پرش به محتوا

عادل فرید: تفاوت میان نسخه‌ها

۳٬۷۹۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۸ مهٔ ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «<div class="references" style="margin: 0px 0px 10px 0px; max-height: 300px; overflow: auto; padding: 3px; font-size:95%; background: #FFA50...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۳: خط ۳۳:
= بین صفوف مؤمنین (اخوان و رژیم خاص) =
= بین صفوف مؤمنین (اخوان و رژیم خاص) =
عادل فرید در سال 1951 از طریق خالد که از دانشکده حقوق فارغ التحصیل شد و یکی از اخوان المسلمین بود با اخوان المسلمین آشنا شد و همچنین در سال 1952 به سیستم خصوصی پیوست که در آنجا آموزش و تحصیل می داد و در اردوی دانشگاه ابراهیم پاشا شرکت کرد. که توسط پروفسور محمدمهدی عاکف رهبری می شد و در اولین گردان عازم کانال در سال 1951 میلادی انتخاب شد، اما یکی از برادران در زمان معاینه پزشکی به پزشک دستور داد که عادل فرید را رد کند. تنها کسی که مراقب برادران و مادرش بود، در واقع دکتر او را رد کرد. و درباره چگونگي آشنايي با اخوان المسلمين مي گويد: من از طريق عمويم با اخوان آشنا شدم و او هم سن و سال من بود و در آن زمان به اخوان المسلمين پيوست و بارها مرا فريب مي داد تا با او بروم. در مسجد نماز بخوانم و همیشه با امتناع قاطعانه با او مواجه می شدم، اما یک روز احساس کردم از من ناراحت است، گفتم با او می روم تا بیشتر از این با من قهر نکند و واقعاً من او را اجابت كردم و با او به نماز جمعه رفتم و در آن هنگام برادران را در مسجد ديدم و آشنا شدم و به آنها علاقه مند شدم و آنها را دوست داشتم و به گروه پيوستم و خانواده اي تشکیل شد و من به آن پیوستم و در آن زمان در سال 1952 میلادی بود.
عادل فرید در سال 1951 از طریق خالد که از دانشکده حقوق فارغ التحصیل شد و یکی از اخوان المسلمین بود با اخوان المسلمین آشنا شد و همچنین در سال 1952 به سیستم خصوصی پیوست که در آنجا آموزش و تحصیل می داد و در اردوی دانشگاه ابراهیم پاشا شرکت کرد. که توسط پروفسور محمدمهدی عاکف رهبری می شد و در اولین گردان عازم کانال در سال 1951 میلادی انتخاب شد، اما یکی از برادران در زمان معاینه پزشکی به پزشک دستور داد که عادل فرید را رد کند. تنها کسی که مراقب برادران و مادرش بود، در واقع دکتر او را رد کرد. و درباره چگونگي آشنايي با اخوان المسلمين مي گويد: من از طريق عمويم با اخوان آشنا شدم و او هم سن و سال من بود و در آن زمان به اخوان المسلمين پيوست و بارها مرا فريب مي داد تا با او بروم. در مسجد نماز بخوانم و همیشه با امتناع قاطعانه با او مواجه می شدم، اما یک روز احساس کردم از من ناراحت است، گفتم با او می روم تا بیشتر از این با من قهر نکند و واقعاً من او را اجابت كردم و با او به نماز جمعه رفتم و در آن هنگام برادران را در مسجد ديدم و آشنا شدم و به آنها علاقه مند شدم و آنها را دوست داشتم و به گروه پيوستم و خانواده اي تشکیل شد و من به آن پیوستم و در آن زمان در سال 1952 میلادی بود.
= دستگیری و بازجویی =
پس از وقوع حادثه المنشیه در اکتبر 1954 میلادی، تعداد زیادی از برادران دستگیر شدند و خانواده های خود را بدون مراقبت رها کردند و سپس برخی از برادران و خواهران گروه هایی را برای رسیدگی به این خانواده ها تشکیل دادند، بنابراین عادل فرید یکی از آنها بود. این گروه‌ها، اما رژیم ناصر سکه‌های جمع‌آوری‌شده توسط این گروه‌ها را کشف کرد و در اختیار خانواده‌ها قرار داد همه دست اندرکاران این کار دستگیر شدند.
عادل یکی از آنها بود و در مرداد ماه سال 55 در سازمان تامین مالی دستگیر و به دادگاه کشیده شد و به ده سال حبس در زندان های مختلف از جمله زندان اسیوط، الوحات محکوم شد. زندان و القلعه. هر کس قبلا دستگیر شده بود، مأموران به برخی از آنها گفتند: "او را بیرون می آوریم و سپس برمی گردیم و دستگیرش می کنیم. بهتر است او را اینجا بگذاریم تا به دادگاه بیاورند که او را محکوم کردند. تا شش سال، بنابراین در زندان به سر برد تا اینکه در 10/10/1971 میلادی از مصیبت بیرون آمد.
نمونه ای از بازجویی با او در دادستانی عمومی در سال 1965 را ببینید.
دادستان: وقتی رفتی چه کار کردی؟
عادل: بیرون نرفتم.
مدعی العموم: باشه، وقتی میرفتی چیکار میکردی؟
و خداوند او را در زندان با آموختن نجاری و لوله کشی و آهنگری شرفیاب کرد، چنانکه طرازی در زندان وحات به آرایشگری مشغول بود و از بهترین چیزهایی که آموخت اصلاح کشاورزی است و استعداد بازیگری او را در زندان اسیوط فراموش نمی کنیم.
او می گوید ما تیم های تئاتر درست کردیم و 3 باشگاه ورزشی (الساحل، التالیا و الهلال) ایجاد کردیم و زندان ها را تبدیل به واحه کردند تا حوصله شان سر نرود مخصوصا در زندان اسیوط و زندان الوحات. .
وی در این باره می گوید: 16 سال مستمر دستگیر شدم، از بیست و یک سالگی در سال 1955 میلادی شروع کردم، یعنی بعد از ورودم به گروه تنها سه سال بود و علت دستگیری هم حادثه منشیه بود. که اخوان المسلمین را منحل کردند و تعداد بی شماری را دستگیر کردند و ما به 10 سال زندان محکوم شدیم.
و چون زمان رفتن من فرا رسید و عبدالناصر در حال زندانی کردن اخوان بود، گفتند: او را بیرون می آوریم و برمی گردیم تا دوباره پیداش کنیم، حالش بهتر شود! آنها من را به شش سال دیگر محکوم کردند و من متهم شدم که می خواستم یک سازمان مخفی اخوان را از داخل زندان سازماندهی کنم.
چه خوب که در سال 1955 میلادی با یکی از دخترها ازدواج کرد، اما خانواده او را مجبور کردند که نامزدی را قطع کند تا خدا با یک همسر خوب به او جبران کند.
= منبع =
= منبع =