پرش به محتوا

حوزه علمیه اصفهان: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
<div class="wikiInfo">[[پرونده:حوزه علمیه اصفهان.jpg |جایگزین=حوزه علمیه اصفهان]]
<div class="wikiInfo">[[پرونده:حوزه علمیه اصفهان.jpg |جایگزین=حوزه علمیه اصفهان]]
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
!نام  
!نام
!حوزه علمیه اصفهان
!حوزه علمیه اصفهان
|-
|-
|تأسیس  
|تأسیس
|به‌طور رسمی در قرن ۱۰ هجری
|به‌طور رسمی در قرن ۱۰ هجری
|-
|-
خط ۱۰: خط ۱۰:
|[[اصفهان]] • [[ایران]]
|[[اصفهان]] • [[ایران]]
|-
|-
|زیرمجموعه‌ها  
|زیرمجموعه‌ها
|بیش از ۴۰ مدرسه  
|بیش از ۴۰ مدرسه
|-
|-
|}
|}
خط ۲۰: خط ۲۰:
=تاریخچه اصفهان=
=تاریخچه اصفهان=


فتح اصفهان در سال 23 هجری در زمان [[خلافت]] [[عمر]] روی داد<ref>فتوح البلدان، بلاذری، ص 308.</ref> و فرمانروایان آن تا سیصد سال از طرف خلفا معین می­شدند. لذا این شهر در زمان [[آل بویه]] و [[سلجوقیان]] پایتخت بود<ref>جغرافیای كامل ایران، ج 1، ص 308.</ref> و در عهد سلجوقیان به سرعت ترقی كرد و جزء مهمترین شهرهای كشور گردید.
فتح اصفهان در سال 23 هجری در زمان [[خلافت]] [[عمر]] روی داد<ref>فتوح البلدان، بلاذری، ص 308.</ref> و فرمانروایان آن تا سیصد سال از طرف خلفا معین می‌­شدند. لذا این شهر در زمان [[آل بویه]] و [[سلجوقیان]] پایتخت بود<ref>جغرافیای كامل ایران، ج 1، ص 308.</ref> و در عهد سلجوقیان به سرعت ترقی كرد و جزء مهمترین شهرهای كشور گردید.


[[ابن حوقل]] ضمن توصیف اصفهان در نیمه دوم قرن چهارم هجری و اشاره به منسوجات ابریشمی و پنبه­ای، زعفران و میوه­های گوناگون آن كه به سایر نقاط صادر می­شد، می­گوید: از [[عراق]] تا [[خراسان]] شهری تجاری بزرگتر از اصفهان، جز [[ری]] وجود نداشته است<ref>مقدمه­‌ای بر تاریخ شهر و شهرنشینی در ایران، سلطان­زاده، ص 94، به نقل از صورةالارض، ص 106.</ref>.
[[ابن حوقل]] ضمن توصیف اصفهان در نیمه دوم قرن چهارم هجری و اشاره به منسوجات ابریشمی و پنبه‌­ای، زعفران و میوه­های گوناگون آن كه به سایر نقاط صادر می‌­شد، می‌­گوید: از [[عراق]] تا [[خراسان]] شهری تجاری بزرگتر از اصفهان، جز [[ری]] وجود نداشته است<ref>مقدمه­‌ای بر تاریخ شهر و شهرنشینی در ایران، سلطان­زاده، ص 94، به نقل از صورةالارض، ص 106.</ref>.
این موقعیت همچنان روبه رشد بود تا آنكه یورش تیمور سبب خرابی و سقوط تعدادی از شهر و آبادی­های [[ایران]] شد. وی در اصفهان دستور داد كه مناره­هایی از سر هفتاد هزار نفر مقتول برپا دارند<ref>زندگانی شگفت­آور تیمور، ابن عبرشاه، ترجمه محمدعلی نجاتی، بنگاه ترجمه و نشر كتاب 1339، ص 50 .</ref>.
این موقعیت همچنان روبه رشد بود تا آنكه یورش تیمور سبب خرابی و سقوط تعدادی از شهر و آبادی­های [[ایران]] شد. وی در اصفهان دستور داد كه مناره­هایی از سر هفتاد هزار نفر مقتول برپا دارند<ref>زندگانی شگفت­آور تیمور، ابن عبرشاه، ترجمه محمدعلی نجاتی، بنگاه ترجمه و نشر كتاب 1339، ص 50 .</ref>.
در سال 1000ق، پایتخت [[صفویه]] از [[قزوین]] به اصفهان منتقل شد و اصفهان بار دیگر از آبادترین شهرهای ایران گردید و علاوه بر مركز سیای – اجتماعی، مركز فرهنگی – علمی نیز به شمار آمد و حوزه­ای بزرگ با دانشمندانی والا مقام به جهان شیعه ارزانی داشت.
در سال 1000ق، پایتخت [[صفویه]] از [[قزوین]] به اصفهان منتقل شد و اصفهان بار دیگر از آبادترین شهرهای ایران گردید و علاوه بر مركز سیای – اجتماعی، مركز فرهنگی – علمی نیز به شمار آمد و حوزه­ای بزرگ با دانشمندانی والا مقام به جهان شیعه ارزانی داشت.
خط ۳۰: خط ۳۰:
=دوره اوّل=
=دوره اوّل=


براساس آنچه در تاریخ نقل گردیده، نخستین دوره از ادوار حوزه علمیه اصفهان به زمان سلطنت آل بویه می­رسد. زمانی كه ابو جعفر علاءالدوله كاكویه فرمانروای اصفهان بود، «ابن سینا» نزد وی رفت<ref>آل بویه، فقیهی، ص 301.</ref>. مدرسه اصفهان یادگار آن دوره است.
براساس آنچه در تاریخ نقل گردیده، نخستین دوره از ادوار حوزه علمیه اصفهان به زمان سلطنت آل بویه می‌­رسد. زمانی كه ابو جعفر علاءالدوله كاكویه فرمانروای اصفهان بود، «ابن سینا» نزد وی رفت<ref>آل بویه، فقیهی، ص 301.</ref>. مدرسه اصفهان یادگار آن دوره است.


=مدرسه علایی=
=مدرسه علایی=


مدتی كه [[ابوعلی سینا]] در زمان امارت علاءالدوله كاكویه دیلمی در اصفهان، در خدمت او بود، با وجود مشاغل وزارتی، به تدریس هم می­پرداخت. گنبدی موسوم به ابو علی علایی در محله «در دشت» و در نزدیكی مدرسه شفیعیه اصفهان موجود است كه گفته‌­اند مدرس ابو علی سینا و متعلق به مدرسه‌­ای در آن هنگام بوده است<ref>تاریخ مدارس ایران، ص 99؛ آموزش قدیم در كشورهای اسلامی، شبلی نعمان، ترجمه فخر داعی، آموزش و پرورش، سال نهم، شماره 3، ص 30؛ آثار ملی اصفهان، ابوالقاسم رفیعی مهرآبادی، ص 431.</ref>.
مدتی كه [[ابوعلی سینا]] در زمان امارت علاءالدوله كاكویه دیلمی در اصفهان، در خدمت او بود، با وجود مشاغل وزارتی، به تدریس هم می‌­پرداخت. گنبدی موسوم به ابو علی علایی در محله «در دشت» و در نزدیكی مدرسه شفیعیه اصفهان موجود است كه گفته‌­اند مدرس ابو علی سینا و متعلق به مدرسه‌­ای در آن هنگام بوده است<ref>تاریخ مدارس ایران، ص 99؛ آموزش قدیم در كشورهای اسلامی، شبلی نعمان، ترجمه فخر داعی، آموزش و پرورش، سال نهم، شماره 3، ص 30؛ آثار ملی اصفهان، ابوالقاسم رفیعی مهرآبادی، ص 431.</ref>.


«ابو عبدالله معصومی از محققان و حكمای بزرگ اسلام است كه در علوم [[حكمت]] و [[فلسفه]] استاد مسلم بود. تولّدش در اصفهان اتفاق افتاد و در آن سامان به تحصیل دانش پرداخت و در علوم طبیعی و اسلامی تبحّری تام یافت.
«ابو عبدالله معصومی از محققان و حكمای بزرگ اسلام است كه در علوم [[حكمت]] و [[فلسفه]] استاد مسلم بود. تولّدش در اصفهان اتفاق افتاد و در آن سامان به تحصیل دانش پرداخت و در علوم طبیعی و اسلامی تبحّری تام یافت.


هنگام توقف شیخ‌­الرئیس ابوعلی سینا در اصفهان، ابو عبدالله پیوسته جلیس و مصاحب او بود و به تكمیل مقامات فلسفی خود پرداخت. شیخ پیوسته او را بر سایر شاگردان ترجیح می­داد. گویند وقتی [[ابوریجان بیرونی]] هیجده مسأله نزد شیخ‌­الرئیس فرستاد كه آنها را جواب گوید، او به ابو عبدالله محوّل كرد و این دلیل وسعت فكر و نظر او در مسایل فلسفه است. وفات او حدود نیمه قرن پنجم اتفاق افتاد. وی را مؤلفات بسیار است. از جمله كتابی است در «مفارقات عقلیه و اعداد عقول و اعداد مبدعات.»
هنگام توقف شیخ‌­الرئیس ابوعلی سینا در اصفهان، ابو عبدالله پیوسته جلیس و مصاحب او بود و به تكمیل مقامات فلسفی خود پرداخت. شیخ پیوسته او را بر سایر شاگردان ترجیح می‌­داد. گویند وقتی [[ابوریجان بیرونی]] هیجده مسأله نزد شیخ‌­الرئیس فرستاد كه آنها را جواب گوید، او به ابو عبدالله محوّل كرد و این دلیل وسعت فكر و نظر او در مسایل فلسفه است. وفات او حدود نیمه قرن پنجم اتفاق افتاد. وی را مؤلفات بسیار است. از جمله كتابی است در «مفارقات عقلیه و اعداد عقول و اعداد مبدعات.»
شیخ‌­الرئیس رساله­ای در عشق به نام او نوشته و درباره او چنین گفته است:
شیخ‌­الرئیس رساله­ای در عشق به نام او نوشته و درباره او چنین گفته است:
«ابو عبدالله منی بمنزلة ارسطاطالیس من افلاطون. «ابو عبدالله در نزد من همان مقامی را داراست كه ارسطو پیش افلاطون داشت<ref>اصفهان، دكتر لطف­الله هنرفر، ص 210 و 211.</ref>.»
«ابو عبدالله منی بمنزلة ارسطاطالیس من افلاطون. «ابو عبدالله در نزد من همان مقامی را داراست كه ارسطو پیش افلاطون داشت<ref>اصفهان، دكتر لطف­الله هنرفر، ص 210 و 211.</ref>.»
خط ۴۴: خط ۴۴:
=دوره دوم=
=دوره دوم=


این دوره همزمان با عصر سلجوقیان است. در این عصر از طرف [[خواجه نظام­الملك]]، نهضت احداث مدارس و رقابت‌های مذهبی – سیاسی مطرح شد، به این سبب تاریخ حوزه شیعه چندان مشخص نیست. هر چند مؤلف تاریخ مدارس ایران، به شش مدرسه در این عصر اشاره كرده است ولی شیعی بودن آنها محل تردید است. می­توان گفت ایران از نیمه دوم قرن پنجم هجری تا یورش [[مغول]] از حمله مغول تا زمان غازان­‌خان از پادشاهان ایلخانی (694-703) در آشفتگی سیاسی و فرهنگی به سر می­برد. تا اینكه وی قدرت را به دست گرفت و از [[مذهب بودایی]] به آیین [[اسلام]] گروید و محمود خوانده شد و از اطاعت خان بزرگ مغول مستقر در [[چین]] سرپیچید. غازان­خان برای بهبود وضع كشور یك سری اصلاحات دامنه‌­دار و قوانین و قواعدی را وضع نمود كه نتایج درخشانی به بار آورد<ref>اصفهان، دكتر لطف­الله هنرفر، ص 160؛ تاریخ مغول در ایران، بر تولد اشیرلو، ترجمه دكتر محمود میرآفتاب، ص 315.</ref>.
این دوره همزمان با عصر سلجوقیان است. در این عصر از طرف [[خواجه نظام­الملك]]، نهضت احداث مدارس و رقابت‌های مذهبی – سیاسی مطرح شد، به این سبب تاریخ حوزه شیعه چندان مشخص نیست. هر چند مؤلف تاریخ مدارس ایران، به شش مدرسه در این عصر اشاره كرده است ولی شیعی بودن آنها محل تردید است. می‌­توان گفت ایران از نیمه دوم قرن پنجم هجری تا یورش [[مغول]] از حمله مغول تا زمان غازان­‌خان از پادشاهان ایلخانی (694-703) در آشفتگی سیاسی و فرهنگی به سر می‌­برد. تا اینكه وی قدرت را به دست گرفت و از [[مذهب بودایی]] به آیین [[اسلام]] گروید و محمود خوانده شد و از اطاعت خان بزرگ مغول مستقر در [[چین]] سرپیچید. غازان­خان برای بهبود وضع كشور یك سری اصلاحات دامنه‌­دار و قوانین و قواعدی را وضع نمود كه نتایج درخشانی به بار آورد<ref>اصفهان، دكتر لطف­الله هنرفر، ص 160؛ تاریخ مغول در ایران، بر تولد اشیرلو، ترجمه دكتر محمود میرآفتاب، ص 315.</ref>.


به پیروی از غازان­خان قریب صدهزار نفر از مغول اسلام آوردند<ref>تاریخ مغول، عباس اقبال آشتیانی، ص 256.</ref> و جانشین وی اولجایتو (703-716) به مناسبت تعلقی كه به [[مذهب شیعه]] داشت، از سوی [[شیعیان]]، [[محمد خدابنده]] لقب یافت<ref>همان، ص 308.</ref>.
به پیروی از غازان­خان قریب صدهزار نفر از مغول اسلام آوردند<ref>تاریخ مغول، عباس اقبال آشتیانی، ص 256.</ref> و جانشین وی اولجایتو (703-716) به مناسبت تعلقی كه به [[مذهب شیعه]] داشت، از سوی [[شیعیان]]، [[محمد خدابنده]] لقب یافت<ref>همان، ص 308.</ref>.
خط ۶۰: خط ۶۰:
جبل عامل كه از دیرباز دانشگاه [[شیعه امامیه]] و مركز پرورش دانشمندان و فرزانگان در علوم مختلف اسلامی چون حدیث و فقه، [[تفسیر]] و كلام و اخلاق بود، با گرایش [[شاه اسماعیل]] به تشیّع و دعوت فقهای شیعه از آن سامان، زمینه ­ساز رونق تفكر شیعی گردید. هرچند سابقه تشیّع در ایران از قرن اوّل و دوم هجری است و [[شهید اول]] كتاب «اللمعةالدمشقیة» را در مقابل درخواست حاكم [[خراسان]] «نجم­الدین، علی بن المؤید علوی طوسی» حاكم بین سالهای 766-783 هجری به ایران ارسال نمود<ref>الهجرة العاملیة الی ایران فی العصر الصفوی، جعفر المهاجر، ص 66.</ref>، لیكن این بار به دعوت ایرانیان پاسخ مثبت داده شد و دانشمندانی از آن دیار به ایران آمدند. از آن جمله­‌اند:
جبل عامل كه از دیرباز دانشگاه [[شیعه امامیه]] و مركز پرورش دانشمندان و فرزانگان در علوم مختلف اسلامی چون حدیث و فقه، [[تفسیر]] و كلام و اخلاق بود، با گرایش [[شاه اسماعیل]] به تشیّع و دعوت فقهای شیعه از آن سامان، زمینه ­ساز رونق تفكر شیعی گردید. هرچند سابقه تشیّع در ایران از قرن اوّل و دوم هجری است و [[شهید اول]] كتاب «اللمعةالدمشقیة» را در مقابل درخواست حاكم [[خراسان]] «نجم­الدین، علی بن المؤید علوی طوسی» حاكم بین سالهای 766-783 هجری به ایران ارسال نمود<ref>الهجرة العاملیة الی ایران فی العصر الصفوی، جعفر المهاجر، ص 66.</ref>، لیكن این بار به دعوت ایرانیان پاسخ مثبت داده شد و دانشمندانی از آن دیار به ایران آمدند. از آن جمله­‌اند:


# علی بن عبدالعالی الكركی (870-940 ق.)
#علی بن عبدالعالی الكركی (870-940 ق.)
# كمال­الدین درویش محمد بن الحسن العاملی
#كمال­الدین درویش محمد بن الحسن العاملی
# علی بن هلال الكركی (متوفی 993 ق.)
#علی بن هلال الكركی (متوفی 993 ق.)
# حسین بن عبدالصمد الجباعی (918-948 ق.)
#حسین بن عبدالصمد الجباعی (918-948 ق.)
# بهاءالدین العاملی (953 – 1030 ق.)
#بهاءالدین العاملی (953 – 1030 ق.)


همچنین برای نشر تفكر شیعی و مذهب تشیع در ایران لازم بود حركتی فرهنگی در پی ترجمه و تألیف فراهم آید كه با حضور دانشمندان [[جبل عامل]] به ایران این حركت سرعت پذیرفت.
همچنین برای نشر تفكر شیعی و مذهب تشیع در ایران لازم بود حركتی فرهنگی در پی ترجمه و تألیف فراهم آید كه با حضور دانشمندان [[جبل عامل]] به ایران این حركت سرعت پذیرفت.
خط ۷۰: خط ۷۰:
از جمله كتبی كه در این دوره ترجمه شد تا اصول اعتقادات شیعه را بیان دارد و به فروغ احكام آشنا سازد كتابهای زیر است:
از جمله كتبی كه در این دوره ترجمه شد تا اصول اعتقادات شیعه را بیان دارد و به فروغ احكام آشنا سازد كتابهای زیر است:


# كشف الغمه فی معرفة الائمه
#كشف الغمه فی معرفة الائمه
# وسیلة النجاة در معرفت اعتقادات، از [[شیخ صدوق]]، ترجمه زواره­ای
#وسیلة النجاة در معرفت اعتقادات، از [[شیخ صدوق]]، ترجمه زواره­ای
# [[صحیفه سجادیه]]، ترجمه ملا محمدصالح بن محمدباقر روغنی قزوینی
#[[صحیفه سجادیه]]، ترجمه ملا محمدصالح بن محمدباقر روغنی قزوینی
# شرح اربعین حدیث، ترجمه كتاب اربعین حدیث شیخ بهایی، مترجم سیّد محمد بن محمدباقر حسینی خاتون‌­آبادی
#شرح اربعین حدیث، ترجمه كتاب اربعین حدیث شیخ بهایی، مترجم سیّد محمد بن محمدباقر حسینی خاتون‌­آبادی
# تفسیر «منهج الصادقین، فتح­الله بن شكرالله كاشانی، به فارسی
#تفسیر «منهج الصادقین، فتح­الله بن شكرالله كاشانی، به فارسی
# شرح نهج‌­البلاغه، فتح‌­الله كاشانی به فارسی
#شرح نهج‌­البلاغه، فتح‌­الله كاشانی به فارسی
# مفتاح النجاح، ترجمه كتاب عدةالداعی، احمد بن فهد حلّی – از علی بن حسین زواره­ای
#مفتاح النجاح، ترجمه كتاب عدةالداعی، احمد بن فهد حلّی – از علی بن حسین زواره­ای


این دوره در گسترش اعتقادات شیعه، [[فقه]]، [[حدیث]]، ریاضیات، هیأت و دیگر علوم و نهضت فرهنگی و نشر مذهب تشیّع گامهای بلندی را برداشت، چنانكه كتب سه­ گانه حدیث در این عصر تألیف گردید:
این دوره در گسترش اعتقادات شیعه، [[فقه]]، [[حدیث]]، ریاضیات، هیأت و دیگر علوم و نهضت فرهنگی و نشر مذهب تشیّع گامهای بلندی را برداشت، چنانكه كتب سه­ گانه حدیث در این عصر تألیف گردید:


# [[وسائل الشیعة]] الی تحصیل مسائل الشریعة، [[محمد بن الحسن الحر العاملی]] (1033-1104 ق.)
#[[وسائل الشیعة]] الی تحصیل مسائل الشریعة، [[محمد بن الحسن الحر العاملی]] (1033-1104 ق.)
# [[الوافی]]، [[فیض كاشانی]] (1010-1090 ق.)
#[[الوافی]]، [[فیض كاشانی]] (1010-1090 ق.)
# [[بحارالانوار]]، [[محمدباقر مجلسی]] – الثانی (1037-1111 ق.)
#[[بحارالانوار]]، [[محمدباقر مجلسی]] – الثانی (1037-1111 ق.)
#  
#
 
=عناوین شغلی علما در دوره صفویه=
=عناوین شغلی علما در دوره صفویه=


صفویّه دولتی برخاسته از «[[تصوف]]» بود كه صورت روحانی آن تبدیل به سیستم سیاسی روحانی شده و پیروزی آنان را فراهم ساخته بود و «[[قطب]]» آنان با «[[امام]]» شیعیان مفهوم واحدی را در امور سیاسی به نظر می‌­آورد؛ لیكن محدوده امام هر قطبی را نمی­گرفت و ولایت نمی­توانست به هر مرشدی تعلق گیرد. از این­رو و در دولت صفوی سه قدرت نمایان شد.
صفویّه دولتی برخاسته از «[[تصوف]]» بود كه صورت روحانی آن تبدیل به سیستم سیاسی روحانی شده و پیروزی آنان را فراهم ساخته بود و «[[قطب]]» آنان با «[[امام]]» شیعیان مفهوم واحدی را در امور سیاسی به نظر می‌­آورد؛ لیكن محدوده امام هر قطبی را نمی­گرفت و ولایت نمی­توانست به هر مرشدی تعلق گیرد. از این­رو و در دولت صفوی سه قدرت نمایان شد.


# تصوف
#تصوف
# سلطنت و شاه
#سلطنت و شاه
# فقهای امامیه به عنوان نایب [[امام عصر(عج)]]
#فقهای امامیه به عنوان نایب [[امام عصر(عج)]]


دولت صفوی، از جمله شاه اسماعیل برای اداره جامعه اسلامی نیاز به فقیهی داشت تا هماهنگ با او در حیطه امور دینی این جامعه به كار پردازد و مشروعیت حکومت را فراهم سازد. بدین جهت از میان فقهای موجود یكی را به عنوان «صدر» برگزید. و به دلیل همین نیاز و نیز دعوت او و فرزندش طهماسب بسیاری از فقهای [[لبنان]] به ایران مهاجرت كردند.
دولت صفوی، از جمله شاه اسماعیل برای اداره جامعه اسلامی نیاز به فقیهی داشت تا هماهنگ با او در حیطه امور دینی این جامعه به كار پردازد و مشروعیت حکومت را فراهم سازد. بدین جهت از میان فقهای موجود یكی را به عنوان «صدر» برگزید. و به دلیل همین نیاز و نیز دعوت او و فرزندش طهماسب بسیاری از فقهای [[لبنان]] به ایران مهاجرت كردند.
خط ۹۹: خط ۱۰۰:


چنانكه در دوره نخست حوزه علمیه اصفهان اشاره شد، [[شیخ­‌الرئیس ابوعلی سینا]] مدتی در اصفهان به تدریس علوم عقلی پرداخته است و در واقع از قرن چهارم و پنجم هجری اصفهان با علوم عقلی آشناست. همان­گونه كه [[حوزه علمیه همدان]] در این قرن به بركت وجود شیخ، مركز ثقل فلسفه را از [[بغداد]] به [[همدان]] انتقال داده است. لیكن به جهت اقامت محدود بوعلی در اصفهان حوزه فلسفی اصفهان در این دوره چندان درخشان نیست.
چنانكه در دوره نخست حوزه علمیه اصفهان اشاره شد، [[شیخ­‌الرئیس ابوعلی سینا]] مدتی در اصفهان به تدریس علوم عقلی پرداخته است و در واقع از قرن چهارم و پنجم هجری اصفهان با علوم عقلی آشناست. همان­گونه كه [[حوزه علمیه همدان]] در این قرن به بركت وجود شیخ، مركز ثقل فلسفه را از [[بغداد]] به [[همدان]] انتقال داده است. لیكن به جهت اقامت محدود بوعلی در اصفهان حوزه فلسفی اصفهان در این دوره چندان درخشان نیست.
درخشش حوزه فلسفی اصفهان به عصر [[میرداماد]]، [[شیخ بهایی]] و [[صدرالمتألهین شیرازی]] می­رسد كه در زمان حكومت صفویان حوزه اصفهان را اداره می­‌نمودند. به بیان دیگر، اصفهان از قرن یازدهم تا قرن سیزدهم درّ گران‌بهای فلسفه و علوم عقلی را در خود جای داده بود. تا اینكه در قرن سیزدهم با عزیمت «[[ملا عبدالله زنوزی]]» معروف به «آقا حكیم» به [[تهران]]، مركزیت علوم عقلی به آنجا انتقال یافت.
درخشش حوزه فلسفی اصفهان به عصر [[میرداماد]]، [[شیخ بهایی]] و [[صدرالمتألهین شیرازی]] می‌­رسد كه در زمان حكومت صفویان حوزه اصفهان را اداره می­‌نمودند. به بیان دیگر، اصفهان از قرن یازدهم تا قرن سیزدهم درّ گران‌بهای فلسفه و علوم عقلی را در خود جای داده بود. تا اینكه در قرن سیزدهم با عزیمت «[[ملا عبدالله زنوزی]]» معروف به «آقا حكیم» به [[تهران]]، مركزیت علوم عقلی به آنجا انتقال یافت.


لازم به یادآوری است كه با مهاجرت صدرالمتألهین از اصفهان به قم در حوزه فلسفی اصفهان وقفه‌­ای پیش آمد كه موجب ركود علوم عقلی در این شهر شد. البته دیگر شاگردان میرداماد مكتب فلسفی را در اصفهان تا قرن سیزدهم ادامه دادند، لیكن حوزه قم با برخورداری از استاد فرزانه‌­ای چون صدرالمتألهین شیرازی و شاگردان مبرّزش وامدار حكمت متعالیه شد.
لازم به یادآوری است كه با مهاجرت صدرالمتألهین از اصفهان به قم در حوزه فلسفی اصفهان وقفه‌­ای پیش آمد كه موجب ركود علوم عقلی در این شهر شد. البته دیگر شاگردان میرداماد مكتب فلسفی را در اصفهان تا قرن سیزدهم ادامه دادند، لیكن حوزه قم با برخورداری از استاد فرزانه‌­ای چون صدرالمتألهین شیرازی و شاگردان مبرّزش وامدار حكمت متعالیه شد.
خط ۱۰۹: خط ۱۱۰:
=مدارس این دوره عبارتند از=
=مدارس این دوره عبارتند از=


# مدرسه ذوالفقار
#مدرسه ذوالفقار
# مدرسه اسفندیار بیك
#مدرسه اسفندیار بیك
# پریخان خانم
#پریخان خانم
# زینب بیگم
#زینب بیگم
# عباس ناصری
#عباس ناصری
# سلیمانی
#سلیمانی
# میرزاخان
#میرزاخان
# ساروتقی
#ساروتقی
# فاطمیه
#فاطمیه
# آقاكافور
#آقاكافور
# دده خاتون
#دده خاتون
# شفیعیه – در محله «دردشت»
#شفیعیه – در محله «دردشت»
# عربان
#عربان
# ملا عبدالله
#ملا عبدالله
# گچ­كنان
#گچ­كنان
# مقصود عصار
#مقصود عصار
# باغ سهیل
#باغ سهیل
# آقانور جولا
#آقانور جولا
# كوچه آقامله
#كوچه آقامله
# آقا شیرعلی
#آقا شیرعلی
# وزیر
#وزیر
# جعفریه
#جعفریه
# دارالبطیخ
#دارالبطیخ
# گلگوز
#گلگوز
# صفوی
#صفوی
# خواجه محرّم
#خواجه محرّم
# جدّه بزرگ
#جدّه بزرگ
# جدّه کوچک
#جدّه کوچک
# میرزا تقی
#میرزا تقی
# حاج باقر مه آبادی
#حاج باقر مه آبادی
# كاسه­گران
#كاسه­گران
# ایلچی
#ایلچی
# میرزاحسین
#میرزاحسین
# الماسیه
#الماسیه
# شفیعیه – در محله احمدآباد
#شفیعیه – در محله احمدآباد
# شیخ علی­خان زنگنه
#شیخ علی­خان زنگنه
# خواجه محبت
#خواجه محبت
# مباركه
#مباركه
# محرمیه
#محرمیه
# آقا كمال خازن
#آقا كمال خازن
# مرتضویه
#مرتضویه
# نجفقلی بیك
#نجفقلی بیك
# جلالیه
#جلالیه
# نوریه
#نوریه
# مریم بیگم
#مریم بیگم
# اسماعیلیه
#اسماعیلیه
# قاسمیه هاشم
#قاسمیه هاشم
# سلطانی چهارباغ
#سلطانی چهارباغ
# نیم آورد
#نیم آورد
# شمس­‌آباد
#شمس­‌آباد
# شاهزاده
#شاهزاده
# افندی
#افندی
# میرزامهدی
#میرزامهدی
# صدر بازار
#صدر بازار
# صدر خواجو
#صدر خواجو
# پاقلعه
#پاقلعه
# كلباسی
#كلباسی
# مسجدسیّد
#مسجدسیّد
 
=دوره چهارم=
=دوره چهارم=


خط ۱۷۷: خط ۱۷۹:
=دوره پنجم=
=دوره پنجم=


این دوره برابر با نظام [[جمهوری اسلامی]] است در این دوران به واسطه حضور فعال روحانیت در عرصه سیاست و حاکمیت اشتیاق مردم به حوزه های علمیه روز به روز افزون گردید. حوزه علمیه اصفهان تا پیش از [[انقلاب اسلامی]] که نزدیک به یک هزار طلبه داشت بعد از آن به یک باره به دو برابر رشد کرد و با گذشت زمان این میزان به شش هزار طلبه رسید.
این دوره برابر با نظام [[جمهوری اسلامی]] است در این دوران به واسطه حضور فعال روحانیت در عرصه سیاست و حاکمیت اشتیاق مردم به حوزه ‌های علمیه روز به روز افزون گردید. حوزه علمیه اصفهان تا پیش از [[انقلاب اسلامی]] که نزدیک به یک هزار طلبه داشت بعد از آن به یک باره به دو برابر رشد کرد و با گذشت زمان این میزان به شش هزار طلبه رسید.


حضرات آیات خادمی، صادقی، صافی و مظاهری مدیریت حوزه علمیه اصفهان را پس از انقلاب بر عهده داشته اند، مرکز مدیریت حوزه علمیه اصفهان در سال 1375 در ریاست حضرت آیت الله مظاهری تاسیس شد و به تدریج مدارس علمیه استان اصفهان را تحت پوشش قرار داد که تاکنون 34 مدرسه تحت پوشش مرکز قرار دارد.  
حضرات آیات خادمی، صادقی، صافی و مظاهری مدیریت حوزه علمیه اصفهان را پس از انقلاب بر عهده داشته اند، مرکز مدیریت حوزه علمیه اصفهان در سال 1375 در ریاست حضرت آیت الله مظاهری تاسیس شد و به تدریج مدارس علمیه استان اصفهان را تحت پوشش قرار داد که تاکنون 34 مدرسه تحت پوشش مرکز قرار دارد.  
خط ۱۸۳: خط ۱۸۵:
=دانشمندان حوزه علمیه اصفهان=
=دانشمندان حوزه علمیه اصفهان=


حوزه علمیه اصفهان از جمله حوزه‌­های نادری است كه بیشترین مهاجرت علمی علما و دانشمندان اسلامی را به خود پذیرفته و از حوزه­‌های علمیه شیعه بسان «جبل عامل لبنان»، «احساء» و «بحرین» بهره­ها برده و دانش‌ها اندوخته است. در این مجال به برخی از رجال این حوزه اشاره می­كنیم:
حوزه علمیه اصفهان از جمله حوزه‌­های نادری است كه بیشترین مهاجرت علمی علما و دانشمندان اسلامی را به خود پذیرفته و از حوزه­‌های علمیه شیعه بسان «جبل عامل لبنان»، «احساء» و «بحرین» بهره­ها برده و دانش‌ها اندوخته است. در این مجال به برخی از رجال این حوزه اشاره می‌­كنیم:


'''محمدباقر داماد (969-1041 ق.'''
'''محمدباقر داماد (969-1041 ق.'''
خط ۱۹۲: خط ۱۹۴:
'''شیخ بهایی (1030 ق.)'''
'''شیخ بهایی (1030 ق.)'''


بهاءالملة والدین محمدبن حسین مشهور به شیخ بهایی در روستای (جبع) به دنیا آمد و به همراه پدر، راه ایران را در پیش گرفت تا در نشر معارف علوی گام نهد و علاوه بر رسیدگی به امور سیاسی – اجتماعی به تدریس فقه و اصول و فلسفه در حوزه علمیه اصفهان مشغول بود و علوم نقلی و عقلی را به خوبی آموخته و در تدریس و تألیف دانشمندان موفق بود. دهها كتاب و رساله از وی باقی است كه می­توان به «جامع عباسی»، «حبل المتین» در فقه، «عروةالوثقی» و «عین الصلاة» در تفسیر، «اربعین» و «شرح و حاشیه من لا یحضره الفقیه» در حدیث اشاره كرد. وی در ریاضیات و نجوم و آنچه كه امروز به روان­شناسی شناخته می­شود دارای تألیفاتی است و در هنر معماری دست داشت.
بهاءالملة والدین محمدبن حسین مشهور به شیخ بهایی در روستای (جبع) به دنیا آمد و به همراه پدر، راه ایران را در پیش گرفت تا در نشر معارف علوی گام نهد و علاوه بر رسیدگی به امور سیاسی – اجتماعی به تدریس فقه و اصول و فلسفه در حوزه علمیه اصفهان مشغول بود و علوم نقلی و عقلی را به خوبی آموخته و در تدریس و تألیف دانشمندان موفق بود. دهها كتاب و رساله از وی باقی است كه می‌­توان به «جامع عباسی»، «حبل المتین» در فقه، «عروةالوثقی» و «عین الصلاة» در تفسیر، «اربعین» و «شرح و حاشیه من لا یحضره الفقیه» در حدیث اشاره كرد. وی در ریاضیات و نجوم و آنچه كه امروز به روان­شناسی شناخته می‌­شود دارای تألیفاتی است و در هنر معماری دست داشت.


'''ملا محمدتقی مجلسی'''
'''ملا محمدتقی مجلسی'''
خط ۲۱۰: خط ۲۱۲:
'''آیةالله مجاهد [[سید حسن مدرس]] (1287-1357 ق.)'''
'''آیةالله مجاهد [[سید حسن مدرس]] (1287-1357 ق.)'''


وی در قریه «سرابه كچو» از توابع اردستان تولد یافت و پس از فراگیری علوم از پدر در چهارده­ سالگی راهی حوزه علمیه اصفهان گردید و از مجتهدان عصر بهره برد و در علوم عقلی و نقلی به مدارج عالی نایل آمد و آن­گاه راهی عتبات عالیات شد تا از محضر آیات عظام میرزا [[حسن شیرازی]] و آیةالله [[سید محمدكاظم یزدی]] استفاده نماید. پس از چندی به اصفهان برگشت و در مدرسه «جدّه كوچك» به تدریس فقه و اصول اشتغال ورزید. و بر حسب امر آیات عظام [[نجف اشرف]] برای نظارت مجلس شورای اسلامی به تهران آمد. بارها مورد حمله دشمن واقع شد و سرانجام مسموم و [[شهید]] گردید.
وی در قریه «سرابه كچو» از توابع اردستان تولد یافت و پس از فراگیری علوم از پدر در چهارده­ سالگی راهی حوزه علمیه اصفهان گردید و از مجتهدان عصر بهره برد و در علوم عقلی و نقلی به مدارج عالی نایل آمد و آن­گاه راهی عتبات عالیات شد تا از محضر آیات عظام میرزا [[حسن شیرازی]] و آیةالله [[سید محمدكاظم یزدی]] استفاده نماید. پس از چندی به اصفهان برگشت و در مدرسه «جدّه كوچك» به تدریس فقه و اصول اشتغال ورزید. و بر حسب امر آیات عظام [[نجف اشرف]] برای نظارت مجلس شورای اسلامی به تهران آمد. بارها مورد حمله دشمن واقع شد و سرانجام مسموم و [[شهید]] گردید.


آیةالله میرزا محمدجواد اصفهانی (1240-1312 ق.)
آیةالله میرزا محمدجواد اصفهانی (1240-1312 ق.)
خط ۲۱۶: خط ۲۱۸:
وی در اصفهان متولد شد و در همان­جا به تحصیل علوم اسلامی پرداخت و پس از چندی به [[عتبات عالیات]] رفت. از اساتید حوزه علمیه نجف بهره­ برد و از حضرت علامه آیةالله شیخ محمدحسن نجفی، صاحب جواهر، درجه [[اجتهاد]] گرفت و به اصفهان بازگشت. سال 1304 ق. [[ناصرالدین شاه]] وی را از اصفهان به تهران [[تبعید]] كرد تا مانع اجرای حدود از سوی ایشان گردد، اما با این تبعید، مبارزات این فقیه متقی پایان نیافت و در طول اقامتشان در تهران نیز ادامه پیدا كرد. معظم­له پدر میرزا محمدعلی – معروف به شاه‌­آبادی – است.
وی در اصفهان متولد شد و در همان­جا به تحصیل علوم اسلامی پرداخت و پس از چندی به [[عتبات عالیات]] رفت. از اساتید حوزه علمیه نجف بهره­ برد و از حضرت علامه آیةالله شیخ محمدحسن نجفی، صاحب جواهر، درجه [[اجتهاد]] گرفت و به اصفهان بازگشت. سال 1304 ق. [[ناصرالدین شاه]] وی را از اصفهان به تهران [[تبعید]] كرد تا مانع اجرای حدود از سوی ایشان گردد، اما با این تبعید، مبارزات این فقیه متقی پایان نیافت و در طول اقامتشان در تهران نیز ادامه پیدا كرد. معظم­له پدر میرزا محمدعلی – معروف به شاه‌­آبادی – است.


نقل می­كنند در بین راه ایشان – از منزل تا [[مسجد]] – یك مشروب­سازی قرار داشت كه متعلق به «كنت ارمنی» بود و مشروبهای دربار قاجار را تأمین می­كرد. روزی به اتفاق جمعی از نمازگزاران وارد مشروب­‌سازی شده، خمره بزرگ مشروب را می­شكنند و همراهان، بقیه آثار را از بین می­برند. چون ناصرالدین شاه از این عمل ایشان خشمگین شد و به ایشان اعتراض می­كند با شهامت تمام می­گوید: «گمان می­كردم كه تو ناصر دینی، ولی حالا دانستم كه تو كاسر (شكننده) دینی.»
نقل می‌­كنند در بین راه ایشان – از منزل تا [[مسجد]] – یك مشروب­سازی قرار داشت كه متعلق به «كنت ارمنی» بود و مشروبهای دربار قاجار را تأمین می‌­كرد. روزی به اتفاق جمعی از نمازگزاران وارد مشروب­‌سازی شده، خمره بزرگ مشروب را می‌­شكنند و همراهان، بقیه آثار را از بین می‌­برند. چون ناصرالدین شاه از این عمل ایشان خشمگین شد و به ایشان اعتراض می‌­كند با شهامت تمام می‌­گوید: «گمان می‌­كردم كه تو ناصر دینی، ولی حالا دانستم كه تو كاسر (شكننده) دینی.»


وی دارای تألیفات عدیده­ای است كه می­توان به «بساتین الریاحین»، «كنوز اللیالی»، «السراج الوهاب فی شرح نتایج الاصول» و «الریاحین» اشاره نمود كه سه كتاب اوّل در اصول و كتاب چهارم در [[فقه]] است. وی در اصفهان دار فانی را وداع گفته است.
وی دارای تألیفات عدیده­ای است كه می‌­توان به «بساتین الریاحین»، «كنوز اللیالی»، «السراج الوهاب فی شرح نتایج الاصول» و «الریاحین» اشاره نمود كه سه كتاب اوّل در اصول و كتاب چهارم در [[فقه]] است. وی در اصفهان دار فانی را وداع گفته است.
   
   
'''آیةالله میرزا احمد بیدآبادی(1279-1357 ق.)'''
'''آیةالله میرزا احمد بیدآبادی(1279-1357 ق.)'''
خط ۲۲۸: خط ۲۳۰:
وی فرزند آیةالله میرزا محمدجواد اصفهانی است كه در اصفهان متولد شد و از محضر پدر و برادر خویش كسب فیض نمود و در [[حوزه علمیه تهران]] به تحصیل فقه و اصول و فلسفه و [[عرفان]] پرداخت و از اساتیدی چون «آیةالله میرزاحسن آشتیانی»، «میرزا ابوالحسن حكیم» مشهور به «میرزای جلوه» و «میرزا هاشم گیلانی» بهره برد و به درجه اجتهاد رسید. آن­گاه به [[حوزه علمیه نجف]] رفته، از محضر [[آخوند خراسانی]]، شیخ فتح‌­الله [[شریعت اصفهانی]]، آیةالله میرزا حسن خلیلی كسب فیض كرد و پس از فوت آخوند خراسانی در [[حوزه علمیه سامرا]] به تدریس فقه و اصول و فلسفه پرداخت و خود در درس آیةالله میرزا [[محمدتقی شیرازی میرزای]] دوم حاضر شد.
وی فرزند آیةالله میرزا محمدجواد اصفهانی است كه در اصفهان متولد شد و از محضر پدر و برادر خویش كسب فیض نمود و در [[حوزه علمیه تهران]] به تحصیل فقه و اصول و فلسفه و [[عرفان]] پرداخت و از اساتیدی چون «آیةالله میرزاحسن آشتیانی»، «میرزا ابوالحسن حكیم» مشهور به «میرزای جلوه» و «میرزا هاشم گیلانی» بهره برد و به درجه اجتهاد رسید. آن­گاه به [[حوزه علمیه نجف]] رفته، از محضر [[آخوند خراسانی]]، شیخ فتح‌­الله [[شریعت اصفهانی]]، آیةالله میرزا حسن خلیلی كسب فیض كرد و پس از فوت آخوند خراسانی در [[حوزه علمیه سامرا]] به تدریس فقه و اصول و فلسفه پرداخت و خود در درس آیةالله میرزا [[محمدتقی شیرازی میرزای]] دوم حاضر شد.


پس از مدتی به ایران آمد و در تهران اقامت گزید. نوشته­‌اند: روزی شخصی به منظور ثبوت اجتهاد ایشان از وی تقاضای رؤیت اجازاتی كه دیگران به آن بزرگوار داده­‌اند، می­كند و ایشان تمام اجازات را پیش روی وی از بین برده، می­گویند: «اجتهاد در سینه من است، نه در این كاغذها!»
پس از مدتی به ایران آمد و در تهران اقامت گزید. نوشته­‌اند: روزی شخصی به منظور ثبوت اجتهاد ایشان از وی تقاضای رؤیت اجازاتی كه دیگران به آن بزرگوار داده­‌اند، می‌­كند و ایشان تمام اجازات را پیش روی وی از بین برده، می‌­گویند: «اجتهاد در سینه من است، نه در این كاغذها!»
از آن همه، اجازه اجتهاد میرزای شیرازی كه به ایشان داده محفوظ مانده است. وی یكی از شش نفری است كه آیةالله میرزا محمدتقی شیرازی به او اجازه اجتهاد داده است<ref>استادزاده، از نشریات حوزه علمیه شهید شاه­آبادی، ص 39.</ref>.
از آن همه، اجازه اجتهاد میرزای شیرازی كه به ایشان داده محفوظ مانده است. وی یكی از شش نفری است كه آیةالله میرزا محمدتقی شیرازی به او اجازه اجتهاد داده است<ref>استادزاده، از نشریات حوزه علمیه شهید شاه­آبادی، ص 39.</ref>.


خط ۲۳۹: خط ۲۴۱:
'''آیةالله حاج آقا حسین خادمی (1319-1405 ق.)'''
'''آیةالله حاج آقا حسین خادمی (1319-1405 ق.)'''


وی فرزند آقا سیّد [[جعفر خادم­‌الشریعه]] بود كه در اصفهان متولد یافته و به تحصیل علوم پرداخته است. آن­گاه در پی تكمیل تحصیلات حوزوی راهی نجف اشرف شد و از آیات عظام میرزا [[محمدحسین نایینی]]، [[آقا ضیاءالدین عراقی]] و آقا سیّد [[ابوالحسن اصفهانی]] و آیةالله سیّد ابوتراب خوانساری و آیةالله [[شیخ محمدجواد بلاغی]]، فقه و اصول، رجال، درایه، كلام ملل و نحل را فرا گرفت. در 26 سالگی به مقام اجتهاد نایل آمد و به موطن خویش بازگشت و تدریس خارج فقه و اصول را آغاز كرد. وی معتقد بود «طلبه تا به درس مشغول نشده تحصیل علم برایش واجب كفایی است ولی پس از شروع بدان واجب عینی می­شود
وی فرزند آقا سیّد [[جعفر خادم­‌الشریعه]] بود كه در اصفهان متولد یافته و به تحصیل علوم پرداخته است. آن­گاه در پی تكمیل تحصیلات حوزوی راهی نجف اشرف شد و از آیات عظام میرزا [[محمدحسین نایینی]]، [[آقا ضیاءالدین عراقی]] و آقا سیّد [[ابوالحسن اصفهانی]] و آیةالله سیّد ابوتراب خوانساری و آیةالله [[شیخ محمدجواد بلاغی]]، فقه و اصول، رجال، درایه، كلام ملل و نحل را فرا گرفت. در 26 سالگی به مقام اجتهاد نایل آمد و به موطن خویش بازگشت و تدریس خارج فقه و اصول را آغاز كرد. وی معتقد بود «طلبه تا به درس مشغول نشده تحصیل علم برایش واجب كفایی است ولی پس از شروع بدان واجب عینی می‌­شود


از زمانی كه [[رضاشاه]] اقدام به [[كشف حجاب]] كرد و لباسها را متحدالشكل نمود، آیةالله خادمی در مقابل این اقدامات، شجاعانه قد برافراشت و به مبارزه با او برخاست. در ماجرای [[ملی شدن صنعت نفت]] با [[آیةالله كاشانی]] و شهید [[نواب صفوی]] رهبر [[فداییان اسلام]] ارتباط نزدیك داشت. وی پس از رضاخان با تشكیل هیأت علمی، رویدادهای هفته را مورد بررسی قرار می­داد و در مقابل آن موضع مشخص اتخاذ می­كرد و در نهضت امام خمینی – قدس سره – (سالهای 40 و 42) مردم را به شركت در راهپیمایی­های عظیم [[عاشورا]] دعوت كرد و خود در آن روزها پیشاپیش دیگر روحانیون مبارز به راه افتاد. در سال 1342 هنگامی كه حضرت امام به دست رژیم دستگیر و به تهران اعزام شد، به پیشنهاد [[آیةالله میلانی]] در تهران پیرامون مرجعیت امام سخن گفت و در پنجم [[رمضان]] 1357 ش. خانه معظم­له از سوی مأموران رژیم شاه تحت محاصره قرار گرفت و عده­ای نزدیك منزل ایشان به شهادت رسیدند. در دوره­های اوّل و دوم مجلس خبرگان نماینده مردم استان اصفهان گردید تا آنكه در 20 اسفند 1363 ش. – 1405 ق. به دیار ابدی شتافت.
از زمانی كه [[رضاشاه]] اقدام به [[كشف حجاب]] كرد و لباسها را متحدالشكل نمود، آیةالله خادمی در مقابل این اقدامات، شجاعانه قد برافراشت و به مبارزه با او برخاست. در ماجرای [[ملی شدن صنعت نفت]] با [[آیةالله كاشانی]] و شهید [[نواب صفوی]] رهبر [[فداییان اسلام]] ارتباط نزدیك داشت. وی پس از رضاخان با تشكیل هیأت علمی، رویدادهای هفته را مورد بررسی قرار می‌­داد و در مقابل آن موضع مشخص اتخاذ می‌­كرد و در نهضت امام خمینی – قدس سره – (سالهای 40 و 42) مردم را به شركت در راهپیمایی­های عظیم [[عاشورا]] دعوت كرد و خود در آن روزها پیشاپیش دیگر روحانیون مبارز به راه افتاد. در سال 1342 هنگامی كه حضرت امام به دست رژیم دستگیر و به تهران اعزام شد، به پیشنهاد [[آیةالله میلانی]] در تهران پیرامون مرجعیت امام سخن گفت و در پنجم [[رمضان]] 1357 ش. خانه معظم­له از سوی مأموران رژیم شاه تحت محاصره قرار گرفت و عده­ای نزدیك منزل ایشان به شهادت رسیدند. در دوره­های اوّل و دوم مجلس خبرگان نماینده مردم استان اصفهان گردید تا آنكه در 20 اسفند 1363 ش. – 1405 ق. به دیار ابدی شتافت.


تقریرات فقه مرحوم نایینی در صوم و صلاة، تقریرات اصول و حاشیه بر طهارت و صلاة [[حاج آقا رضا همدانی]] از جمله تألیفات این [[فقیه]] فرزانه است.
تقریرات فقه مرحوم نایینی در صوم و صلاة، تقریرات اصول و حاشیه بر طهارت و صلاة [[حاج آقا رضا همدانی]] از جمله تألیفات این [[فقیه]] فرزانه است.
خط ۲۴۷: خط ۲۴۹:
=زنان دانش­‌پژوه حوزه اصفهان=
=زنان دانش­‌پژوه حوزه اصفهان=


از دیرباز بیوت آیات عظام و دانشمندان اسلامی، مراكز تعلیم و تربیت بوده و این آموزش به گروهی خاص، اختصاص داده نشده است. برپایه همین امر از میان این خاندانها علم و فضیلت زنان دانشمندی در فقه و اصول و حدیث و ... برخاسته­‌اند. خاندان پرفضیلت [[علامه مجلسی]] از این قبیل است.
از دیرباز بیوت آیات عظام و دانشمندان اسلامی، مراكز تعلیم و تربیت بوده و این آموزش به گروهی خاص، اختصاص داده نشده است. برپایه همین امر از میان این خاندانها علم و فضیلت زنان دانشمندی در فقه و اصول و حدیث و ... برخاسته­‌اند. خاندان پرفضیلت [[علامه مجلسی]] از این قبیل است.


در دوره اخیر از «بانوی مجتهد ایرانی، بانو نصرت امین» كه از جمله دانشمندان و نویسندگان توانایی حوزه اصفهان است، باید نام برد.
در دوره اخیر از «بانوی مجتهد ایرانی، بانو نصرت امین» كه از جمله دانشمندان و نویسندگان توانایی حوزه اصفهان است، باید نام برد.
خط ۲۵۵: خط ۲۵۷:
اساتید ایشان عبارتند از:
اساتید ایشان عبارتند از:


# حجةالاسلام حاج آقا حسین نظام­الدین كچویی
#حجةالاسلام حاج آقا حسین نظام­الدین كچویی
# حجةالاسلام و المسلمین آقا میرزا علی‌­اصغر شریف
#حجةالاسلام و المسلمین آقا میرزا علی‌­اصغر شریف
# آیةالله آقا سید ابوالقاسم دهكردی
#آیةالله آقا سید ابوالقاسم دهكردی
# آیةالله میرزا علی آقا شیرازی
#آیةالله میرزا علی آقا شیرازی
# آیةالله حاج میر سیّد علی نجف­‌آبادی
#آیةالله حاج میر سیّد علی نجف­‌آبادی


«اربعین الهاشمیه»، «تفسیر مخزن­العرفان» در پانزده جلد، «ترجمه تهذیب الاخلاق»، ابن مسكویه و «نفحات الرحمانیّة» از جمله تألیفات این بانوی دانشمند است.
«اربعین الهاشمیه»، «تفسیر مخزن­العرفان» در پانزده جلد، «ترجمه تهذیب الاخلاق»، ابن مسكویه و «نفحات الرحمانیّة» از جمله تألیفات این بانوی دانشمند است.


بانوی اصفهانی پس از رسیدن به مدارج عالی به تأسیس مدارس نیز همت گمارد كه می­توان از دو مدرسه زیر نام برد:
بانوی اصفهانی پس از رسیدن به مدارج عالی به تأسیس مدارس نیز همت گمارد كه می‌­توان از دو مدرسه زیر نام برد:


# «دبیرستان دخترانه امین» تأسیس در سال 1344 ش.
#«دبیرستان دخترانه امین» تأسیس در سال 1344 ش.
# «مكتب فاطمه(ع)»، كه خود ایشان در آن تدریس می­كردند.
#«مكتب فاطمه(ع)»، كه خود ایشان در آن تدریس می‌­كردند.


«علویه زینب السادات همایونی»، «علویه عفت الحاجیه افتخار امین» و «فخرالسادات ابطحی» از جمله شاگردان فاضل مكتب بانوی ایرانی هستند.
«علویه زینب السادات همایونی»، «علویه عفت الحاجیه افتخار امین» و «فخرالسادات ابطحی» از جمله شاگردان فاضل مكتب بانوی ایرانی هستند.
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۸۱۰

ویرایش