۲۱٬۸۹۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
به زودی از همسر و فرزندانش خوشحال نبود تا اینکه انقلاب 23 ژوئیه که شاه و فساد را به کمک اخوان سرنگون کرد. تقریباً کشور را تحت کنترل داشتند تا اینکه دولت آنها را وسوسه کرد و حاضر به بازگشت به جای خود در ارتش نشدند.آنها به قانون پایبند بودند و هرکسی را که در مقابل میلشان ایستاده بود کتک زدند و این چیزی نبود که قبل از انقلاب بر سر آن توافق شده بود. توافق بر این بود که زندگی پارلمانی و حاکمیت غیرنظامی باز خواهد گشت و ارتشیان به جای خود بازگردند. | به زودی از همسر و فرزندانش خوشحال نبود تا اینکه انقلاب 23 ژوئیه که شاه و فساد را به کمک اخوان سرنگون کرد. تقریباً کشور را تحت کنترل داشتند تا اینکه دولت آنها را وسوسه کرد و حاضر به بازگشت به جای خود در ارتش نشدند.آنها به قانون پایبند بودند و هرکسی را که در مقابل میلشان ایستاده بود کتک زدند و این چیزی نبود که قبل از انقلاب بر سر آن توافق شده بود. توافق بر این بود که زندگی پارلمانی و حاکمیت غیرنظامی باز خواهد گشت و ارتشیان به جای خود بازگردند. | ||
اما همه اینها محقق نشد و از این رو خواسته های انقلابیون با اخوان برخورد کرد، بنابراین اخوان باید از زندگی سیاسی حذف می شد. اولین ضربه در ژانویه 1954 میلادی به رهبران اخوان و راهنمای آنها بود. اما نیروهای مردمی همچنان قوی بودند و در تظاهرات میلیونی حرکت کردند که محمد نجیب را به قدرت بازگرداند و رژیم را مجبور به آزادی اخوان کرد. | اما همه اینها محقق نشد و از این رو خواسته های انقلابیون با اخوان برخورد کرد، بنابراین اخوان باید از زندگی سیاسی حذف می شد. اولین ضربه در ژانویه 1954 میلادی به رهبران [[اخوان المسلمین|اخوان]] و راهنمای آنها بود. اما نیروهای مردمی همچنان قوی بودند و در تظاهرات میلیونی حرکت کردند که محمد نجیب را به قدرت بازگرداند و رژیم را مجبور به آزادی اخوان کرد. | ||
در عوض، او از راهنمای عمومی بازدید کرد، جایی که عبدالناصر و عبدالحکیم به دیدار او در خانه اش در مانیل رفتند، اما او در حال طراحی نقشه شدیدتری برای سرنگونی نجیب و اخوان بود. حادثه منشیا، که در 26 اکتبر رخ داد، 1954 پس از میلاد، جایی بود که عبدالناصر توانست محمد نجیب را سرنگون کند و او را در ویلای زینب الوکیل دستگیر کند و هزاران برادر را ظرف چند ساعت و در مدتی که سخنرانی به پایان نرسید، دستگیر کرد که نشان میدهد این حادثه برای او بوده است | در عوض، او از راهنمای عمومی بازدید کرد، جایی که [[جمال عبدالناصر|عبدالناصر]] و عبدالحکیم به دیدار او در خانه اش در مانیل رفتند، اما او در حال طراحی نقشه شدیدتری برای سرنگونی نجیب و اخوان بود. حادثه منشیا، که در 26 اکتبر رخ داد، 1954 پس از میلاد، جایی بود که عبدالناصر توانست محمد نجیب را سرنگون کند و او را در ویلای زینب الوکیل دستگیر کند و هزاران برادر را ظرف چند ساعت و در مدتی که سخنرانی به پایان نرسید، دستگیر کرد که نشان میدهد این حادثه برای او بوده است. | ||
در همین حال یکی از برادران حاج طه (همسرش) در نیل غرق شد و شش روز در آب ماند و در مراسم تشییع جنازه حاج طه پس از حادثه دستگیر و به دادگاه معرفی شد و دادگاه او را به ده سال زندان محکوم کرد. همه آنها را در زندان گذراند. | در همین حال یکی از برادران حاج طه (همسرش) در نیل غرق شد و شش روز در آب ماند و در مراسم تشییع جنازه حاج طه پس از حادثه دستگیر و به دادگاه معرفی شد و دادگاه او را به ده سال زندان محکوم کرد. همه آنها را در زندان گذراند. | ||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
در همین حین نامه ای دریافت کردند که شوهرش به زندان قنا رفته است و به دلیل دوبرابر حقوق پدرش چیزی برای رفت و آمد پیدا نکردند و همین باعث شد که او زمینی را که در اختیار داشت بفروشد و اصرار به سفر کرد. برای دیدن شوهرش به همراه پدرش به مسافرت رفت.قابل توجه است که پروفسور عبدالرازک هویدی، مسئول اخوان در حلوان، زمانی که برای شوهرش در سفر بود، برای او آنچه را که لازم داشت، خریداری می کرد. | در همین حین نامه ای دریافت کردند که شوهرش به زندان قنا رفته است و به دلیل دوبرابر حقوق پدرش چیزی برای رفت و آمد پیدا نکردند و همین باعث شد که او زمینی را که در اختیار داشت بفروشد و اصرار به سفر کرد. برای دیدن شوهرش به همراه پدرش به مسافرت رفت.قابل توجه است که پروفسور عبدالرازک هویدی، مسئول اخوان در حلوان، زمانی که برای شوهرش در سفر بود، برای او آنچه را که لازم داشت، خریداری می کرد. | ||
خروج او | == خروج او == | ||
او در سال 1971 میلادی پس از مرگ [[جمال عبدالناصر]] بیرون رفت و کاری برای او نیافت جز اینکه چشمان خدا نگهبان آنها بود و شوهر به سختی بیرون می رفت تا اینکه خداوند یکی از برادران به نام مهندس سعید را برای او آورد. که از حاج عبدالرازک هویدی، مسئول اخوان المسلمین حلوان و پدر روزنامه نگار معروف، استاد فهمی هویدی، پرسید، به عنایت عروس، او را نزد دختران استاد طه ابواللیل راهنمایی کنید. | او در سال 1971 میلادی پس از مرگ [[جمال عبدالناصر]] بیرون رفت و کاری برای او نیافت جز اینکه چشمان خدا نگهبان آنها بود و شوهر به سختی بیرون می رفت تا اینکه خداوند یکی از برادران به نام مهندس سعید را برای او آورد. که از حاج عبدالرازک هویدی، مسئول اخوان المسلمین حلوان و پدر روزنامه نگار معروف، استاد فهمی هویدی، پرسید، به عنایت عروس، او را نزد دختران استاد طه ابواللیل راهنمایی کنید. | ||
این برادر در وزارت مسکن امارات مشغول به کار بود و سپس سردبیر مجله اصلاح شد و سپس در وزارت دفاع به کار ارشاد اخلاقی پرداخت و برادر خانواده همسرش را با خود به امارات برد و شغلی پیدا کرد. برای آنها | این برادر در وزارت مسکن امارات مشغول به کار بود و سپس سردبیر مجله اصلاح شد و سپس در وزارت دفاع به کار ارشاد اخلاقی پرداخت و برادر خانواده همسرش را با خود به امارات برد و شغلی پیدا کرد. برای آنها | ||
== فرزندانشان == | |||
حاج طه همچنان به دعوت اخوان المسلمین علاقه مند بود، از این رو تعدادی کتاب برای آن نوشت که توسط مؤسسه انتشارات و پخش اسلامی تهیه شد، از جمله گام هایی در راه دعوت. | حاج طه همچنان به دعوت اخوان المسلمین علاقه مند بود، از این رو تعدادی کتاب برای آن نوشت که توسط مؤسسه انتشارات و پخش اسلامی تهیه شد، از جمله گام هایی در راه دعوت. | ||
خط ۵۹: | خط ۶۰: | ||
حاج طه ابواللیل پس از مبارزه با بیماری در روز یکشنبه 14 اکتبر 2012 میلادی مطابق با 28 ذی القعده 1433 میلادی در امارات متحده عربی درگذشت و در آنجا به خاک سپرده شد. | حاج طه ابواللیل پس از مبارزه با بیماری در روز یکشنبه 14 اکتبر 2012 میلادی مطابق با 28 ذی القعده 1433 میلادی در امارات متحده عربی درگذشت و در آنجا به خاک سپرده شد. | ||
=منبع= | =منبع= |