۸۸٬۱۷۷
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'بنیان گذار' به 'بنیانگذار') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
</div> | </div> | ||
'''محمد بن علی باعلوی''' (۵۷۴-۶۵۳ ه.) امام، [[فقیه]] و [[راوی]] [[حدیث]] با نفوذی مردمی و گسترده از مشهورترین چهرههای [[سادات آل باعلوی]] منتسب به [[رسول الله]] صلی الله علیه و آله است<ref> الزرکلی, خیر الدین (2002). الأعلام (PDF). الجزء السادس. بیروت، لبنان: دار العلم للملایین. صفحة 282. مؤرشف من الأصل (PDF) فی 7 أبریل 2020.</ref> و از بزرگان فقها است تا جایی که به او لقب «الفقیه المقدم» و «استاد اعظم» داده شد و پیش از او کسی به این عنوانها ملقب نشده بود. او پرچمدار [[تصوف]] در [[حضرموت]] بود و با این نگاه، جریان فکری زمان خود و پس از آن را دگرگون ساخت و اولین کسی بود که در حضرموت به صوفی گرایی شناخته شد. او بنیانگذار آموزههای [[طریقه صوفیه باعلوی]] است که این آموزهها را در بسیاری از کشورهای جهان گسترش داد. | |||
'''محمد بن علی باعلوی''' (۵۷۴-۶۵۳ ه.) امام، [[فقیه]] و [[راوی]] [[حدیث]] با نفوذی مردمی و گسترده از مشهورترین چهرههای [[سادات آل باعلوی]] منتسب به [[رسول الله]] صلی الله علیه و آله است<ref> الزرکلی, خیر الدین (2002). الأعلام (PDF). الجزء السادس. بیروت، لبنان: دار العلم للملایین. صفحة 282. مؤرشف من الأصل (PDF) فی 7 أبریل 2020.</ref> و از بزرگان فقها است تا جایی که به او لقب «الفقیه المقدم» و «استاد اعظم» داده شد و پیش از او کسی به این | |||
=نسب= | =نسب= | ||
خط ۹۹: | خط ۹۸: | ||
این تحول یک اتفاق جدی بود تا جایی که برخی از اساتیدش که او را برای رهبری فقه جامعه نامزد کرده بودند بر او غضب کردند و با او قطع رابطه نمودند. از جمله اساتید او که خشمگین شد شیخ علی بامروان بود که به او گفت: «نور تو رفت در حالی که امید داشتیم که مانند ابن فورک باشی ولی تو راه صوفی گری و فقر را انتخاب کردی در حالی که جایگاه بالا و رفیعی داشتی.» | این تحول یک اتفاق جدی بود تا جایی که برخی از اساتیدش که او را برای رهبری فقه جامعه نامزد کرده بودند بر او غضب کردند و با او قطع رابطه نمودند. از جمله اساتید او که خشمگین شد شیخ علی بامروان بود که به او گفت: «نور تو رفت در حالی که امید داشتیم که مانند ابن فورک باشی ولی تو راه صوفی گری و فقر را انتخاب کردی در حالی که جایگاه بالا و رفیعی داشتی.» | ||
او به شیخ خود پاسخ داد: «فقر فخر من است و به آن افتخار | او به شیخ خود پاسخ داد: «فقر فخر من است و به آن افتخار میکنم و با آن بر نفس و بر شیطان پیروز خواهم شد و من با اعتراض و ناراحتی از نزد شما خارج نمیشم و شما را با با هیچ کس عوض نمیکنم.» و آن اولین اقدام صوفیانهای بود که فقیه مقدم اعلام کرد. | ||
به گفته منابع، علمای حضرموت در قرن ششم در رقابت و اشتغال در علوم حدیث و فقه بودند و فقیه مقدم به این علوم علم تصوف و حقایق را افزود و در واقع اولویت بندی کرد و یادگیری طریقه اهل تصوف را بعد از آموزش فقه به شیوه شیخ شعیب ابی مدین تلمسانی مراکشی قرار داد. | به گفته منابع، علمای حضرموت در قرن ششم در رقابت و اشتغال در علوم حدیث و فقه بودند و فقیه مقدم به این علوم علم تصوف و حقایق را افزود و در واقع اولویت بندی کرد و یادگیری طریقه اهل تصوف را بعد از آموزش فقه به شیوه شیخ شعیب ابی مدین تلمسانی مراکشی قرار داد. | ||
اما در نهایت تربیت علمی و اخلاقی | اما در نهایت تربیت علمی و اخلاقی فقیه مقدم، طریقه صوفیانه خاصی به وجود آورد. زیرا او دو طریقه یعنی طریقه سلوکی آباء و اجدادی خود تا برسد به رسول الله (ص) و طریقه شیخ ابی مدین مغربی را با هم جمع کرد و روشی عملی و مکتب سیر و سلوک زندگانی مرتبط با سلف صالح و سند متصل سادات به رسول الله(ص) را تاسیس کرد. نفوذ فقیه مقدم بر وطن خود به قدری بود که پس از اندک زمانی تمام اهل حضرموت صوفی شدند. در صورتی که هیچ ارتباط و آگاهی قبلی به تصوف نداشتند و تنها با فقه و حدیث آشنا بودند.<ref>الشلی, محمد بن أبی بکر (1402 هـ). المشرع الروی فی مناقب السادة الکرام آل أبی علوی (PDF). الجزء الثانی (الطبعة الثانیة). صفحة 7. مؤرشف من الأصل (PDF) فی 4 دیسمبر 2020.</ref> | ||
=شکستن شمشیر= | =شکستن شمشیر= | ||
خط ۱۱۰: | خط ۱۰۹: | ||
با این اتحاد معنوی میان دو شیخ، شیخ سعید عمودی شریک اصلی و همکار مصممی بر این توافق بود و فقیه مقدم را بسیار یاری کرد. تبلیغ و دعوت او در محافل شهری برای کنار گذاشتن سلاح و پرهیز از جنگ و زورگویی و قدرت طلبی و گرایش به صوفی گرایی بسیار تأثیرگذار بود و به دنبال آن قوم او یعنی علویون و دیگران، و پیشاپیش سایرین قوم معروف به (المشایخ) بودند. | با این اتحاد معنوی میان دو شیخ، شیخ سعید عمودی شریک اصلی و همکار مصممی بر این توافق بود و فقیه مقدم را بسیار یاری کرد. تبلیغ و دعوت او در محافل شهری برای کنار گذاشتن سلاح و پرهیز از جنگ و زورگویی و قدرت طلبی و گرایش به صوفی گرایی بسیار تأثیرگذار بود و به دنبال آن قوم او یعنی علویون و دیگران، و پیشاپیش سایرین قوم معروف به (المشایخ) بودند. | ||
دلیل اینکه فقیه مقدم سفارش به ترک سلاح و جنگ کرد بنا به ضرورت آن زمان بود؛ زیرا حکام آن زمان به دیده ترس از مخالفت و سرکشی علویون نسبت به حکومت خود و به گونهای به عنوان رقیب حکومت خود نگاه | دلیل اینکه فقیه مقدم سفارش به ترک سلاح و جنگ کرد بنا به ضرورت آن زمان بود؛ زیرا حکام آن زمان به دیده ترس از مخالفت و سرکشی علویون نسبت به حکومت خود و به گونهای به عنوان رقیب حکومت خود نگاه میکردند و بر سخت گیری نسبت به علویون تاکیدشان بیشتر شده بود. این سخت گیریها نزدیک میشد به آنچه که در شام و عراق توسط بنیامیه و بنیعباس و سایر حکام با علویون میکردند. | ||
محمد بن علی سابقه این رفتار با علویون را خوب میدانست و در ذهن داشت که جد او محمد صاحب مرباط بر اثر این آزار و اذیتها به ظفار مهاجرت کرد. او خود شاهد که عمویش علوی با سمی که حاکم تریم به او خورانده بود با درد و زجر از دنیا رفت. | محمد بن علی سابقه این رفتار با علویون را خوب میدانست و در ذهن داشت که جد او محمد صاحب مرباط بر اثر این آزار و اذیتها به ظفار مهاجرت کرد. او خود شاهد که عمویش علوی با سمی که حاکم تریم به او خورانده بود با درد و زجر از دنیا رفت. | ||
خط ۱۱۷: | خط ۱۱۶: | ||
=آثار و تالیفات= | =آثار و تالیفات= | ||
فقیه مقدم قواعد طریقه صوفیه علویه (طریقه سادات آل باعلوی) را تنظیم کرد تا راه و روشی علمی تربیتی باشد که بر پایه صدق و راستی و انجام تمام تلاش در اصلاح نفس برای زندگی دینی و دنیایی بنا شده است. این بالاترین اثری است که از او به جای ماند | فقیه مقدم قواعد طریقه صوفیه علویه (طریقه سادات آل باعلوی) را تنظیم کرد تا راه و روشی علمی تربیتی باشد که بر پایه صدق و راستی و انجام تمام تلاش در اصلاح نفس برای زندگی دینی و دنیایی بنا شده است. این بالاترین اثری است که از او به جای ماند و با بررسی حضرموت در آن زمان تحول عظیم حیات فکری در تمام جامعه انسانی به چشم میآید و طریقه علویه از حیث علمی و عملی و ذوقی به شکل بارز در شاگردان و اتباع او هویداست. | ||
او یک مرکز علمی | او یک مرکز علمی به جای گذاشت که از بزرگترین مراکز علمی شهرهای دیگر از نظر نفع و تاثیر است و به نام خودش نامگذاری شد و منهج و سبک او در آن تدریس میشد. | ||
همچنین زمینهای کشاورزی فراوانی که در آن باغهای خرما و مزرعههای بسیار و غیر قابل شمارش به جای گذاشت که همه نفع آن صرف امور عام المنفعه میشد.<ref>باکثیر, عبیدالله بن محمد (1405 هـ). الأشواق القویة إلى مواطن السادة العلویة. صفحة 42.</ref> | همچنین زمینهای کشاورزی فراوانی که در آن باغهای خرما و مزرعههای بسیار و غیر قابل شمارش به جای گذاشت که همه نفع آن صرف امور عام المنفعه میشد.<ref>باکثیر, عبیدالله بن محمد (1405 هـ). الأشواق القویة إلى مواطن السادة العلویة. صفحة 42.</ref> | ||
خط ۱۲۹: | خط ۱۲۸: | ||
=فرزندان= | =فرزندان= | ||
او به تاسی از رسول الله (ص) که با زینب بنت خزیمه ازدواج فرمود، با دختر عمویش زینب بنت احمد بن محمد صاحب مرباط ازدواج کرد که به او لقب «ام الفقرا» داده شده بود. از او پنج پسر داشت: علوی الغیور، واحمد الشهید، وعلی، و | او به تاسی از رسول الله (ص) که با زینب بنت خزیمه ازدواج فرمود، با دختر عمویش زینب بنت احمد بن محمد صاحب مرباط ازدواج کرد که به او لقب «ام الفقرا» داده شده بود. از او پنج پسر داشت: علوی الغیور، واحمد الشهید، وعلی، و آنها نسل گستردهای دارند، عبدالله و عبدالرحمن که از آنها نسلی به جا نمانده است.<ref>المشهور, عبدالرحمن بن محمد (1404 هـ). شمس الظهیرة (PDF). الجزء الأول. جدة، المملکة العربیة السعودیة: عالم المعرفة. صفحة 77. مؤرشف من الأصل (PDF) فی 2 ینایر 2020.</ref> | ||
=وفات= | =وفات= |