پرش به محتوا

عروة الوثقی (قرآن): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'علیه السلام' به '‌علیه‌السلام')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶: خط ۶:
=مفهوم و وجه نامگذاری قرآن به «عروة الوثقی»=
=مفهوم و وجه نامگذاری قرآن به «عروة الوثقی»=
علت نامگذاری قرآن به «عروة الوثقی» ثبات و استحکام قرآن برای اهل ایمان است که هرگز امکان گسستن و فنا ندارد و با تمسک به آن به سعادت و کمال خواهند رسید. <ref>رامیار، محمود، تاریخ قرآن، ص۳۲</ref>
علت نامگذاری قرآن به «عروة الوثقی» ثبات و استحکام قرآن برای اهل ایمان است که هرگز امکان گسستن و فنا ندارد و با تمسک به آن به سعادت و کمال خواهند رسید. <ref>رامیار، محمود، تاریخ قرآن، ص۳۲</ref>
این اصطلاح مرکب است از دو کلمه «عروة» و «وثقی» - همانطور که در تفسیر «مجمع البیان» آمده - به معنای دسته دلو (نوعی ظرف برای کشیدن آب از چاه) و دسته هر ظرفی است و اصل در آن تعلّق و وابستگی است، یعنی به وسیله آن دسته و ریسمان با هر چیزی ارتباط پیدا می کنیم و «وثقی» به معنای محکم، می‌باشد، پس «عروة الوثقی» همان ریسمان و دستگیره محکمی است که به وسیله آن به سعادت ابدی متصل می شویم. یعنی کافی است آدمی سعی و تلاش کند که خود را به این ریسمان الهی بیاویزد؛ چرا که گرفتن آن ریسمان، حتماً بالا رفتن و نائل شدن به سعادت حقیقی را در پی  دارد.<br>
این اصطلاح مرکب است از دو کلمه «عروة» و «وثقی» - همانطور که در تفسیر «مجمع البیان» آمده - به معنای دسته دلو (نوعی ظرف برای کشیدن آب از چاه) و دسته هر ظرفی است و اصل در آن تعلّق و وابستگی است، یعنی به وسیله آن دسته و ریسمان با هر چیزی ارتباط پیدا می‌کنیم و «وثقی» به معنای محکم، می‌باشد، پس «عروة الوثقی» همان ریسمان و دستگیره محکمی است که به وسیله آن به سعادت ابدی متصل می‌شویم. یعنی کافی است آدمی سعی و تلاش کند که خود را به این ریسمان الهی بیاویزد؛ چرا که گرفتن آن ریسمان، حتماً بالا رفتن و نائل شدن به سعادت حقیقی را در پی  دارد.<br>


راه تمسک به این ریسمان الهی را خداوند در سوره بقره بیان فرموده است:
راه تمسک به این ریسمان الهی را خداوند در سوره بقره بیان فرموده است:
فَمَنْ یکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ یؤْمِنْ بِاللَّهِ فقد استَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقى‏ لاَ انْفِصامَ لَها وَ اللَّهُ سَمیعٌ عَلیمٌ؛ «کسی که به طاغوت کافر شود و به خدا ایمان آورد، به دستگیره محکمی، چنگ زده است». <ref>بقره / 256.</ref>
فَمَنْ یکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ یؤْمِنْ بِاللَّهِ فقد استَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقى‏ لاَ انْفِصامَ لَها وَ اللَّهُ سَمیعٌ عَلیمٌ؛ «کسی که به طاغوت کافر شود و به خدا ایمان آورد، به دستگیره محکمی، چنگ زده است». <ref>بقره / 256.</ref>
در این آیه راه تمسک به «عروة الوثقی» دو چیز بیان شده، یکی کفر به طاغوت و دیگری ایمان به خداوند. معنای طاغوت، تعدی و تجاوز از حدّ و مرز است، لذا شیاطین، بتها، حکام جبّار، هواهای نفسانی و هر معبودی غیر از پروردگار و هر مسیری که به غیرحق منتهی شود، همه طاغوت است. <ref>ر.ک: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، انتشارات دارالکتب الاسلامیة، ج2، ص 280</ref> علامه طباطبائی(ره) ذیل این آیه می فرمایند: «علت مقدم شدن کفر به طاغوت بر ایمان به خدا، این است که برای اخذ به «عروة الوثقی»، باید ابتدا طاغوت و هواهای نفسانی را ترک کنیم، تا بتوانیم به ایمان دست یابیم». <ref>طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، انتشارات اسماعیلیان، ج2، ص 344</ref>
در این آیه راه تمسک به «عروة الوثقی» دو چیز بیان شده، یکی کفر به طاغوت و دیگری ایمان به خداوند. معنای طاغوت، تعدی و تجاوز از حدّ و مرز است، لذا شیاطین، بتها، حکام جبّار، هواهای نفسانی و هر معبودی غیر از پروردگار و هر مسیری که به غیرحق منتهی شود، همه طاغوت است. <ref>ر.ک: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، انتشارات دارالکتب الاسلامیة، ج2، ص 280</ref> علامه طباطبائی(ره) ذیل این آیه می‌فرمایند: «علت مقدم شدن کفر به طاغوت بر ایمان به خدا، این است که برای اخذ به «عروة الوثقی»، باید ابتدا طاغوت و هواهای نفسانی را ترک کنیم، تا بتوانیم به ایمان دست یابیم». <ref>طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، انتشارات اسماعیلیان، ج2، ص 344</ref>
عروة الوثقی است این ترک هوی
عروة الوثقی است این ترک هوی
برکشد این شاخ جان را بر سما<br>
برکشد این شاخ جان را بر سما<br>
<br>پس بنابراین برای چنگ زدن به ریسمان الهی می بایست، بر نفس اماره و هواهای نفسانی غلبه کرد و آن ها را مطیع خود ساخت به همین منظور برای مجاهده با نفس و حرکت به سوی حق تعالی، قدم اول تفکر است، یعنی انسان، لااقل در هر شب و روز مقداری فکر و اندیشه کند، تفکر در این که آیا همه اسباب راحتی در زندگی فقط برای رفع نیازهای حیوانی آفریده شده؟ یا این که هدف برتری وجود دارد که برای نیل بر آن باید تلاش مجاهدت کرد. لذا بزرگان دینی تفکر در تاریخ گذشتگان و در عاقبت و سرانجام انسان ها را توصیه کرده‌اند در روایت آمده:<br>
<br>پس بنابراین برای چنگ زدن به ریسمان الهی می‌بایست، بر نفس اماره و هواهای نفسانی غلبه کرد و آن‌ها را مطیع خود ساخت به همین منظور برای مجاهده با نفس و حرکت به سوی حق تعالی، قدم اول تفکر است، یعنی انسان، لااقل در هر شب و روز مقداری فکر و اندیشه کند، تفکر در این که آیا همه اسباب راحتی در زندگی فقط برای رفع نیازهای حیوانی آفریده شده؟ یا این که هدف برتری وجود دارد که برای نیل بر آن باید تلاش مجاهدت کرد. لذا بزرگان دینی تفکر در تاریخ گذشتگان و در عاقبت و سرانجام انسان‌ها را توصیه کرده‌اند در روایت آمده:<br>


(فکرة ساعة خیر من عبادة سنة) <ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، انتشارات دار احیاء التراث العربی، ج 68، ص 327</ref> «یک ساعت فکر کردن باارزش تر از یک سال عبادت کردن است».
(فکرة ساعة خیر من عبادة سنة) <ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، انتشارات دار احیاء التراث العربی، ج 68، ص 327</ref> «یک ساعت فکر کردن باارزش تر از یک سال عبادت کردن است».
همچنین در این که بزرگ‌ترین دشمن بشر کیست؟ باید تفکر کرد. شهید مطهری(ره) در این باره می گوید:
همچنین در این که بزرگ‌ترین دشمن بشر کیست؟ باید تفکر کرد. شهید مطهری(ره) در این باره می‌گوید:
«بزرگ‌ترین دشمنان بشر احساسات سرکش و نفس اماره اوست، هیچ دشمنی به پایه این دشمن نمی‌رسد، علت این امر این است که این دشمن به نقطه ای دسترسی دارد و مرکزی را خراب می‌کند، که هیچ دشمن دیگر به آن نقطه و به آن مرکز دسترسی ندارد. آن نقطه و آن مرکز، دستگاه تشخیص و بینش انسان است. آدمی در برابر هر دشمنی با نیروی عقل و تدبیر ایستادگی می‌کند و اگر دشمنی توانست، در مرکز تدبیر و بینش اختلالی به وجود آورد، بدیهی است که از هر دشمنی خطرناک تر است». <ref>مطهری، مرتضی، حکمتها و اندرزها، انتشارات صدرا، ص 165.</ref>
«بزرگ‌ترین دشمنان بشر احساسات سرکش و نفس اماره اوست، هیچ دشمنی به پایه این دشمن نمی‌رسد، علت این امر این است که این دشمن به نقطه‌ای دسترسی دارد و مرکزی را خراب می‌کند، که هیچ دشمن دیگر به آن نقطه و به آن مرکز دسترسی ندارد. آن نقطه و آن مرکز، دستگاه تشخیص و بینش انسان است. آدمی در برابر هر دشمنی با نیروی عقل و تدبیر ایستادگی می‌کند و اگر دشمنی توانست، در مرکز تدبیر و بینش اختلالی به وجود آورد، بدیهی است که از هر دشمنی خطرناک تر است». <ref>مطهری، مرتضی، حکمتها و اندرزها، انتشارات صدرا، ص 165.</ref>
<br>
<br>
<br>بعد از تفکر قدم و منزل دوم، عزم و اراده است، یعنی بناگذاری و تصمیم جدّی بر ترک معاصی و انجام واجبات و آن چه که مورد رضای خداوند است و جبران آن چه که در ایام حیات از او فوت شده است.
<br>بعد از تفکر قدم و منزل دوم، عزم و اراده است، یعنی بناگذاری و تصمیم جدّی بر ترک معاصی و انجام واجبات و آن چه که مورد رضای خداوند است و جبران آن چه که در ایام حیات از او فوت شده است.
و به عبارت دیگر: اخلاق خود را به آداب شریعت، زینت بدهد و اگر چه این کار کمی مشقّت و سختی دارد، ولی در سایه عزم و اراده ای قوی، میسّر خواهد بود. و در قدم بعد، در ابتدای هر روز با خود شرط کند که آن روز را بدون معصیت سپری کند و در طول روز دائماً مراقب خود باشد که مبادا از شرطی که با خود کرده، سرپیچی کند، و در پایان هر روز اعمال روزانه را محاسبه و بررسی کند، اگر آن روز را با موفقیت پشت سر گذاشته بود، خداوند را شکر کند و اگر از او سستی و فتوری سر زده، ناامید نشود و از خدای متعال، طلب بخشش کند و سعی کند در روزهای بعد جبران کند. اقتباس از چهل حدیث امام، انتشارات رجا، حدیث اول، (جهاد با نفس)
و به عبارت دیگر: اخلاق خود را به آداب شریعت، زینت بدهد و اگر چه این کار کمی مشقّت و سختی دارد، ولی در سایه عزم و اراده‌ای قوی، میسّر خواهد بود. و در قدم بعد، در ابتدای هر روز با خود شرط کند که آن روز را بدون معصیت سپری کند و در طول روز دائماً مراقب خود باشد که مبادا از شرطی که با خود کرده، سرپیچی کند، و در پایان هر روز اعمال روزانه را محاسبه و بررسی کند، اگر آن روز را با موفقیت پشت سر گذاشته بود، خداوند را شکر کند و اگر از او سستی و فتوری سر زده، ناامید نشود و از خدای متعال، طلب بخشش کند و سعی کند در روزهای بعد جبران کند. اقتباس از چهل حدیث امام، انتشارات رجا، حدیث اول، (جهاد با نفس)


نباید از نظر دور داشت که در ورای این مبارزات با نفس و خودسازی ها انسان باید به یاد خدای متعال و نعمت هایی که به او ارزانی داشته، باشد. چرا که عشق دوم برای چنگ زدن به ریسمان الهی، ایمان حقیقی داشتن به خدا است.
نباید از نظر دور داشت که در ورای این مبارزات با نفس و خودسازی‌ها انسان باید به یاد خدای متعال و نعمت‌هایی که به او ارزانی داشته، باشد. چرا که عشق دوم برای چنگ زدن به ریسمان الهی، ایمان حقیقی داشتن به خدا است.
<ref>برگرفته از سایت پاسخ به شبهات حوزه علمیه</ref>
<ref>برگرفته از سایت پاسخ به شبهات حوزه علمیه</ref>


خط ۲۸: خط ۲۸:
مطابق روایات یکی از مصادیق تمسک به «عروة الوثقی» و ریسمان محکم الهی اتصال به اولیای خدا و اهل بیت علیهم السلام است. رسول اعظم صل الله علیه وآله فرمودند: «ای مردم کسی که دوست دارد به عروة الوثقی- که هرگز قطع نمی‌گردد- تمسک جوید به ولایت علی ‌علیه‌السلام تمسک کند؛ زیرا ولایت او ولایت من و اطاعت از او اطاعت از من است. ای مردم هر کس دوست دارد حجت پس از من را بشناسد، علی ‌علیه‌السلام را بشناسد. ای مردم! کسی که ولایت خدا او را شاد می‌کند باید به ولایت علی ‌علیه‌السلام اقتدا کند؛ زیرا او خزانه علم من است. ای مردم! کسی که دوست دارد خدا را ملاقات کند و از او راضی باشد، ائمه علیهم السلام را دوست داشته باشد.»<br>
مطابق روایات یکی از مصادیق تمسک به «عروة الوثقی» و ریسمان محکم الهی اتصال به اولیای خدا و اهل بیت علیهم السلام است. رسول اعظم صل الله علیه وآله فرمودند: «ای مردم کسی که دوست دارد به عروة الوثقی- که هرگز قطع نمی‌گردد- تمسک جوید به ولایت علی ‌علیه‌السلام تمسک کند؛ زیرا ولایت او ولایت من و اطاعت از او اطاعت از من است. ای مردم هر کس دوست دارد حجت پس از من را بشناسد، علی ‌علیه‌السلام را بشناسد. ای مردم! کسی که ولایت خدا او را شاد می‌کند باید به ولایت علی ‌علیه‌السلام اقتدا کند؛ زیرا او خزانه علم من است. ای مردم! کسی که دوست دارد خدا را ملاقات کند و از او راضی باشد، ائمه علیهم السلام را دوست داشته باشد.»<br>
جابر برخاست و پرسید: «ائمه(ع) چه تعداد هستند؟»<br>
جابر برخاست و پرسید: «ائمه(ع) چه تعداد هستند؟»<br>
حضرت(ع) در پاسخ فرمودند: «ای جابر! خداوند تو را رحمت کند گویا از همه اسلام پرسیدی؛ تعداد آنان به تعداد ماه هاست که نزد خدا دوازده عدد است و آن را در کتاب خود، در روزی که آسمان و زمین را آفرید آورده و تعدادشان به تعداد چشمه هایی است که برای موسی بن عمران جوشید. در آن زمان که عصایش را بر زمین زد و دوازده چشمه از آن جوشید و تعدادشان به تعداد نقبای بنی اسرائیل است که خداوند فرموده: «وَلَقَدْ أَخَذَ اللَّهُ مِیثَاقَ بَنِی إِسْرَائِیلَ وَبَعَثْنَا مِنْهُمُ اثْنَیْ عَشَرَ نَقِیبًا؛ وهنگامی که خدا از بنی اسرائیل عهد گرفت و دوازده بزرگ از میان آنها برانگیختیم» ای جابر! تعداد ائمه(ع) دوازده نفر است اول ایشان علی ‌علیه‌السلام و آخرینشان قائم عجل الله تعالی فرجه است.<br>
حضرت(ع) در پاسخ فرمودند: «ای جابر! خداوند تو را رحمت کند گویا از همه اسلام پرسیدی؛ تعداد آنان به تعداد ماه‌هاست که نزد خدا دوازده عدد است و آن را در کتاب خود، در روزی که آسمان و زمین را آفرید آورده و تعدادشان به تعداد چشمه‌هایی است که برای موسی بن عمران جوشید. در آن زمان که عصایش را بر زمین زد و دوازده چشمه از آن جوشید و تعدادشان به تعداد نقبای بنی اسرائیل است که خداوند فرموده: «وَلَقَدْ أَخَذَ اللَّهُ مِیثَاقَ بَنِی إِسْرَائِیلَ وَبَعَثْنَا مِنْهُمُ اثْنَیْ عَشَرَ نَقِیبًا؛ وهنگامی که خدا از بنی اسرائیل عهد گرفت و دوازده بزرگ از میان آنها برانگیختیم» ای جابر! تعداد ائمه(ع) دوازده نفر است اول ایشان علی ‌علیه‌السلام و آخرینشان قائم عجل الله تعالی فرجه است.<br>


در زیارت جامعه می خوانیم: «وَمَن ِاعتَصََمَ بِکّم فَقَدِ اعتََصَمَ بِاللهِ؛ هر کس به شما متوسل شود به خدا متوسل شده است». مانند آن است که می گوییم هر کس به فرزند من احترام کند گویی به من احترام کرده است. هر کس متوسل به شما شود، متوسل به خدا شده است و آن گاه «وَمَن یَعتَصِم بِالله فَقَد هُدِیَ إلی صِراطٍ مُستُقیَم؛ هر کس به خدا متوسل شود به راه مستقیم هدایت شده است.»<br>
در زیارت جامعه می‌خوانیم: «وَمَن ِاعتَصََمَ بِکّم فَقَدِ اعتََصَمَ بِاللهِ؛ هر کس به شما متوسل شود به خدا متوسل شده است». مانند آن است که می‌گوییم هر کس به فرزند من احترام کند گویی به من احترام کرده است. هر کس متوسل به شما شود، متوسل به خدا شده است و آن گاه «وَمَن یَعتَصِم بِالله فَقَد هُدِیَ إلی صِراطٍ مُستُقیَم؛ هر کس به خدا متوسل شود به راه مستقیم هدایت شده است.»<br>
ما که در نماز می گوییم: «إهدِنا الصِّراطَ المستقیم؛ خدایا ما را به راه راست ببر.» امام سجاد ‌علیه‌السلام می فرمایند: «راه مستقیم راه اهل بیت(ع) است: «راه توسل به خدا و توسل به اهل بیت علیهم السلام است.» <br>
ما که در نماز می‌گوییم: «إهدِنا الصِّراطَ المستقیم؛ خدایا ما را به راه راست ببر.» امام سجاد ‌علیه‌السلام می‌فرمایند: «راه مستقیم راه اهل بیت(ع) است: «راه توسل به خدا و توسل به اهل بیت علیهم السلام است.» <br>
<ref>برگرفته از «پرتوی از آیه‌های مهدوی» نوشته حجت الاسلام محسن قرائتی</ref>  
<ref>برگرفته از «پرتوی از آیه‌های مهدوی» نوشته حجت الاسلام محسن قرائتی</ref>  
=برخی از نام‌گذاری‌های مشهور=
=برخی از نام‌گذاری‌های مشهور=
==جمعیت العروة الوثقی==
==جمعیت العروة الوثقی==
«[[العروة الوثقى]]» در اصل اسم جمعیتی مخفی بود که [[سید جمال الدین اسدآبادی]] آن را جهت رسیدن به اهداف والای خود تأسیس کرده بود و اعضای آن را از میان اندیشمندان نخبه مسلمان و دوستان و مریدان خود برگزیده بود.<br>
«[[العروة الوثقى]]» در اصل اسم جمعیتی مخفی بود که [[سید جمال الدین اسدآبادی|سید جمال‌الدین اسدآبادی]] آن را جهت رسیدن به اهداف والای خود تأسیس کرده بود و اعضای آن را از میان اندیشمندان نخبه مسلمان و دوستان و مریدان خود برگزیده بود.<br>
بعدها اعضای این جمعیت به اتفاق تصمیم به انتشار نشریه‌ای عربی با عنوان «[[عروة الوثقی (کتاب)|العروة الوثـقى]]» گرفتند. <br>
بعدها اعضای این جمعیت به اتفاق تصمیم به انتشار نشریه‌ای عربی با عنوان «[[عروة الوثقی (کتاب)|العروة الوثـقى]]» گرفتند. <br>
نخستین شمارة نشریه در روز پنج شنبه، سیزدهم مارس سال 1884 (برابر با پانزدهم جمادی الاولی سال 1301) منتشر شد و چاپ و انتشار آن تا هشت ماه مستمرا" ادامه داشت تا این که بعد از انتشار شماره هجدهم، یعنی آخرین شماره، در هفدهم اکتبر همان سال متوقف شد.<br>
نخستین شماره نشریه در روز پنج شنبه، سیزدهم مارس سال 1884 (برابر با پانزدهم جمادی الاولی سال 1301) منتشر شد و چاپ و انتشار آن تا هشت ماه مستمرا" ادامه داشت تا این که بعد از انتشار شماره هجدهم، یعنی آخرین شماره، در هفدهم اکتبر همان سال متوقف شد.<br>
تمامی محتواهای این نشریه در 18 شماره تحت عنوانی با همین نام توسط مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی با تدوین و گرآوری [[سید هادی خسروشاهی|سید هادی خسروشاهی]] منتشر گردید.
تمامی محتواهای این نشریه در 18 شماره تحت عنوانی با همین نام توسط مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی با تدوین و گرآوری [[سید هادی خسروشاهی|سید‌هادی خسروشاهی]] منتشر گردید.
==کتاب العروةالوثقی==
==کتاب العروةالوثقی==
[https://fa.wikishia.net/view/%D8%A7%D9%84%D8%B9%D8%B1%D9%88%D8%A9_%D8%A7%D9%84%D9%88%D8%AB%D9%82%DB%8C_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) العروةالوثقی] فیما تعم به البلوی مشهور به «عروة الوثقی» نام مشهورترین کتاب سید محمد کاظم طباطبایی یزدی است.
[https://fa.wikishia.net/view/%D8%A7%D9%84%D8%B9%D8%B1%D9%88%D8%A9_%D8%A7%D9%84%D9%88%D8%AB%D9%82%DB%8C_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8) العروةالوثقی] فیما تعم به البلوی مشهور به «عروة الوثقی» نام مشهورترین کتاب سید محمد کاظم طباطبایی یزدی است.
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۸۸۶

ویرایش