confirmed
۳۸٬۵۱۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
قیس پسر سعد از اولین کسانی بود که در مسائل پس از وفات پیامبر(ص) و در قضایای سقیفه و انتخاب خلیفه، با ابوبکر بیعت نکرد و به [[امیرالمؤمنین(ع)]] مراجعه کرد و از یاران و کارگزاران [[امام علی(ع)]] بود<ref>رکـ: حائری، منتهی المقال، ج۵، ص۲۴۳؛ ابن داوود، رجال، ص۱۵۵؛ طوسی، رجال، ص۵۴؛ علامه حلی، خلاصه الاقوال، ص۲۳۱؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۳، ص۳۵۰.</ref>. | قیس پسر سعد از اولین کسانی بود که در مسائل پس از وفات پیامبر(ص) و در قضایای سقیفه و انتخاب خلیفه، با ابوبکر بیعت نکرد و به [[امیرالمؤمنین(ع)]] مراجعه کرد و از یاران و کارگزاران [[امام علی(ع)]] بود<ref>رکـ: حائری، منتهی المقال، ج۵، ص۲۴۳؛ ابن داوود، رجال، ص۱۵۵؛ طوسی، رجال، ص۵۴؛ علامه حلی، خلاصه الاقوال، ص۲۳۱؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۳، ص۳۵۰.</ref>. | ||
=وفات= | |||
سعد در سال ۱۵ق<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۲، ص۱۶۴؛ ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۳، ص۴۱۲؛ مزی، تهذیب الکمال، ج۱۰، ص۲۸۰؛ ابن حجر، تقریب التهذیب، ص۲۸۱؛ ابن اثیر، اسدالغابه، ج۲، ص۳۰۱.</ref> در مسیر حرکت به سوی [[حوران]] [[شام]] درگذشت.البته تاریخ وفات وی را ۱۱ق، ۱۴ق ذکر کردهاند که به نظر میرسد همان ۱۵ ق. درستتر باشد. | |||
در مورد نحوه مرگ او اختلاف وجود دارد. برخی میگویند پس از این که وی از بیعت با عمر اجتناب کرد بنا به خواست وی از مدینه خارج شد و در مسیرش به سمت حوران شام<ref>ابن سعد، طبقات الکبری، ج۳، ص۶۱۳.</ref> به مرگ طبیعی در گذشت<ref>ابوحاتم، کتاب الثقات، ج۳، ص۱۴۹؛ زرکلی، الاعلام، ج۳، ص۸۵.</ref>. برخی نیز معتقدند که سعد به قتل رسید. اما این که چه کسی وی را به قتل رساند دو نظر وجود دارد. برخی از منابع اهل سنت نوشتهاند: جنیان وی را به این دلیل که ایستاده بول کرد کشتند<ref>ابن سعد، طبقات الکبری، ج۳، ص۶۱۷</ref>. آنان پس از ارتکاب این قتل در حالی که دف میزدند این شعر را میخواندند<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۲، ص۱۶۴؛ ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۳، ص۴۱۲؛ شوشتری، مجالس المؤمنین، ج۲، ص۲۳۵؛ مزی، تهذیب الکمال، ج۱۰، ص۲۸۰؛ ابن سعد، طبقات الکبری، ج۳، ص۶۱۷.</ref>: | |||
قد قَتَلنا سیدَ الخزرجِ سَعدَ بن عُباده ورَمَیناهُ بسهمین فلم یخطِ فُؤادَه | |||
ما سعد بن عباده، سرور خزرج را کشتیم | |||
و دو تیر به قلب او زدیم و تیرها به خطا نرفت. | |||
این داستان مورد تردید برخی از [[اهل سنت]] واقع شده است. [[ابن ابی الحدید]] به داستانی اشاره کرده که به این ادعا طعنه میزند. نقل شده که مردی عامی از شیعهای سؤال کرد که اگر خلافت حق علی(ع) بود و ابابکر آن را غصب کرد، چرا او درصدد بر نیامد تا خلافت را پس بگیرد؟ [[شیعه]] پاسخ میدهد: [[علی(ع)]] میترسید که جنیان او را بکشند<ref>تستری، قاموس الرجال، ج۵، ص۴۹.</ref>! شعری نیز در رد این ادعا سروده شده: | |||
یقولون سعد شقت الجن بطنه الا ربما حققت فعلک بالغدر | |||
و ماذنب سعد انه بال قائماً و لکن سعداً لم یبایع ابابکر | |||
میگویند جنّیان شکم سعد را دریدند؛ ولی چه بسا تو با نیرنگ این کار را انجام داده باشی. | |||
گناه سعد این نبود که ایستاده بول میکرد؛ بلکه گناهش این بود که با ابوبکر بیعت نکرد<ref>شوشتری، مجالس المؤمنین، ج۲، ص۲۳۵.</ref>. | |||
برخی نیز معتقدند [[خالد بن ولید]] و محمد بن سلمه انصاری، به دستور عمر مأمور شدند که از او در شام بیعت بگیرند، زمانی که با مخالفت او روبرو شدند، هر یک تیری بر او بیانداختند و او را به قتل رساندند<ref>شوشتری، مجالس المؤمنین، ج۲، ص۲۳۵.</ref>. | |||
=پانویس= | =پانویس= |