پرش به محتوا

خالد بن سالم منصوری: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۱: خط ۲۱:
اولین استادی که در بحرین از او کسب علم کرد، پدر شیخ محمد سعید الحسینی بود. نزد او تمام قرآن را خواند و حفظ کرد. کتاب «نظم الجزریه» را خواند و بخشی از علم نحو و حدیث را از او آموخت. و پس از یادگیری علم تجوید در همان نوجوانی در مسجد عبدالله بن جبر الدوسری در منطقه القضیبیه منامه شروع به تدریس آن به طلاب مبتدی کرد.  
اولین استادی که در بحرین از او کسب علم کرد، پدر شیخ محمد سعید الحسینی بود. نزد او تمام قرآن را خواند و حفظ کرد. کتاب «نظم الجزریه» را خواند و بخشی از علم نحو و حدیث را از او آموخت. و پس از یادگیری علم تجوید در همان نوجوانی در مسجد عبدالله بن جبر الدوسری در منطقه القضیبیه منامه شروع به تدریس آن به طلاب مبتدی کرد.  


شیخ ابراهیم النف در مورد این مرحله می گوید: «خدا روحش را آرام کند حرام را دوست ندارد و از آن دور بماند و ستوان مسجد بود و عجیب است که ضبط کننده خرید و در رادیوی قرآن پاک ضبط کرد و سپس آن را به یک برچسب پیوند داد، بنابراین از او در این باره پرسیدم: به طوری که هیچ فرکانس پخش قرآن را تغییر نمی دهد، این است که با مسجد و قرآن شروع شد و سپس در ازدواج یا سفر به خارج از کشور با پدر مشورت کرد تا دانش بخواهد و پدر به او نشان داد که درخواست دانش اول است و همسر خواهد آمد.
=سفرها=
او سفرهای متعدد علمی و غیر علمی انجام داده است. برخی از سفرهایش پیاده بود. او به چند کشور سفر کرد، از جمله: حجاز که مدتی در جده ساکن شد و چند درس در آنجا تدریس کرد. همچنین به مراکش، تونس و لیبی رفت و در آنجا توسط مقامات امنیتی دستگیر شد و تمام وسایلش مصادره شد، از جمله یادداشتی که در آن نکته‌ها و معلومات خود را می نوشت. او به مصر، پاکستان، بنگلادش نیز سفر کرد و به سند رفت و با علامه بدیع الدین شاه راشدی سندی ملاقات کرد و نزد وی کتاب «نخبة الفكر في مصطلح أهل الأثر» نوشتۀ حافظ ابن حجر و بخشی از «صحيح الإمام البخاري» را خواند. همچنین سه بار به یمن رفت، از جمله سفر پیاده، و در این سفرها حقا،یق و داستان های عجیبی برای او رخ داد که برای شاگردانش تعریف می‌کرد.


=سفر علمی او=
=سفر برای کسب علم=
در سال ۱۳۶۵ به مکه رفت و عجیب این است که با گریه دانشجویانش خداحافظی کرد، دکتر حسن الحسنی می گوید: «این اولین باری است که مردی را می بینم که گریه می کند» و این اشتیاق برای او عجیب نیست که برای همه کسانی که شیخ را از نزدیک می شناختند شناخته شود و در درس های شیخ علی بن محمد هندی الحنبالی شرکت کرد و مقداری لوازم کوچک برایش نجات داد و سپس به مدینه رفت و باید شیخ ابوبکر الجزیری را مطالعه کند و از آنجا به یمن رفت تا در شیخ مقبال به روز شده شرکت کند. ودایی از آنجا تا شیخ الاما محمد بن صالح اطهیمین از شاگردان شیخ ابن اطهیمین بود و نزدیک به ده سال از ستوان های او شد که شامل پنج سال متوالی و پنج متفاوت بود، بنابراین فقه خواند، دکترین، دستور زبان و غیره، همان طور که در قاسم در مورد شیخ علی الزامیل و شیخ عبدالله الفلیح، شاگردان مارک عبدالرحمن بن ناصر السادی تحصیل کرد، تا اینکه در چندین علوم به ویژه دستور زبان و مدرنیته برتری یافت و «هزاره بن مالک» و «نازاتی العمری» هر دو را در دستور زبان حفظ کرد، و قسمتی از «سهیح بخاری» با حمایت او، و بسیاری از جامدات دیگر، یک بار از او در مورد آرشیوهایش پرسیدم و او با فروتنانه گفت: «من فقط چیزهای ساده را نجات می دهم»، و او نام مردان را یک جدل عجیب و غریب، و فهرست مزایای علمی و شوخی های عجیب و غریب روایت عجیب و غریب چگونه می تواند او را به جدیت خود را در جستجوی دانش، قدرت حافظه، و تلف ن کردن وقت در شایعات شناخته شده است، حتی شیخ ابن اتهایمین به تدریس intonation در دانشگاه بزرگ خود در انیزا اختصاص داده شد، و در این میان او هر از چندگاهی به بحرین سفر می کرد، او در مسجد عبدالله بن جابر الدوزاری زندگی می کند.
در سال 1986 میلادی به مکه رفت و در درس‌های شیخ علی بن محمد هندی حنبلی شرکت کرد و مقداری از متن‌های کوچک را نزد او حفظ کرد و سپس به مدینه رفت و در درس‌های شیخ ابوبکر جزایری شرکت جست. از آنجا به یمن رفت تا در درس شیخ محدث مقبل الوادعی حضور یابد. پس از آن به کلاس درس شیخ علامه محمد بن صالح عثیمین رفت و تا 10 سال از شاگردان و همراهان او بود(5 سال متوالی و 5 سال پراکنده) و نزد او فقه و عقاید و نحو و دیگر درس‌ها را خواند.
 
پس از آن در القصیم نزد شیخ علی الزامل  و شیخ عبدالله الفالح که خود از شاگردان علامه عبدالرحمن بن ناصر السعدی بودند رفت و از ایشان کسب علم نمود. تا جایی که در کسب برخی علوم مانند علم نحو و حدیث به درجه نبوغ رسید.
 
در این بین هر از چند گاهی به بحرین نیز می‌رفت و در مسجد عبدالله بن جبر الدوسری می‌ماند.


=راهملاته=
شیخ خالد سفرهای متعددی از جمله برای جستجوی دانش از جمله به دلایل دیگر انجام داده است و برخی از سفرهایش پیاده بود، بنابراین به چند کشور سفر کرد، از جمله حجاب، مدتی در جده ساکن شد و چند درس در آنجا داد و به مراکش، تونس و لیبی رفت و در آنجا توسط مقامات امنیتی تمام وسایلش دستگیر و مصادره شد، از جمله یادداشتی که در آن مزایا و اطلاعات می نوشت و همچنین به مصر، پاکستان، بنگلادش سفر می کرد و به سند رفت و با علامت بدی الدین شاه الرشیدی ملاقات کرد. سندی، و بر روی آن «نخبگان فکر در اصطلاح اهل اتهر» به حافظ ابن هاجر بخوانند، و بر روی آن چیزی از «امام بخاری واقعی» بخوانند، اما او آن را خلاصه نکرد، چرا که سه بار به یمن رفت، از جمله سفر پیاده، و در این سفرها حقایق و داستان های عجیبی برای او رخ داد، او را به دانش آموزانش می گفت.


=خانم[=
=خانم[=