۸۷٬۸۵۶
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'علیه السلام' به 'علیهالسلام') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - ' گیری' به 'گیری') |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
۲- سوره آل عمران آیه 34 و 33:( إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَىٰ آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِیمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِینَ .ذُرِّیةً بَعْضُهَا مِن بَعْضٍ وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ).بدرستیکه خداى تعالى آدم و نوح و آل ابراهیم و آل عمران را بر همه مردم برگزید .<ref>همان، ج 3، ص 257</ref> فرزندانی هستند برخی از نسل برخی دیگر و خدا به احوال و اقوال همه شنوا و داناست. | ۲- سوره آل عمران آیه 34 و 33:( إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَىٰ آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِیمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِینَ .ذُرِّیةً بَعْضُهَا مِن بَعْضٍ وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ).بدرستیکه خداى تعالى آدم و نوح و آل ابراهیم و آل عمران را بر همه مردم برگزید .<ref>همان، ج 3، ص 257</ref> فرزندانی هستند برخی از نسل برخی دیگر و خدا به احوال و اقوال همه شنوا و داناست. | ||
۳- سوره حجرات آیه 13:( یا أَیهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُم مِّن ذَکَرٍ وَأُنثَىٰ وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا ۚ إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ).ای مردم ماشمارا از یک نروماده آفریدیم وآنگاه شعبه های بسیار و فرق مختلف گردانیدیم تا یکدیگر را بشناسید. گرامی ترین شما نزد خدا با تقواترین شماست. | ۳- سوره حجرات آیه 13:( یا أَیهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُم مِّن ذَکَرٍ وَأُنثَىٰ وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا ۚ إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ).ای مردم ماشمارا از یک نروماده آفریدیم وآنگاه شعبه های بسیار و فرق مختلف گردانیدیم تا یکدیگر را بشناسید. گرامی ترین شما نزد خدا با تقواترین شماست. | ||
نبی اکرم (ص) نیز فرموده: (تَعَلَّمُوا أَنْسَابِکُمْ لتَصِلُوا بِهِ أَرْحَامَکُمْ) نسب های خود را | نبی اکرم (ص) نیز فرموده: (تَعَلَّمُوا أَنْسَابِکُمْ لتَصِلُوا بِهِ أَرْحَامَکُمْ) نسب های خود را فراگیرید تا به وسیله آن صله رحم کنید.<ref>تهرانی،آقا بزرگ،الذریعه الی تصانیف الشیعة، جلد 2، صفحه 368 و روضاتی،سید محمد علی، جامع الانساب،ج1،ص12.</ref> | ||
و همچنین فرمود: (تَعَلَّمُوا مِنْ أَنْسَابِکُمْ مَا تَصِلُونَ بِهِ أَرْحَامَکُمْ ، فَإِنَّ صِلَةَ الرَّحِمِ مَحَبَّةٌ فِی الأَهْلِ ، ومَثْرَاةٌ فِی الْمَالِ، ومَنْسَأَةٌ فِی الأَثَرِ) . | و همچنین فرمود: (تَعَلَّمُوا مِنْ أَنْسَابِکُمْ مَا تَصِلُونَ بِهِ أَرْحَامَکُمْ ، فَإِنَّ صِلَةَ الرَّحِمِ مَحَبَّةٌ فِی الأَهْلِ ، ومَثْرَاةٌ فِی الْمَالِ، ومَنْسَأَةٌ فِی الأَثَرِ) .فراگیرید از انسابتان آنچه را به آن صله رحم کنید به درستی که صله رحم موجب محبت و دوستی خویشان،زیادتی مال و طول عمر است. <ref>علامه مجلسی در شرح این حدیث بیان فرموده:" و تدفع البلوى " البلاء والبلیة والبلوى بمعنى وهو ما یمتحن به الانسان من المحن والنوائب والمصائب " وتیسر الحساب " أی حساب الأموال أو الأعمال أیضا " وتنسئ فی الأجل " أی تؤخر فیه کما مر قال فی النهایة فیه من أحب أن ینسأ فی أجله، فلیصل رحمه، النساء التأخیر، یقال نسأت الشئ نسأ وأنسأته إنساء إذا أخرته والنساء الاسم، ویکون فی العمر والدین، ومنه الحدیث " صلة الرحم مثراة فی المال منسأة فی الأثر " هی مفعلة منه أی مظنة له، وموضع.وقال النووی: وذا بأن یبارک فیه بالتوفیق للطاعات، وعمارة أوقاته بالخیرات وکذا بسط الرزق عبارة عن البرکة، وقیل عن توسیعه وقیل إنه بالنسبة إلى ما یظهر للملائکة وفی اللوح المحفوظ أن عمره ستون وإن وصل فمائة، وقد علم الله ما سقیع، وقیل هو ذکره الجمیل بعده، فکأنه لم یمت، وقال عیاض: الأثر الأجل سمی بذلک لأنه تابع للحیاة، والمراد بنسأ الأجل یعنی تأخیره،. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 71،ص112و روضاتی، سید محمد علی،جامع الانساب،ج 1،ص12و موسوی،ابوسعیدة سید حسین،مشجر الوافی،ج 3 ص 5</ref> | ||
در همین رابطه نیزفرموده اند: (إِنَّ اللهَ اصْطَفَى کِنَانَةَ مِنْ وَلَدِ إِسْمَاعِیلَ، وَاصْطَفَى قُرَیشًا مِنْ کِنَانَةَ، وَاصْطَفَى مِنْ قُرَیشٍ بَنِی هَاشِمٍ، وَاصْطَفَانِی مِنْ بَنِی هَاشِمٍ) به راستى که خداوند متعال از فرزندان اسماعیل کنانه را برگزید و قریش را از فرزندان کنانه انتخاب کرد و از بین قریش، بنى هاشم را برگزید و مرا از فرزندان هاشم برگزید.<ref>نیشابوری،ابوالحسین مسلم بن حجاج، صحیح مسلم،ج7 ،ص58 به نقل از: میلانی ، سید علی ،با پیشوایان هدایت ، ج 1 ذیل عنوان خیرة</ref>. | در همین رابطه نیزفرموده اند: (إِنَّ اللهَ اصْطَفَى کِنَانَةَ مِنْ وَلَدِ إِسْمَاعِیلَ، وَاصْطَفَى قُرَیشًا مِنْ کِنَانَةَ، وَاصْطَفَى مِنْ قُرَیشٍ بَنِی هَاشِمٍ، وَاصْطَفَانِی مِنْ بَنِی هَاشِمٍ) به راستى که خداوند متعال از فرزندان اسماعیل کنانه را برگزید و قریش را از فرزندان کنانه انتخاب کرد و از بین قریش، بنى هاشم را برگزید و مرا از فرزندان هاشم برگزید.<ref>نیشابوری،ابوالحسین مسلم بن حجاج، صحیح مسلم،ج7 ،ص58 به نقل از: میلانی ، سید علی ،با پیشوایان هدایت ، ج 1 ذیل عنوان خیرة</ref>. | ||
و در وصیت نامه أمیر مؤمنان امام علی (ع) برای فرزندش امام حسن مجتبى (ع) امده است:( وَأَکْرِمْ عَشِیرَتَکَ، فَإِنَّهُمْ جَنَاحُکَ الَّذِی بِهِ تَطِیرُ، وَأَصْلُکَ الَّذِی إِلَیْهِ تَصِیرُ، وَیَدُکَ الَّتِی بِهَا تَصُولُ) قبیله و خویشاوندانت را گرامی دار، زیرا آنها پر و بال تواند که به وسیله آنها پرواز میکنی و اصل و ریشه تواند که به آنها باز میگردی و دست و نیروی تو که با آن (به دشمن) حمله میکنی <ref>مکارم شیرازی ،ناصر،شرح [[نهج البلاغه]] نامه31.</ref> | و در وصیت نامه أمیر مؤمنان امام علی (ع) برای فرزندش امام حسن مجتبى (ع) امده است:( وَأَکْرِمْ عَشِیرَتَکَ، فَإِنَّهُمْ جَنَاحُکَ الَّذِی بِهِ تَطِیرُ، وَأَصْلُکَ الَّذِی إِلَیْهِ تَصِیرُ، وَیَدُکَ الَّتِی بِهَا تَصُولُ) قبیله و خویشاوندانت را گرامی دار، زیرا آنها پر و بال تواند که به وسیله آنها پرواز میکنی و اصل و ریشه تواند که به آنها باز میگردی و دست و نیروی تو که با آن (به دشمن) حمله میکنی <ref>مکارم شیرازی ،ناصر،شرح [[نهج البلاغه]] نامه31.</ref> | ||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
نسب شناسی خاص ذریه پیامبر اکرم ’ (سادات) و نقش شیعیان در حفظ وگسترش این دانش | نسب شناسی خاص ذریه پیامبر اکرم ’ (سادات) و نقش شیعیان در حفظ وگسترش این دانش | ||
پس از | پس از شکلگیری نسب نگاری عمومی مسلمانان که شیعیان نقش برجسته ای در تقویت و تعمیق آن داشتند نسب نگاری اختصاصی شیعیان یا انساب شناسی طالبیین متولد شد و از اواخر قرن دوم با تدوین انساب وآغاز انساب نگاری ها در این دانش تحولی را تجربه کرده و تا پیش از این تاریخ عرب بر نسب قبیله ای خود فخر می فروخت و هر نسب پاکی را با عنوان شریف یاد میکرد. | ||
اما از این تاریخ به بعد نسب شناسی رشد کرده و به بلوغ خود رسید و ماهیتی دینی به خود گرفت. زیرا انتساب و قرابت به خاندان نبوت به عنوان یک ارزش تلقی می شد. در قرن سوم با ایجاد زمینه های سیاسی-اجتماعی انساب نگاری به طور اختصاصی به ذریّه پیامبر اکرم (ص) می پرداخت. | اما از این تاریخ به بعد نسب شناسی رشد کرده و به بلوغ خود رسید و ماهیتی دینی به خود گرفت. زیرا انتساب و قرابت به خاندان نبوت به عنوان یک ارزش تلقی می شد. در قرن سوم با ایجاد زمینه های سیاسی-اجتماعی انساب نگاری به طور اختصاصی به ذریّه پیامبر اکرم (ص) می پرداخت. | ||
حفظ و حراست انساب دودمان نبوی در جمیع ادوار اسلامی در نهایت درجه اهمیت بوده است.تا جایی که کسانی چون کمیت بن زید اسدی (م126ق)، سید حمیری(م179ق) و دعبل خزاعی(م246ق) و دیگر شعرای متعهد شیعی نقش خود را به عنوان فرهیختگان جامعه شیعی با ظرافتی تمام به انجام رسانیدند و با توجه به آشنایی ایشان به انساب ـ که از ویژگیهای یک شاعر مشهور است - تا در سروده های خود دچار اشتباه نشود ـ در سروده های خود، فراوان به نسب اشخاص اشاره کردهاند که خود میتواند از علل گسترش دانش نسب شناسی باشد. نخستین کسی که انساب آل ابیطالب را در کتابی مستقل به رشته تحریر درآورد ابوالحسین یحیی بن حسن عقیقی(214 -277)<ref>بودمروزی ازورقانی، اسماعیل، الفخری فی انساب الطالبیین،ص 58</ref> که به یحیی نسابه مشهور است و مقام نقابت شهر مدینه را نیز بر عهده داشت.<ref>عمری، علی بن محمد، المجدی فی انساب الطالبییین،ص203و204.</ref> از یحیی نسابه روایات فراوانی به نقل از معصومین (ع) در کتب حدیثی مرحوم شیخ صدوق آمده است <ref>خوئی، سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج 21، ص47</ref> که میتواند دلیل محکمی بر امامی بودن او باشد حتی دلایلی مبنی بر مصاحبت ایشان با امام رضا نیز موجود است.<ref>رجال النجاشی، صفحه441، شماره1189و تهرانی، آقا بزرگ، الذریعة، ج4، ص508.</ref> | حفظ و حراست انساب دودمان نبوی در جمیع ادوار اسلامی در نهایت درجه اهمیت بوده است.تا جایی که کسانی چون کمیت بن زید اسدی (م126ق)، سید حمیری(م179ق) و دعبل خزاعی(م246ق) و دیگر شعرای متعهد شیعی نقش خود را به عنوان فرهیختگان جامعه شیعی با ظرافتی تمام به انجام رسانیدند و با توجه به آشنایی ایشان به انساب ـ که از ویژگیهای یک شاعر مشهور است - تا در سروده های خود دچار اشتباه نشود ـ در سروده های خود، فراوان به نسب اشخاص اشاره کردهاند که خود میتواند از علل گسترش دانش نسب شناسی باشد. نخستین کسی که انساب آل ابیطالب را در کتابی مستقل به رشته تحریر درآورد ابوالحسین یحیی بن حسن عقیقی(214 -277)<ref>بودمروزی ازورقانی، اسماعیل، الفخری فی انساب الطالبیین،ص 58</ref> که به یحیی نسابه مشهور است و مقام نقابت شهر مدینه را نیز بر عهده داشت.<ref>عمری، علی بن محمد، المجدی فی انساب الطالبییین،ص203و204.</ref> از یحیی نسابه روایات فراوانی به نقل از معصومین (ع) در کتب حدیثی مرحوم شیخ صدوق آمده است <ref>خوئی، سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج 21، ص47</ref> که میتواند دلیل محکمی بر امامی بودن او باشد حتی دلایلی مبنی بر مصاحبت ایشان با امام رضا نیز موجود است.<ref>رجال النجاشی، صفحه441، شماره1189و تهرانی، آقا بزرگ، الذریعة، ج4، ص508.</ref> | ||
خط ۲۹۴: | خط ۲۹۴: | ||
== | ==نتیجهگیری:== | ||
دانش نسب شناسی، جایگاه و اهمیت قابل توجهی در میان مسلمانان داشته و همانند برخی علوم اسلامی از حرکت و رشد قابل توجهی برخوردار بوده است. مذاهب اسلامی هریک به نوبه خود در شکوفایی آن سهیم بودند. | دانش نسب شناسی، جایگاه و اهمیت قابل توجهی در میان مسلمانان داشته و همانند برخی علوم اسلامی از حرکت و رشد قابل توجهی برخوردار بوده است. مذاهب اسلامی هریک به نوبه خود در شکوفایی آن سهیم بودند. | ||
در این میان سادات علوی و شیعیان امامی به دلایلی چون تکیه معصومان در سنت و سیره خود بر نسب برای کاربردهای اسلامی و ارتباط آن با موضوع امامت، حفظ و شناخت ذریه پیامبر(صلی الله علیه و آله) اهتمام بیشتری بدان قائل بوده و در بالندگی و توسعه این دانش، نقش بارزتری ایفا کردند. با نگاهی به فهرست تألیفات شیعیان در حوزه دانش نسب شناسی، در ادوار مختلف اسلامی، میزان نقش و سهم ایشان روشن میشود. | در این میان سادات علوی و شیعیان امامی به دلایلی چون تکیه معصومان در سنت و سیره خود بر نسب برای کاربردهای اسلامی و ارتباط آن با موضوع امامت، حفظ و شناخت ذریه پیامبر(صلی الله علیه و آله) اهتمام بیشتری بدان قائل بوده و در بالندگی و توسعه این دانش، نقش بارزتری ایفا کردند. با نگاهی به فهرست تألیفات شیعیان در حوزه دانش نسب شناسی، در ادوار مختلف اسلامی، میزان نقش و سهم ایشان روشن میشود. |