۸۷۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۰۷: | خط ۱۰۷: | ||
در مفهوم عبادت، اطاعت امر نیفتاده است. اطاعت ثواب آور هست و میتوان گفت مستلزم عبادت بودن نیست. اگر انسان صرفاً امر خدا را اطاعت کند آنچنان که هر مملوکى مالک خود را اطاعت میکند و بس، عبادت نیست. اینکه در «اصول» میگویند «تعبدى» آن است که قصد امتثال امر در آن معتبر باشد و هر توصلى هم که به قصد امتثال صورت گیرد عبادت است، درست نیست.... قصد قربت و امتثال امر ملاک تعبدیت و عبادت بودن عمل نیست، هرچند ملاک ثواب و حتى تقرب هست. ممکن است عملى عبادت باشد و مقرّب نباشد. ممکن است عبادتى که داراى ماهیت عبادت است ریا باشد، نه اینکه عمل ریایى عبادت صورى است.. به عقیده ما عمل آنگاه عبادت است که احترام و تعظیم باشد با قصد و اعتقاد به الوهیت معبود. <ref>همان</ref> | در مفهوم عبادت، اطاعت امر نیفتاده است. اطاعت ثواب آور هست و میتوان گفت مستلزم عبادت بودن نیست. اگر انسان صرفاً امر خدا را اطاعت کند آنچنان که هر مملوکى مالک خود را اطاعت میکند و بس، عبادت نیست. اینکه در «اصول» میگویند «تعبدى» آن است که قصد امتثال امر در آن معتبر باشد و هر توصلى هم که به قصد امتثال صورت گیرد عبادت است، درست نیست.... قصد قربت و امتثال امر ملاک تعبدیت و عبادت بودن عمل نیست، هرچند ملاک ثواب و حتى تقرب هست. ممکن است عملى عبادت باشد و مقرّب نباشد. ممکن است عبادتى که داراى ماهیت عبادت است ریا باشد، نه اینکه عمل ریایى عبادت صورى است.. به عقیده ما عمل آنگاه عبادت است که احترام و تعظیم باشد با قصد و اعتقاد به الوهیت معبود. <ref>همان</ref> | ||
==3- توحید عبادی(پرستش)، لازمه شناخت خدای یگانه== | ==3- توحید عبادی(پرستش)، لازمه شناخت خدای یگانه== | ||
خط ۱۲۴: | خط ۱۲۶: | ||
شهید مطهری در این زمینه میفرماید: قرآن کریم تأکید و اصرار زیاد دارد بر اینکه عبادت و پرستش باید مخصوص خدا باشد، هیچ گناهى مانند شرک به خدا نیست. <ref>همان</ref> | شهید مطهری در این زمینه میفرماید: قرآن کریم تأکید و اصرار زیاد دارد بر اینکه عبادت و پرستش باید مخصوص خدا باشد، هیچ گناهى مانند شرک به خدا نیست. <ref>همان</ref> | ||
==5-توسعه در معنای توحید عبادی== | ==5-توسعه در معنای توحید عبادی== | ||
خط ۱۵۱: | خط ۱۵۴: | ||
به همین دلیل در طرح بحث با جریانهای تکفیری لازم است به تحلیل و بررسی اموری پرداخت که جریانهای تکفیری آنها را مصادیق شرک در عبادت دانسته و مسلمین را به دلیل اعتقاد به آنها مورد تکفیر میدهند. | به همین دلیل در طرح بحث با جریانهای تکفیری لازم است به تحلیل و بررسی اموری پرداخت که جریانهای تکفیری آنها را مصادیق شرک در عبادت دانسته و مسلمین را به دلیل اعتقاد به آنها مورد تکفیر میدهند. | ||
== تبصره == | |||
لازم به ذکر است که مساله توحید و شرک یا موحد و مشرك خواندن ديگران اموری عقلی بوده و از حوزه تعبدی بودن خارج است بنابر این نمي توان با استناد به ظواهر نصوص ديني كساني را مشرك دانست. | |||
شهید مطهری در این زمینه می نویسد: | |||
مسئله توحيد يك مسئله صرفاً تعبدى نيست كه تعبداً يك چيزى را توحيد و اخلاص بدانيم و تعبداً چيزى را شرك و بت پرستى بشناسيم، بلكه يك مسئله عقلى است. دستورهاى ايجابى يا سلبى اسلام در اين زمينه براساس حقايق واقعى است كه براى عقل انسان قابل درك است و نمىتواند ضد حكم عقل بوده باشد. همچنان كه در توحيد ذاتى و توحيد صفاتى و توحيد افعالى نيز تقليد و تعبد جايز نيست، در توحيد در عبادت نيز تقليد و تعبد جايز نيست. | |||
ایشان توضیح می دهند : | |||
ما مثلًا نمىتوانيم به ديگران بگوييم كه اختلاف نظر ما و شما در يك مسئله فرعى و فقهى است، اصولى نيست، فقه ما استغاثه و توسل را جايز مى داند و فقه شما جايز نمی ىداند، فقه ما اينها را توحيد مىداند و فقه شما شرك، همچنان كه فقه ما مثلًا در وضو مسح پا را واجب مىداند و فقه شما شستن پا را. | |||
كما اينكه آنها نيز به عنوان يك مسئله فرعى و فقهى نمىتوانند ما را تخطئه كنند، بايد از نظر اصول دين با ما بحث كنند و بايد اعتراف كنند كه اين مطلب كه مربوط به اصول دين است مثل ساير مطالب مربوط به اصول دين جنبه عقلانى دارد. هرچند ممكن است كسى جنبه اصول دينى اين مطلب را اقرار داشته باشد ولى جنبه عقلانيت آن را اعتقاد نداشته باشد، بلكه از ضروريات خود دين بداند مثل معاد كه از اصول دين است و در عين حال بايد كيفيت و خصوصيت آن را از متن قرآن و گفتار رسول خدا اقتباس كرد .<ref>يادداشتهاى استاد مطهرى، ج 8 ، ص 187-188</ref> | |||
[[پانویس]] | [[پانویس]] | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
{{پانویس رنگی}} | {{پانویس رنگی}} | ||
خط ۱۶۶: | خط ۱۸۵: | ||
[[رده:اندیشه های تکفیری]] | [[رده:اندیشه های تکفیری]] | ||
ویرایش