confirmed
۵٬۹۲۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
توکل به معنای تسلیم شدن و واگذاردن امور بندگان به خداوند است. این صفت حسنه در واقع به معنای تکیه کردن به خدا و اعتماد داشتن و نیز نتایج کار را به او سپردن است.کسی اهل توکل است که برای رسیدن به هدفی مقدس از فکر و قدرت خود استفاده میکند و بقیه امور خویش را به خداوند میسپرد. بنابراین، انسان متوکل علاوه بر آن که دست خود را نسبت به انجام وظایفش نمی بندد، اما در واقع خود و آن چه انجام میدهد را تسلیم امر الهی | توکل به معنای تسلیم شدن و واگذاردن امور بندگان به خداوند است. این صفت حسنه در واقع به معنای تکیه کردن به خدا و اعتماد داشتن و نیز نتایج کار را به او سپردن است.کسی اهل توکل است که برای رسیدن به هدفی مقدس از فکر و قدرت خود استفاده میکند و بقیه امور خویش را به خداوند میسپرد. بنابراین، انسان متوکل علاوه بر آن که دست خود را نسبت به انجام وظایفش نمی بندد، اما در واقع خود و آن چه انجام میدهد را تسلیم امر الهی میکند از او میخواهد تا برایش وکیلی امین باشد. | ||
==معناشناسی توکل== | ==معناشناسی توکل== | ||
توکل کلمه ای عربی است که از واژه | توکل کلمه ای عربی است که از واژه "وکل" به معنای سپردن امر خود به غیر گرفته شده است.<ref>فراهیدی خلیل بن احمد، کتاب العین، ج ۵، ص ۴۰۵.</ref اما توکل در لغت و اصطلاح، اظهار عجز، اعتماد به غیر <ref>ابن منظور، لسان العرب، ج ۱۱، ص ۷۳۶.</ref> و سپردن (نیابت دادن - نائب قراردادن) امر خویش (خود) به فردی مطمئن به علت کفایت او یا ناتوانی شخص از قیام به امر خود است.<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج ۱۱، ص ۷۳۴ - ۷۳۶</ref> <ref>راغب اصفهانی، مفردات، ص ۸۸۲.</ref> پس اگر فردی به خدا اعتماد کند و او را وکیل خود قرار دهد، خداوند برایش کفایت میکند ﴿فَهُوَ حَسْبُهُ﴾ و هر کسی به خدا توکل کند همو وی را کفایت میکند» <ref>سوره طلاق، آیه ۳</ref> و اگر به غیر خداوند توکل کند و به دنیا دل ببندد، خداوند او را به غیر خودش واگذار میکند.<ref>ابن سلامه، مسند الشهاب، ج ۱، ص ۲۹۸؛</ref> <ref>حسن بن ابی الحسن دیلمی، ارشاد القلوب، ج ۱، ص ۱۲۰</ref> <ref>محمد بن حسن فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ج ۲، ص ۴۲۶</ref> <ref>ورام ابن ابی فراس، مجموعه ورام، ج ۱، ص ۲۲۲.</ref> <ref>محمدزاده، محسن و حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۳۲۴.</ref> برخی از بزرگان <ref>ملامهدی نراقی نراقی، جامع السعادات، ۱۳۸۳ق، ج۳، ص۲۱۸-۲۱۹ و۲۲۶</ref> <ref>علامه طباطبایی طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۹، ص۷۸.</ref> معتقدند که توکل در فرهنگ دینی به این معنا است که انسان فقط خداوند را فاعل موثر در هستی بداند که بدون او هیچ فعل و انفعالی صورت نمیگیرد انجام نمیشود. ازاینرو انسان میبایستی تنها به او اعتماد کند و امور خود را به او واگذارد. | ||
==جایگاه توکل در قرآن== | ==جایگاه توکل در قرآن== | ||
در [[قرآن]] نام توکل و شاخه های مربوط به آن، 70 بار بیان شده است. <ref>ماهروزاده، رابطه توکل و توسل به اسباب، ص۶۴.</ref> | در [[قرآن]] نام توکل و شاخه های مربوط به آن، 70 بار بیان شده است. <ref>ماهروزاده، رابطه توکل و توسل به اسباب، ص۶۴.</ref> | ||
قرآن در موارد فراوانی [[ایمان]] و توکل را در کنار هم آورده است. <ref>ر.ک، سوره ملک، آیه۲۹؛ سوره یونس، آیه۸۴؛ سوره مائده، آیه۲۳؛ سوره شوری، آیه۳۶؛ سوره نحل، آیه۹۹؛ سوره انفال، آیه۲.</ref> گویی ملازمه ای بین این دو صفت وجود دارد. تا آن جا که در برخی از | قرآن در موارد فراوانی [[ایمان]] و توکل را در کنار هم آورده است. <ref>ر.ک، سوره ملک، آیه۲۹؛ سوره یونس، آیه۸۴؛ سوره مائده، آیه۲۳؛ سوره شوری، آیه۳۶؛ سوره نحل، آیه۹۹؛ سوره انفال، آیه۲.</ref> گویی ملازمه ای بین این دو صفت وجود دارد. تا آن جا که در برخی از موارد، از توکل به عنوان لازمه ایمان نام برده شده است. <ref> ر.ک، سوره آل عمران، آیه۱۲۲؛</ref><ref>ر.ک، سوره مائده، آیه۲۳</ref> <ref>طباطبایی سید محمد حسین، المیزان، سال ۱۴۱۷قمری، ج۱۹، ص۱۸۸.</ref> مثلا در آیه ۲ [[سوره انفال]]، [[مؤمنان]] کسانی هستند که تنها بر پروردگارشان توکل میکنند. و در آیات متعدد دیگری نیز تعبیر «و عَلی اللّهِ فَلْیتَوَکَلِ المُؤمنون» (مؤمنان به خدا توکل میکنند)، به کار رفته است.<ref>ر. ک، سوره آل عمران، آیات ۱۲۲،۱۶۰؛ سوره مائده، آیه ۱۱؛ سوره توبه، آیه ۵۱؛ سوره ابراهیم، آیه ۱۱؛ سوره تغابن، آیه۱۳؛ سوره مجادله ،آيه۱۰</ref> مطابق با برخی از آیات قرآن، خداوند کسانی را که اهل توکل اند دوست دارد. <ref>ر. ک، سوره آل عمران، آیه۱۵۹.</ref> وکسی که بر خداوند توکل کند، خداوند او را کفایت میکند. <ref>سوره طلاق، آیه۳.</ref> | ||
==جایگاه توکل در روایات== | ==جایگاه توکل در روایات== | ||
علاوه بر قرآن، در [[روایات]] نیز توکل امر مهمی بر شمرده و به آن سفارش و تاکید شده است.<ref>. کلینی محمد بن | علاوه بر قرآن، در [[روایات]] نیز توکل امر مهمی بر شمرده شده و به آن سفارش و تاکید شده است.<ref>.کلینی محمد بن یعقوب، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۶۳-۶۵؛</ref> <ref>مجلسی محمد باقر، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۶۸، ص۱۳۵، ۱۳۸، ۱۴۳، ۱۴۷، ۱۵۳.</ref> براساس حدیثی از امام علی(ع) توکل همراه با تفویض و نیز رضایت به [[قضای الهی]] و تسلیم در برابر اوامر خداوند از پایه های چهارگانه ایمان معرفی شده است. <ref>کلینی محمد بن یعقوب، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۴۷.</ref> علاوه، از [[امام رضا(ع)]] روایتی نقل شده است که فرمود: توکل بر خدا از اجزای یقین است.<ref>کلینی محمد بن یعقوب، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۵۲.</ref> در حدیث جنود عقل و جهل از امام صادق(ع)، توکل از سپاهیان عقل و ضد حرص معرفی شده است..<ref> کلینی محمد بن یعقوب، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۱.</ref> | ||
==توکل از | ==توکل از نگاه علمای اخلاق== | ||
علمای اخلاق توکل را از منازل سیر و سلوک <ref>فیض کاشانی محسن، شرح منازل السائرین، ۱۳۷۹ش، ص۹۴.</ref> | علمای اخلاق توکل را از منازل سیر و سلوک <ref>فیض کاشانی محسن، شرح منازل السائرین، ۱۳۷۹ش، ص۹۴.</ref> | ||
و از فضایل اخلاقی <ref>نراقی ملا مهدی، جامع السعادات، ۱۳۸۳ق، ج۳، ص۲۲۰</ref>. دانسته اند. | و از فضایل اخلاقی <ref>نراقی ملا مهدی، جامع السعادات، ۱۳۸۳ق، ج۳، ص۲۲۰</ref>. دانسته اند. | ||
==بالاترین مرحله توکل== | ==بالاترین مرحله توکل== | ||
ایمان و توحید باوری هر شخصی تعیین کننده مرحله توکل اوست و بالاترین مرتبه توکل آن است که انسان تسلیم محض پروردگار شده همه امور خود را به خدا واگذار کند به طوری که هیچ گونه اختیار و | ایمان و توحید باوری هر شخصی تعیین کننده مرحله توکل اوست و بالاترین مرتبه توکل آن است که انسان تسلیم محض پروردگار شده همه امور خود را به خدا واگذار کند به طوری که هیچ گونه اختیار و ارادهای برای خود قائل نباشد و آن چیزی را بپسندد که خدا برای او مقدر کرده است. | ||
==درجات توکل== | ==درجات توکل== | ||
توکل از امور تشکیکی است به این معنا که | توکل از امور تشکیکی است به این معنا که دارای درجات متفاوت از پایین ترین مرحله تا بالاترین آن میباشد. | ||
<ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۱۴۰۶ق، ج۴، ص۲۷۸-۲۸۸</ref> <ref>فیض کاشانی محسن، المحجة البیضاء، قم، دفتر نشر اسلامی، ج۷، ص۴۰۸</ref> <ref>نراقی ملا مهدی، جامع السعادات، ۱۳۸۳ق، ج۳، ص۲۲۳.</ref> | <ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۱۴۰۶ق، ج۴، ص۲۷۸-۲۸۸</ref> <ref>فیض کاشانی محسن، المحجة البیضاء، قم، دفتر نشر اسلامی، ج۷، ص۴۰۸</ref> <ref>نراقی ملا مهدی، جامع السعادات، ۱۳۸۳ق، ج۳، ص۲۲۳.</ref> | ||
===درجه اول=== | ===درجه اول=== | ||
در این درجه فرد طوری به خدا اعتماد | در این درجه فرد طوری به خدا اعتماد میکند که گویا به یک وکیل اعتماد کرده است. | ||
<ref>فیض کاشانی محسن، المحجة البیضاء، قم، دفتر نشر اسلامی، ج۷، ص۴۰۸؛</ref> <ref>نراقی ملا مهدی، جامع السعادات، ۱۳۸۳ق، ج۳، ص۲۲۳.</ref> این مرحله به عنوان نازل ترین مراحل توکل بر شمرده شده است. <ref>نراقی ملامهدی، جامع السعادات، ۱۳۸۳ق، ج۳، ص۲۲۳.</ref> | <ref>فیض کاشانی محسن، المحجة البیضاء، قم، دفتر نشر اسلامی، ج۷، ص۴۰۸؛</ref> <ref>نراقی ملا مهدی، جامع السعادات، ۱۳۸۳ق، ج۳، ص۲۲۳.</ref> این مرحله به عنوان نازل ترین مراحل توکل بر شمرده شده است. <ref>نراقی ملامهدی، جامع السعادات، ۱۳۸۳ق، ج۳، ص۲۲۳.</ref> | ||
===درجه دوم=== | ===درجه دوم=== | ||
در این درجه حال شخص متوکل همچون حال کودکی خردسال است که به غیر از مادر هیچ پناهی رو نمیشناسد و فقط به او اعتماد میکند. | در این درجه حال شخص متوکل همچون حال کودکی خردسال است که به غیر از مادر هیچ پناهی رو نمیشناسد و فقط به او اعتماد میکند. | ||
تفاوت این مرحله از توکل با مرحله اول این است که اینجا متوکل فقط به کسی که بر او توکل کرده، توجه میکند و حتی به خودِ توکل نیز توجه ندارد. <ref>فیض کاشانی محسن، المحجة البیضاء، قم، دفتر نشر اسلامی، ج۷، ص۴۰۸؛</ref> <ref>نراقی ملامهدی، جامع السعادات، ۱۳۸۳ق، ج۳، ص۲۲۳</ref>.این مرحله مخصوص خواص است. <ref>فیض کاشانی محسن، المحجة البیضاء، قم، دفتر نشر اسلامی، ج۷، ص۴۰۸</ref> <ref>نراقی ملامهدی، جامع السعادات، ۱۳۸۳ق، ج۳، ص۲۲۳.</ref> | تفاوت این مرحله از توکل با مرحله اول این است که در اینجا متوکل فقط به کسی که بر او توکل کرده، توجه میکند و حتی به خودِ توکل نیز توجه ندارد. <ref>فیض کاشانی محسن، المحجة البیضاء، قم، دفتر نشر اسلامی، ج۷، ص۴۰۸؛</ref> <ref>نراقی ملامهدی، جامع السعادات، ۱۳۸۳ق، ج۳، ص۲۲۳</ref>.این مرحله مخصوص خواص است. <ref>فیض کاشانی محسن، المحجة البیضاء، قم، دفتر نشر اسلامی، ج۷، ص۴۰۸</ref> <ref>نراقی ملامهدی، جامع السعادات، ۱۳۸۳ق، ج۳، ص۲۲۳.</ref> | ||
===درجه سوم === | ===درجه سوم === | ||
در این مرحله شخص متوکل به طوری تسلیم موکل خود میشود که گویی یک مرده است و بدنش در اختیار شخص غسال قرار دارد و با اراده غسال به چپ و راست میغلطد. <ref>فیض کاشانی محسن، المحجة البیضاء، دفتر نشر اسلامی، ج۷، ص۴۰۹</ref> <ref>نراقی ملامهدی، جامع السعادات، ۱۳۸۳ق، ج۳، ص۲۲۳.</ref> فرق این مرحله با مرحله قبل در این است که در مرحله | در این مرحله شخص متوکل به طوری تسلیم موکل خود میشود که گویی یک مرده است و بدنش در اختیار شخص غسال قرار دارد و با اراده غسال به چپ و راست میغلطد. <ref>فیض کاشانی محسن، المحجة البیضاء، دفتر نشر اسلامی، ج۷، ص۴۰۹</ref> <ref>نراقی ملامهدی، جامع السعادات، ۱۳۸۳ق، ج۳، ص۲۲۳.</ref> فرق این مرحله با مرحله قبل در این است که در مرحله دوم، شخص متوکل دعا و استغاثه خود را ترک نمیکند، ولی در مرحله سوم که مرحله تسلیم محض است، متوکل چون به لطف و عنایت الهی اعتماد دارد از این رو ممکن است که دیگر دعا و استغاثه ای به درگاه الهی نداشته باشد <ref>فیض کاشانی محسن، المحجة البیضاء، دفتر نشر اسلامی، ج۷، ص۴۰۹</ref> <ref>نراقی ملامهدی، جامع السعادات، ۱۳۸۳ق، ج۳، ص۲۲۳.</ref> این مرحله از توکل بالاترین مرحله و درجه آن است که هر کسی نمیتواند به این مرحله از توکل دست یابد مگر شخصی چون حضرت ابراهیم و آن هنگامی بود که به سوی آتش پرتاب میشد. <ref>نراقی ملامهدی، جامع السعادات، ۱۳۸۳ق، ج۳، ص۲۲۳و۲۲۴.</ref> | ||
<ref>قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، ج۲، ص۷۳.</ref> | <ref>قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، ج۲، ص۷۳.</ref> | ||
==راه دست یابی به توکل== | ==راه دست یابی به توکل== | ||
از نگاه برخی از عالمان | از نگاه برخی از عالمان اخلاق، اصلی ترین راه توکل به خدا توحیدگرایی و باور مندی شدید انسان ها نسبت به این مسئله است که تنها خداوند است که مصدر همه امور و افعال است و اوست که در کار خود هیچ شریکی را نمیپذیرد. <ref>نراقی ملامهدی، جامعالسعادات، ۱۳۸۳ق، ج۳، ص۲۳۱و۲۳۲.</ref>همچنین اندیشیدن در امور خلقت و نیز تفکر در آیات مربوط به توکل در قرآن به اضافه مطالعه در زندگی و احوال بزرگانی که با توکل به خداوند به مقاماتی رسیده اند میتواند در تقویت توکل انسان به خداوند موثر باشد. <ref>نراقی ملامهدی، جامع السعادات، ۱۳۸۳ق، ج۳، ص۲۳۱و۲۳۲.</ref> | ||
==نشانه توکل== | ==نشانه توکل== | ||
از مهم ترین نشانه های توکل آن است که به دست آوردن اموال و منافع یا از دست دادن | از مهم ترین نشانه های توکل آن است که به دست آوردن اموال و منافع یا از دست دادن آن، هیچ تغییری در حال شما ایجاد نکند. <ref>نراقی ملامهدی، جامعالسعادات، ۱۳۸۳ق، ج۳، ص۲۳۲.</ref> | ||
==آثار مثبت توکل از منظر قرآن و احادیث== | ==آثار مثبت توکل از منظر قرآن و احادیث== | ||
در منابع دینی | در منابع دینی (قرآن و احادیث) آثار مثبتی برای شخص متوکل بیان شده است. قرآن میفرماید: و من یتوکل علی الله فهو حسبه <ref>سوره طلاق، آیه 3</ref> یعنی هرکسی بر خدا توکل نماید، خدا او را کفایت میکند. همچنین در احادیث <ref>کلینی محمد بن یعقوب، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۶۳-۶۵.</ref> نیز به استناد آیه شریفه مذکور چنین اثری برای توکل بیان شده است. امام علی(ع) میفرماید: هرکسی به خدا توکل کند، سختیها برایش آسان میشود و اسباب برایش فراهم میگردد.<ref>تمیمی آمدی، غرر الحکم و درر الکلم، ۱۳۶۶ش، ص۱۹۷.</ref> در پایان به روایتی از [[امام رضا(ع)]] اشاره میکنیم که میفرماید: هر کسی که میخواهد قویترین مردم باشد، باید به خداوند توکل کند.<ref>فقه الرضا، ۱۴۰۶ق، ج۱، ۳۵۸.</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== |