پرش به محتوا

نظریه کسب: تفاوت میان نسخه‌ها

۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۴ مهٔ ۲۰۲۲
جز
جایگزینی متن - 'تاثیر گذار' به ' تاثیر‌گذار'
جز (جایگزینی متن - 'پر رنگ' به 'پُر‌رنگ')
جز (جایگزینی متن - 'تاثیر گذار' به ' تاثیر‌گذار')
خط ۵۹: خط ۵۹:
'''محمد زاهد کوثری(1296 – 1371 ق)''' معتقد است که مطابق با عقیده اهل سنت و جماعت، فقط خداوند است و تمامی موجودات از اشخاص عباد و افعال شان با هر صفتی که داشته باشند را خدا خلق می‌کند و اگر کسی از ما به عنوان فاعل شناخته می‌شود، به معنای مکتسب است نه فاعل به معنای خالق. وی برای صحت استدلال خود به قرآن تمسک می‌کند که می‌فرماید:«و الله خلقکم و ما تعبدون. سوره الصافات(37) 96» یعنی خدا هم شما را آفرید و هم بت هایی را که می‌سازید.آیه به ما خطاب می‌کند که خداوند خالق اعمال ما است، هم چنان که خالق صورت ها و ذوات ما نیز می‌باشد. این موضوع از واضح ترین دلایل قرآن است. بنا بر این، افعال ما مطابق با مفاد اجماع مخلوق است.<ref>کوثری محمد زاهد،  العقیده و علم الکلام،  ص 190</ref>  
'''محمد زاهد کوثری(1296 – 1371 ق)''' معتقد است که مطابق با عقیده اهل سنت و جماعت، فقط خداوند است و تمامی موجودات از اشخاص عباد و افعال شان با هر صفتی که داشته باشند را خدا خلق می‌کند و اگر کسی از ما به عنوان فاعل شناخته می‌شود، به معنای مکتسب است نه فاعل به معنای خالق. وی برای صحت استدلال خود به قرآن تمسک می‌کند که می‌فرماید:«و الله خلقکم و ما تعبدون. سوره الصافات(37) 96» یعنی خدا هم شما را آفرید و هم بت هایی را که می‌سازید.آیه به ما خطاب می‌کند که خداوند خالق اعمال ما است، هم چنان که خالق صورت ها و ذوات ما نیز می‌باشد. این موضوع از واضح ترین دلایل قرآن است. بنا بر این، افعال ما مطابق با مفاد اجماع مخلوق است.<ref>کوثری محمد زاهد،  العقیده و علم الکلام،  ص 190</ref>  


'''شیخ شلتوت(1310-1383 ق)''' مباحث مربوط به افعال عباد را از جمله مسایل جنجالی و پر چالشی می‌داند که موجب مناقشات جدی ای میان متکلمان مسلمان مذاهب مختلف شده است. شلتوت در ابتدا به تفسیر افعال عباد از منظر مدافعین جبر اشاره می‌کند که معتقدند عبد هیچ اختیاری در فعلش ندارد، هم ظاهرا مجبور است هم باطنا، هم هدایتش مربوط به خداوند است و هم ضلالتش و خودش پاسخ می‌دهد که چنین عقیده ای نقض صریح آیاتی است که انسان را مسئول افعال خود می‌داند. وی در پاسخ به مکتب اشاعره که معتقدند خدای متعال خالق ضلال است چه در ابتدا و چه در استمرار و عباد قدرتی ندارند تا بتوانند در ایجاد (یا تغییر) فعل تاثیر گذار باشند، می‌گوید که این مکتب برای فرار از اتهام جبر گرایی که متوجه گروه قبلی یعنی جبریون شده بود، به کسب معتقد شدند و به وسیله آن، قواعد تکیلف و عدالت و نیز نسبت افعال را تصحیح و توجیه کردند. وی به گروه سوم یعنی مفوضه اشاره می‌کند که معتقدند خداوند قدرتش را به عبد تفویض کرده است تا عبد با اراده و قدرت خودش فعل را انجام دهد. شلتوت نظر خودش را بیان می‌کند آن چه ما به آن عقیده داریم و قبلا هم بیان کردیم این است که برای عباد؛ هم  قدرت و هم اراده  وجود دارد و باید بدانیم که این دو را خداوند بیهوده و عبث نیافرید، بلکه آفرید تا مناط تکلیف و مناط جزا و مبنای حقیقی انتساب افعال به بنده باشد. با این حساب معلوم می‌شود که عباد نه از نظر ظاهری و نه از نظر باطنی مجبور نیستند و نمی‌توانند گمراهی‌اشان را جزء مقدرات الهی بدانند، زیرا چنین چیزی مطابق با حکمت و عدالت نیست و حتی تصور این موضوع ممنوع است.<ref> سبحانی، جعفر، بحوث فی الملل و النحل، ج ‏2، ص 153</ref>  
'''شیخ شلتوت(1310-1383 ق)''' مباحث مربوط به افعال عباد را از جمله مسایل جنجالی و پر چالشی می‌داند که موجب مناقشات جدی ای میان متکلمان مسلمان مذاهب مختلف شده است. شلتوت در ابتدا به تفسیر افعال عباد از منظر مدافعین جبر اشاره می‌کند که معتقدند عبد هیچ اختیاری در فعلش ندارد، هم ظاهرا مجبور است هم باطنا، هم هدایتش مربوط به خداوند است و هم ضلالتش و خودش پاسخ می‌دهد که چنین عقیده ای نقض صریح آیاتی است که انسان را مسئول افعال خود می‌داند. وی در پاسخ به مکتب اشاعره که معتقدند خدای متعال خالق ضلال است چه در ابتدا و چه در استمرار و عباد قدرتی ندارند تا بتوانند در ایجاد (یا تغییر) فعل تاثیر‌گذار باشند، می‌گوید که این مکتب برای فرار از اتهام جبر گرایی که متوجه گروه قبلی یعنی جبریون شده بود، به کسب معتقد شدند و به وسیله آن، قواعد تکیلف و عدالت و نیز نسبت افعال را تصحیح و توجیه کردند. وی به گروه سوم یعنی مفوضه اشاره می‌کند که معتقدند خداوند قدرتش را به عبد تفویض کرده است تا عبد با اراده و قدرت خودش فعل را انجام دهد. شلتوت نظر خودش را بیان می‌کند آن چه ما به آن عقیده داریم و قبلا هم بیان کردیم این است که برای عباد؛ هم  قدرت و هم اراده  وجود دارد و باید بدانیم که این دو را خداوند بیهوده و عبث نیافرید، بلکه آفرید تا مناط تکلیف و مناط جزا و مبنای حقیقی انتساب افعال به بنده باشد. با این حساب معلوم می‌شود که عباد نه از نظر ظاهری و نه از نظر باطنی مجبور نیستند و نمی‌توانند گمراهی‌اشان را جزء مقدرات الهی بدانند، زیرا چنین چیزی مطابق با حکمت و عدالت نیست و حتی تصور این موضوع ممنوع است.<ref> سبحانی، جعفر، بحوث فی الملل و النحل، ج ‏2، ص 153</ref>  




Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۷۷۵

ویرایش