میثاق: قال ابوجعفر | 15. حج و تجدید میثاق: قال ابوجعفر علیهالسلام والحجر کالمیثاق و استلامه کالبیعة و کان اذا استلمه قال: اللهم امانتى ادیتها و میثاقى تعاهدته لیشهدلى عندک بالبلاغ؛ حجرالاسود مثل یک پیمان است و دست کشیدن بر آن چون بیعت (با خدا) است وقتى حضرت دست بر حجرالاسود مى کشید مى فرمود: خدایا! امانتم را ادا کردم. میثاق خود را تجدید کردم، تو گواه باش که من وظیفه ام را به پایان رساند. <ref>بحارالانوار، ج 96، 48.</ref> | ||
16. اهمیت حج: عن ابى عبدالله | 16. اهمیت حج: عن ابى عبدالله علیهالسلام قال: «لایزال الدین قائما ما قامت الکعبة؛ تا کعبه برپاست، دین برپاست». <ref>بحارالانوار، ج 96، 57. | ||
</ref> | </ref> | ||