۶٬۷۰۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
<div class="wikiInfo"> | <div class="wikiInfo"> | ||
خط ۵۸: | خط ۴۶: | ||
دخالت نظامی پاكستان، به مهاجرت میلیونها نفر از اهالی پاكستان شرقی به [[هند]] انجامید و دولت هند برای متوقف ساختن سیل مهاجران، از پاكستان خواست كه نیروهای نظامی خود را از بنگلادش بیرون ببرد و استقلال این كشور را به رسمیت بشناسد. پاكستان زیر بار نرفت و هند و پاكستان در روز سوم دسامبر سال 1971م وارد جنگ شدند. دومین جنگ هند و پاكستان نیز مانند جنگ اولِ این دو كشور كه در سال 1965م بر سر كشمیر روی داد، به شكست نیروهای پاكستان از ارتش هند، كه قویتر و مجهزتر بود انجامید. نیروهای پاكستان در بخش شرقی پس از ده روز جنگ، دست از مقاومت برداشتند و در نهایت پس از آن كه جنگ در 20 دسامبر 1971م به پایان رسید، دولت پاكستان نیز به ناچار استقلال بنگلادش را به رسمیت شناخت. بعد از اين شكست، بزرگترين تسليم اسرا پس از جنگ جهاني دوم رخ داد. <ref>[http://t27.ir/calender/4550/%D8%A2%D8%BA%D8%A7%D8%B2-%D8%AC%D9%86%DA%AF-%D9%87%D9%86%D8%AF-%D9%88-%D9%BE%D8%A7%D9%83%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D8%B1-%D8%B3%D8%B1-%D8%B3%D8%B1%D8%B2%D9%85%DB%8C%D9%86-%D8%A8%D9%86%DA%AF%D9%84%D8%A7%D8%AF%D8%B4-1971%D9%85 برگرفته از سایت طوبی]</ref>. | دخالت نظامی پاكستان، به مهاجرت میلیونها نفر از اهالی پاكستان شرقی به [[هند]] انجامید و دولت هند برای متوقف ساختن سیل مهاجران، از پاكستان خواست كه نیروهای نظامی خود را از بنگلادش بیرون ببرد و استقلال این كشور را به رسمیت بشناسد. پاكستان زیر بار نرفت و هند و پاكستان در روز سوم دسامبر سال 1971م وارد جنگ شدند. دومین جنگ هند و پاكستان نیز مانند جنگ اولِ این دو كشور كه در سال 1965م بر سر كشمیر روی داد، به شكست نیروهای پاكستان از ارتش هند، كه قویتر و مجهزتر بود انجامید. نیروهای پاكستان در بخش شرقی پس از ده روز جنگ، دست از مقاومت برداشتند و در نهایت پس از آن كه جنگ در 20 دسامبر 1971م به پایان رسید، دولت پاكستان نیز به ناچار استقلال بنگلادش را به رسمیت شناخت. بعد از اين شكست، بزرگترين تسليم اسرا پس از جنگ جهاني دوم رخ داد. <ref>[http://t27.ir/calender/4550/%D8%A2%D8%BA%D8%A7%D8%B2-%D8%AC%D9%86%DA%AF-%D9%87%D9%86%D8%AF-%D9%88-%D9%BE%D8%A7%D9%83%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D8%B1-%D8%B3%D8%B1-%D8%B3%D8%B1%D8%B2%D9%85%DB%8C%D9%86-%D8%A8%D9%86%DA%AF%D9%84%D8%A7%D8%AF%D8%B4-1971%D9%85 برگرفته از سایت طوبی]</ref>. | ||
== رهبری مجیب الرحمن در استقلال بنگلادش == | == رهبری مجیب الرحمن در استقلال بنگلادش == | ||
'''مجیب الرحمن''' خواستار یک جمهوری سوسیالیستی بود. پس از تشکیل کشور پاکستان و تحمیل زبان اردو بر جمعیت بنگالی زبان، در پاکستان شرقی از سوی دولت در سال 1952م، در پاکستان شرقی نهضت زبان مادری شکل گرفت. در این نهضت | '''مجیب الرحمن''' خواستار یک جمهوری سوسیالیستی بود. پس از تشکیل کشور پاکستان و تحمیل زبان اردو بر جمعیت بنگالی زبان، در پاکستان شرقی از سوی دولت در سال 1952م، در پاکستان شرقی نهضت زبان مادری شکل گرفت. در این نهضت وی به عنوان رهبر خط مقدم ظاهر شد و برای حقوق دموکراسی مبارزه کرد و تلاشهایش سرانجام به تشکیل کشور بنگلادش منتهی شد. او در سال 1350 در کلکته هند دولت در تبعید بنگلادش را تشکیل داد و نخست وزیر این کشور شد.<br> | ||
او در کتاب خود درباره بنگالی خود این چنین می گوید: مسلما هیچ زبانی به اندازه بنگالی برای واژه «حسادت» معادل ندارد حسادت به زبان بنگالی دقیقا به معنای «مردن و سختی کشیدن از حال و روز خوب دیگران است. زمانی که ازدواج کردم ۱۳ سال داشتم رونو همسرم در آن زمان تنها سه سال داشت ما بنگالی ها دو وجه داریم از یک سو اعتقاد داریم که مسلمانیم و از سوی دیگر بنگالی هستیم کشورهای معدودی در سراسر جهان هستند که خاک حاصلخیزی به مانند خاک بنگال دارند اما ما همچنان فقیریم. | او در کتاب خود درباره بنگالی بودن خود این چنین می گوید: مسلما هیچ زبانی به اندازه بنگالی برای واژه «حسادت» معادل ندارد حسادت به زبان بنگالی دقیقا به معنای «مردن و سختی کشیدن از حال و روز خوب دیگران است. زمانی که ازدواج کردم ۱۳ سال داشتم رونو همسرم در آن زمان تنها سه سال داشت ما بنگالی ها دو وجه داریم از یک سو اعتقاد داریم که مسلمانیم و از سوی دیگر بنگالی هستیم کشورهای معدودی در سراسر جهان هستند که خاک حاصلخیزی به مانند خاک بنگال دارند اما ما همچنان فقیریم. | ||
نمی توان به اقلیت اجازه داد جلوی | نمی توان به اقلیت اجازه داد جلوی رشد و پیشرفت اکثریت را بگیرد و چه کسی خوشبخت تر از کسی است که از نعمت رضایت والدین برخوردار باشد. | ||
= | = ریاست جمهوری او در بنگلادش = | ||
از آنجا که حزب لیگ عوامی حامی [[سوسیالیسم]] و [[سکولاریسم]] بود، دولت بنگلادش دست به یک سری اصلاحات زد. | از آنجا که [[حزب لیگ عوامی]] حامی [[سوسیالیسم]] و [[سکولاریسم]] بود، دولت بنگلادش دست به یک سری اصلاحات زد. راهها، صنایع نساجی و کشتی سازی ملی شدند. قانون اساسی جدید ظرف یک سال تدوین شد و کشوربنگلادش را جمهوری سوسیالیستی و سکولار اعلام کرد. بر اساس قانون اساسی جدید، لیگ عوامی در انتخابات مارس 1973م، 292 کرسی از 300 کرسی پارلمان را به دست آورد. مجیب الرحمن همه احزاب به ویژه دانشجویان جماعت اسلامی و جمعیت اسلامی را که برای وحدت پاکستان تلاش کرده بودند، مخالف قانون اعلام کرد.<br> | ||
او روابط ویژه ای با هند برقرار کرد زیرا هند بزرگترین کمک را در جدایی بنگلادش از پاکستان داشت. به این | او روابط ویژه ای با هند برقرار کرد زیرا هند بزرگترین کمک را در جدایی بنگلادش از پاکستان داشت. به این ترتیب، در سال 1973م، پیمان دوستی با هند امضا شد. هند بهای سنگینی از کمکهای خود مطالبه کرد. نیروهای هندی تعدادی ماشین آلات کارخانه را قبل از تخلیه بنگلادش به هند منتقل کردند. هند به دلیل برخورداری از امتیازات ویژه در امور تجاری دست برتر را به دست آورد و اقتصاد بنگلادش به هند وابسته شد. هندوهای بنگال غربی نیز با دیدن فضای مساعد به شرق پاکستان بازگشتند. در سال 1974م، قحطی بزرگی در کشور رخ داد <ref>[https://ur.wikipedia.org/wiki/%D8%B4%DB%8C%D8%AE_%D9%85%D8%AC%DB%8C%D8%A8_%D8%A7%D9%84%D8%B1%D8%AD%D9%85%D9%B0%D9%86 برگرفته از ویکی پدیای اردو]</ref>. | ||
= کودتای نظامی و ترور = | = کودتای نظامی و ترور = | ||
[[پرونده:مجیب الرحمن و ترور خانوادگی او.jpg|250px|بندانگشتی|چپ|ترور خانوادگی مجیب الرحمن در محل سکونتش در بنگلادش]] | [[پرونده:مجیب الرحمن و ترور خانوادگی او.jpg|250px|بندانگشتی|چپ|ترور خانوادگی مجیب الرحمن در محل سکونتش در بنگلادش]] | ||
همه این عوامل بار دیگر موجی از ناآرامی را در بنگلادش ایجاد کرد و صداهایی علیه لیگ عوامی و مجیب الرحمن بلند شد. او می خواست این ناراحتی را مهار کند. در دسامبر 1974م، وضعیت فوق العاده اعلام شد و قانون اساسی به حالت تعلیق درآمد. اصلاحات زیادی نیز در قانون اساسی انجام شد، نظام ریاستی در کشور اجرا شد و در ژانویه 1975م | همه این عوامل بار دیگر موجی از ناآرامی را در بنگلادش ایجاد کرد و صداهایی علیه لیگ عوامی و مجیب الرحمن بلند شد. او می خواست این ناراحتی را مهار کند. در دسامبر 1974م، وضعیت فوق العاده اعلام شد و قانون اساسی به حالت تعلیق درآمد. اصلاحات زیادی نیز در قانون اساسی انجام شد، نظام ریاستی در کشور اجرا شد و در ژانویه 1975م رئیس جمهور شد و محمد منصورعلی به نخست وزیری بنگلادش رسید. او با این اصلاحات تمام اختیارات را به دست آورد.<br> | ||
کینه شخصی نظامیان ارتش نسبت به برخی از رهبران لیگ عوامی که باعث شد آنها شغل خود را از دست بدهند. مجیب الرحمن از ارتش بسیار ناراضی بود. او از حامیان یک شبه نظامی ملی بود. و تلاش میکرد ارتش را ضعیف نگه دارند. | کینه شخصی نظامیان ارتش نسبت به برخی از رهبران لیگ عوامی که باعث شد آنها شغل خود را از دست بدهند. مجیب الرحمن از ارتش بسیار ناراضی بود. او از حامیان یک شبه نظامی ملی بود. و تلاش میکرد ارتش را ضعیف نگه دارند. | ||
'''فاروق الرحمن''' سرگرد نظامی ارتش علاقه زیادی به مجیب الرحمن داشت. از نظر او بزرگترین رهبر استقلال بنگلادش بود. این علاقه بعدها به سه گلایه بزرگ و در نهایت نفرت تبدیل شد | '''فاروق الرحمن''' سرگرد نظامی ارتش علاقه زیادی به مجیب الرحمن داشت. از نظر او بزرگترین رهبر استقلال بنگلادش بود. این علاقه بعدها به سه گلایه بزرگ و در نهایت نفرت تبدیل شد. ارتش در 15 اوت 1975م، شورش کرد و منجر به ترور رهبر بنگلادش شد. | ||
مجیب الرحمن همراه با 10 تن از خانواده خود کشته شد. تنها دو دختر او، [[حسینه واجد]] (شیخ حسینه به زبان بنگلالی) و شیخ ریحانه، که در اروپا بودند زنده ماندند. شیخ حسینه واجد بعدها نخست وزیر این کشور شد <ref>[https://www.wujood.com/41063/ برگرفته از سایت اردو زبان وجود]</ref>. | مجیب الرحمن همراه با 10 تن از خانواده خود کشته شد. تنها دو دختر او، [[حسینه واجد]] (شیخ حسینه به زبان بنگلالی) و شیخ ریحانه، که در اروپا بودند زنده ماندند. شیخ حسینه واجد بعدها نخست وزیر این کشور شد <ref>[https://www.wujood.com/41063/ برگرفته از سایت اردو زبان وجود]</ref>. | ||