۸۷٬۸۱۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'میکرد' به 'میکرد') |
||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
و نیز در خطبه 26 نهج البلاغه خطاب به اعراب شبه جزیره عربستان اوضاع منحط و روبه زوال ساکنان آن را اینگونه توصیف میکند: | و نیز در خطبه 26 نهج البلاغه خطاب به اعراب شبه جزیره عربستان اوضاع منحط و روبه زوال ساکنان آن را اینگونه توصیف میکند: | ||
خدا، محمدصلی الله علیه وآله را فرستاد تا جهانیان را از راه و رسمی که در پیش گرفتهاند بیمدهد و او را امین دستورهای آسمانی خود قرار داد. در آن حال شما ای گروه عرببدترین دین را داشتید و در بدترین سرزمین زندگی | خدا، محمدصلی الله علیه وآله را فرستاد تا جهانیان را از راه و رسمی که در پیش گرفتهاند بیمدهد و او را امین دستورهای آسمانی خود قرار داد. در آن حال شما ای گروه عرببدترین دین را داشتید و در بدترین سرزمین زندگی میکردید. در بین سنگهایخشن و مارهای گزنده میخوابیدید و از آب تیره میآشامیدید. غذای خوبی نداشتهو خون یکدیگر را میریختید. پیوند خویش را از نزدیکان بریده و با آنان ستیزهمیکردید. بتها در بین شما برپا بود و گناهان دست و بال شما را بسته بود.[3] | ||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
ابن جریر طبری در تاریخ خود نسبت به نظام استبدادی حاکم بر ایران وفساد گسترده در دستگاه حکومت خسروپرویز - پادشاه ایران - نوشته است: | ابن جریر طبری در تاریخ خود نسبت به نظام استبدادی حاکم بر ایران وفساد گسترده در دستگاه حکومت خسروپرویز - پادشاه ایران - نوشته است: | ||
بخت و اقبال خسروپرویز او را متکبر و مغرور نموده و خودخواهی، استبداد وآزمندی او به نهایت رسید به چشم طمع به مال و ثروت مردم دوخت. پولهایگزافی را صرف ساختن کاخهای افسانهای | بخت و اقبال خسروپرویز او را متکبر و مغرور نموده و خودخواهی، استبداد وآزمندی او به نهایت رسید به چشم طمع به مال و ثروت مردم دوخت. پولهایگزافی را صرف ساختن کاخهای افسانهای میکرد... او هیچگاه از شهوترانی سیرنمیشد و علاوه بر هزاران خادم و مغنیّه، هزاران زن در حرمسرا داشت... در جرم وعصیان و فرخ - دستور داد تا همه زندانیان را که تعدادشان سی و شش هزار بودهلاک کند... تبعیض و اختلافات طبقاتی فاحشی در بین طبقات گوناگون مردم رایجبود.[4] | ||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
اروپا در عصر بعثت، در قرون وسطی که اختناق فکری و قتل عامهایمذهبی، تفتیش عقاید و حاکمیت مطلق کلیسا مشخصههای اصلی آن راتشکیل میداد بسر میبرد. با این که مسیحیت مذهب رایج اروپائیان بود امابتپرستی در عقاید آنان به شدّت رسوخ کرده بود. | اروپا در عصر بعثت، در قرون وسطی که اختناق فکری و قتل عامهایمذهبی، تفتیش عقاید و حاکمیت مطلق کلیسا مشخصههای اصلی آن راتشکیل میداد بسر میبرد. با این که مسیحیت مذهب رایج اروپائیان بود امابتپرستی در عقاید آنان به شدّت رسوخ کرده بود. | ||
مؤلف کتاب تاریخ کلیسای قدیم مینویسد: | مؤلف کتاب تاریخ کلیسای قدیم مینویسد: | ||
در قرن چهارم بسیاری از بتپرستان داخل کلیسا شدند. بعضی برای نفعشخصی یا شهرت به مسیحیت توجه پیدا کردند. این اشخاص بعضی از موهومات ورسومات و اعتقادات بتپرستی سابق خود را نیز همراه آوردند؛ بجای پرستشخدایان متعدد به عبادت مریم باکره پرداختند. بجای زیارت بتخانه، قبور شهدایمسیحی را زیارت کردند. درخت و کوه و چاههایی را که در بتپرستی مقدسمیشمردند در مسیحیّت نیز عبادت | در قرن چهارم بسیاری از بتپرستان داخل کلیسا شدند. بعضی برای نفعشخصی یا شهرت به مسیحیت توجه پیدا کردند. این اشخاص بعضی از موهومات ورسومات و اعتقادات بتپرستی سابق خود را نیز همراه آوردند؛ بجای پرستشخدایان متعدد به عبادت مریم باکره پرداختند. بجای زیارت بتخانه، قبور شهدایمسیحی را زیارت کردند. درخت و کوه و چاههایی را که در بتپرستی مقدسمیشمردند در مسیحیّت نیز عبادت میکردند. بعضی معتقد شدند که با داشتن صلیب میتوانند خود را از شرارت ارواح پلید مصون دارند. جلوی در نمازخانهها وزیارتگاههای مقدسه حیوانات را قربانی میکردند...[9] | ||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
برترین دلیل بر وقوع چنین تحول عظیمی، سخنانجعفربن ابیطالب است که به نمایندگی از مسلمانان اولیهای که به حبشهمهاجرت نمودند. او در پاسخ نجاشی که از ماهیت دینشان سؤال کرد اظهارداشت: | برترین دلیل بر وقوع چنین تحول عظیمی، سخنانجعفربن ابیطالب است که به نمایندگی از مسلمانان اولیهای که به حبشهمهاجرت نمودند. او در پاسخ نجاشی که از ماهیت دینشان سؤال کرد اظهارداشت: | ||
«شهریارا! ما گروهی از مردم جاهلیت بودیم که بت میپرستیدیم. مرتکب فحشاءو کارهای زشت میشدیم؛ پیوند خویشاوندی را از هم گسسته و با همسایگانبدرفتاری | «شهریارا! ما گروهی از مردم جاهلیت بودیم که بت میپرستیدیم. مرتکب فحشاءو کارهای زشت میشدیم؛ پیوند خویشاوندی را از هم گسسته و با همسایگانبدرفتاری میکردیم؛ نیرومندان ما ناتوانان را میبلعیدند. بدین حال بودیم تا خداوندمردی را از میان ما به پیامبری برانگیخت که نسب و دودمانش را میشناختیم و بهدرستی و امانتداری و پاکدامنی او ایمان داشتیم؛ ما را به سوی خداوند فراخواند تاخدا را یگانه بدانیم و او را بپرستیم و هر چه از سنگ و بت که تا آن زمان خود وپدرانمان به جای خدا میپرستیدیم فروگذاریم. به ما دستور داد راست بگوئیم؛امانتدار باشیم؛ پیوند خویشاوندی را محترم داریم؛ با همسایه به نیکویی رفتارنمائیم و از آنچه حرام گشته و از خونریزی دست برداریم. به ما نگوئیم؛ مال یتیم رانخوریم و به پاکدامنان تهمت نزنیم. دستور داد فقط خدا را بپرستیم؛ نماز بگذاریم؛زکات بگذاریم و روزه بداریم؛ چون دیدیم راست میگوید پیامبری او را تصدیق کردهو به او ایمان آوردیم و پیرو تعالیم و مطیع فرامینی شدیم که خداوند بر او نازل کردهاست.[10] | ||
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
توصیه های فراوان دین به رعایت اصول اخلاقی حتی نسبت به دشمنان -لایجرمنکم شنآن قوم علی أن لاتعدلوا اعدلوا هو أقرب للتقوی - آنچنان قلوبمسلمانان را تحت تأثیر قرار داد که حتی در جنگها نیز بدان پایبند بودند.چنانکه ویل دورانت در تاریخ تمدن خویش نوشته است: | توصیه های فراوان دین به رعایت اصول اخلاقی حتی نسبت به دشمنان -لایجرمنکم شنآن قوم علی أن لاتعدلوا اعدلوا هو أقرب للتقوی - آنچنان قلوبمسلمانان را تحت تأثیر قرار داد که حتی در جنگها نیز بدان پایبند بودند.چنانکه ویل دورانت در تاریخ تمدن خویش نوشته است: | ||
مسلمانان مردتر از مسیحیان بودند. پیمانها را بهتر رعایت | مسلمانان مردتر از مسیحیان بودند. پیمانها را بهتر رعایت میکردند و بامغلوبان رحیمتر بودهاند. در تاریخ خود به ندرت مانند موقعی که شریعت اسلاممقداری مقررات قانونی مترقی داشت که به وسیله قاضیان روشنفکر اجرا میشدقانون مسیحی طریقه داوری الهی را بوسیله جنگ تن به تن یا آب و آتش به کارمیبرد.[11] | ||
خط ۱۱۰: | خط ۱۱۰: | ||
===ارائه جهانبینی توحیدی=== | ===ارائه جهانبینی توحیدی=== | ||
ارائه جهانبینی توحیدی و سقوط خدایان زر و زور و تزویر از پیامدهای دیگرمیباشد. در آیین شرک، برخی انسانها هستند که مدعی داشتن صفات الهیبوده و خود را فعال ما یشاء و مسؤولیتناپذیر در برابر عملکرد خویش میدانند؛چنانکه کاهنان در عصر بعثت خود را واسطه بین خالق و مخلوق دانسته وکشیشان نیز با همین تفکّر خود را نمایندگان خداوند در زمین معرفی | ارائه جهانبینی توحیدی و سقوط خدایان زر و زور و تزویر از پیامدهای دیگرمیباشد. در آیین شرک، برخی انسانها هستند که مدعی داشتن صفات الهیبوده و خود را فعال ما یشاء و مسؤولیتناپذیر در برابر عملکرد خویش میدانند؛چنانکه کاهنان در عصر بعثت خود را واسطه بین خالق و مخلوق دانسته وکشیشان نیز با همین تفکّر خود را نمایندگان خداوند در زمین معرفی میکردندبا بعثت پیامبرصلی الله علیه وآله تمامی این عقاید شرکآلود فروریخت و توحیدی ناب وخالص به بشریت عرضه گردید. | ||
ارائه این بینش عمیق و بسیط در سطح جهانبرخی از دانشمندان غربی را وادار نموده است که به عظمت آن اعتراف کنند.چنانکه گوستاولبون در تاریخ تمدن اسلام و عرب نوشته است: | ارائه این بینش عمیق و بسیط در سطح جهانبرخی از دانشمندان غربی را وادار نموده است که به عظمت آن اعتراف کنند.چنانکه گوستاولبون در تاریخ تمدن اسلام و عرب نوشته است: | ||
خط ۱۳۴: | خط ۱۳۴: | ||
===جهش تکاملی از دیدن به اندیشیدن=== | ===جهش تکاملی از دیدن به اندیشیدن=== | ||
از مشخصه های برجسته بعثت رسول اکرمصلی الله علیه وآله نسبت به انبیاء گذشته آناست که در این مرحله اراده الهی بر این تعلق گرفت که بشریت برخلاف اعصارقبل که به دیدن معجزات حسّی انبیاء بسنده | از مشخصه های برجسته بعثت رسول اکرمصلی الله علیه وآله نسبت به انبیاء گذشته آناست که در این مرحله اراده الهی بر این تعلق گرفت که بشریت برخلاف اعصارقبل که به دیدن معجزات حسّی انبیاء بسنده میکردند به اندیشیدن و تفکّرتکیه کنند. | ||
دعوت فراوان قرآن را به تعقّل و تدبر در آموزههای دینی و هر آنچهخداوند آفریده است و معرفی انسانهای غیراندیشمند به عنوان بدترینجنبندگان روی زمین - انّ شرالدواب عنداللَّه الصم البکم الذین لایعقلون - بایدمبدأ رستاخیز فکری بشر دانست. در عصر پیامبرصلی الله علیه وآله به معجزه حسّی تنها اکتفانشد؛ بلکه در کنار آن بزرگترین معجزه معنوی - قرآن - ظاهر گردید که از انسانها میخواست به محتوای این پیام آسمانی تأمل کنند و در صورتی که آنرا با فطرت خویش منطبق دیدند بپذیرند: | دعوت فراوان قرآن را به تعقّل و تدبر در آموزههای دینی و هر آنچهخداوند آفریده است و معرفی انسانهای غیراندیشمند به عنوان بدترینجنبندگان روی زمین - انّ شرالدواب عنداللَّه الصم البکم الذین لایعقلون - بایدمبدأ رستاخیز فکری بشر دانست. در عصر پیامبرصلی الله علیه وآله به معجزه حسّی تنها اکتفانشد؛ بلکه در کنار آن بزرگترین معجزه معنوی - قرآن - ظاهر گردید که از انسانها میخواست به محتوای این پیام آسمانی تأمل کنند و در صورتی که آنرا با فطرت خویش منطبق دیدند بپذیرند: |