۸۷٬۸۱۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'اینگونه' به 'اینگونه') |
جز (جایگزینی متن - 'میکرد' به 'میکرد') |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
3. هجرت مبدأ تاریخ | 3. هجرت مبدأ تاریخ | ||
هجرت مبدأ تاریخ مسلمانان و زیر بنای حوادث سیاسی، تبلیغی و اجتماعی آنان است. هر قوم و ملّتی برای خود مبدأ تاریخی دارند؛ مثلاً، [[مسیحیان]] مبدأ تاریخ خود را میلاد حضرت [[مسیح]] علیه السلام قرار داده اند و در [[اسلام]] با این که حوادث مهمّی مانند ولادت [[پیغمبر]] اسلام صلی الله علیه وآله ، بعثت، فتح [[مکّه]] و رحلت پیغمبر صلی الله علیه وآله بوده، هیچ کدام انتخاب نشد و تنها زمان هجرت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله به عنوان مبدأ تاریخ انتخاب شد و مسلمانان تمام حوادث را با سال هجری تعیین | هجرت مبدأ تاریخ مسلمانان و زیر بنای حوادث سیاسی، تبلیغی و اجتماعی آنان است. هر قوم و ملّتی برای خود مبدأ تاریخی دارند؛ مثلاً، [[مسیحیان]] مبدأ تاریخ خود را میلاد حضرت [[مسیح]] علیه السلام قرار داده اند و در [[اسلام]] با این که حوادث مهمّی مانند ولادت [[پیغمبر]] اسلام صلی الله علیه وآله ، بعثت، فتح [[مکّه]] و رحلت پیغمبر صلی الله علیه وآله بوده، هیچ کدام انتخاب نشد و تنها زمان هجرت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله به عنوان مبدأ تاریخ انتخاب شد و مسلمانان تمام حوادث را با سال هجری تعیین میکردند، هرچند طبری و یعقوبی نظرشان این است که در زمان خلیفه دوم که اسلام توسعه یافته بود، به فکر تعیین مبدأ تاریخی که جنبه عمومی و همگانی داشته باشد، افتادند و پس از گفتگوی فراوان نظر علی علیهالسلام را دائر بر انتخاب هجرت به عنوان تاریخ پذیرفتند<ref> ابن جریر طبری؛ تاریخ طبری، بیروت، دار الکتب العلمیّه، چاپ سوم 1408، ج2، صص3 و 516 و ر.ک: ابن واضح یعقوبی، تاریخ یعقوبی، مرکز انتشارات علمی، 1362، ترجمه دکتر ابراهیم آیتی، ج2، ص29.</ref>. | ||
=انواع هجرت= | =انواع هجرت= | ||
خط ۶۶: | خط ۶۶: | ||
ابراهیم علیهالسلام در آغاز مال و جاهی نداشت، امّا خداوند در پایان مال و جاه عظیمی به او عطا کرد. | ابراهیم علیهالسلام در آغاز مال و جاهی نداشت، امّا خداوند در پایان مال و جاه عظیمی به او عطا کرد. | ||
ابراهیم علیهالسلام در ابتدا به قدری گمنام بود که حتّی بتپرستان بابل هنگامی که میخواستند از او یاد کنند میگفتند: «سَمِعْنا فَتًی یَذْکُرُهُمْ یُقالُ لَهُ اِبْراهیمُ»؛ «شنیدیم جوانکی گفتگوی بتها را | ابراهیم علیهالسلام در ابتدا به قدری گمنام بود که حتّی بتپرستان بابل هنگامی که میخواستند از او یاد کنند میگفتند: «سَمِعْنا فَتًی یَذْکُرُهُمْ یُقالُ لَهُ اِبْراهیمُ»؛ «شنیدیم جوانکی گفتگوی بتها را میکرد که به او ابراهیم گفته میشود.» اما خدا آنچنان اسم و آوازهای به او داد که به عنوان شیخ الانبیا یا شیخ المرسلین معروف شد. این همه بر اثر هجرت و تلاش او در راه خدا بود. | ||
==2. حضرت موسی علیه السلام== | ==2. حضرت موسی علیه السلام== |