۲۱٬۸۸۹
ویرایش
(افزودن تصویر) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
|همکاری با [[اخوانالمسلمین]] | |همکاری با [[اخوانالمسلمین]] | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
'''آمال عشماوی''' وزیر آموزش و پرورش در دورههای مختلف است، او مردی است که به غیرت اسلام معروف است، او برای اصلاح آموزش و پرورش در [[مصر]] تلاش کرد و توسط ارتش دستگیر شد. حکومت ناصر در سال 1954 میلادی بدون دلیل با وجود بیش از شصت سال سن تا زمانی که پسرش حسن عشماوی خود را تسلیم کرد. او خواهر حسن الاشماوی، یکی از رهبران اخوان و یکی از اعضای اداره ارشاد است که نامش در دوره راهنمای دوم، حسن الهدیبی مطرح شد. شوهر او، مشاور منیر الدلا، یکی از پسران طبقه ثروتمند، به عنوان مشاور شورای دولتی منصوب شد، در اوایل دهه چهل به [[اخوانالمسلمین]] پیوست و از اواخر سال 1948 میلادی به عضویت اداره ارشاد درآمد. خدا از او گذشت.آمال عشماوی در منیه در محیطی مرفه به دنیا آمد، خانه صلاح و تقوا برای همه مردم خیر و نیکی داشت و او را به حفظ کتاب خدا برانگیخت. او تا فارغالتحصیل شدن از دانشکده حقوق، مراحل مختلف تحصیلی را طی کرد، اما پس از ازدواج با استاد منیر و پیوستن آنها به دعوت اخوان، خود را وقف خدمت به خانه و فراخواندن او کرد.<br> | |||
=در راه دعوت از اخوان= | =در راه دعوت از اخوان= | ||
منیر الدّله از طریق تحصیل در دانشکده حقوق با حسن الشماوی آشنا شد. پس از آن منیرالدّله به شورای دولتی پیوست و حسن | منیر الدّله از طریق تحصیل در دانشکده حقوق با حسن الشماوی آشنا شد. پس از آن منیرالدّله به شورای دولتی پیوست و حسن عشماوی به عنوان معاون دادستان کل منصوب شد، اما استعفا داد و به شغل وکالت پرداخت و منیرالدّله با دوستی آنها با خانم امل آشنا شد و ازدواج کرد. امام البناء و برای حمل دعوت با او بیعت کردند و امل خانم نیز در راه دعوت بیعت کردند و از زمانی که به جماعت پیوستند خود را وقف دین خدا کردند. جان و مال و تلاش را به او تقدیم کرد و خانه او را برای اعتلای کلام خدا مسخر کرد، پس خانه او به درستی خانه دعوت و خانه اخوان المسلمین بود. ریچارد میچل، مورخ، در کتاب «اخوان المسلمین» می گوید: «با ورود منیرالدّله و امل عشماوی به دعوت اخوان، اشراف در بدنه دعوت نفوذ کرده است». میچل فراموش کرد که اینگونه افراد به امید رضای خدا، نه طمع منفعت و منزلت، گرانبهاترین و گرانبهاترین ها را به خاطر دعوت تقدیم کردند و در دوران انقلاب زندانی و شکنجه شدند، از این رو موقعیتشان از جای ننشست.<br> | ||
=فعالیت در بخش خواهران= | =فعالیت در بخش خواهران= | ||
خط ۴۸: | خط ۵۰: | ||
همان طور که خانه شاهد جلسات مهم انتخاب جانشین امام البناء بود، جلسات مهم تری بین اخوان و مردان انقلاب در مورد نظر اخوان به انقلاب و سپس مذاکرات تخلیه مشاهده شد. | همان طور که خانه شاهد جلسات مهم انتخاب جانشین امام البناء بود، جلسات مهم تری بین اخوان و مردان انقلاب در مورد نظر اخوان به انقلاب و سپس مذاکرات تخلیه مشاهده شد. | ||
به این ترتیب خانه در مواقع سخت محل ملاقات اخوان بود و خانم امل | به این ترتیب خانه در مواقع سخت محل ملاقات اخوان بود و خانم امل عشماوی خوشحال بود که به حاضران خدمت می کرد. | ||
خانم امل به دلیل صداقت در رفتار، عشق به خواهران و سادگی شهرت داشت و همچنین به خاطر بلندپروازی اش در گسترش دعوت و مراقبت از خانواده های اخوان در مواقع سختی شهرت داشت. | خانم امل به دلیل صداقت در رفتار، عشق به خواهران و سادگی شهرت داشت و همچنین به خاطر بلندپروازی اش در گسترش دعوت و مراقبت از خانواده های اخوان در مواقع سختی شهرت داشت. | ||
خط ۵۵: | خط ۵۷: | ||
=صبر و استقامت در زندان= | =صبر و استقامت در زندان= | ||
علیرغم رفاه و ثروتی که امیدهای | علیرغم رفاه و ثروتی که امیدهای عشماوی در آن زندگی می کرد، اما لذت مالی را جز فدا کردن آن در راه خدا نداشت، خزانه شوهرش را باز کرد تا خرج خانواده برادران زندانی در مصیبت ها کند. اخوان روبرو شد. | ||
او نمونه یک زن صبور بود که شوهرش بعد از واقعه المنشیه به حبس ابد با اعمال شاقه محکوم شد. او ناامید نشد اما با خانم ها آمنه علی، نعیمه خطاب، زینب غزالی و خالده شرکت کرد. الهدیبی در رسیدگی به خانوادههای اخوان. | او نمونه یک زن صبور بود که شوهرش بعد از واقعه المنشیه به حبس ابد با اعمال شاقه محکوم شد. او ناامید نشد اما با خانم ها آمنه علی، نعیمه خطاب، زینب غزالی و خالده شرکت کرد. الهدیبی در رسیدگی به خانوادههای اخوان. | ||
او به جهاد خود ادامه داد تا اینکه تحت تأثیر دستگیری و شکنجه همه اخوان در زندانهای عبدالناصر قرار گرفت و دستگیر و در زندان القناطره سپرده شد و عاملی برای کاهش آلام خواهران بازداشتی در زندان بود. با توجه به رفتار خود نسبت به اداره زندان، زمانی که خواهر فاطمه عبدالهادی در حال خونریزی بود امل | او به جهاد خود ادامه داد تا اینکه تحت تأثیر دستگیری و شکنجه همه اخوان در زندانهای عبدالناصر قرار گرفت و دستگیر و در زندان القناطره سپرده شد و عاملی برای کاهش آلام خواهران بازداشتی در زندان بود. با توجه به رفتار خود نسبت به اداره زندان، زمانی که خواهر فاطمه عبدالهادی در حال خونریزی بود امل عشماوی بر سر اداره زندان فریاد زد و به آنها گفت: "شما منتظرید که او بمیرد همانطور که خواهر فوت کرد... دیروز... او را فرستادند. به القصر العینی معالجه شود.» تا اینکه آزاد شد.<br> | ||
=درگذشت= | =درگذشت= |