confirmed، مدیران
۳۷٬۲۱۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
ابوقلابه<ref>ابوقلابه جرمی نامش عبدالله و نام پدرش زید و محدثی مورد اعتماد و پر حدیث بوده است، (کاتب واقدی، پیشین، ج 7، ص 188).</ref> گفت: هر جا که میخواهید محمد بن سیرین را با خود ببرید که او را از همهی خودتان پارساتر و خوددارتر خواهید یافت<ref>الفسوی، ابویوسف یعقوب بن سفیان الفسوی (277م)؛ المعرفة و التاریخ، تحقیق اکرم ضیاء العمری، بیروت مؤسسه الرسالة، ط الثانیة 1401/ 1981، ج 2، ص 56 و همان ص 146.</ref>. | ابوقلابه<ref>ابوقلابه جرمی نامش عبدالله و نام پدرش زید و محدثی مورد اعتماد و پر حدیث بوده است، (کاتب واقدی، پیشین، ج 7، ص 188).</ref> گفت: هر جا که میخواهید محمد بن سیرین را با خود ببرید که او را از همهی خودتان پارساتر و خوددارتر خواهید یافت<ref>الفسوی، ابویوسف یعقوب بن سفیان الفسوی (277م)؛ المعرفة و التاریخ، تحقیق اکرم ضیاء العمری، بیروت مؤسسه الرسالة، ط الثانیة 1401/ 1981، ج 2، ص 56 و همان ص 146.</ref>. | ||
ابن عون<ref> کنیه اش ابوعون و آزاد کرده و وابستهی عبدالله بن درة بن سراق مزنی و از هواداران عثمان بوده است، او محدثی مورد اعتماد و پرهیزکار و پر [[حدیث]] بوده است. (همان، ص 193).</ref> میگوید: محمد بن سیرین پاکدامنترین و پارساترین مردم بود و از همه بیشتر بر نفس خود ترس داشت<ref>ابن کثیر دمشقی، پیشین، ج 9، ص 267.</ref>. | ابن عون<ref> کنیه اش ابوعون و آزاد کرده و وابستهی عبدالله بن درة بن سراق مزنی و از هواداران عثمان بوده است، او محدثی مورد اعتماد و پرهیزکار و پر [[حدیث]] بوده است. (همان، ص 193).</ref> میگوید: محمد بن سیرین پاکدامنترین و پارساترین مردم بود و از همه بیشتر بر نفس خود ترس داشت<ref>ابن کثیر دمشقی، پیشین، ج 9، ص 267.</ref>. | ||
=اخلاق و رفتار= | |||
* از اشعث<ref> اشعث بن عبدالملک حمرانی کنیه اش ابوهانی و از دانشمندان بصره بوده است (کاتب واقدی، پیشین، ج 7، ص 286).</ref> نقل شده است که هنگامی که در جلسهای نزد محمد بن سیرین مینشستیم، سخن میگفتیم و میشنیدیم و میخندیدیم و از اوضاع و احوال سؤال میشد، پس هنگامی که از چیزی در مورد علم [[دین]] و [[حلال]] و [[حرام]] سؤال میشد، رنگش تغییر میکرد و دگرگون میشد، گویا آن شخص قبلی نیست<ref>کاتب واقدی، پیشین، ج 7، ص 145.</ref>. | |||
* | |||
* گفته شده محمد بن سیرین یک روز [[روزه]] میگرفت و یک روز [[افطار]] میکرد و هنگامی که به روزی میرسید که شک میکرد از [[ماه شعبان]] است یا از [[ماه رمضان]]، آن روز را روزه میگرفت. | |||
* انس بن سیرین نقل میکند که محمد هفت ذکر و دعا داشت هنگامی که از آن اذکار و دعاها در شب فوت میشد روز آنها را میخواند. | |||
* محمد بن سیرین هر روز [[غسل]] میکرد<ref>همان، ص 149.</ref>. | |||
* محمد بن سیرین قرآن را همان گونه که [[نازل]] شده بود، قرائت میکرد و از این که در میان قرائت قرآن تکلم کند، اکراه داشت<ref>همان، ص 150.</ref>. | |||
* محمد بن سیرین میگفت هرگز به هیچ کس، نیکوکار یا فاسق حسادت نکردم<ref>همان، ص 146 و الفسوی، پیشین، ج 2، ص 57.</ref>. | |||
* هنگامی که نزد ابن سیرین از فردی به بدی یاد میشد، او را به بهترین صفاتی که از وی میدانست، یاد میکرد<ref>ابن کثیر دمشقی، پیشین، ج 9، ص 275.</ref>. | |||
* ابن سیرین اهل خنده و شوخی بود<ref> کاتب واقدی، پیشین، ج 7، ص 119.</ref>. | |||
* از ابن عون نقل شده که گفت: هرگز در روز عیدی به نزد محمد نرفتیم، مگر این که ما را با حلوای روغن و خرما یا فالوده اطعام میکرد. | |||
* در روز عید از منزل خارج نمیشد، مگر این که [[زکات فطره]] را به نحو شایسته به [[مسجد جامع]] ارسال میکرد و سپس برای نماز عید خارج میشد<ref> همان، ص 150.</ref>. | |||
* هنگامی که ابن سیرین مالی را قرض میگرفت آن را وزن میکرد و مهر مینمود و هنگامی که بدهی را پرداخت مینمود به همان وزنه آن را میسنجید، سپس آن را باز میگرداند محمد میگفت: وزن کم و زیاد میشود. | |||
* هنگامی که پول تقلبی به دست ابن سیرین میرسید با آن خرید و فروش نمیکرد و روزی که از دنیا رفت در نزد او پانصد درهم تقلبی بود<ref>همان، ص 151.</ref>. | |||
=پانویس= | =پانویس= |