۸۷٬۷۷۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'می شود' به 'میشود') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
بهشت جایگاه موعود اهل سعادت در [[جهان آخرت]] و نام سکونتگاه [[حضرت آدم(ع)]] پیش از [[هبوط]]. بیش از ۲۰۰ آیه [[قرآن]] درباره بهشت ویژگیهای آن است؛ از قبیل اندازه و گستره و مکان، شماره جنّتها، انواع نعمتهای بهشت، اوصاف ثبوتی و سلبی نعمتها و اشیای موجود در جنّت، غرض از آفرینش بهشت، اهل جنّت، صفات و ملَکات و کارهایی که انسانها را شایسته بهشت میکند، محرومان از جنّت و روابط ساکنان جنّت با یکدیگر. [[احادیث]] بسیار زیادی نیز در اینباره وجود دارد. | بهشت جایگاه موعود اهل سعادت در [[جهان آخرت]] و نام سکونتگاه [[حضرت آدم(ع)]] پیش از [[هبوط]]. بیش از ۲۰۰ آیه [[قرآن]] درباره بهشت ویژگیهای آن است؛ از قبیل اندازه و گستره و مکان، شماره جنّتها، انواع نعمتهای بهشت، اوصاف ثبوتی و سلبی نعمتها و اشیای موجود در جنّت، غرض از آفرینش بهشت، اهل جنّت، صفات و ملَکات و کارهایی که انسانها را شایسته بهشت میکند، محرومان از جنّت و روابط ساکنان جنّت با یکدیگر. [[احادیث]] بسیار زیادی نیز در اینباره وجود دارد. | ||
=معنای بهشت= | =معنای بهشت= | ||
خط ۹: | خط ۹: | ||
فَاسْتَجابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ أَنِّی لاأُضیعُ عَمَلَ عامِلٍ مِنْکمْ مِنْ ذَکرٍ أَوْ أُنْثی بَعْضُکمْ مِنْ بَعْضٍ فَالَّذینَ هاجَرُوا وَ أُخْرِجُوا مِنْ دِیارِهِمْ وَ أُوذُوا فی سَبیلی وَ قاتَلُوا وَ قُتِلُوا لَأُکفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَیئاتِهِمْ وَ لَأُدْخِلَنَّهُمْ جَنَّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ ثَواباً مِنْ عِنْدِ اللَّـهِ وَ اللَّـهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الثَّواب <ref>آل عمران، ۱۹۵</ref> | فَاسْتَجابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ أَنِّی لاأُضیعُ عَمَلَ عامِلٍ مِنْکمْ مِنْ ذَکرٍ أَوْ أُنْثی بَعْضُکمْ مِنْ بَعْضٍ فَالَّذینَ هاجَرُوا وَ أُخْرِجُوا مِنْ دِیارِهِمْ وَ أُوذُوا فی سَبیلی وَ قاتَلُوا وَ قُتِلُوا لَأُکفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَیئاتِهِمْ وَ لَأُدْخِلَنَّهُمْ جَنَّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ ثَواباً مِنْ عِنْدِ اللَّـهِ وَ اللَّـهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الثَّواب <ref>آل عمران، ۱۹۵</ref> | ||
خداوند، درخواست آنها را پذیرفت؛ (و فرمود:) من عمل هیچ عملکنندهای از شما را، زن باشد یا مرد، ضایع نخواهم کرد؛ شما | خداوند، درخواست آنها را پذیرفت؛ (و فرمود: ) من عمل هیچ عملکنندهای از شما را، زن باشد یا مرد، ضایع نخواهم کرد؛ شما همنوعید و از جنس یکدیگر! آنها که در راه خدا هجرت کردند و از خانههای خود بیرون رانده شدند و در راه من آزار دیدند و جنگ کردند و کشته شدند، به یقین گناهانشان را میبخشم؛ و آنها را در باغهای بهشتی، که از زیر درختانش نهرها جاری است وارد میکنم. این پاداشی است از طرف خداوند؛ و بهترین پاداشها نزد پروردگار است. | ||
بیش از ۲۰۰ آیه [[قرآن]] درباره بهشت(جنّت) است. [[محمد باقر مجلسی]]<ref>رک:مقاله محمد باقرمجلسی</ref> در [[بحارالانوار]]<ref>رک:مقاله بحارالانوار</ref> بنا به روش خود در این جامع حدیثی، ابتدا آیات مرتبط با موضوع جنّت (حدود ۲۷۵ آیه) را به ترتیب سورهها، درج و تفسیر آنها را، به طور عمده از [[طبرِسی]]، [[فخر رازی]] و [[بیضاوی]] نقل کرده است. | بیش از ۲۰۰ آیه [[قرآن]] درباره بهشت(جنّت) است. [[محمد باقر مجلسی]]<ref>رک:مقاله محمد باقرمجلسی</ref> در [[بحارالانوار]]<ref>رک:مقاله بحارالانوار</ref> بنا به روش خود در این جامع حدیثی، ابتدا آیات مرتبط با موضوع جنّت (حدود ۲۷۵ آیه) را به ترتیب سورهها، درج و تفسیر آنها را، به طور عمده از [[طبرِسی]]، [[فخر رازی]] و [[بیضاوی]] نقل کرده است. | ||
قرآن، در کنار تأکید بر پایان یافتن این جهان و وقوع رستاخیز و ادامه زندگی انسانها در عالمی دیگر، در یک تقسیمبندی کلی از جای زیست افراد سعید با تعبیرات گوناگون و غالباً متضمن اوصاف اصلی آن یاد میکند: جنّت (جمع آن جنّات) با بسامد بیش از صد بار <ref> جنّهالخلد، جنّه نعیمٍ/ النعیم، جنّاتالنعیم، جنّهالمأوی «، جنّاتالمأوی»، جنّه عالیه، جنّاتُ عدنٍ، جنّات الفردوس </ref> که گاه به واژهای اضافه یا با صفتی قرین شده است، روضه، <ref>روم: ۱۵ </ref> رَوضاتِ الجَنّات، <ref> شوری «: ۲۲ </ref> فردوس، <ref> مؤمنون: ۱۱</ref> دارالسَّلام، <ref>انعام: ۱۲۷؛ یونس: ۲۵ </ref> دارالاخره (نُهبار)، دارُالْخلد، <ref>فصّلت: ۲۸ </ref> دارَالْمُقامه، <ref> فاطر: ۳۵ </ref> دارُالْقرار، <ref>غافر: ۳۹ </ref> دارُالْمتّقین، <ref> نحل: ۳۰ </ref> مَقامٍ امین،<ref>دخان: ۵۱ </ref> مقعدِ صدق،<ref> قمر: ۵۵ </ref> علّیین/ علّیون <ref>مطففین: ۱۸، ۱۹</ref> و حُسنی. <ref> یونس: ۲۶ وچند آیه دیگر</ref> مجموعه تعابیر قرآن درباره جنّت و اوصاف آن در سورههای مکی و مدنی طنینی یکسان دارد. <ref> دایرهالمعارف قرآن، ذیل «Paradise» </ref> | قرآن، در کنار تأکید بر پایان یافتن این جهان و وقوع رستاخیز و ادامه زندگی انسانها در عالمی دیگر، در یک تقسیمبندی کلی از جای زیست افراد سعید با تعبیرات گوناگون و غالباً متضمن اوصاف اصلی آن یاد میکند: جنّت (جمع آن جنّات) با بسامد بیش از صد بار <ref> جنّهالخلد، جنّه نعیمٍ/ النعیم، جنّاتالنعیم، جنّهالمأوی «، جنّاتالمأوی»، جنّه عالیه، جنّاتُ عدنٍ، جنّات الفردوس </ref> که گاه به واژهای اضافه یا با صفتی قرین شده است، روضه، <ref>روم: ۱۵ </ref> رَوضاتِ الجَنّات، <ref> شوری «: ۲۲ </ref> فردوس، <ref> مؤمنون: ۱۱</ref> دارالسَّلام، <ref>انعام: ۱۲۷؛ یونس: ۲۵ </ref> دارالاخره (نُهبار)، دارُالْخلد، <ref>فصّلت: ۲۸ </ref> دارَالْمُقامه، <ref> فاطر: ۳۵ </ref> دارُالْقرار، <ref>غافر: ۳۹ </ref> دارُالْمتّقین، <ref> نحل: ۳۰ </ref> مَقامٍ امین، <ref>دخان: ۵۱ </ref> مقعدِ صدق، <ref> قمر: ۵۵ </ref> علّیین/ علّیون <ref>مطففین: ۱۸، ۱۹</ref> و حُسنی. <ref> یونس: ۲۶ وچند آیه دیگر</ref> مجموعه تعابیر قرآن درباره جنّت و اوصاف آن در سورههای مکی و مدنی طنینی یکسان دارد. <ref> دایرهالمعارف قرآن، ذیل «Paradise» </ref> | ||
مضامین این آیات عبارت است از اوصاف جنّت (جنّات)، شامل مشخصه اصلی و اندازه و گستره و مکان، شماره جنّتها، انواع نعمتهای جنّت، اوصاف ثبوتی و سلبی نعمتها و اشیای موجود در جنّت، غرض از آفرینش جنّت، اهل جنّت، صفات و ملَکات و کارهایی که انسانها را شایسته جنّت میکند، محرومان از جنّت و مناسبات ساکنان جنّت با یکدیگر. | مضامین این آیات عبارت است از اوصاف جنّت (جنّات)، شامل مشخصه اصلی و اندازه و گستره و مکان، شماره جنّتها، انواع نعمتهای جنّت، اوصاف ثبوتی و سلبی نعمتها و اشیای موجود در جنّت، غرض از آفرینش جنّت، اهل جنّت، صفات و ملَکات و کارهایی که انسانها را شایسته جنّت میکند، محرومان از جنّت و مناسبات ساکنان جنّت با یکدیگر. | ||
=بهشت در ادیان مختلف= | =بهشت در ادیان مختلف= | ||
[[ادیان الهی]] از جایگاهی ویژه نزد خداوند برای پرهیزکاران و بندگان صالح خدا خبر دادهاند و آن جایگاه را به گونهای که برای پیروانشان قابل درک باشد توصیف نمودهاند. | [[ادیان الهی]] از جایگاهی ویژه نزد خداوند برای پرهیزکاران و بندگان صالح خدا خبر دادهاند و آن جایگاه را به گونهای که برای پیروانشان قابل درک باشد توصیف نمودهاند. | ||
این جایگاه نیکو | این جایگاه نیکو در اوستا به صورت <big>وَهشیته اَنهو</big> و در پهلوی به صورت <big>وَهشت</big> گفته میشود که جایگاه خوشی و سرزمین پندارهای پسندیده است. نیکوکاران در آنجا از برکات و طیّبات روحانی برخوردارند و با یاران و همنشینان سعادتمند روزگار میگذرانند. در کتاب [[اوستا]] به رستگاران وعده داده شده است که در پایان سومین شب پس از مرگشـان یکباره در میان انبوهی از گیاهان خوشبو چشم خواهند گشود و وزش نسـیم نوازشگری را بـر پوست تن خود احساس خواهند کرد که از جنوب، یعنی از سوی بهشت میوزد. باغ بهشت با یک نور ازلی به نام خورنه روشن است که همان روشنایی جاودانی ایزدی، پاینده ی فر پادشاهی و شکوفایی سرزمین است. | ||
در اسفار پنجگانه [[تورات]]، [[کتاب مقدس یهودیان]]، از بهشت و [[جهنم]] و [[معاد]] سخن چندانی به میان نیامده است. در سایر کتب عهد قدیم هم در مورد مرحله پس از مرگ تنها اشاراتی به عالم مـردگان مـی بـاشد. این بی اعتنایی حاصل تحریف کتاب مقدس و دنیا خواهی و گرایشهای مادی حاکمان و عالمان یهود است. با این همه میتوان در [[عهد عتیق]] اشاراتی به این موضوع یافت. در کتاب دانیال و اشعیاء نبی چنین آمده است: «تمام مردگان زنده خواهند شد، بعضی برای زنـدگی جـاودانی و برخـی بـرای شرمسـاری و خـواری جاودانی» <ref>غلامحسین اعرابی, محمد معظمی گودرزی، بررسی تطبیقی معاد در کتب اوستا، عهدین، تلمود و قرآن کریم با تأکید بر اوصاف و ویژگیهای بهشت.</ref> | در اسفار پنجگانه [[تورات]]، [[کتاب مقدس یهودیان]]، از بهشت و [[جهنم]] و [[معاد]] سخن چندانی به میان نیامده است. در سایر کتب عهد قدیم هم در مورد مرحله پس از مرگ تنها اشاراتی به عالم مـردگان مـی بـاشد. این بی اعتنایی حاصل تحریف کتاب مقدس و دنیا خواهی و گرایشهای مادی حاکمان و عالمان یهود است. با این همه میتوان در [[عهد عتیق]] اشاراتی به این موضوع یافت. در کتاب دانیال و اشعیاء نبی چنین آمده است: «تمام مردگان زنده خواهند شد، بعضی برای زنـدگی جـاودانی و برخـی بـرای شرمسـاری و خـواری جاودانی» <ref>غلامحسین اعرابی, محمد معظمی گودرزی، بررسی تطبیقی معاد در کتب اوستا، عهدین، تلمود و قرآن کریم با تأکید بر اوصاف و ویژگیهای بهشت.</ref> | ||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
در عهد جدید مسأله معاد و رستاخیز نسبت به عهد عتیق به طور صریح تر و با توصیفات بیشـتری ذکر شده است. عهد جدید از زندگی جاویدان پس از مرگ خبر داده و با تعابیری مانند «برکات ملکوت خدا» به توصیف نعمتهای بهشتی پرداخته است. نمونه ای از توصیفات عهد جدید از بهشت در مکاشفه یوحنا است: «آنان از این پس از گرسنگی و تشنگی و گرمای سوزان نیمروز در امان خواهند بود»<ref>غلامحسین اعرابی, محمد معظمی گودرزی، بررسی تطبیقی معاد در کتب اوستا، عهدین، تلمود و قرآن کریم با تأکید بر اوصاف و ویژگیهای بهشت.</ref> | در عهد جدید مسأله معاد و رستاخیز نسبت به عهد عتیق به طور صریح تر و با توصیفات بیشـتری ذکر شده است. عهد جدید از زندگی جاویدان پس از مرگ خبر داده و با تعابیری مانند «برکات ملکوت خدا» به توصیف نعمتهای بهشتی پرداخته است. نمونه ای از توصیفات عهد جدید از بهشت در مکاشفه یوحنا است: «آنان از این پس از گرسنگی و تشنگی و گرمای سوزان نیمروز در امان خواهند بود»<ref>غلامحسین اعرابی, محمد معظمی گودرزی، بررسی تطبیقی معاد در کتب اوستا، عهدین، تلمود و قرآن کریم با تأکید بر اوصاف و ویژگیهای بهشت.</ref> | ||
و اما [[قرآن کریم]] و روایات اسلامی در توصیف بهشت و بهشتیان به تفصیل سخن گفتهاند و عالمان [[مسلمان]] هر یک با مشرب و مکتب عرفانی، فلسفی و اعتقادی خود به تبیین و توصیف آن پرداخته اند. | و اما [[قرآن کریم]] و روایات اسلامی در توصیف بهشت و بهشتیان به تفصیل سخن گفتهاند و عالمان [[مسلمان]] هر یک با مشرب و مکتب عرفانی، فلسفی و اعتقادی خود به تبیین و توصیف آن پرداخته اند. | ||
=ویژگیهای بهشت و بهشتیان= | =ویژگیهای بهشت و بهشتیان= | ||
قرآن کریم در مقام ترسیم چهره و ویژگیهای بهشت و بهشتیان آیات فراوانی را اختصاص داده است؛ مانند: | قرآن کریم در مقام ترسیم چهره و ویژگیهای بهشت و بهشتیان آیات فراوانی را اختصاص داده است؛ مانند: | ||
1ـ باغهای طربانگیز که زیر درختان آن نهرها جاری است. این بیان حدود 70 بار در قرآن آمده است. | 1ـ باغهای طربانگیز که زیر درختان آن نهرها جاری است. این بیان حدود 70 بار در قرآن آمده است. | ||
2ـ درختان و سایههای آن مانند میوههایش همیشگی است: «أکلُها دائِمٌ وَ ظِلُّها». <ref>سوره رعد، آیه 35</ref> | 2ـ درختان و سایههای آن مانند میوههایش همیشگی است: «أکلُها دائِمٌ وَ ظِلُّها». <ref>سوره رعد، آیه 35</ref> | ||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
3ـ فرشتگان بر بهشتیان وارد میشوند و سلام و تحیّت میگویند. <ref>سوره رعد، آیه 23</ref> | 3ـ فرشتگان بر بهشتیان وارد میشوند و سلام و تحیّت میگویند. <ref>سوره رعد، آیه 23</ref> | ||
4ـ لباسهای آنان از حریر و پرنیان است. | 4ـ لباسهای آنان از حریر و پرنیان است. | ||
5ـ بر تختها تکیه زده، نه آفتاب سوزان میبینند و نه سرما. | 5ـ بر تختها تکیه زده، نه آفتاب سوزان میبینند و نه سرما. | ||
6ـ سایه درختان بهشتی بر سر بهشتیان و میوههایش در دسترس آنان است. | 6ـ سایه درختان بهشتی بر سر بهشتیان و میوههایش در دسترس آنان است. | ||
7ـ ساقیان زیبارو و حوریان با جامهای سیمین و بلورین بر آنان دور میزنند. | 7ـ ساقیان زیبارو و حوریان با جامهای سیمین و بلورین بر آنان دور میزنند. | ||
8ـ شرابهایی مینوشند که طبعش چون زنجبیل و عطرآگین است. | 8ـ شرابهایی مینوشند که طبعش چون زنجبیل و عطرآگین است. | ||
9ـ چشمه سلسبیل در آن جاست. | 9ـ چشمه سلسبیل در آن جاست. | ||
10ـ جهانی است بزرگ و کشوری است پر نعمت. | 10ـ جهانی است بزرگ و کشوری است پر نعمت. | ||
11ـ لباسشان از استبرق و دست بندهایشان نقرهفام است. | 11ـ لباسشان از استبرق و دست بندهایشان نقرهفام است. | ||
12ـ ساقی شرابشان | 12ـ ساقی شرابشان پروردگار و شرابشان طاهر و پاک است. <ref>سوره دهر، آیات 12 ـ 21</ref> | ||
13ـ در رخسارشان شادمانی نعمتهای بهشتی پایدار است. | 13ـ در رخسارشان شادمانی نعمتهای بهشتی پایدار است. | ||
14ـ شرابشان ناب و سر به مهر و دست نخورده است. | 14ـ شرابشان ناب و سر به مهر و دست نخورده است. | ||
15ـ ترکیب طبع آن شراب این که به مشک مهر کردهاند و از عالم بالا است: «وَ مِزاجُهُ مِنْ تَسْنِیمٍ». <ref>سوره مطفّفین، آیات 24 ـ 27</ref> | 15ـ ترکیب طبع آن شراب این که به مشک مهر کردهاند و از عالم بالا است: «وَ مِزاجُهُ مِنْ تَسْنِیمٍ». <ref>سوره مطفّفین، آیات 24 ـ 27</ref> | ||
'''تذکر:''' برخی از چشمههای بهشتی خالص و ناب است، مانند چشمه تسنیم و برخی از چشمهها مزیجی و امتزاجی از تسنیم دارد مانند چشمهی رَحِیق. | '''تذکر:''' برخی از چشمههای بهشتی خالص و ناب است، مانند چشمه تسنیم و برخی از چشمهها مزیجی و امتزاجی از تسنیم دارد مانند چشمهی رَحِیق. | ||
ـ آبهای بهشت هیچ گاه گندیده نمیشود و طعمش تغییر نمیکند. | ـ آبهای بهشت هیچ گاه گندیده نمیشود و طعمش تغییر نمیکند. | ||
17ـ نهرهایی از شراب ناب که برای نوشندگان | 17ـ نهرهایی از شراب ناب که برای نوشندگان لذتبخش است و چشمههایی از شیر که طعمش تغییر نیابد و چشمههایی از عسل مصفّا در آن جاست. <ref>سوره محمد ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ ، آیه 15</ref> | ||
18ـ جایگاه امن، امان و سلامتی است. <ref>سوره انعام، آیه 127</ref> | 18ـ جایگاه امن، امان و سلامتی است. <ref>سوره انعام، آیه 127</ref> | ||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
19ـ در آن جا برای بهشتیان از همهی میوهها به اضافه لطف و بخشش پروردگارشان هست. <ref>سوره محمد ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ ، آیه 15</ref> و آنچه که انسان بخواهد و چشمها را به شوق و لذت اندازد مهیاست و انسان در آن جاوید باشد: «وَ فِیها ما تَشْتَهِیهِ الْأَنْفُسُ وَ تَلَذُّ الْأَعْیُنُ وَ أَنْتُمْ فِیها خالِدُونَ». <ref> سوره زخرف، آیه 71</ref> | 19ـ در آن جا برای بهشتیان از همهی میوهها به اضافه لطف و بخشش پروردگارشان هست. <ref>سوره محمد ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ ، آیه 15</ref> و آنچه که انسان بخواهد و چشمها را به شوق و لذت اندازد مهیاست و انسان در آن جاوید باشد: «وَ فِیها ما تَشْتَهِیهِ الْأَنْفُسُ وَ تَلَذُّ الْأَعْیُنُ وَ أَنْتُمْ فِیها خالِدُونَ». <ref> سوره زخرف، آیه 71</ref> | ||
گفتنی است قرآن در اوصاف بهشت و همچنین در ویژگیهای جهنم، به بیان آن دسته از مطالبی که برای همگان قابل ادراک است پرداخته، با بیان نمونههایی که در این جهان وجود دارد مطلب را نزدیک ساخته است و گرنه، نظام [[آخرت]] با نظام دنیایی تفاوت اساسی دارد و واژهی دنیایی توان تفسیر کنه آن را ندارد؛ آن سان که جنین در رحم مادر توان درک واقعیتهای خارج از رحم را ندارد. | گفتنی است قرآن در اوصاف بهشت و همچنین در ویژگیهای جهنم، به بیان آن دسته از مطالبی که برای همگان قابل ادراک است پرداخته، با بیان نمونههایی که در این جهان وجود دارد مطلب را نزدیک ساخته است و گرنه، نظام [[آخرت]] با نظام دنیایی تفاوت اساسی دارد و واژهی دنیایی توان تفسیر کنه آن را ندارد؛ آن سان که جنین در رحم مادر توان درک واقعیتهای خارج از رحم را ندارد. | ||
از این رو قرآن در موارد زیاد به مثال و نمونه اکتفا کرده، میفرماید: «مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِی وُعِدَ الْمُتَّقُونَ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ» <ref>سوره رعد، آیه 35</ref> و «مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِی وُعِدَ الْمُتَّقُونَ فِیهَا أَنْهَارٌ مِنْ مَاءٍ غَیْرِ آسِنٍ...» <ref>سوره محمد ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ ، آیه 15</ref> و گرنه نعمتهایی فراهم آورده است که از دسترس فهم و ادراک بشر خارج و خرد را توان تعقل آنها نیست، بلکه هیچ کس بر آنها آگاه نیست: «فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ ما أُخْفِیَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْیُنٍ جَزاءً بِما کانُوا یَعْمَلُونَ»؛ <ref>سوره سجده، آیه 17</ref> هیچ کس نمیداند که پاداش نیکوکاریش چه نعمتها و لذّتهای | از این رو قرآن در موارد زیاد به مثال و نمونه اکتفا کرده، میفرماید: «مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِی وُعِدَ الْمُتَّقُونَ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ» <ref>سوره رعد، آیه 35</ref> و «مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِی وُعِدَ الْمُتَّقُونَ فِیهَا أَنْهَارٌ مِنْ مَاءٍ غَیْرِ آسِنٍ... » <ref>سوره محمد ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ ، آیه 15</ref> و گرنه نعمتهایی فراهم آورده است که از دسترس فهم و ادراک بشر خارج و خرد را توان تعقل آنها نیست، بلکه هیچ کس بر آنها آگاه نیست: «فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ ما أُخْفِیَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْیُنٍ جَزاءً بِما کانُوا یَعْمَلُونَ»؛ <ref>سوره سجده، آیه 17</ref> هیچ کس نمیداند که پاداش نیکوکاریش چه نعمتها و لذّتهای روشنیبخش دل و دیده است و در عالم غیب برای او چه ذخیره شده است. با این که میدانیم قرآن مقام و مرتبه رضا و خشنودی خداوند را نسبت به بسیاری از مقامها برتر به شمار آورده است: «و رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ أَکْبَرُ ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ». <ref>سوره توبه، آیه 72</ref> بنابراین، نعمتها و لذتهای بینهایت که روشنیبخش دل و دیده است به مراتب باید برتر از مقام رضا باشد. | ||
=پانویس= | =پانویس= |