پرش به محتوا

مشرک: تفاوت میان نسخه‌ها

۲٬۱۳۰ بایت اضافه‌شده ،  ‏۸ ژوئن ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۸: خط ۱۸:
'''مشرک''' به معنای نصیبی برای دیگری قرار دادن، اگر نسبت به [[خدا]] باشد، از [[گناهان کبیره]] است که خدا وعده [[دوزخ]] به مشرکان داده است؛ زیرا چنین چیزی دام [[شیطان]] است تا انسان، [[ایمان]] به ربوبیت و پروردگاری را با دیگری تقسیم کند و نصیبی برای دیگران قائل شود. چنین سهام گذاری و تقسیم ربوبیت خدا با دیگری موجب می‌شود تا باور و اعتقاد به [[توحید]] از میان برود.
'''مشرک''' به معنای نصیبی برای دیگری قرار دادن، اگر نسبت به [[خدا]] باشد، از [[گناهان کبیره]] است که خدا وعده [[دوزخ]] به مشرکان داده است؛ زیرا چنین چیزی دام [[شیطان]] است تا انسان، [[ایمان]] به ربوبیت و پروردگاری را با دیگری تقسیم کند و نصیبی برای دیگران قائل شود. چنین سهام گذاری و تقسیم ربوبیت خدا با دیگری موجب می‌شود تا باور و اعتقاد به [[توحید]] از میان برود.
شرک نسبت به خدا به گونه‌ای است که برخی از اشکال آن در میان مومنان نیز رایج است و بسیاری از مومنان گرفتار چنین شرکی هستند. بنابراین، با اینکه شخص به ظاهر مومن و موحّد است، ولی در باطن بلکه حتی در رفتار ظاهری و گفتاری گرفتار [[شرک]] و از دایره توحید محض خارج است. شرکی که مومنان گرفتار آن می‌شوند، در ابعاد مختلف عبادی و رفتاری آنان تاثیر می‌گذارد و رفتارهای خلاف توحیدی را موجب می‌شود؛ بنابراین لازم است تا مومنان این نوع شرک را بشناسند و از آن اجتناب کنند.
شرک نسبت به خدا به گونه‌ای است که برخی از اشکال آن در میان مومنان نیز رایج است و بسیاری از مومنان گرفتار چنین شرکی هستند. بنابراین، با اینکه شخص به ظاهر مومن و موحّد است، ولی در باطن بلکه حتی در رفتار ظاهری و گفتاری گرفتار [[شرک]] و از دایره توحید محض خارج است. شرکی که مومنان گرفتار آن می‌شوند، در ابعاد مختلف عبادی و رفتاری آنان تاثیر می‌گذارد و رفتارهای خلاف توحیدی را موجب می‌شود؛ بنابراین لازم است تا مومنان این نوع شرک را بشناسند و از آن اجتناب کنند.
=تعریف مشرك=
مشرك كه به معنای شریك گرفتن برای خدا است، همچون كفر معانی و مراتب مختلفی دارد مرتبة قوی و ظاهر آن شامل كسانی است كه اعتقاد دارند خدا دو تا یا بیشتر است و یا بتها را شفیعان درگاه خدا قرار می دهند. و مرتبة بعدی آن كه مقداری پنهان است شرك [[اهل كتاب]] است. از این درجه كمی عمقی تر اعتقاد كسانی است كه قائل به استقلال اسباب و علل هستند. مثلاً دارو مستقلاً را شفادهنده می دانند. و همچنین ضعیف و ضعیف تر می شود تا برسد به شركی كه به جز بندگان مخلص خدا احدی از آن بری نیست و آن عبارت است از غفلت از یاد خداوند متعال و توجه به غیر خدا. پس همة اینها شرك است، اما این سبب نمی شود كه ما كلمة شرك را بر همة دارندگان مراتب شرك اطلاق كنیم<ref>ر.ك: علامه طباطبائي، محمدحسين، الميزان (ترجمه) ج 2، ص 303 و 304، انتشارات اسماعيليان.</ref>.
به تعبیری دیگر ممكن است گروهی تنها از نظر كلامی مشرك باشند نه از جهت فقهی، زیرا احكام فقهی مانند طهارت و نجاست و... بر آنها مترتب نمی شود. زیرا مشرك دو اطلاق دارد: مشرك اسمی و مشرك وصفی. گاه شریك گرفتن به عنوان وصف فعل بر گروهی اطلاق می شود كه عقیده یا عملشان شرك آلود و مشركانه است نه اینكه خود از گروه های اسمی مشرك باشند مانند اطلاق شرك بر افراد ضعیف الایمان و گاه مشرك به عنوان اسم بر جمعی اطلاق می شود كه واقعاً برای خدا شریك قائلند<ref> جوادي آملي، توحيد در قرآن، ص 572.</ref>.


=اقسام شرک از نظر قرآن=
=اقسام شرک از نظر قرآن=
confirmed، مدیران
۳۳٬۱۲۹

ویرایش