پرش به محتوا

ارتداد: تفاوت میان نسخه‌ها

۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۶ مهٔ ۲۰۲۲
جز
جایگزینی متن - ' گیری' به '‌گیری'
جز (جایگزینی متن - 'می‏داند' به 'می‏‌داند')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - ' گیری' به '‌گیری')
خط ۲۰: خط ۲۰:
=ارتداد=
=ارتداد=


«ارتداد» واژه‏ای است فقهی ـ حقوقی از ریشه ردّ و به معنای «رد شدن»، «برگشت از دین»، «از مسلمانی برگشتن»<ref>علی اکبر دهخدا، لغت‏نامه، تهران، مجلس شورای ملّی، 1328ش، ج6، ص1624.</ref>، «رو گردانیدن از [[مذهب اسلام]] بعد از [[اسلام]]»<ref>سیدجعفر سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، تهران، شرکت مؤلّفان و مترجمان ایران، ج1، ص143 ـ 144.</ref>، «برگرداندن»، «بازگرداندن، چه حسی چه معنوی»<ref>محمد قریب، فرهنگ لغات قرآن، تهران، انتشارات بنیاد، 1366ش، ج1، ص469 ـ 470. و نیز سید علی‏ اکبر قرشی، قاموس قرآن، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1361ش، چاپ سوم، ج3، ص 79 ـ 80.</ref>، «عقب‏ نشینی» و «کناره گیری»<ref>الیاس آنطوان‏الیاس، القاموس العصری (فرهنگ نوین)، ترجمه سیدمصطفی طباطبایی، تهران، چاپخانه اسلامیه، 1358ش، چاپ دوم، ص246.</ref> آمده است.
«ارتداد» واژه‏ای است فقهی ـ حقوقی از ریشه ردّ و به معنای «رد شدن»، «برگشت از دین»، «از مسلمانی برگشتن»<ref>علی اکبر دهخدا، لغت‏نامه، تهران، مجلس شورای ملّی، 1328ش، ج6، ص1624.</ref>، «رو گردانیدن از [[مذهب اسلام]] بعد از [[اسلام]]»<ref>سیدجعفر سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، تهران، شرکت مؤلّفان و مترجمان ایران، ج1، ص143 ـ 144.</ref>، «برگرداندن»، «بازگرداندن، چه حسی چه معنوی»<ref>محمد قریب، فرهنگ لغات قرآن، تهران، انتشارات بنیاد، 1366ش، ج1، ص469 ـ 470. و نیز سید علی‏ اکبر قرشی، قاموس قرآن، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1361ش، چاپ سوم، ج3، ص 79 ـ 80.</ref>، «عقب‏ نشینی» و «کناره‌گیری»<ref>الیاس آنطوان‏الیاس، القاموس العصری (فرهنگ نوین)، ترجمه سیدمصطفی طباطبایی، تهران، چاپخانه اسلامیه، 1358ش، چاپ دوم، ص246.</ref> آمده است.
از معانی مذکور سنخیتی آشکار بین معنای لغوی و اصطلاح فقهی به دست می‏‌آید؛ گرچه برخی از فقها این سنخیت را به گونه‌‏ای دیگر یعنی به معنای «خروج از شی‏ء ([[کفر]]) و سپس بازگشت به همان شی‏ء» مطرح نموده‌‏اند<ref>نعمان‏بن محمدبن‏حیّون تمیمی، دعائم الاسلام، قاهره، دارالمعارف، 1358ق، چاپ دوم، ج2، ص479. </ref>. البته چنین معنایی تنها در مورد کافری که از اسلام به کفر خود باز می‏گردد صادق است؛ اما معانی نخست شامل مسلمانی که از دین خود روگردانده نیز می‏شود.
از معانی مذکور سنخیتی آشکار بین معنای لغوی و اصطلاح فقهی به دست می‏‌آید؛ گرچه برخی از فقها این سنخیت را به گونه‌‏ای دیگر یعنی به معنای «خروج از شی‏ء ([[کفر]]) و سپس بازگشت به همان شی‏ء» مطرح نموده‌‏اند<ref>نعمان‏بن محمدبن‏حیّون تمیمی، دعائم الاسلام، قاهره، دارالمعارف، 1358ق، چاپ دوم، ج2، ص479. </ref>. البته چنین معنایی تنها در مورد کافری که از اسلام به کفر خود باز می‏گردد صادق است؛ اما معانی نخست شامل مسلمانی که از دین خود روگردانده نیز می‏شود.


خط ۹۴: خط ۹۴:
'''با تعمّق در سیر کلی بحث و تأمل در آرای گوناگون فقهی، چنین استنباط می‏گردد که:'''
'''با تعمّق در سیر کلی بحث و تأمل در آرای گوناگون فقهی، چنین استنباط می‏گردد که:'''


پیش درآمد مکتب غنی اسلام، گرایش توأم با تفکر و پذیرش آمیخته با استدلال است. از این‏رو با چنین پیش درآمدی، تزلزل در عقیده و روی گردانی از حقیقت آشکار دین پذیرفتنی نیست؛ به‏خصوص که این انکار و ارتداد توأم با اعلام صریح مواضع و تشویش سایر افکار باشد. بنابراین، سنگینی مجازات مرتد را می‏توان با چنین نتیجه‏ گیری توجیه نمود. به علاوه همان‏طوری که در مقدمه بحث اشاره گردید، دست‌یابی بر مصداق مسلّم مرتد نیز به سهولت انجام نخواهد پذیرفت. نظیر جرمی با عنوان «سرقت» و مجازاتی به ‏صورت «بریدن چهار انگشت دست» که با توجه به شرایط متعدّد و خاص آن، عینیت یافتن در خارج را با مشکل مواجه خواهد کرد. بنابراین، در بحث مرتد نیز یک نگاه گذرا به مکاتب گوناگون فقهی و شرایط مختلفی که برای اثبات جرم ارتداد مطرح گردیده، این نکته را به اثبات می‏رساند که اثبات جرم اعتقادی به‏ خاطر پیچیدگی مسئله اندیشه و عقیده به سهولت امکان‏ پذیر نیست؛ به خصوص که در عصر حاضر با تشکیل نظام اسلامی و وجود نهادهای رسیدگی به جرم و اجرای مجازات‏های شرعی، می‏‌بایست اثبات جرم ارتداد و به‏ ویژه اجرای مجازات آن را به عهده مراکز قانونی گذاشت تا از این رهگذر نسبت به پیگیری‏های شخصی و گاهی تسویه‏ حساب‏های خصوصی افراد جلوگیری نمود و مآلاً از ایجاد هرج و مرج در اجرای قانون پیشگیری کرد. (همانند سایر جرائمی که در نظام اسلامی بین مردم رخ می‏دهد و پرواضح است که این امر مانع از انجام وظیفه امر به معروف و نهی از منکر نیز نخواهد شد). شاهد گویای مطلب فوق، کلام فقیه فرهیخته و اصولی دقیق عصر حاضر مرحوم امام خمینی رحمه‌‏الله است. این عالم بزرگوار درخصوص بحث ارتداد، علاوه بر ذکر شرایط عمومی تکلیف، قصد مرتد را نیز عنوان ساخته و اظهار می‏دارند که: «یعتبر فی الحکم بالارتداد البلوغ والعقل والاختیار والقصد فلاعبرة بردّة‏الصبی و ان کان مراهقا، ولاالمجنون...، ولاالمکره، ولا بما یقع بلاقصد...، ولو صدر منه حال غضب غالب لا یملک معه نفسه لم یحکم بالارتداد<ref>سید روح‏الله خمینی، پیشین، ص495.</ref>.»
پیش درآمد مکتب غنی اسلام، گرایش توأم با تفکر و پذیرش آمیخته با استدلال است. از این‏رو با چنین پیش درآمدی، تزلزل در عقیده و روی گردانی از حقیقت آشکار دین پذیرفتنی نیست؛ به‏خصوص که این انکار و ارتداد توأم با اعلام صریح مواضع و تشویش سایر افکار باشد. بنابراین، سنگینی مجازات مرتد را می‏توان با چنین نتیجه‏‌گیری توجیه نمود. به علاوه همان‏طوری که در مقدمه بحث اشاره گردید، دست‌یابی بر مصداق مسلّم مرتد نیز به سهولت انجام نخواهد پذیرفت. نظیر جرمی با عنوان «سرقت» و مجازاتی به ‏صورت «بریدن چهار انگشت دست» که با توجه به شرایط متعدّد و خاص آن، عینیت یافتن در خارج را با مشکل مواجه خواهد کرد. بنابراین، در بحث مرتد نیز یک نگاه گذرا به مکاتب گوناگون فقهی و شرایط مختلفی که برای اثبات جرم ارتداد مطرح گردیده، این نکته را به اثبات می‏رساند که اثبات جرم اعتقادی به‏ خاطر پیچیدگی مسئله اندیشه و عقیده به سهولت امکان‏ پذیر نیست؛ به خصوص که در عصر حاضر با تشکیل نظام اسلامی و وجود نهادهای رسیدگی به جرم و اجرای مجازات‏های شرعی، می‏‌بایست اثبات جرم ارتداد و به‏ ویژه اجرای مجازات آن را به عهده مراکز قانونی گذاشت تا از این رهگذر نسبت به پیگیری‏های شخصی و گاهی تسویه‏ حساب‏های خصوصی افراد جلوگیری نمود و مآلاً از ایجاد هرج و مرج در اجرای قانون پیشگیری کرد. (همانند سایر جرائمی که در نظام اسلامی بین مردم رخ می‏دهد و پرواضح است که این امر مانع از انجام وظیفه امر به معروف و نهی از منکر نیز نخواهد شد). شاهد گویای مطلب فوق، کلام فقیه فرهیخته و اصولی دقیق عصر حاضر مرحوم امام خمینی رحمه‌‏الله است. این عالم بزرگوار درخصوص بحث ارتداد، علاوه بر ذکر شرایط عمومی تکلیف، قصد مرتد را نیز عنوان ساخته و اظهار می‏دارند که: «یعتبر فی الحکم بالارتداد البلوغ والعقل والاختیار والقصد فلاعبرة بردّة‏الصبی و ان کان مراهقا، ولاالمجنون...، ولاالمکره، ولا بما یقع بلاقصد...، ولو صدر منه حال غضب غالب لا یملک معه نفسه لم یحکم بالارتداد<ref>سید روح‏الله خمینی، پیشین، ص495.</ref>.»
و ناگفته پیدا است که راه یافتن به اعتقادات افراد و به خصوص قصد آنان که به عنوان پشتوانه گفتار و رفتار آنها تلقّی می‏گردد، امری است که بایستی به اهل فن و متخصّصین آن واگذار نمود.
و ناگفته پیدا است که راه یافتن به اعتقادات افراد و به خصوص قصد آنان که به عنوان پشتوانه گفتار و رفتار آنها تلقّی می‏گردد، امری است که بایستی به اهل فن و متخصّصین آن واگذار نمود.


Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۸۱۰

ویرایش